بازگشایی مدارس
بعد از کش و قوس های فراوان، در نهایت مقرر شد مدارس با در نظر گرفتن شرایط شهرها از بابت شیوع ویروس کرونا،از تاریخ 15شهریور ماه جاری بازگشایی گردد. با توجه به اینکه تقریبا اکثریت قریب به اتفاق استانها و شهرها در سرتاسر کشور به نوعی درگیر با ویروس کرونا و مبارزه با آن هستند. ضروری است مسئولان آموزشی بویژه مدیران مدارس با حساسیت ویژه نسبت به رعایت موازین بهداشتی و پروتکل هائی که مختص مدارس است و از سوی ستاد ملی کرونا مصوب گردیده ،اهتمام جدی داشته و هیچگونه اهمال ، کوتاهی، و غفلتی را در رعایت آنها مجاز نشمارند.
چرا که کوچکترین بی توجهی و عدم رعایت پروتکل های بهداشتی باعث انتقال گسترده ویروس کرونا در بین دانش آموزان ، خانواده ها، و سپس جامعه خواهد بود و چنین سیکلی شروع پیک سوم کووید 19در کشور را بدنبال خواهد داشت. حال که قرار شده مدارس بازگشایی شود مسئولان وزارت آموزش و پرورش می بایست چند نکته مهم را مد نظر قرار دهند:
-) تجهیز سرویس های مدارس و آموزش نحوه? صحیح استفاده از آن توسط دانش آموزان
-) توجه به مدارس روستایی و مدارس مناطق محروم در ارتباط با تامین مواد ضد عفونی و ماسک برای دانش آموزان
-) ضد عفونی سرویس های بهداشتی مدارس بطور روزانه و مرتب
-) کنترل ورود و خروج دانش آموزان هنگام ورود و خروج از مدرسه متناسب با پروتکل های بهداشتی ابلاغی
-) برگزاری جلسات ( ولو آنلاین) با خانواده ها در خصوص توجیه آنها و هماهنگ شدن در خصوص کیفیت برگزاری برنامه های درسی
-) توجه جدی به مدارس استثنایی به جهت شرایط ویژه دانش آموزان مدارس مذکور
-) رصد مرتب برنامه اجتماعی و آموزشی آنلاین و رفع اشکالات آن چرا که معمولا برنامه های اینترنتی در کشور در شروع با اشکالات و ایرادات فراوانی روبرو می باشد.
-) توجه جدی به دانش آموزان ابتدایی، چرا که آنها به دلیل سن پائین خود چندان توجهی به رعایت دقیق موازین بهداشتی ندارند. لذا می طلبد در این خصوص بطور مرتب مورد توجه و تشویق قرار گیرند.
در پایان امیدواریم شاهد هیچگونه اتفاق خاص در پی بازگشایی مدارس در کشور نباشیم. و این مهم قابل تحقق است آنگاه که والدین و مدیران مدارس همکاری و هماهنگی مجدانه و تنگاتنگی در این خصوص داشته باشند.
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
این ضرب المثل معروف که در واقع مصراعی از قصیده شماره 77محتشم کاشانی است در اشاره به افرادی به کار میرود که قبل از انجام امری، جوانب گوناگون آن را در نظر نمیگیرند، نتایج آنرا نمی سنجند، و عمل و رفتار آنها چندان بر مبنای تفکر، تعقل و دوراندیشی نمی باشد و سرانجام دچار پشیمانی و حسرت میشوند. همانند کاری که ماموران و اکیپ تخریب روز چهارشنبه 5مرداد ماه امسال در منطقه زردشت اهواز برای تخریب سرپناه 300خانوار منطقه مزبور آنهم خانه های که صاحبانشان جزء اقشار آسیب پذیر جامعه هستند، انجام دادند. اینکه زمین های آن منطقه تصرف شده و متعلق به بنیاد مستضعفان است و یا غیر مجاز ساخته شده است حتی اگر صحت داشته باشد ( هرچند که موضوع نیاز به بررسی دقیق حقوقی، کارشناسی، و حتی واکاویِ چرائیِ آن دارد.)، آنچه در این میان حائز اهمیت می باشد و جای تأسف دارد، اقدام ناسنجیده مسئولان منطقه است که باعث برهم زدن آرامش و امنیت منطقه شده و از همه بدتر این شیوه عمل غیر مسئولانه و بهانه ساز، دستاویزی شده برای شبکه های معاند برای تولید و نشر اخبار بر علیه نظام و کشور، طوری که تصاویر این ماجرا دست به دست در فضای مجازی در حال پخش شدن می باشد. بویژه در ایام سوگواری سید و سالار شهیدان امام حسین(ع)، این اقدام و رفتار به هیچ عنوان زیبنده جامعه اسلامی نبود. نباید فراموش کرد که همین افراد باغیرت و خون گرم اهوازی بودند که در صف نخستِ مقابله با صدام و صدامیان ایستادند و از خاک این مرز و بوم دفاع کردند که به هیچ عنوان لایق این نوع رفتار نبودند اگر چه اقدام به ساخت و ساز غیر مجاز نیز کرده باشند. هر چند که برابر اعلام روابط عمومی بنیاد مستضعفان اجرای حکم تخریب ملغی گردیده و مقرر شده بعد از ساماندهی افراد منطقه زردشت تصمیمات لازم اتخاذ گردد. حال سوال اینجاست بهتر نبود مسئولان منطقه قبل از اقدام به تخریب و ایجاد اینهمه بلوا و حاشیه سازی و زمینه سازی بروز نارضایتی در بین مردم و جریحه دار کردن احساسات سایر هموطنان در مناطق دیگر، همان تصمیمی را که آخر ماجرا گرفتند را قبل از اقدام به تخریب می گرفتند تا شاهد اینهمه مسائل حاشیه ای در منطقه و حتی کشور نبودیم.
« مرا عقلی اگر می بود، کِی اینکار میکردم
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی»
چرایی الگو "نشدن" شهید رجایی برای مسئولان
"شهید محمدعلی رجایی" را باید یکی از معدود خدمتگزاران صدیق و خالص انقلاب اسلامی ایران دانست که پست و مقام او را فریب نداد و مسحور مقام و موقعیت اجتماعی خود نشد و انقلاب را به مثابه سفره ای که مستحق سهمی از آن باشد تعریف و ترقی ننمود. حضرت امام خمینی (ره) درباره عظمت شخصیت این معلم شهید میفرمایند: «ارزش آقای رجایی، به این نبود که یک ـ مثلاً ـ دستگاهی دارد، ارزششان به این بود که «خودی» بودند، با مردم بودند، برای مردم خدمت میکردند، مردم احساس کرده بودند که اینها برای آنها دارند خدمت میکنند.» (صحیفه امام، جلد 15، صفحه 134- 140) مردمی بودنِ خالصانه و بی کوچکترین چشمداشت شهید رجایی مهمترین خصیصهای بود که وی را برای همیشه در حافظه تاریخ انقلاب اسلامی ثبت کرده است. از دیگر نکات مهمی در متن فوق به آن تأکید گردیده، این است که مردم احساس می کردند که شهیدان رجایی و باهنر، بواقع، بی ریا، و بی توقع دارند برای آنها کار و خدمت می کنند و بین مردم و دولت فرقی، تمایزی، تفاوتی، و فاصله ای قابل تصور و جایز نیست و هرگز نباید باشد. به خاطر همین ویژگی مهم بود که مدام و مکرر تاکید میگردید که همه ی مسئولان نظام، ساده زیستی و مردمی بودن شهیدان رجایی و باهنر را سرلوحه زندگی شخصی و اداری خود قرار دهند.حال سوال اینجاست چرا علیرغم اینهمه تاکید روی این مقوله،شاهد افول فاصله بین سطح زندگی مردم و مسئولان و زمامداران هستیم؟ که باعث شده اعتماد به آنها بطور قابل توجه کاهش یابد.برای این موضوع دلایل مختلفی وجود دارد که از مهمترین آن میتوان به ترویج اشرافی گری در جامعه،گسترش روز افزون فاصله طبقاتی،فساد و رانتخواری،تبعیض، محقق نشدن وعده های داده شده و همچنین انقلاب را سفره انگاشتن و رقابت و حتی دعوا های سیاسی بر سر سهم خواهی از این سفره، و،،،، اشاره نمود. در شرایط کنونی، کشور بیش از پیش به احساس مسئولیت ، خدمت و مدیریت خالصانه در راستای منافع عمومی، و در نتیجه به وفاق و اعتماد بین افراد جامعه و دولت مردان نیازمند می باشد. چرا که اگر آرامش و احساس تعلق خاطر در افراد جامعه به مسئولان اجرایی کشور به منصه ظهور نرسد این امر بر عدم اتفاق و یکدلی مردم با مسئولان از یکسو و عدم اعتماد مردم به زمامداران از دیگر سو منجر شده و بر اجرای سیاست ها و برنامه های دولت که به مشارکت اجتماعی نیاز می باشد تاثیر منفی خواهد گذاشت. به امید روزی که شاهد این واقعیت باشیم که مردم به واقع احساس کنند که مسئولان اجرایی کشور با صداقت در گفتار و عمل در کنار آنها هستند و به آنها خدمت می کنند. هفته دولت گرامی باد.
26مرداد تداعی صحنه های عاشقانه
26مرداد ماه سالروز بازگشت اسرای هشت سال دفاع مقدس از چنگال و اردوگاه های رژیم بعثی عراق می باشد. روزی مبارک و میمون که در تاریخ این مرز و بوم به دور از مباحث سیاسی و حزبی ضبط و ثبت شده است. در چنین روزی که غالب مردم شهر ها،چه آنهایی که عزیزانشان در بند اسارت بودند و چه آنهایی که حتی عزیزی در اسارت نداشتند، متفقا پا به پای همدیگر، چندین کیلومتر را به پیشواز اتوبوس های حامل فرزندان با غیرت و غرورآفرین خود با پای پیاده می دویدند تا جزء اولین کسانی باشند که پدران، فرزندان، دوستان و یا همشهری از بند رسته خود را که چندین سال به خاطر حفظ کشور و مردم، اسیر و دور از وطن بودند را ملاقات کنند. در 26 مرداد ماه سال 1369، چه صحنه های ناب عارفانه و عاشقانه ای که آفریده نشد ، صحنه هائی که در هیچ زمان دیگری تکرار پذیر نخواهد بود.شاهد بودیم مادران و پدران سال خورده که عکس های فرزندان مفقود الاثر خود را در دست داشتند و کنار اتوبوس های حامل اسرا علیرغم کهولت سن می دویدند و عکس پاره تن خود را به آنها(اسرا) نشان میدادند تا شاید خبری از آنها بدست آورند و یا کودکانی که در جستجوی یافتن نشانی از پدران شان،،،. این کار و عمل را هر روز که قرار بود اسرای جدیدی وارد شهر شوند را با چشمان اشک آلود ولی امیدوار، تکرار و حتی به خانه های آزادگان نیز بمنظور یافتن نشانه ای از گمشده خود، مراجعه میکردند. برخی از این والدین یا کودکان خبر تازه ای از فرزند یا پدر مفقود الاثر خود یافتند ولی تعدادی متاسفانه خبری تازه بدست نیاوردند. ولی همچنان امیدوار به دنبال گمشده خود می گشتند و تا امروز نیز چشم به راه خبری از عزیزان خود هستند. نکته دیگری که روز 26 مرداد ماه را در ذهن و افکار عمومی ماندگار کرده است پیاده شدن اسرا آنهم با لباس های یک دست، قیافه ها و جسم های به نوعی شبیه به هم به جهت فشارهای روحی و جسمی و بجا آوردن سجده شکر و بوسیدن خاک وطن بود. نمادی که شاید در شرایط کنونی کمتر شاهد این صحنه ها و آرایش یک دست در افراد جامعه به دلایل مختلف باشیم. در پایان به بهانه این روز تاریخی یاد و نام دوست و رفیق دوران کودکی خودم شهید مفقود الاثر، محمد سنجری را گرامی میدارم. مادر این شهید بزرگوار نیز همانطور خانم نیکی کریمی در فیلم سینمایی "بوی پیراهن یوسف" در کنار اتوبوس های حامل اسراء به دنبال برادرش بود. مادر محمد نیز به دنبال فرزند شهیدش می گشت. ولی اثری از فرزند با غیرتش پیدا نکرد و با حسرت دیدار پیکر پاک فرزندش از دنیا رفت. 26 مرداد ماه سالروز آزادی اسراء از بند و دست یافتن به آزادی در وطن را خدمت همه آزادگان تبریک عرض می کنم. امیدوارم که همه ی ما و آزادگان عزیز وطن پرست باشیم و وطن پرست باقی بمانیم و تحت هیچ شرایطی به وطن پشت نکنیم و منافع وطن را بر منافع شخصی مقدم و ارجح بشمار آوریم. انشاء ا....
آینده پژوهی
در خصوص آینده پژوهی از زوایای مختلفی تعاریف و تمثیل هائی از سوی متخصصان این حوزه ارائه شده است. اگر بخواهیم بطور ساده و ملموس برای همه ی افراد جامعه آن را تعریف کنیم آینده پژوهی عبارت است از اینکه در ارتباط با یک موضوع خاص (هدف) در کجا و در چه مرحلهای قرار داریم و تأمل ( به معنائی مقایسه و مطابقت با برنامه ریزی انجام گرفته ، چک کردن و کنترل پیشرفت زمانی، فیزیکی، اقتصادی، و،،،) ودر نهایت این امر که بعد از چند سال در خصوص آن موضوع می خواهیم به کجا برسیم؟به عنوان مثال در بخش حمل ونقل درون شهری اگر بخواهیم از منظر علم آینده پژوهی به آن نگاه کنیم بعد از گذشت 30سال آیا بازهم حمل و نقل درون شهری ما به همین منوال خواهد بود؟ قطعا جواب منفی است چرا که در حال حاضر نیز به دلیل تحولات ایجاد شده در عرصه فناوری و تغییر سبک زندگی شهروندان، شاهد دگرگونی غیرقابل پیشبینی در این حوزه از جمله ورود تاکسی بیسیم،ماکسیم و اسنپ به عرصه حمل و نقل درون شهری هستیم و این تغییرات بتدریج از هر حیث متحول تر و متنوع تر نیز خواهد شد. دانش آینده پژوهی به دنبال پیش بینی و هدف مند کردن این گونه تحولات و تغییرات با استفاده از الگوهای علمی است تا اثرات آن در آینده جامعه مثبت و پایدار باشد. جان کلام اینکه توسعه در هر کشور در تمامی ابعاد اعم از اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و حتی سیاسی زمانی پایدار خواهد بود که مفاد و جزئیات برنامه های آن برگرفته از علم آینده پژوهی و رعایت الگوهای تحلیلی آن باشد در غیر اینصورت اگر توسعه ای نیز در کشور اتفاق بیافتد پایدار و همه جانبه نخواهد بود. آینده پژوهی به دنبال ساختن آینده به صورت علمی و حساب شده با استفاده از ظرفیت ها ،قابلیت ها و استعداد های حال حاضر در ارتباط با یک موضوع خاص می باشد.
روز جهانی خواهر
بمنظور بزرگداشت مقام خواهر، روز دوم آگوست سال میلادی روز جهانی خواهر نام نهاده شده است که در سال2020به تقویم ما امسال مقارن با 12مرداد ماه می باشد.این روز میمون و مبارک را به همه دختر خانم ها و خانم ها که مسئولیت خواهری بر دوش دارند و این مسئولیت را به خوبی ایفاء می کنند، که هیچ شکی در آن نیست، تبریک و تهنیت عرض می کنم، جدا و فارغ از اینکه این قلم آنگونه که شایسته جایگاه رفیع خواهری و آنچنان که بایسته گرامیداشت این مقام باید باشد قاصر از بیان است . در ارتباط با این روز خاص در این یادداشت کوتاه،بنظر بهترین الگو برای نشان دادن نقش و جایگاه یک خواهر به معنای واقعی کلمه در درون خانواده و جامعه، توجه و نگاه معنادار و عمیق به کیفیت و چگونگی زندگی حضرت زینب(س) و ارتباط آن حضرت با اعضای خانواده خود بویژه برادر خود یعنی امام حسین(ع)، می باشد.اگر از این منظر و زاویه به شان و مقام خواهر نگاه کنیم خواهر یعنی:
-) یک دنیا مهربانی و عشق.
-) ایستادگی و مقاومت در برابر ناملایمات زندگی خانوادگی.
-) همدم و همراه بودن.
-) تکیه گاه محکم برای خواهران و برادران کوچکتر از خود.
-) جواهر، ناب در اخلاقیات با اعضای افراد خانواده.
-) ایجاد توازن بین زندگی خانوادگی خود با زندگی نزدیکترین کسان خود.
-) ایفای نقش مادرانه برای خواهران و برادران خود.
-) یار و غمخوار روز های ناخوش احوالی برادران و خواهران خود بودن.
در پایان یاد تمامی خواهران که دستشان از این دنیا کوتاه می باشد و به نحوه شایسته نقش خواهرانه خود را به خوبی ایفاء کردند را گرامی می داریم. التماس دعا
« به خیر تو امیدی نیست ، لطفاً مرا شر مَرَسان! »
در زمان قدیم مرد فقیری در دروازه یکی از بلاد قدیمی گدایی میکرد.روزی از روزها وزیر دربار از دروازه شهر عبور میکرد که چشمش به مرد گدا افتاد، از او پرسید: ای مرد چند سال است که در این مکان به گدایی مشغول هستی.مرد فقیر جواب داد: قربان از زمانی که پدر و مادرم را از دست دادم و به خاطر علیل بودن پاهایم، نتوانستم کاری برای خود دست و پا کنم. وزیر دربار گفت: مشکلت را با شاه مطرح می کنم تا چاره ای بیندیشیم . چند روز بعد تصادفا شخص شاه از دروازه شهر می خواست خارج شود که دیدگان مبارک اش به مرد فقیر و علیل حکایت ما افتاد ، دستور داد تا کالسکه را نگه دارند. سپس مرد فقیر و علیل را فراخواند و پرسید: ای پیر مرد از کی مشغول این کار هستی؟ آن مرد فقیر همان پاسخی که به وزیر دربار داده بود را به شاه نیز تکرار کرد.شاه به کاتب دستور داد که مشکل این مرد را بنویس تا با وزیر دربار مطرح کنم تا برای رفع مشکل این مرد چاره ای کنیم، چرا که برای من افت دارد که در سرزمین تحت امرم چنین فردی آنهم با این شرایط سخت زندگی کند.چند ماه از این ماجرا گذشت. روزی از روزها وزیر دربار و شاه باهمدیگر از شکار برمی گشتند. همان دم که خواستند از دروازه وارد شهر شوند. این بار آن مرد فقیر قصه ما با صدای بلند و طعنه دار،فریاد زد اعلیحضرت و جناب وزیر ! من چندین سال است که ناچار از گدائی در این مکان هستم و هر پادشاه و وزیر که قبل از شما نیز از این دروازه عبور کرده و مرا دیده، قول هایی به من داده و رفته است ولی باز من سر جای اول خودم هستم و اوضاع و احوال من تغییر نکرده است. در واقع گوش من از این وعدهها پر شده است و جز به خدای بالای سرم به کسی دل نبسته ام. ولی شما مواظب باشید از سر عادت به جماعتی از بلاد خود و اهل خانه، مثل من وعده ندهید که ممکن است آنها مثل من خلف وعده را بر نتابند، صبوری پیشه نکنند و شما را مذمت و ملامت کنند. کباب آهویی را که شکار کردید گواری وجودتان باشد. من را دیگر به خیر شما امیدی نیست، بروم و سر جای خود بنشینم و نظاره گر گذار عمرم باشم. فردای آن روز شاه برای دیدن مرد گدا رفت به دروازه شهر و دید که آن مرد آنجا نیست. ازمردم اطراف دروازه شهر سراغ او را گرفت. یکی از آنها جواب داد: اعلیحضرت آن مرد فقیر امروز قبل از طلوع آفتاب مرد و شرطه ها جنازه اش را بردند تا خارج از شهر دفن کنند. ولی تنها چیزی که از او باقی مانده نوشته ی اوست در دیوار بالای سرش. شاه کمی جلو رفت تا متن آن مرد فقیری را بخواند. مرد گدا نوشته بود ای شاه می دانستم که صبح بر می گردی و این متن را برای شما نوشتم. امیدوارم تا آخر عمرت به آن عمل کنی." حرف مفت زدن ناشی از فقدان اراده، و عمل کردن به وعده ها نتیجه اراده محکم است".
امنیت متوازن،ضامن توسعه کشور
در یک روز معمولی که نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه بنابه وظیفه مشغول رصد ارتباطات افسران اطلاعاتی فعال و حاضر در منطقه بودند به ناگاه به یک مورد مکالمه تلفنی مشکوک برخورد می کنند و بعد از رصد تخصصی اطلاعاتی ،به این اشراف می رسند که طرف مقابل افسر اطلاعاتی آمریکایی، یک ایرانی ساکن سوریه است که هویت اش سید محمود موسوی مجد میباشد که بعد از ترور ناجوانمردانه سردار قاسم سلیمانی، دستگیری وی رسانه ای شد. مجد طبق مستند پخش شده از نامبرده و اعترافات صریح ایشان به ارتباط با سرویس های جاسوسی آمریکا و اسرائیل و صد البته سکوت معنادار آمریکا و اسرائیل در این ارتباط خود دلیلی بر اثبات عمل مجرمانه موسوی مجد بود. مجد به اتهام جاسوسی ،صبح روز دوشنبه مورخ 1399/4/30 دار مجازات آویخته شد. این کشف اطلاعاتی یک مورد کوچک از هزاران تهدید هائی است که توسط نیروهای امنیتی شناسایی و خنثی میشود و ما هرازگاهی چند نمونه آن را بصورت مستند مثل مستند موسوی مجد از صدا و سیما که پخش می گردد را مشاهده میکنیم،.فارغ از هرگونه جهت گیری سیاسی،حزبی و جناحی و به عنوان یک ایرانی وطن پرست معتقد هستیم که دستگاه اطلاعاتی و امنیتی یکی از بهترین ها در حوزه تخصصی در منطقه و حتی در سطح جهان است طوری که دستگاهای اطلاعاتی خارج از کشور نیز به آن اعتراف و اذعان کرده و می کنند. شاخص مهم و بارز موفقیت نهاد های امنیتی کشور و دستاوردهای آن به دلیل چند لایه بودن حفاظت و اطلاعات و هماهنگ بودن نیروهای آنها در کشور می باشد. بزرگ ترین موفقیت نیروهای امنیتی که تاوان جبران ناپذیر آن شهادت سردار قاسم سلیمانی بود، از بین رفتن حکومت داعش که ساخته و پرداخته آمریکا و برخی از کشورهای غربی و عربی منطقه بود، می باشد. داعشی که با مصرف قرص های روان گردان به احدی حتی به نوزاد داخل شکم مادر نیز رحم نکرد. واقعیت این است در شرایط کنونی که کشور تحت فشار تحریم ها به سختی نفس می کشد بویژه در حوزه اقتصاد انتظار میرود همانگونه که در زمینه مبارزه با تروریسم و کشف جاسوسان به همت چشمان بیدار نیروهای امنیتی موفق عمل کردیم انتظار میرود در زمینه فعالیت های اقتصادی به همت این عزیزان نیز امنیت مطلق ایجاد گردد. تا یک تاجر،یک تولید کننده و سرمایه گذار با احساس امنیت خاطر به کار اقتصادی بپردازد و احساس نکند که رانت اطلاعاتی وجود دارد و در رقابت ناسالم اقتصادی قرار دارد که این تفکر و احساس ضربه به پیکره رقابت سالم اقتصادی می زند. جان کلام همانطور که در زمینه نظامی به امنیت خاطر کامل رسیده ایم طوری که دشمنان با زبان لرزان با ما صحبت می کنند این رویکرد و امنیت باید در دیگر حوزه ها اعم از اقتصادی،اجتماعی و حقوق شهروندی نیز باید نمود عینی و ملموس به خود بگیرد که آن زمان شاهد امنیت متوازن درتمامی ابعاد و بخش های مختلف خواهیم بود که شکنندگی آن به دست دشمنان غیر ممکن خواهد بود.
سقوط هواپیما تا کی!
چند روزی است که در کشور به دلیل ساده انگاری و عدم احساس مسئولیت در قبال ویروس کرونا، متأسفانه پیک دوم آن با شدت و شتابی بیش از پیش آغاز و تعداد فوتی های هموطنان سه رقمی شده و به بالای 190نفر در یک روز رسیده است. مشابه اینکه روزانه یک هواپیمای مسافربری به دلیل نقص فنی که علت آن عامل انسانی می باشد، سقوط می کند و علاوه سرمایهگذاری انجام شده، تمامی مسافران آن جان خود را از دست می دهند. بیائید به خاطر حفظ زندگی خود و هم میهنان، توصیه های ساده بهداشتی(شستن دست ها،استفاده ازماسک و رعایت فاصله گذاری اجتماعی) را جدی بگیریم و از نقض آنها که باعث ایجاد نقص فنی در افراد جامعه و فوت هموطنان و همشهریان میگردد به شدت بپرهیزیم و ویروس کرونا را به شوخی نگیریم. در غیر اینصورت انگار روزانه شاهد سقوط یک فروند هواپیمای مسافربری و در صورت عدم رعایت موازین بهداشتی، شاید بیشتر از آن هم باشیم. قطعا هیچ انسان با وجدان و فهمیده ای حاضر به شنیدن و دیدن روزانه چنین وقایع و صحنه های دلخراش نیست. پس به استناد ضرب المثل معروف« ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است», از امروز موضوع بیماری کووید 19را جدی بگیریم و با رعایت موارد سه گانه بهداشتی که در بالا به آنها اشاره گردید، ضمن کمک به قطع زنجیره انتقال ویروس کرونا به نوعی جلوی سقوط مرگبار هواپیما و جان باختن هموطنان و همشهریان خود را بگیریم . انشاءالله
زندگی
زندگانی فرصت محدودی است که زمان شروع و آخرش برای هیچ انسانی معلوم نیست و در اراده آفریننده یکتاست. در هر صورتی زندگی در یک نقطه از زمان شروع و در یک نقطه به پایان می رسد. آن چیزی که زندگی افراد را پرمعنی ، با ارزش، و نام شان را ماندگار می سازد،اهدافی است که انسانها آن را برمیگزینند و برای رسیدن به آنها به جد میکوشند.
هرچند که این روزها به دلایلی برخی از افراد جامعه به اجبار و از روی نیاز و ناچاری به دنبال پول برای اداره کردن زندگی خود هستند لیک برخی دیگر با دارا بودن تمکن مالی بالا باز به دنبال ثروت اندوزی بیشتر و انباشت آن می باشند.
آیا شایسته نیست که مردم متناسب با شرایط زندگی خود اهدافی را انتخاب کنند که در نقطه پایان زندگی افسوس مسیر طی شده را نخورند؟ دمی که دیگر امکان جبران مافات وجود ندارد.