سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الگوی گذران وقت در طول یک شبانه روز

آیا تا به حال فکر کرده اید که یک شهروند ساکن شهر، در طول شبانه روز وقت و یا به قول معروف ساعات عمر خود را چگونه سپری می کند؟ یک کارمند، یک کارگر، یک خانم خانه دار و از همه مهمتر یک جوان اعم از دختر و پسر در طول شبانه روز بر روی کدام فعالیت و یا موضوع بیشترین و کمترین تمرکز را دارد؟ بررسی گزارش الگوی گذران وقت افراد 15 ساله و بیش تر بر اساس نتایج فصل پائیز سال 1393 مرکز آمار ایران، نشان میدهد که بعد از فعالیت نگهداری و مراقبت شخصی، متوسط بیشترین زمان صرف شده در شبانه روز مربوط به گروه فعالیت خانه داری با 3 ساعت و 18 دقیقه، کار و فعالیت های شغلی با 2 ساعت و 55 دقیقه و استفاده از رسانه های جمعی بیش از دو ساعت بوده است. همچنین متوسط کمترین زمان صرف شده در شبانه روز مربوط به گروه فعالیت داوطلبانه و خیریه 2 دقیقه بوده است جزئیات گزارش مزبور در جدول ذیل آورده شده است.

 

گروههای فعالیت

متوسط زمان هر فعالیت

مرد و زن

مرد

زن

کار و فعالیت های شغلی

55 : 02

12 : 05

41 : 00

خانه داری

18 : 03

07 : 01

23 : 05

فعالیت های داوطلبانه و خیریه

02 : 00

02 : 00

02 : 00

فعالیت های آموزشی و فراگیری

02 : 01

58 : 00

06 : 01

مشارکت اجتماعی

04 : 01

01 : 01

06 : 01

فعالیت های تفریحی و فرهنگی

09 : 00

11 : 00

07 : 00

فعالیت های ورزشی

16 : 00

22 : 00

10 : 00

 

 

نگاه تحلیلی به اطلاعات جدول گذران وقت جمعیت 15 ساله و بیش تر شهری کشور، ما را به موارد زیر سوق می دهد که در جای خود قابل تأمل می باشد:

-) پایین بودن فعالیت های آموزشی و یادگیری، یعنی پایین بودن سرانه مطالعه در کشور. هر چند که این موضوع در ظاهر مهم به نظر نمی رسد ولی در دراز مدت در جامعه پذیری و جلب مشارکت مردم در رشد و توسعه کشور به دلیل نبود آگاهی های لازم اجتماعی و پائین بودن سطح سرمایه اجتماعی افراد جامعه، تأثیرات منفی خواهد داشت و در نتیجه آن دولت ها در اجرای برنامه های خود موفقیعت چندانی را بدست نخواهد آورد.

-) عدم وجود نشاط و روحیه شاد در بین اکثریت آحاد مردم جامعه بویژه ساکنین شهرهای بزرگ که به دلایل گوناگون مهمتر از همه مباحث اقتصادی، معیشتی و اجتماعی امکان حضور مداوم و برنامه ریزی شده در فعالیت های تفریحی و ورزشی را ندارند. این مقوله نیز در صورت عدم چاره جویی در دراز مدت میتواند چالش بر انگیز باشد.

-) هر چند که در سراسر دنیا مردمان ایران را افرادی خیرخواه و نوع دوست می شناسند ولی بنظر می رسد در سالهای اخیر با توجه به آمار فعالیت های داوطلبانه و خیریه در حدود 2 دقیقه در طول شبانه روز، نمی تواند گواه خوبی بر این ادعا باشد. در صورت صحت آمار مزبور، زنگ خطر بی اعتمادی و بی تفاوتی به هم نوع در جامعه به صدا در آمده است.

   درپایان این نتیجه گیری کلی را میتوان استنباط کرد که هنوز در کشور نتوانسته ایم بر اساس یک برنامه مدون و جامع آموزشی و پرورشی، افراد جامعه را به شکل سرمایه های اجتماعی جهت مشارکت در تمامی ابعاد رشد و توسعه کشور سازماندهی نمائیم. اگر این اتفاق مهم صورت نپذیرد و خرد جمعی و خرد خیر خواهانه در جامعه رسوخ نکند، دستیابی به اهداف و آرمان های ایران 1404 با چالش جدی مواجه خواهد شد.

 

 






تاریخ : سه شنبه 94/8/12 | 10:58 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

دلایل پائین بودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان در استان

 

نرخ مشارکت اقتصادی نشان می دهد چند درصد از جمعیت در سن کار فعال، یعنی شاغل یا بیکار هستند. مطابق نتایج بدست آمده در فصل بهار سال جاری، نرخ کل مشارکت اقتصادی جمعیت 10 ساله و بیشتر استان ، 43.6 درصد بوده است . این شاخص در بین مردان 68.5 درصد و در بین زنان 19.9درصد محاسبه شده است. نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان در عرصه جهانی به ترتیب برابر است با 65 الی 70 درصد(مردان) و زنان 45 درصد که این میزان در کشور ما درباره مردان بامیانگین جهانی تقریبا یکسان بوده ولی درباره زنان این میزان پایین است. روند تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی استان در بین مردان و زنان در جدول زیر آورده شده است . همانطور که از اطلاعات جدول قابل استنتاج می باشد نرخ مشارکت اقتصادی زنان استان همراه پائین تر از نرخ مشارکت اقتصادی مردان بوده است که اهم دلایل آن را میتوان در گزینه های زیرجستجو کرد.

 

-تصمیم گیری برای ادامه تحصیل :

ادامه تحصیل به طور موقت افراد را از بازار کار خارج می سازد . ورود زنان جوان به دانشگاه ها برای دوره زمانی کوتاهی می تواند نرخ مشارکت آنها را کاهش دهد.

 

-پرشدن فرصت های شغلی در سازمان های دولتی :

زنان به دلیل امنیت شغلی ،‌امنیت روانی، بالا بودن میزان پرداخت ها در مقایسه با بخش خصوصی و نیز وجود حمایت قانونی در بخش دولتی،تمایل زیادی به اشتغال در بخش دولتی را دارند که در حال حاضر به دلیل نبود ظرفیت جذب دولتی در استان و هم چنین بافت فرهنگی خاص در خانواده های استان در خصوص کار دخترانشان دربخش غیردولتی هر چند که تا حدودی موضوع نسبت به گذشته بهبود یافته ولی با این اوصاف باز هم والدین از کار کردن دختران خود در بخش خصوصی خودداری میکنند که تا اصلاح این روند، نرخ مشارکت زنان استان در سطح پایینی خواهد بود.

 

-بازار زدگی و خروج نیروی کار از بازار کار :

علیرغم وجود موانع در بند فوق، برخی از دختران و زنان جوان حاضر به کار در بخش خصوصی می باشند ولی با توجه به اینکه اکثر فرصت های شغلی در بخش خصوصی استان مردانه می باشد تا زنانه، امکان جذب نیروهای فارغ التحصیل دانشگاهی زن در بازار کار استان در حال حاضر به نوعی وجود ندارد. این عامل باعث می شود بعد از مدتی زنان جویای کار به دلیل نیافتن شغل مورد علاقه در تخصص خود از بازار کار ناامید شده و از آن خارج شوند .

 

-سطح دستمزد ها برای زنان :

برخی از زنان تحصیل کرده حاضر نیستند با سطح دستمزدهای فعلی در بازار کار حاضر شوند و تصمیم می گیرند تا اصلاح پرداختی ها ، از بازار کار خارج شوند.

 

-یکی دیگر از دلایل آماری پائین بودن نرخ مشارکت اقتصادی این است که درمناطق روستایی که حدود 40 درصد از جهت استان در آن ساکن هستند . باوجود حضور موثر زنان در فعالیت های اقتصادی به طور عموم در تعریف آماری این دسته از نیروی کار در شمار شاغلان قرار نمی گیرند.

 

-پیشنهاد :

نرخ مشارکت منابع انسانی و ابسته به توسعه و پیشرفت استان است و با آن ارتباط دارد. هرچه میزان توسعه و پیشرفت انسانی بالاتر باشد نرخ مشارکت منابع انسانی نیز بالاتر خواهد بود.

یکی از راهکار افزایش نرخ مشارکت اقتصادی زنان در فعالیت های اقتصادی را تو جه به ظرفیت های تعاونی و هم چنین توسعه مشاغل خدماتی بانوان در زمینه های ICT،‌خدمات پزشکی ،خدمات بازرگانی و مالی در استان میتوان دانست و مهمترین نکته توجه به کارهای فرهنگی به منظور تغییر تفکر و نگاه های خانواده به حضور دخترانشان در بازار کاربخش خصوصی .

 

جدول تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی استان در طول سالهای 1390 تا بهار 1394

 

سال

کل

مرد

زن

90

39.4

67.5

10.8

91

42.4

65.9

18.4

92

42.6

67.6

17.8

93

42.8

68

18

94 بهار

43.6

68.5

19.9






تاریخ : دوشنبه 94/8/11 | 11:7 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

     منابع طبیعی و کشاورزی کشور، حیات مجدد خود را

منت دار هشدار رهبری هستند.

دیروز در شبکه استانی سبلان، برنامه گفتگوی ویژه خبری به موضوع بررسی مقوله ی زمین خواری و راهکاری مقابله با آن در استان پرداخته بود . به عنوان یک شهروند و بیننده ی برنامه مزبور، تنها چیزی که دراین گفتگوی زنده مطرح نگردید راهکار بود. همانطور که در یادداشت های قبلی خود درخصوص این برنامه (گفتگوی ویژه خبری) عنوان کرده ام و مجددا نیز بر آن تاکید دارم ،این است که برنامه مورد بحث هیچ گونه اثربخشی و کارایی لازم را در مخاطبین نداشته و درآینده نیز در صورت عدم اصلاح ساختاری در آن، نخواهد داشت. علی ایحال در ارتباط با موضوع گفتگوی برنامه، نباید دوستان انتظار داشته باشند که با اشاره به یک یا  دو قانون و تبصره  های آن و همچنین تعداد اعضای تعاونی های مسکن و غیره ، پدیده شوم زمین خواری و تغییر کاربری های غیرمجاز از بین خواهد رفت. در واقع اگر بخواهیم صادقانه به موضوع نگاه کنیم مقصر اصلی پدیده زمین خواری و حواشی آن خود مسئولین و دست اندرکاران اجرایی هستند .اگر آنها دقیقا برابر مقررات اقدام و از زد و بندهای اداری( فساد ) با مجریان خودداری نمایند و به موقع بر پروژه نظارت داشته باشند. قطعا امروز شاهد این همه تار و مار منابع و ثروت ملی در کشور و استان نبودیم . به نظر می آید اگر سخنان حکیمانه رهبری و گلایه ایشان از مسئولین دراین باب مطرح نمی گردید شاید تابحال ویروس زمین خواری و تغییر کاربری های غیرمجاز و غیرقانونی منابع طبیعی و کشاورزی سراسر کشور را فرا گرفته بود. چرا که بعدازتذکر ایشان هیاهوی خاصی فضای اجرایی کشور را فرا گرفت و مسئولین به خواب رفته ی دیروز را امروز به هوش و به خط کرد تا با پدیده زمین خواری مبارزه کنند . گویی وظیفه ی جدیدی به آنها محوله شده و از قبل چنین وظیفه ی نداشتند.  نشان به این نشان که سریعا ستادها،‌کارگروه ها و کمیته های مبارزه  با زمین خواری در سطح کشور و استانها تشکیل و تخریب ساخت و سازهای غیرمجاز امروز و قانونی دیروز آغاز گردید. بطوریکه بعد از ابلاغ دستور رهبری شاهد تخریب ساختمانهای متعددی بودیم و این مقوله کم و بیش این روزها نیز ادامه دارد. این نهضت و خیزش ملی- استانی را مدیون هشدار رهبری هستیم و امیدواریم این روند تا ریشه کنی آخرین ویروس زمین خواری در  جای جای کشور با همان شدت و قاطعیت روزهای آغازین طرح ادامه داشته باشد و دیگر نیازی به تذکر و گلایه دوم رهبری در این ارتباط نباشد. در پایان به دوستان پیشنهاد می کنم در راستای تکمیل روند مبارزه با پدیده مورد بحث سری به  محور اردبیل- سرعین بزنند و مجوز فعالیت نمایشگاههای کامیون، سفره خانه های سنتی، رستوران، تالارهای عروسی و باشگاههای اسب سواری را که یکی پس از دیگری در محور ایجاد شده اند را بازبینی کنند تا شاید عمق فاجعه و دغدغه های رهبری را تا حدودی درک و احساس نمایند.

 






تاریخ : شنبه 94/8/9 | 11:0 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

شیوه های ایجاد و حفظ انگیزه بدون منابع مالی

   همواره در محیط های کاری اعم از عمومی و خصوصی برای حفظ انگیزه در کارکنان بر روی منابع مالی تاکید  گردیده و می گردد و باید اذعان کرد که تاثیرگذاری این شیوه بر هیچ کس پوشیده نیست و اکثریت مدیران ما بگونه ای پرورش یافته اند که ایجاد و افزایش انگیزه در کارکنان خود را صرفاً در پرداخت منابع مالی می بینند و لا غیر. در سالهای اخیر شاهد هستیم که به دلیل شرایط و وضعیت اقتصادی دولت، مدیران دستگاههای اداری در پرداخت اضافه کاری و سایر پرداختی ها به کارمندان و زیر مجموعه های خود با چالش جدی مواجه هستند.بطوریکه به غیر از حقوق و چند ساعت اضافه کاری، پرداختی دیگری به کارکنان خود ندارند و این مقوله باعث بوجود آمدن بی انگیزگی در شاغلین شده است. حال آیا با توجه شرایط بوجود آمده باید فاتحه ایجاد انگیزه و حفظ روحیه شادابی در کارمندان را خواند یا خیر؟ در پاسخ باید گفت خیر. چرا که مدیران میتوانند با کمی خلاقیت و ایده پردازی و در نتیجه آن با اتخاذ راهکارها و شیوه های لازم از افول کامل و تحلیل روحیه شادابی در زیر مجموعه های خود بدون منابع مالی تا بهبود شرایط اقتصادی جلوگیری بعمل آورند. حتی همزمان با تشویق های مالی، راهکارهای غیر مالی را نیز ادامه دهند که قطعاً ترکیب این دو موضوع معجزه خواهد کرد.

   در ادامه به برخی از شیوه هایی که مدیران می توانند بدون منابع مالی باعث ایجاد و حفظ انگیزه در شاغلین تحت مدیریت خود شوند اشاره میگردد:

1) همواره از کارمندان خود به خاطر فعالیت شان تشکر و قدردانی کنید بویژه در جلسات عمومی.

2) محیط های کاری همکاران خود را بررسی و تلاش کنید در صورت داشتن معایب فیزیکی کوچک نسبت به رفع آن دستورات لازم را صادر و پی گیری کنید.

3) با یک تلفن از آخرین وضعیت همکاران خود که در مأموریت خارج از استان هستند اطلاع و در صورت داشتن مشکل پی گیری های لازم را انجام دهید.

4) در تقسیم کاری بین همکاران عدالت اجتماعی و اداری را رعایت کنید و طوری عمل کنید که بیکاری  پنهان د ر سازمان نباشد که  باعث ایجاد بی انگیزگی در دیگران می گردد.

5) از بستگان درجه یک  همکاران خود که به دلیل بیماری در منزل بستری هستند با تعدادی از معاونین خود عیادت  و در جمع خانواده از همکار مورد نظر دلجویی و قدردانی کنید.

6) برنامه های گردشگری گروهی با حضور خودتان تدوین و از همه همکاران درخواست کنید که در آن شرکت کنند.

7) حتی المقدور با تشکیل جلسات محرمانه مشکلات مالی همکاران خود را که به دلیل ناخواسته و بدون اختیار آنها بوجود آمده را بررسی و با تمام ظرفیت نسبت به حل آن تلاش کنید.

8) به شدت از غیبت و دروغگویی و عیان کردن ضعف همکاران خود در حضور دیگران پرهیز کنید که این مقوله آفت بزرگ رفتار سازمانی می باشد.

9) طوری رفتار کنید که عملکرد مطلوب سازمان در سایه فعالیت تمامی قسمت بوجود آمده و از اختصاص دادن موفقیت به یک قسمت یا یک معاونت بشدت پرهیز و اگر ضعفی هم در یک بخشی وجود دارد آن را محرمانه منعکس کنید.

10) انتقاد پذیر باشید و نسبت به اجرایی و عملیاتی کردن انتقادات سازنده تلاش کنید.

   و در پایان شاید برخی از دوستان اجرای این موارد را آرمانی بدانند و در نهایت غیر ممکن ولی ذکر این نکته ضروری است که کار غیر ممکن وجود ندارد اگر مدیر مربوطه در تعریف مدیریت، آن را تلفیقی از علم و هنر کار کردن با دیگران بداند و اعتقاد قلبی و عقلی به آن داشته باشد، اجرای موارد فوق امکان پذیر خواهد بود.

 






تاریخ : چهارشنبه 94/8/6 | 11:55 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

دهه ی محرم نیازمند نگاهی نو

صدای روضه ومداحی ،مداحان باسبک ها، سلیقه های وگویش های مختلف، نشانه های شروع مجدد دهه ماه محرم درکشور می باشد .دهه ای که درزمان وقوع خود، هرروز ،ساعت ودقیقه آن گویای تاریخی از تاریخ اسلام محمدی و شجاعت راستگویان ،عدالت جویان وآزادی طلبان از ظلم وجفای یزیدیان بود. حادثه عاشورا مثل بسیاری از حقایق این عالم است که در زمان خودشان آنچنانکه باید شناخته نمی شوند . بعد از آنکه زمان زیادی گذشت وتمام عکس العمل ها وجریانات مربوط به یک حادثه خود را بروز دادند . آنگاه آن حادثه بهتر شناخته می شود . همچنانکه شخصیتها هم همین طورند. متا سفانه در ارتباط با قیام امام حسین (ع)(حادثه عاشورا )علیرغم گذشت چندین دهه از برگزاری مراسمات مختلف هنوز آنطور که باید و شاید نتوانسته ایم از ویژگیهای بارز ومهم نهضت امام حسین (ع)وحتی خصوصیات خود حضرت جهت پیشبرد امورات اقتصادی، اجتماعی،سیاسی وفرهنگی جامعه با توجه به شان و جایگاه امام حسین (ع)دربین آحاد مختلف جامعه حداکثر بهره برداری لازم را ببریم و الگوسازی کنیم .چرا که اکثر برنامه های ایام محرم صرف روضه خوانی ومداحی میشود آنها هم مداحی هایی که انواع تحریف درآن وارد شده وکاملا باعث ایجاد تضاد در باور مردم بویژه نسل جوان شده است. البته این سخن به معنای جمع آوری مداحی وروضه خوانی نیست. ولی آیا قیام ومکتب امام حسین (ع)را باید تنها در روضه خوانی وحرکات احساسی که صرفا در جهت در آوردن اشک عزداران می باشد خلاصه کرد. بنظر می آید زمان آن فرا رسیده که نوع نگاه ورویکرد تنها صرف مذهبی (روضه خوانی )در ارتباط با دهه ی محرم کنار گذاشته شود ویا به قول معروف چشمهار رو شست وجوردیگری باید دید . ویا به عبارت دیگر مکتب امام حسین (ع) گریه با تعقل ،عاقلانه وشناخت واقعی را می طلبد. نه حرکات ناموزون و بدون معنا که جزء در حاشیه بردن روح وابعاد دیگر قیام امام حسین (ع)،اثر بخشی دیگری نداشته ونخواهد داشت. یکی از مشخصات مهم دهه ی محرم ،حضور خود جوش مردم در قالب دسته ها وهیا ت های عزاداری در سطح مساجد وتکایای سراسر کشور می باشد که جمع کردن اینهمه جماعت در سایر ماههای سال عملا غیر ممکن می باشد. این همان سرمایه اجتماعی است که جامعه شناسان آن را پیش نیاز برای پیشرفت جامعه در تمامی امورات میدانند که در صورت برنامه ریزی دقیق وصحیح میتوان از این ظرفیت مهم در جهت ارتقا ء برنامه های فعلی نظام که به نوعی در دل قیام امام حسین (ع)نیز نهفته است حداکثر بهره برداری را بعمل آورد. برخی از این شاخص وموارد مهم که درحال حاضر در کشور در پیشبرد آن با چالش جدی مواجه هستیم اما امام حسین (ع) در طول دوران زندگی خود بویژه در نهضت عاشورای توانست به بهترین نحوه آنها را مدیریت و راهبری نماید اشاره میگردد :

-) جلب مشارکت مردم

-) شفاف گویی با مردم

-) کارآفرینی اجتماعی وخیر جمعی

-) مدیریت بهینه زمان

-) مدیریت بحران

-) تزریق صبر وآرامش به جامعه در شرایط سخت وطاقت فرسا

-) مبارزه با انواع فساد

-) پایبندی به عهد وفا

-) توجه به کانون خانواده

 -) توجه به منافع ملی نه منافع شخصی

-) نقش زن در جامعه

-) ادب اسلامی

-) پرهیز از خشونت وافراطی گری

-) اجرای امر به معروف ونهی از منکر توسط افراد واجد شرایط.البته توضیح هر کدام از آنها مجال وفرصت های خاصی میخواهد که در این مقال نمی گنجد .شاید این سوال در ذهن متبادرگردد که قیام امام حسین(ع) ویا شخصیت آن بزرگوار چه ارتباطی با کارآفرینی اجتماعی دارد. که در وهله ی اول سوال چالش برانگیزی بنظر میرسد ولی با کمی تعمل درمتن وروح قیام میتوان به همه ی موارد پاسخی قانع کننده ای  یافت.در سال گذشته در همین ایام بود یادداشتی با عنوان امام حسین (ع)به عنوان کارآفرینی اجتماعی نوشتم که مورد استقبال خوانندگان محترم قرار گرفت، دوستان در صورت تمایل میتوانند  در قسمت آرشیو مطالب، یادداشت مورد نظر را مطالعه نمایند.

بنابراین ضررویست مسئولین ومتولیان اجراء کنندگان برنامه های دهه محرم  طوری برنامه ریزی کنند که ضمن برگزاری مراسمات عزاداری ونوحه خوانی عقلایی نه احساسی، مفاهیم مورد اشاره فوق نیز به نحوه احسن وکارشناسی شده به مردم منتقل گردد تا امکان افزایش شاخصهای مورد بحث در سایه عظمت نهضت امام حسین (ع )در کشور فراهم ومهیا گردد.

پایان بخش یاداشت جمله زیبای دکتر علی شریعتی در خصوص  مکتب امام حسین (ع) می باشد .

((حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود افسوس که به جای افکارش زخم های تنش را نشانمان دادند ،وبزرگترین دردش رابی آبی نامیدند))

 

 

 

 






تاریخ : جمعه 94/8/1 | 12:22 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

فرسودگی شغلی از جمله اختلالهای است که در سالهای اخیر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است و نتایج تحقیقات نیز نشان می دهد که درصد قابل توجهی از افراد سازمانهای فعال از این عارضه در رنج هستند.
این پدیده نشانگانی است که شامل فرسودگی جسمی ،عاطفی ،هیجانی نگرشی و روانی است و توام با احساس شدید پایین بودن عملکرد و پیشرفت شخصی در فرد است .بدین معنی که افراد درگیر با این مسئله احساس می کنند هیچگونه پیشرفت و ترقی در زندگی حرفه ای و شخصی خویش ندارند. در محیط های صنعتی و سازمانی عوامل و علل مختلفی را می توان برای بروز فرسودگی شغلی معرفی کرد. که عمده ترین آنها روشی است که سرپرستان و مدیران سازمان به عنوان سبک رهبری و کنترل افراد و سازمان برای خود اتخاذ می کنند.
سازمانها و محیط های کاری که دارای سبک ملاحظه کارانه کمتری هستند، کارکنان خود را بیشتر در معرض ابتلا به پدیده ی فرسودگی شغلی قرار می دهند. به عبارت دیگر نشانگان فرسودگی شغلی بیشتر قربانیان خود را از بین سازمانها و موسساتی می گیرد که رفتارهای ملاحظه کارانه و گرم و عاطفی کمتری از طرف مدیران و روسای آنها سر می زند. مدیران و سرپرستانی که بطور کاملا خشک و رسمی در سازمان رفتار می کنند و از فراهم آوردن محیطی آرام، عاطفی و گرم برای کارکنان خود دریغ می ورزند. مسلما باید آگاه باشندکه زیر دستان خود را بیشتر به وادی فرسودگی شغلی رهنمون می سازند. و تلاش کمتری در جهت بهره وری در سازمان از خود نشان می دهند.
اگر چه برخی از افراد از لحاظ شخصیتی و صفات فردی و درونی بیشتر مستعد ابتلا به این عارضه هستند. با این حال فرسودگی شغلی با اتخاذ شیوه ها و تدابیر خاصی قابل اصلاح و برگشت پذیر است و می توان تدابیری را در جهت درمان آن بکار برد.

تاکنون شیوه های مختلفی برای کنار آمدن اثر بخش با فرسودگی شغلی بکار گرفته شده است که نمونه هایی از آن عبارتند از : روان درمانی ، درمانهای شیمیایی ، درمانهای فیزیکی و درمانهای عصبی. در صورتی که فرد نتوانست با بکار گیری این نوع روشها از فرسودگی شغلی نجات پیدا کند و اطمینان حاصل کرد که مشکل مربوط به خود او یا ویژگی های شخصیتی وی نیست بهتر است شغل خود یا محل کارش را تغییر دهد.

دوستان در صورت تمایل میتوانند متن کامل مقاله را در سایت اداره کل تعاون،کار ورفاه اجتماعی استان اردبیل بخش مقالات مطالعه نمایند.در ضمن آدرس سایت اداره کل در قسمت پیوند های روزانه این وبلاگ موجود میباشد.


 

 






تاریخ : چهارشنبه 94/7/29 | 8:30 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()


چهار ذکر اثرگذار برای آرامش در زندگی

تکرار و مداومت داشتن بر چهار ذکری که در قرآن وارد شده است تاثیر بسیار زیادی در آرامش روح دارد.

خداوند در قرآن برای از بین بردن مسائل فکری در زندگی اذکاری را برای بندگان قرار داده است که اگر به این اذکار دقت کافی و عقیده داشته باشیم و از ته دل آنها را بیان کنیم؛ بدون تردید در آرامش ذهن و زندگی ما اثرگذار است.

امام صادق (ع) در این زمینه فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی‌برد!

1- در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ» (آل عمران آیه 173) پناه نمی‌برد.

الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَالْوَکِیلُ ?173?همان کسانى که [برخى از] مردم به ایشان گفتند مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمده‏اند پس از آن بترسید [ولى این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند خدا ما را بس است و نیکو حمایتگرى است .

در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند و هیچگونه بدی به آنان نرسید.فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُواْ رِضْوَانَ اللّهِ وَاللّهُ ذُو فَضْلٍعَظِیمٍ ?174?پس با نعمت و بخششى از جانب خدا [از میدان نبرد] بازگشتند در حالى که هیچ آسیبى به آنان نرسیده بود و همچنان خشنودى خدا را پیروى کردند و خداوند داراى بخششى عظیم است

2- در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لَا إِلَهَ إِلَّاأَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِین» (سوره انبیاء آیه 87) پناه نمی‌برد.وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَسُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ?87? و ذوالنون را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتى نداریم تا در [دل] تاریکیها ندا درداد که معبودى جز تو نیست منزهى تو راستى که من از ستمکاران بودم. 

زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می‌بخشیم.» (سوره انبیاء آیه 88)فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنجِیالْمُؤْمِنِینَ ?88?پس [دعاى] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را [نیز] چنین نجات مى‏دهیم.


3- در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد» (سوره غافر آیه 44) پناه نمی‌برد.فَسَتَذْکُرُونَ مَا أَقُولُ لَکُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ پس به زودى آنچه را به شما مى‏گویم به یاد خواهید آورد و کارم را به خدا مى‏سپارم خداست که به [حال] بندگان [خود] بیناست (

زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه 45(فَوَقَاهُ اللَّهُ سَیِّئَاتِ مَا مَکَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِپس خدا او را از عواقب سوء آنچه نیرنگ مى‏کردند حمایت فرمود و فرعونیان را عذاب سخت فرو گرفت 


4- در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیبایی‌های دنیاست چگونه به ذکر «ماشاءالله لا قوه الا بالله» پناه نمی‌برد.وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ مَا شَاء اللَّهُلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِن تُرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنکَ مَالًا وَوَلَدًا ?39 الکهف? و چون داخل باغت‏شدى چرا نگفتى ماشاء الله نیرویى جز به [قدرت] خدا نیست اگر مرا از حیث مال و فرزند کمتر از خود مى‏بینى.

زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمت‌های دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمت‌ها برخوردار بود» فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می‌دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.فَعَسَى رَبِّی أَن یُؤْتِیَنِ خَیْرًا مِّن جَنَّتِکَ وَیُرْسِلَ عَلَیْهَاحُسْبَانًا مِّنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِیدًا زَلَقًا ?40? امید است که پروردگارم بهتر از باغ تو به من عطا فرماید و بر آن [باغ تو] آفتى از آسمان بفرستد تا به زمینى هموار و لغزنده تبدیل گردد.







تاریخ : دوشنبه 94/7/27 | 10:37 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

     کـی دکتر نیست !!

یکی از دوستان در مجموعه وزارت صنعت معدن و تجارت تعریف می کرد که روزی یکی از وزراء آن وزارتخانه برای افزایش مراودات اقتصادی به همراه تعداد ی از کارشناسان و مسئولین به کشور ژاپن رفته بود. در آغاز جلسه آقای وزیر(طرف ایرانی) شروع به معرفی همکاران خود با این القاب آقای« فلانی کارشناس صنایع » «آقای فلانی مدیر کل و کارشناس صنایع»  و غیره کرده بود .وزیر صنایع ژاپن با تعجب از همتای خود سوال کرده بود که شما واقعا در ایران این همه کارشناس صنایع دارین، در ژاپن تعداد کارشناسان صنایع انگشت شمار می باشند  در کمال تعجب وزیرکشورمان گفته بود که این تنها بخش کوچکی از کارشناسان صنایع هستند در داخل کشور انواع و اقسام کارشناس صنایع وجود دارد . وزیر صنایع ژاپن گفته بود که اگر ما این همه کارشناس صنایع داشتیم قطعا دنیا را تکان می دادیم که متاسفانه نداریم.

یادداشت را با این مقدمه آغاز کردم که نظر خوانندگان محترم را به این مقوله مهم جلب کنم که متاسفانه درکشور فقط به افزایش کمی نه کیفی تربیت کارشناسان اهمیت داده می شود . نگاه به روند جذب دانشجو درنظام آموزش  عالی، گواهی بر این ادعا می باشد . نکته جالب اینکه این روزها شاهد افزایش تعداد دانشجویان و فارغ التحصیلان در مقطع دکترا در کشور هستیم . بطوریکه وقتی وارد محفل و جلسه ی می شویم به عینه می بینیم فردی  که در جلسه گذشته با عنوان آقای فلانی  مورد خطاب قرارمی گرفت در جلسه بعدی او را با نام جناب آقای دکتر عنوان می کنند . آدم تعجب می کند چطور فلانی در ظرف کوتاه ترین زمان ممکن، مدرک دکترا گرفته است. به نظر می رسد اگر روند به این ترتیب پیش برود روزی فرا خواهد رسید که در یک محفل به جای اینکه این سوال مطرح شود که چه کسی مدرک دکترا دارد ، بهتر است این سوال مورد پرسش قرار گیرد که کی دکتر نیست؟ تا بتوان راحت به جواب رسید. درحال حاضر نظام آموزش عالی همانند بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران که در برخی موارد  بدون پشتوانه ی لازم  اسکناس چاپ می کند که تاثیر تورمی دارد. آموزش عالی نیز بدون پشتوانه ی علمی، تخصصی و مهارتی اقدام به چاپ مدرک دکترا میکند، که اگر این شیوه مورد بازنگری قرار نگیرد قطعا شاهد تسریع ویروس صدور مدرک تحصیلی کمی بدون کیفیت درسایر مقاطع منجمله  دکترای تخصصی و پروفسوری خواهیم بود که آن روز فاجعه ای علمی برای کشور خواهد بود.

 

 






تاریخ : شنبه 94/7/25 | 11:39 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

ساختارپیچیده خود مانع بزرگ

همانطور که دوستان و خوانندگان محترم در جریان هستند، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی فعلی از ادغام سه وزارتخانه ی رفاه و تأمین اجتماعی، وزارت تعاون و وزارت کار و امور اجتماعی تشکیل شده است .بطوریکه ساختار عریض و طویلی را در کشور رقم زده که با توجه به نوع فعالیت و وظایف آن میتوان گفت که یکی از وزارتخانه های حیاتی و مهم کشور می باشد. چرا که اگر بخواهیم به زبان ساده آن را تعریف کنیم می توان گفت که از تولد تا بعد از مرگ، سروکار همه افراد جامعه به نوعی به این وزارتخانه گره خورده است.آنچه در این بین مهم به نظر می آید نحوه و کیفیت مدیریت کلان این وزارتخانه به دلیل کثرت مأموریت ها، اهداف و وظایف آن می باشد. البته   بحث و خطاب این یادداشت به شخص وزیر محترم فعلی بر نمی گردد. چرا که هر کس هم جای ایشان قرار گیرد قطعاً در سیاستگذاری و راهبری این وزارتخانه با مشکلات اساسی مواجه خواهد شد. زیرا که بعد از ادغام تنها تغییری که در نظام اداری به وجود آمده حذف فیزیکی سه وزارتخانه و ادغام آنها در یک وزارتخانه با نام و نشان جدید بوده است. به عبارت دیگر صرفاً از لحاظ کمی سه وزیر و هم چنین سه وزارتخانه در یک وزارتخانه جمع شده اند. وزیر فعلی تعاون، کار و رفاه اجتماعی با انواع و اقسام وظایف و مسئولیت  های متنوع و با جنس های متفاوت که هر کدام نگاه ویژه و خاص خود را می طلبد، سروکار دارد از جمله  آن می توان به :

-) سازمان تأمین اجتماعی                         - ) شورای عالی اشتغال 

-) بیمه های درمانی و تکمیلی     -) شورای عالی سالمندان

-)حوزه های کارگری و کارفرمایی   -)شورای عالی رفاه

-)بخش تعاون                      -)آموزش فنی حرفه ای

-)رفاه اجتماعی                  -) هدفمندی یارانه ها

-) بهزیستی                       -) بانک های رفاه وتوسعه تعاون

-) بیمه های روستاییان و عشایر   -)صندوق های بازنشستگان

البته بدون زیر شاخه های آنها اشاره کرد. هر کدام ازبخش های فوق به تنهایی یا ترکیب برخی از آنها قبلاً توسط یک وزیر مجزا مدیریت می شده است. ولی در حال حاضر با یک وزیر کلاً موارد مورد اشاره و زیر مجموعه های آنها مدیریت و هدایت میگردد که با توجه شرایط سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی کشور واقعاً کاری سخت و دشوار می باشد. هر چند که جناب دکتر ربیعی زمان کاری خود را به طور تمام وقت در اختیار وزارت متبوع خود قرار داد ه ولی به دلیل کثرت وظایف و مأموریت وزارت خود، تاکنون نتوانسته  اند عدالت کاری را در بین بخش های مورد اشاره بالا رعایت کنند و بیشتر نگاه ایشان از زمان تصدی این پست، متوجه حوزه بهزیستی و تا حدودی رفاه اجتماعی بوده است. البته باز هم تأکید می کنم این موضوع بیانگر ضعف ایشان نبوده بلکه همان طور که گفته شده این شرایط  ناشی از  ساختار بزرگ و عریض و طویل وزارتخانه جدید می باشد.

اخیراً نیزشاهد بودیم که جناب وزیر از همان ناحیه ی که بیشترین وقت خود را صرف آن کرده بودند کارت زرد دوم خود را دریافت کردند که جای بسی تأسف است برای برخی از نمایندگان ،چرا که خود کرده را تدبیر نیست یا به قول معروف این آشی است که خود نمایندگان مجلس با ادغام سه وزارتخانه در یک وزارتخانه جدید  به بهانه ی کوچک سازی بدون اینکه اتفاق خاصی بیافتد، برای نظام اداری پخته اند.

بنابراین ضروریست ساختار جدید وزارت  تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تهیه لایحه و طرح از سوی دولت و مجلس مجدداً مورد بازنگری  قرار گیرد. تا با چابک شدن این وزارتخانه شاهد انجام امورات مربوط  به تنظیم روابط کار،تدوین سیاستهای بازار کار وهمچنین توسعه  تعاون به معنای واقعی کلمه در کشور باشیم.در این راستا گزینه های زیر پیشنهاد میگردد:

-) انتقال بحث بیمه های درمانی و تکمیلی به لحاظ ارتباط موضوعی به وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی

-)ادغام سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی به دلیل نوع مأموریت و وظایف یکسان در یک وزارتخانه جدید به نام وزارت رفاه و سلامت اجتماعی

-) تجمیع صندوق های بازنشستگی در سازمان تأمین اجتماعی با نظارت نهاد ریاست جمهوری

 






تاریخ : چهارشنبه 94/7/22 | 11:53 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

  بابرجام مخالفیم !                                                  

این سخن و شعار تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است که این روزها خبرساز شده و البته بیشتر از آن نیز از آنها انتظار نمی رفت. حال این سوال پیش می آید که چرا این آقایان با برجام مخالفت می کنند . شاید دلایل آن را میتوان در موارد ذیل جستجو کرد که به نوعی نشان دهنده این موضوع است که مشکل و چالشی در کشور وجود ندارد و لذا نیازی به پذیرش برجام در کشور احساس نمی گردد و بدون توافقنامه هسته ای نیز میتوان کشور را اداره کرد:

·       پایین بودن نرخ بیکاری در کشور.

·       شرایط مطلوب نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی.

· بهبود قابل ملاحظه ی سطح دستمزد کارکنان وشاغلان بخش عمومی و خصوصی.

·       بالا و مثبت بودن رشد اقتصادی کشور.

·       ارتقا سطح مالی صندوق های بازنشستگی کشوری ولشگری.

·       کاهش فقر در کشور.

·       خروج اقتصاد کشور از رکود-تورمی.

·       افزایش صادرات و کاهش واردات در کشور.

·       کاهش سطح قاچاق کالا در کشور.

·       پائین بودن رتبه کشور در شاخص فساد بین کشورهای مختلف.

· رتبه 26در شاخص فلاکت و قرار گرفتن در پله 10 بین 18 کشور مورد بررسی.

· بهبود فضای کسب و کار در کشور و قرار گرفتن در رتبه 155 در بین 185 کشور مورد بررسی.

· استفاده حداکثری از توان و ظرفیت داخلی و اتکا به درامدهای حاصل از فعالیت بخش خصوصی درمدیریت مالی کشور.

·       بالا بودن نشاط و شادابی در بین مردم.

·       وجود عدالت اجتماعی در کشور.

· پائین بودن آسیب های اجتماعی از جمله خشونت،سرقت ، طلاق و اعتیاد درکشور.

·       توزیع متوازان منطقه ی در کشور.

· فعال بودن پروژه های عمرانی در کشور و تزریق به موقع منابع مالی در آنها.

·       برابر سطح زندگی مردم با سطح زندگی نمایندگان مجلس وخواص.

·       توزیع عادلانه ثروت در کشور.

·       بالا بودن سرمایه اجتماعی در کشور.

·       بالا بودن اعتماد مردم به مسئولان اجرایی کشور.

·       بالا بودن بهره وری درکشور.

· امکان اداره کشور در صورت عدم فروش نفت و سایر شاخص های مثبت دیگر.

بنابراین به نظر می آید در صورت صحت بندهای مورد اشاره، دیگر نیازی به توافق و اجرای برجام در کشور احساس نمی گردد. ولی آیا واقعا شرایط اجتماعی ،اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی کشور همانطور که عنوان شده می باشد ؟ بهتر است نمایندگان مخالف قبل ازتصمیم گیری و اظهارنظر مروری کوتاه به موارد مورداشاره فوق داشته باشند سپس نسبت به جبهه گیری و توهین به دیگر ان اقدام نمایند که عقل نیز چنین حکم می کند.

دوستان باید این نکته توجه داشته باشند که بدون شرایط مطلوب اقتصادی واجتماعی نمی توان اسلام را زنده نگه داشت. چرا که جوانان از فرط بیکاری، ازدواج نکردن و حتی نداشتن پول توجیبی درحال دور شدن از باورهای مذهبی خود هستند که در صورت عدم بهبود شرایط مورد نظر، وضعیت از آنچه هست  بحرانی تر خواهد شد که مدیریت آن اثر بخشی لازم را نخواهد داشت و پیامد های حاصله نیز زیبنده اسلام محمدی نخواهد بود .

 






تاریخ : دوشنبه 94/7/20 | 11:14 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()
<   <<   21   22   23   24   25      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • وب میوه ها
  • وب دختر تهرونی
  • وب دو دی ال
  • وب وب آنلاین