استرس های ناشی ازفیش های حاملهای انرژی
این روزها شاهد هستیم که در بین افراد جامعه بویژه در طبقه متوسط و تا حدودی متوسط به بالا نوعی استرس جدید ناشی از فیش های نامتعارف حامل های انرژی بوجود آمده است. مهمترین علت آن نیز افزایش قیمت تمام شده برق و گاز برای خانوار ها آنهم نه به خاطر مصرف زیاد بلکه به خاطر وجود عناوین و آیتم های متنوع دهان پر کن از جمله آبونمان ، بهره وری ، ارزش افزوده و ... می باشد. این موارد هر سال در حال افزایش و زیاد شدن می باشند طوری که نوع و ابعاد فیش های صادره در حال تغییر هستند که نمونه آن فیش گاز در استان بنده می باشد(اردبیل) که همانند عکس های موبایلی ، یهویی بعد از خواندن کنتور توسط مامور صادره و فی المجلس تحویل میگردد و افتخار میکنیم با این اقدام که در راستای اقتصاد مقاومتی گام برداشته ایم . با توجه به اینکه حقوق و درآمد افرادی که در طبقه مزبور قرار گرفته اند افزایش چندانی نیافته و در صورت افزایش نیز متناسب با تورم موجود نبوده، باعث ایجاد فشار روانی بر سرپرست خانوار ها گردیده و این فشار نهایتا منجر به ایجاد استرس های تنش زا در آنها شده است . به عنوان مثال کارمندی را در نظر بگیرید که علیرغم افزایش ضریب سالانه به دلیل کاهش اضافه کاری و سایر مزایای رفاهی نه تنها حقوقش نسبت به سال قبل افزایش نیافته بلکه کاهش نیز داشته است. جالب اینکه در این شرایط فیش های نامتعارف آب ، برق ، گاز و تلفن امان و نفس کارمند نگون بخت را بریده است . با این اوصاف چطور می توان انتظار داشت که طبقات مورد اشاره به ویژه کارمندان به فکر رفاه، گردش و سلامت خود باشند طوریکه برخی از کارمندان به حذف بیمه های تکمیلی خود فکر می کنند . البته این شرایط اقتصادی علیرغم ایجاد فشارهای روانی بر افراد مورد اشاره ، مزایایی نیز داشته چرا که در خواب و بیداری معادلات پیچیده ریاضی چند مجهولی را که چطور با اندک پول باقی مانده از حقوق باید اجاره خانه ، اقساط متنوع بانکی و غیر بانکی ، آب ، برق ، گاز و غیره را پرداخت کنند . نکته جالب تر اینکه در بعضی از زمانها نیز موفق شده اند معادلات مزبور را حل و فصل نمایند که بزرگترین ریاضی دان های جهان تاکنون موفق به حل آن نشده اند و نخواهد شد که این خود جای بسی خوشحالی دارد. به امید روزهای خوش
سنگ فرش هر خیابان از طلاست
فرصتی پیش آمد که کتاب سنگفرش هر خیابان از طلا به قلم ( کیم- وو- چونگ ) موسس تشکیلات « دیوو » را بخوانم. با توجه به اینکه نویسنده، آنچه را بیان و راهنمایی میکند خود شخصاً تجربه کرده است و در اثر سعی و تلاش به آن رسیده و از طرفی در این کتاب امیدها و نویدهایی فراروی خوانندگان و بخصوص جوانان قرار میدهد که بسیار طبیعی ، قابل دسترس و صادقانه است. لذا ضمن اینکه همه جوانان بویژه دانشجویان را جهت مطالعه کل کتاب دعوت میکنم بر آن شدم ده نکته مهم و آموزنده کتاب را خدمت خوانندگان محترم وبلاگم عرضه نمایم. امیدوارم که تاثیرگذار در مراحل زندگی دوستان بویژه جوانان و دانشجویان آینده ساز کشور باشد.
1- تاریخ ازآن کسی است که آمال و هدف داشته باشد:
جوامعی که دارای هدف هستند ، ملتهایی که برنامه دارند سرانجام اهدافشان به واقعیت منتهی میشود. کشوری که برای رسیدن به اهدافش همه مردم را به مشارکت بگیرد قهرمان تاریخ جهان خواهد شد. تمام کسانی که امروز سرنوشت جهان را شکل میدهند کسانی هستند که دیروز در دوران جوانی برای زندگیشان هدف داشته اند. جوان بی هدف جوان نیست.
2- تصمیم گیری:
در اثر مطالعه باید قدرت تصمیم گیری خود را تقویت کنید و این دلیل اصلی تحصیل علم است. تصمیم گیری بین غلط و صحیح ، سره از ناسره ، حق از باطل ، خوب از بد ، مضر از مفید و توانمندیهایی که بتوان چنین تصمیماتی را به نحو مطلوب اتخاذ کرد فقط از طریق تحصیل علم امکان پذیر است. شما ممکن است فرصتهای مختلفی را بدست آورید ، اما یک تصمیم غلط میتواند همه این فرصتها را نابود کند. هیچکس نمیتواند برای شما تصمیم بگیرد ، این خود شما هستید که باید برای خودتان تصمیم بگیرید.
3- گامی فراتر از عارضه انجام کار در حد رفع تکلیف:
مردمی که تمام سعی و کوششان بر این است که وقتشان بیهوده تلف نشود و برای کار خود حد و مرز نمیشناسند قطعاًموفق ترند از کسانی که در حد انجام وظیفه کار میکنند. از زمان شروع فعالیت تجاری شرکت « دیوو» من ( کیم – وو – چونگ ) نتوانسته ام کارکنانی را که فقط برای رفع تکلیف انجام وظیفه میکنند، تحمل کنم. این طرز فکر نه سودی برای خود شخص و نه برای جامعه دارد.
4- اهمیت ابداع و نوآوری:
نوآوری ، ابداعات و اختراعات نقش بزرگی در تاریخ بشریت بازی کرده است ، نوآوری و ابداعات با عزم ، تصمیم و اراده یک شخص خلاق شروع میشود که سعی میکند با درهم شکستن ایده های معمولی و موجود در این عرصه و زمان ، چیز جدیدی ارائه دهد یا بسازد.
5- کار به عنوان سرگرمی:
جوانان امروز به جای اینکه کار و حرفه را یک هدف اصلی بشناسند آنرا تنها وسیله ای برای دستیابی به سایر خواسته های خود میبینند. به نظر من ( کیم – وو – چونگ ) بسیار غم انگیز است انسانهایی که از هر لحاظ به یکدیگر وابسته اند کار و حرفه را تنها وسیله ای برای پر کردن شکم خو بدانند و از این تاسف بارتر وظیفه افرادی است که در عنفوان جوانی به جای اینکه سرشار از روحیه ، نشاط و آرزو باشند به کار و فعالیتشان احساس ملال و خستگی میکنند.
6- تجلیات ذهن:
فراموشتان نشود که هرچه امروز داریم ، روزی غیر ممکن تصور میشد. بعبارت دیگر شما با قدرت فکری میتوانیدآینده خودتان را بسازید.
7- جهان ازآن شماست:
غرق در دوران گذشته و زمان حال نشوید و خود را در مرزهای جغرافیایی کشورتان محبوس نکنید آینده و جهان آینده ، هردو ازآن شماست.
8- پول هیچکاره است:
پول به تنهایی نه خوب است نه بد نحوه استفاده از آن نقش پول را مشخص میکند. پول بایستی در جائیکه نیاز به آن است استفاده شود تا فایده داشته باشد. یعنی هم برای خود شما و هم برای سایرین باشد. ماحصل اینکه استفاده عقلانی از پول از تحصیل پول بهتراست.
9- خوشبختی:
خشبختی را میتوان در محبت جستجو کرد زیرا خوشبختی از محبت منشاء میگیرد. بنظرم ما مردم دنیا همگی یک خواسته مشترک داریم ، یعنی همه خواهان خوشبختی هستیم اما نمی دانیم چگونه خوشبختی را بدست آوریم. ولی یک چیز را مسلم میدانم که به محض اینکه برای دیگران زندگی کنید و به دیگران مهر ورزید خوشبختی به شما روی میاورد.
10- سخن آخر:
مسئولیت فرد نسبت به جامعه اش با افزایش دارائیش بالا میرود. هرچیزی که ما داریم از طریق جامعه به ما رسیده است. این موضوع در مورد دارائی ، شهرت و قدرت نیز صادق است. جامعه ثروت را برای تشکیل قصر و بارگاه فرعونی به ما عطا نکرده ، بلکه آنرا در اختیار ما گذارده تا به طرز مطلوبی همه را دوباره به او بازگردانیم.
حجاب و عفاف به کجا میرود !
بیست و یکم تیر ماه، سالروز قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب به عنوان شروع هفته عفاف و حجاب در کشور نامگذاری شده است. هفته ای که با برگزاری مراسمات در آن تلاش میشود نقش و شان توجه به حجاب وعفاف در پایداری و استحکام اخلاقیات در خانواده ها و جلوگیری از رشد و گسترش بی بندوباری درجامعه را نشان دهد. حال این سوال پیش می آید که چرا بعد از گذشت اینهمه سال و گرامیداشت هفته های حجاب و عفاف در آن سالها ، روز بروز بی حجابی و مهمتر از آن بد حجابی در جامعه اسلامی رو به افزایش میرود، طوریکه حتی زنان با حجاب سالهای گذشته نیز به نوعی به ترک چادر که یکی از فرمهای معروف و مهم حجاب در کشور تلقی میشود ، روی آورده اند.
در باره افزایش بی حجابی و بد حجابی در کشور تاکنون مقالات و پژوهشهای دانشگاهی مختلفی انجام شده و نتایج آن نیز بارها و بارها در محافل علمی و غیر علمی مطرح شده است. آنچه در این بین مهم است درک این نکته است که دیگر با توجه به رشد و گسترش فضای مجازی ، ارتباطات غیر مستقیم افراد و تغییرات بوجود آمده فرهنگی و اجتماعی شدید در سبک زندگی خانواده ها دیگر نمیتوان با برنامه های کلیشه ای سالانه هفته حجاب و عفاف که ازجمله آن میتوان به برگزاری مراسمات ورزشی، برگزاری سمینارهای سطح پائین، سخنرانیهای غیر کارشناسی در مدارس و همچنین ساختار و نهادسازی دولتی و غیر دولتی (شورای فرهنگ عمومی ، شورای انقلاب فرهنگی و ... )، با بی حجابی مقابله و موضوع حجاب را در جامعه ترویج و گسترش داد. چراکه همه ساله با توجه به برگزاری چنین مراسمات و برنامه های، شاهد گسترش مدلهای عجیب و غریب در پوشش زنان و مردان در جامعه که نمونه بارز آن در ماههای اخیر، مانتوها با پشت نوشته هایی به زبان انگلیسی که استفاده کنندگان از آن حتی معنای آن را نیز نمی داند، هستیم. واقعیت این است وضعیت حجاب و عفاف در کشور با توجه به موضوع ولنگاری عمیق که در حوزه فرهنگی کشور بوجود آمده و هر کس خود را متولی و تصمیم گیر در این حوزه میداند و برای آن نسخه ای می پیچد، به کجا میرود معلوم نیست. باید با شجاعت پذیرفت که تحمیل کردن حجاب نتیجه اش میشود این که یک دختر چادری که فقط از خانه درآمدنی چادر داره ، سر کوچه چادر میره تو کیفش و وسط خیابان یا توی ماشین غریبه آرایش میکنه، چیزی که امروز در جامعه خیلی دیده میشود. عل ایحال بنظر می آید راهکار این معضل فرهنگی – اجتماعی را در سخن زیبا و معنا دار مرحوم دکترعلی شریعتی باید جستجو کرد ولاغیر:
" نمیخواهد لباس بدوزید و بر تن زن امروز نمائید، فکر زن را اصلاح کنید او خود تصمیم میگیرد که چه لباسی برازنده اوست" یعنی همان آگاهی دادن ، مشاوره دادن و بصیرت افزایی در بین مردان و زنان جامعه ، نه راه انداختن گشت ارشاد و غیره که متولیان آن نه فنون مذاکره و مجادله را میدانند و نه شناختی از روحیه و نگرش جوانان دارند، در نهایت وضعیت میشود همین. به قول مرحوم سپهری؛ چشمها را باید شست ، جور دیگر باید دید. به امید آن روز
چشمان بیدار (3)
هفته گذشته از شبکه خبر و چند شبکه مختلف سیمای جمهوری اسلامی ایران مستندی بنام ناکامی در عمق پخش گردید. برنامه ای که نشان از بیداری و هوشیاری نیروهای امنیتی و اطلاعاتی کشور در خنثی سازی یکی از بزرگترین اقدامات تروریستی که توسط داعش برای ایجاد ناامنی در عمق کشور یعنی تهران برنامه ریزی شده بود ، خبر میداد. بنظر می آید هرچند که در سالهای گذشته وقتی صحبت از بحران در سطح بین الملل به میان می آمد انگشت اکثریت کارشناسان و صاحبنظران به سمت موضوعاتی همچون بحران های زیست محیطی ، کمبود آب و پدیده گرم شدن زمین نشانه میرفت ، ولی در حال حاضر با توجه به پیدایش گروه تروریستی داعش و اقدامات ضد انسانی و وحشیانه آنها در اکثر کشورهای دنیا و مهمتر از همه رشد قارچ گونه آن در نقاط مختلف دنیا، میتوان اذعان کرد این گروه تروریستی در حال حاضر به یکی از بحرانهای بین المللی تبدیل شده است. چرا که روزی نیست خبری از اقدامات وحشیانه و کشتار غیر نظامیان بی دفاع از سوی گروه مزبور در اخبار به گوش نرسد. از نمونه های آن میتوان به کشته شدن انسانهای بی گناه در ترکیه ، فرانسه ، عراق ، سوریه ، عربستان ، بلژیک و... اشاره کرد.هرچند هدف اصلی از ایجاد و سازماندهی این گروه وحشی که بوی از انسانیت نبرده اند، ضربه زدن به امت اسلام و مسلمین و در راس آنها ایران عزیز می باشد ولی تا کنون به حول وقوه اللهی و وجود تشکیلات مقتدر و چند لایه ی امنیتی و اطلاعاتی در کشور که جزء دستاوردهای بزرگ و مهم نظام جمهوری اسلامی ایران میباشد، نتوانسته اند حتی انفجاری به اندازه یک ترقه در کشور ایجاد کنند. بطوریکه این شکست و ناامیدی باعث شده این گروه تروریستی همانند خصلت ذاتی عقرب خودزنی کنند که نتیجه آن میشود انفجارهای سلسله وار در ترکیه ، عربستان و فرانسه و نیز کشورهای اروپایی که در ایجاد و سازماندهی این گروه تروریستی نقش اساسی داشته اند. در پایان به عنوان یک شهروند ایرانی به داشتن دستگاه مقتدر اطلاعاتی و امنیتی که به حق بنام سربازان گمنام امام زمان (عج) خوانده میشوند و بی منت و مهمتر از همه فارغ از هیاهوی سیاسی موجود در کشور، تنها به حفظ آرامش موجود و پیشرفت ایران اسلامی در سایه امنیت فکر میکنند، افتخار و برای این عزیزان آرزوی سربلندی و سلامتی از خداوند منان دارم. به امید ایرانی آباد و آرام در سایه چشمان بیدار
نگاهی به کارکردهای فیلمنامه سریال برادر
در ماه مبارک رمضان امسال شاهد پخش سریال برادر به کارگردانی جواد افشار از شبکه دو سیما بودیم. هرچند که هدف اصلی نویسنده و کارگردان سریال مزبور نشان دادن وضعیت نابسامان و بحرانی قاچاق در خصوص چند کالای مصرفی روزانه در کشور بود. ولی متن و محتوای داستان، اهداف و کارکردهای مثبت و منفی دیگری را در حوزه های مختلف اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و حتی سیاسی موجود در جامعه را نیز به نوعی نشانه رفته بود.. از جمله این کارکردها میتوان به مفاهیمی همچون؛
ü احترام به بزرگتر
ü وجود سلایق مختلف در خانواده ها
ü کمک به همنوع و همدلی با آنها
ü حمایت از تولید داخل
ü وجود مافیای قاچاق کالا در کشور
ü ضعف نظارت در برخورد با قاچاق کالا
ü دلالی و سفته بازی
ü تغییر در نگاه مثبت به ازدواج مجدد زنان در جامعه
ü رسیدن به پول و درآمد بدون تلاش و زحمت
ü اشرافی گری بی حد و مرز
ü کم رنگ بودن مفاهیم و مضامین اسلامی در بین جوانان بویژه در فروش و معامله وغیره میتوان اشاره کرد. ولی بنظر بنده آنچه از بین همه کارکردها در این سریال از همه مهمتر و شاید جزء اهداف پنهانی فیلمنامه سریال محسوب میشد، نشان دادن اثر مخرب و تخریب کننده پدیده شوم سیاسی جنگ نرم با راهبرد نفوذ بود. موضوعی که در سالهای گذشته و اخیر به نوعی بعد از مطرح شدن مسئله پسا برجام، جزء دغدغه های اصلی مقام معظم رهبری بوده وکماکان نیز هست. واکاوی مفهوم جنگ نرم با راهبرد نفوذ از منظر مقام معظم رهبری دام ظله العالی ، بیانگر این است که جنگ نرم از ویژگی هایی برخوردار است که میتواند با استفاده از راهبرد «نفوذ» باورها ، اعتقادات و فرهنگ یک ملت را به نفع منافع و برنامه های خود تغییر دهد.
با توجه به معنا و مفهوم جنگ نرم با راهبرد نفوذ، در سریال مورد بحث دیدیم که چطور آقای کاظم بلوچی ( در نقش آقای کلالی) و خانم گلاره عباسی ( در نقش نازی دختر کلالی) با استفاده از همین استراتژی جنگ نرم و شناسائی نقاط ضعف فکری ، اعتقادی و اقتصادی ناصر (پسر حاج کاظم پهلوان) و شهاب شاگرد حجره حاج کاظم در انها نفوذ و با ابزار قرار دادن ناصر وشهاب ضمن کسب درآمد به اهداف خود که همانا تخریب وجهه ی مثبت حاج کاظم پهلوان در بازار بود برسند. حتی توانستند او را در بین کاسب های بازار بدنام نیز نشان دهند ، با این اوصاف و با توجه به حساسیت سیاسی موجود در منطقه و همچنین تحولات اجتماعی وفرهنگی بوجود امده در سطح جامعه، می طلبد همه ی افراد جامعه بویژه خواص در هر مقام و جایگاهی که قرار گرفته اند و یا در آینده قرار خواهندگرفت نسبت به همراهی ، هم رای و همدردی دیگران نسبت به خودشان با حساسیت و بصیرت افزایی و تحلیل زوایای مختلف آن عکس العمل نشان دهند تا بعد از مدتی شاهد نفوذ و سیطره افکار افراد به ظاهر دوست در رفتارها و دیدگاههای خود نباشند.
فیش های حقوقی نا متعارف
چند هفته ای است که ماجرای فیشهای حقوقی سر به فلک کشیده یا به قول معروف نامتعارف ، فضای عمومی کشور را فرا گرفته است . بطوریکه همه ی نگاهها و توجهات مردم، بویژه سران سه قوه بسوی آن سوق پیدا کرده و عکس العمل های آنان را نسبت به این موضوع به دنبال داشته است. در این راستا همه مسئولین خواستار برخورد جدی با آن شده و همه امکانات نرم افزاری و سخت افزاری نهادهای نظارتی برابر تصمیمات اتخاذ شده در دولت برای مبارزه با این پدیده شوم و ناصحیح ، بسیج گردیده است. علی ایحال در این ارتباط ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد:
-علیرغم وجود فشارهای منفی در ارتباط با نقش و کارکرد شبکه های اجتماعی در جامعه که تا حدودی در برخی موارد صحیح نیز میباشد ولی نباید نقش اطلاع رسانی سریع و فوری اخبار در این فضا را نادیده گرفت. در حال حاضر شبکه های اجتماعی ازجمله تلگرام به مثابه دوربین مخفی عمل میکنند که همه ی رفتار و کردارهای افراد، بویژه افراد خاص در آن ثبت، ضبط و پخش میگرددکه میتواند نقش بازدارندگی داشته باشد. اگر این فضا به درستی مدیریت گردد و قوانین مرتبط با نحوه عملکرد آن در کشور تدوین و اجرا گردد، نقش موثری در مبارزه با فساد بویژه فسادهای مالی خواهد داشت. این کارکرد در موضوع فیش های حقوقی به خوبی خود را نشان داد. به عبارت دیگر قدرت رسانه بر قدرت نهادهای نظارتی و حراستی در این موضوع چربید.
-از زمان مطرح شدن موضوع مورد بحث هیاهوی خاصی در کشور بلند شده و همه مسئولین از موضع عدالت محور بودن نظام جمهوری اسلامی ایران، خواستار برخورد جدی با این قضیه هستند. نکته مهم در این ماجرا این است که نباید طوری عمل نمائیم که مانند دیگر ماجراهای قبلی با برخورد با برخی افراد متخلف موضوع مشمول مرور زمان قرار گرفته و مجدداً سررشته های اصلی در این پرونده نیز ناشناخته باقی بماند. بنابرین می طلبد در این رسوایی اجتماعی- فرهنگی دولت و مسئولین ذی مدخل با برنامه ریزی و پرهیز از هرگونه سیاه نمائی و شتابزدگی موضوع را بطور اصولی و کارشناسی شده پیگیری و حل و فصل نمایند. طوریکه دوباره بعد از چند سال و عوض شدن دولت شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم و مهمتر از همه گزارش آن را به اطلاع مردم برسانند.
-با وجود دستگاههای نظارتی چند لایه با عناوین مختلف از جمله حراست، سازمان بازرسی، دیوان محاسبات در نهادها و ارگانهای دولتی، بروز و پیدایش چنین فسادهای کلان قابل قبول نمی باشد. پیام این اتفاق و اتفاقات مشابه در سالهای گذشته علیرغم وجود نهادهای مورد اشاره، میتواند این باشد که یا قوانین و مقررات موجود دارای اشکال میباشد یا مجریان آن که در هر دو حالت باید برای آن چاره اندیشی کرد. با برخوردهای کوتاه مدت و آنی ره به جائی نخواهیم برد.
در پایان امیدوارم با بستر سازی مناسب قانونی و پایبند کردن همه نهادهای دولتی و شبه دولتی به تبعیت از قانون خدمات کشوری و جلوگیری از چندگانه عمل نمودن در موضوع پرداخت حقوق و دستمزد در کشور که متاسفانه یکی از دلایل عمده این فیشهای حقوقی همین موضوع میباشد، شاهد عدالت اجتماعی در پرداختی های حقوق بگیران در کل کشور باشیم. انشاالله
ضرورت توجه به گفتمان سازی اقصاد مقاومتی
نگاه به اتفاقات بوجود آمده در مقوله اقتصاد مقاومتی چه در حوزه سیاستگذاری و چه در حوزه اقدام و عمل، بیانگر این است که بطور کلی موضوع مزبور دربرگیرنده سه رکن اساسی و مهم می باشد:
1- رکن سیاستگذاری (سیاستهای ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری)
2- رکن تدوین برنامه های عملیاتی (ستا د فرماندهی اقتصاد مقاومتی در دولت)
3- رکن مردم (اجرا کننده سیاستها و برنامه های تدوین شده)
به نظر میرسد تا این سه رکن بویژه رکن دوم و سوم به یک فهم و برداشت مشترک از اینکه در موضوع اقتصاد مقاومتی به دنبال چه اهدافی هستند، نرسند، در رسیدن به رهیافت های اقتصاد مقاومتی با چالشهای اساسی روبرو خواهیم بود.
مقاو معظم رهبری در سال1392با توجه به شرایط بوجود آمده در کشور بویژه اعمال تحریمهای ظالمانه استکبار جهانی و هم پیمانانش علیه جمهوری اسلامی ایران ، موضوع اقتصاد مقاومتی را در 24 بند جهت اجرا و پیگیری به سران سه قوه ابلاغ فرمودند. ولی به دلایلی که پرداختن به آن از حوزه این یادداشت خارج میباشد ، خواسته ها و نیات ایشان از این مقوله استراتژیک محقق نگردید. این امر باعث شد تا مقام معظم رهبری در پیام نوروزی، سال جاری را به عنوان سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نامگذاری کنند(رکن اول). دولت تدبیر و امید به منظور جامه عمل پوشاندن به فرمان رهبری و عملیاتی نمودن سیاستهای 24گانه رهبری، ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی را در دولت تشکیل و جهت رسیدن به اهداف تعیین شده برنامه های 12گانه را تدوین و جهت اجرا متناسب با نوع اهداف به وزارتخانه ها و دستگاههای اجرایی ذیربط ابلاغ و در حال پیگیری میباشد (رکن دوم).
به نظر میرسد رکن اصلی و با اهمیت مقوله اقتصاد مقاومتی که سهم بیشتری در موفقیت این برنامه و پروژه مهم ایفا میکند، مردم همیشه در صحنه ایران اسلامی می باشد. به عبارت سیاستگذاری و برنامه ریزی اقتصاد مقاومتی هرچند به خوبی تهیه و تدوین شده باشد، نهایتاً موفقیت آن در اجرا مشخص خواهد شد. یعنی هرچه افراد جامعه در سطوح مختلف از نظر زبان ،فهم و دانش در زمینه اقتصاد مقاومتی و اهداف آن، اطلاعات جامع و کافی داشته باشند بطور یقین برنامه های مدنظر اقتصاد مقاومتی محقق خواهد شد در غیر اینصورت نخواهیم توانست به اهداف مورد نظر نایل گردیم. بنابرین در این برهه زمانی حساس نیازمند ایجاد تغییر در نگرش و رفتار افراد جامعه در خصوص اهداف اقتصاد مقاومتی هستیم. بطور کلی برای ایجاد تغییر در مردم جامعه در ارتباط با موضوعات مختلف اعم از اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی باید آن موضوع از طریق تئوری تغییر در جامعه بسط ، ترویج و گسترش یابد. تئوری تغییر بیانگر این است که ابتدا باید دانش موضوع مدنظر جهت انتقال به مردم متناسب با سطح آگاهی آنها آماده و برابر شیوه های مناسب آموزشی به مردم منتقل گردد. اگر این انتقال دانش بخوبی صورت بگیرد، تغییر نگرش افراد را به دنبال خواهد داشت. تغییر نگرش به تغییر رفتار فردی و نهایتاً به تغییر رفتار گروهی منجر خواهد شد. خوشبختانه این موضوع هم در فرمایشات مقام معظم رهبری و هم از سوی ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی مستقر در دولت در قالب گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی دیده شده است. فلذا گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی برای اینکه در کشور نظامند اجرا، پیگیری و منجر به نتیجه اثربخش گردد، میبایست از الگوی تئوری تغییر پیروی نماید. یعنی :
1- انتظاراتی که در راستای اقصاد مقاومتی از مردم میرود باید مشخص گردد.
2- تبدیل انتظارات مزبور در قالب دانش و مولفه های قابل انتقال به مردم جامعه متناسب با اگاهی سطوح مختلف جامعه هدف.
3- تعیین شیوه آموزشی مناسب بازهم متناسب با جامعه هدف مورد نظر برای انتقال دانش اقتصاد مقاومتی.
4- انتخاب افراد متخصص و صاحب نظر جهت انتقال دانش اقتصاد مقاومتی به افراد جامعه.
5- اخذ بازخورد و شناسایی نقاط قوت و ضعف و اصلاح موارد مربوطه.
در پایان ذکر این نکته مهم است که رسیدن به اهداف پیش بینی شده در اقتصاد مقاومتی کار یک سال و دو سال نیست هرچند که برخی از برنامه ها را میتوان در زمان کوتاهی محقق ساخت. ولی پروژه اقتصاد مقاومتی پروژه ای است بلند مدت وطولانی ولی هرچه بتوانیم مردم را از طریق گفتمان سازی مناسب ، اصولی و کارشناسی شده وارد میدان عمل نمائیم بطور حتم در کوتاهترین زمان ممکن به اهداف مورد نظر خواهیم رسید.
زندگی خالی نیست ، مهربانی هست ، ایمان هست
هفته گذشته بطور تصادفی در یکی از مغازه های شهر شاهد رفتار اجتماعی قابل تحسینی از سوی فروشنده مغازه بودم . ماجرا از این قرار بود که بنده به همراه یکی از دوستان در بستنی فروشی نشسته بودیم که کودکی از آقای فروشنده درخواست بستنی کرد و او نیز درخواست کودک را اجابت و بستنی را تحویل کودک داد. کودک بدون اینکه پول بستنی را بدهد از مغازه دور شد. فروشنده بدون اینکه عکس العملی نشان بدهد به ما نگاه کرد و با خنده گفت که عیبی نداره به احتمال زیاد فراموش کرد که پول بستنی را بدهد، نوش جونش از این موارد در این مغازه خیلی پیش میاد ولی من (فروشنده) اهمیتی به آن نمیدهم شاید هوس کرده و پول نداره که بستنی بخره. بنده به نوبه خود هنگام ترک مغازه از فروشنده به خاطر این حرکت اجتماعی او تشکر و قدردانی کردم. هرچند این حرکات در زمانهای دور طبیعی به نظر میرسید چرا که خیلی از فروشندگان به خریدارانی که پول برای خرید نداشتن توجه و حال آنها را رعایت میکردند، ولی امروزه با توجه به شرایط و تغییرات بوجود آمده در روابط اجتماعی و فرهنگی افراد جامعه، کمتر شاهد اینگونه رفتارهای انسان دوستانه هستیم و در مواقع مواجه شدن با آن خیلی هم تعجب میکنیم. بعد از خروج از بستنی فروشی به یکدفعه بیاد جمله زیبای میان برنامه های فرهنگی-اجتماعی کمیته امداد که زندگی خالی نیست، مهربانی هست، ایمان هست، افتادم که واقع نیز همینطور است و هنوز کو سوی امیدی در جامعه وجود دارد. امیدارم روزی فرا برسد که دیگر از دیدن اینگونه رفتارهای اجتماعی مناسب بدلیل فراوانی آنها زیاد تعجب نکنیم. انشاءالله
یاد باد آن روزگاران، یاد باد
با رسیدن سوم خرداد ماه باز هم حال و هوای دفاع مقدس و مفاهیمی همچون ایثار ، شهادت ، همسنگر، آزادی ، پیروزی ، خرمشهر و بیشتر از همه سرود و آهنگهای انقلابی و حماسی از جمله سرود معروف ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته ... و گنبد پراز ترکش مسجد جامع شهر خرمشهر واز همه مهمتر پیام معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی(ره) که خرمشهر را خدا آزاد کرد ، در ذهن ها متبادر میگردد. در این یادداشت مختصر به دنبال زوایای فنی و نظامی عملیات آزادسازی خرمشهر(بیت المقدس) که در نوع خود جزء عملیاتهای بزرگ دوران دفاع مقدس محسوب میگردد نیستیم . البته نباید فراموش کرد که این پیروزی زمینه ساز سایر پیروزیهای رزمندگان گردید و از نظر نظامی جز عملیاتهای سنگین تلقی می شد که در حال حاضر نیز نوع ساختار عملیات آن در دانشگاههای نظامی داخل و خارج کشور تدریس میشود . نکته مهم و قابل تامل عملیات بیت المقدس و صد البته سایر عملیاتهای دیگر همدلی ، همراهی و یکدست بودن همه نیروهای نظامی اعم از ارتش ، ژاندارمری ، سپاه ، بسیج و نیروهای مردمی با گرایش های سیاسی و فرهنگی مختلف بود که با اتکا به این سرمایه مهم اجتماعی همه نیروهای حاضر در جنگ در قالب یک سازماندهی مناسب جهت رسیدن به یک هدف مشترک که همانا فتح خرمشهر و شکست دشمن بعثی بود، باهم متحد شدند و با این شیوه و تاکتیک نظامی اجتماعی ، توانستند دشمن متجاوز را نه تنها از خرمشهر بلکه از کل خاک کشورمان بیرون برانند و حتی به خاک دشمن نیز نفوذ کنند.
همه دستاوردهای دوران دفاع مقدس مرهون الطاف پروردگار بزرگ ، رهبری داهیانه بنیانگذار انقلاب اسلامی(ره) ایمان و همدلی تمامی رزمندگان بود. موضوعی که این روزها کشور به شدت به آن نیازمند است بویژه در سال جاری که از سوی مقام معظم رهبری مزین شده به نام اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل ، بواقع اگر همانند سالهای دفاع مقدس نتوانیم باهم و در کنار هم بودن را دوباره تجربه کنیم و همچنین نتوانیم بدون هیچگونه چشم داشتی و بی منت برای رسیدن به هدف (تحقق اقتصاد مقاومتی مد نظر مقام معظم رهبری) فعالیت و تلاش کنیم به نظر نخواهیم توانست در جامه عمل پوشاندن به شعار سال موفق عمل کنیم. چرا که سیاست های 24 گانه و برنامه های دوازده گانه ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری و ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی مستقر در دولت ، می طلبد تمامی آحاد جامعه اعم از مردم و کلیه افراد شاغل در قوای سه گانه از رئیس گرفته تا کارمند ساده باهم متحد،صادق و هماهنگ باشند. حال این سوال مطرح میگردد که آیا تا زمانی که فساد در کشور بیداد میکند، قاچاق کمر تولید را شکسته ، بی اعتمادی در بین لایه های مختلف جامعه تسری یافته و مفاهیم و شاخصهای اجتماعی و فرهنگی بشدت افول یافته اند و علت اصلی همه ی این موارد به نظر نگارنده برمیگردد به نبود همدلی و همزبانی و عدم اراده برای یکدست و هماهنگ بودن بین مسئولین اجرایی کشور در تمام سطوح آن ، میتوان به آینده اقصاد مقاومتی امیدوار بود.
بنابرین تا زمانی که نتوانیم و خدای ناکرده نخواهیم همانند دروان دفاع مقدس روحیه مشارک پذیری ، حضور بی منت، تلاش برای رسیدن به هدف مشترک و همچنین احترام و صداقت در کارها را در سطوح مختلف جامعه ترویج و بسط دهیم ، مطمئناً در رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی ، اقدام و عمل با چالش جدی مواجه خواهیم بود.
امیدوارم زمانی برسد که مردم جامعه از همه ی طبقات همانند سالهای دفاع مقدس به همدیگر احترام و عشق بورزند و همواره تمامی شرایط در کنار هم باشند. طوری که در حسرت آن روزها و سالها، جمله معروف شهید آوینی در مستند روایت فتح یعنی((یاد باد آن روزگاران، یاد باد)) را تکرار نکنند. انشاءالله
درس انشاء فرصتی برای بروز استعدادهای درونی دانش آموزان
نقش و جایگاه درس انشاء در خصوص بروز استعدادهای درونی دانش آموزان در سطوح مختلف آموزشی بر کسی پوشیده نیست . اگر از این ظرفیت و ابزار آموزشی بدرستی و اصولی استفاده گردد، قطعاً خواهیم توانست دانش آموزانی را که دارای خلاقیت های خاصی هستند را شناسایی و اقدامات تکمیلی جهت پرورش استعدادهای آنها برنامه ریزی و عملیاتی کرد. برای اثبات این فرضیه که درس انشاء از مرتبه و جایگاه بالایی برخوردار میباشد تصمیم برآن شد به بهانه قرار گرفتن در هفته کار و کارگر در یکی از مدارس ابتدایی شهرستان اردبیل زنگ انشاء با موضوع کارگر اجرا گردد، این رویداد مهم در یک شرایط کاملاً کنترل شده و تصادفی بدون اینکه دانش آموزان از کسی یا فردی کمک بگیرند به قول معروف به صورت زنده برای 30 نفر از دانش آموزان شش ام ابتدایی مدرسه غیرانتفاعی جعفر اسلامی برگزار گردید. بعد از بررسی محتوای انشاء دانش آموزان مزبور نکات قابل توجهی از نوشته های دانش آموزان بدست آمد که اگر شرایط و فضای برگزاریی کنترل شده نبود، قطعاً نه بنده و نه هیچ کس دیگری باور نمی کرد که دانش آموزان شش ام بتدایی این مطلب و نکات جالب و زیبا را در شان و جایگاه کارگران نوشته باشند. در ادامه به تعدادی از متن های برگزیده اشاره میگردد:
1- ما باید از کارگران کشور خود حمایت کنیم و نگذاریم کارگرهایمان در کشور بیکار باشند و اگر هر کارگر از کشور خودمان کم شود از کار و سرمایه ملی و تولیدات از بین خواهد رفت و باید محتاج کشورهای بیگانه شد. (عرفان یاری)
2- زندگی بدون تحرک بی فایده است و اصلاًخیر و منفعتی ندارد. (محمدرضا ولیزاده مقدم)
3- نباید کارگران که روی ساختمان کار میکنند یا کوچه ها را تمیز میکنند مسخره کنیم. (امیر حسین کارگر)
4- پیامبر ما ، ما را به کار کردن دعوت کرده و ایشان با بزرگواریی شان دست کارگر بوسیده اند و از او تشکر کرده اند . (محمد رضا ولیزاده مقدم)
5- در کل معنای کارگری این است که یا چیزی تولید کنیم یا خدماتی به جامعه ارائه دهیم. (امیر مهدی رجبی)
6- ما باید همیشه دستبوس این کارگران محترم باشیم و از آنان کمال تشکر و قدردانی را داشته باشیم و سعی کنیم که همیشه با نخریدن کالاهای خارجی از این کارگران ایرانی پرتلاش حمایت کنیم تا آنها سربلند باشند. (محمد حمید زاده مقدم)
7- اگر هر کارگر از کشورمان بیکار شود حمایت از کار و سرمایه ملی و تولیدات ملی نابود خواهند شد و باید محتاج کشورهای بیگانه شویم. (امیر رضا راثی)
8- کشور ما در سایه این کارگران زحمتکش به مقام بالایی رسیده اند چون با تلاش آنان خیلی از افتخارات بزرگ برای ایران بدست آمده است. (عرفان ناصری منش)
9- تمامی کسانی که به این جامعه خدمت میکنند به نوعی کارگر هستند. (علی جباری)
10- در کشور عزیزمان ایران کارگر زیاد است خیلی از افراد فکر میکنند که کارگری شغل نیست چون خودشان زندگی راحتی دارند. (هادی اقبالی)
در پایان بنظر میرسد باید ترتیبی اتخاذ گردد که زنگ انشاء بیشتر از گذشته مورد توجه مسئولین آموزش و پرورش قرار گیرد تا بتوان دانش آموزانی که دارای استعدادهای بالقوه هستند را شناسایی و با اتخاذ تمهیداتی آنها را به بالفعل تبدیل کرد. امیدواریم روزی برسد که زنگ انشاء از حالت کلیشه ای خارج و بعنوان یک زنگ تفریحی قلمداد نگردد. انشاءالله