آیا آموزش در شرایط کرونایی به جبر است یا به اختیار؟
بعد از گذشت چند روز از بازگشایی مدارس در سراسر کشور با یک آشفته بازاری از کنش ها و واکنش های متناقض و متفاوت، هم از سوی مسئولان و هم از سوی خانواده ها در خصوص حضور دانش آموزان در مدارس، مواجه هستیم. در این ارتباط خانواده ها به دو طیف عمده تقسیم بندی می شوند. طیف اول از خانواده ها معتقد به حفظ سلامت فرزندانشان هستند و به همین دلیل مخالف حضور آنها در سر کلاس درس می باشند و از فرستادن فرزند خود به مدرسه ممانعت می کنند. علت این تصمیم سرسختانه( که در شرایط معمول خلاف قانون محسوب می شود.),سخنان رئیس جمهور مبنی بر اجباری نبودن حضور دانش آموزان در سرکلاس های درس و همچنین شیوع پیک دوم بیماری، می باشد. بخش دیگری از والدین ضمن نگرانی از سلامت فرزندان خود اعتقاد دارند که آموزش حضوری نقش مهم و تاثیر گذاری در یادگیری دانش آموزان دارد و با نگرانی و استرس آنها را به اجبار راهی مدارس می کنند. دلیل این طیف از خانواده ها، عدم آشنایی به فوت وفن، نبود یا نازل بودن استاندارد ویا فرهنگ مناسب یادگیری در سیستم آنلاین، عدم دسترسی بخش مهمی از جامعه به ابزارها و تجهیزات الکترونیکی مورد نیاز، و مهمتر از همه آماده نبودن برنامه آموزشی شاد، علیرغم وعده و وعید های مسئولان آموزش و پرورش ، میتوان جستجو کرد. از سوئی عدم حضور برخی از دانش آموزان در سرکلاس باعث ایجاد نوعی بی میلی در دیگر دانش آموزان شده است طوری که این تعداد از دانش آموزان نیز به خانواده های خود برای عدم حضور در مدرسه، فشار می آورند. حال با توجه به مطالب عنوان شده سوالی که در این مقطع زمانی مطرح میشود این است که بالاخره با این شرایط کرونایی، آموزش در کشور به جبر است یا به اختیار؟ سوالی که تاکنون جواب شفاف و روشنی به آن داده نشده است. پاسخ هرچه باشد، چرائی آن می بایست به روشنی و بدون هرگونه ابهامی در معرض واکاوی متخصصان امر و قضاوت مردم قرار گیرد.
پرسش مهر
روز بازگشایی مدارس در آق شهر کدخدا که به علت شیوع ویروس کرونا و قطع خطوط پروازهای هوائی موفق به بازگشت از سفر نوروزی خود نگردیده بود از ملانصرالدین به عنوان پیشکسوت مدیریت در شهرداری آق شهر خواست در مدرسه خانعلی، بزرگترین آموزشگاه آق شهر حاضر شود تا ضمن زدن زنگ مهر، برای دانش آموزان آن مدرسه سخنرانی نماید. ملانصرالدین تمامی شب را مشغول جستجو و یافتن موضوع مناسبی برای سخنرانی فردایش بود ، در نهایت بهتر دید که ذهن دانش آموزان را با طرح پرسش هائی چند به چالش بکشد، پس دست به قلم برد و آغاز به طرح پرسش نمود. ملا روز اول مهر ساعت 8صبح در مدرسه خانعلی حاضر و بعد از زدن زنگ شروع بازگشایی مدارس و همچنین عرض تبریک آغاز سال تحصیلی نو برای کسب علم و دانش خطاب به دانش آموزان و والدین تماشگر حاضر چنین آغاز به سخن نمود : دانش آموزان مدرسه خانعلی من 10پرسش برای شما مطرح می کنم ، هر دانش آموزی که تا پایان سال تحصیلی به همه آنها جواب درست و قانع کننده ای بدهد، شهرداری آق شهر کلید یک دستگاه خودرو ملی تولید آق شهر را برایگان به او تحویل خواهد نمود.، و اما پرسش ها:
1) چرا ویروس کرونا تا به حال به آق شهر نفوذ نکرده است؟
2) چرا تاکنون از آق شهر کسی به کانادا فرار نکرده است؟
3) به چه دلیل در آق شهر قیمت اجناس برای چندین سال متوالی همچنان ثابت مانده است؟
4) چرا رضایت مندی مردم آق شهر از شهرداری و سایر ،،،بالا است؟
5) چرا همه از بلاد دیگر مشتاق اند در آق شهر سرمایه گذاری کنند.؟
6) چرا شهر حکیم باشی که بالای شهر ما قرار دارد ،از آق شهر خوشش نمی آید؟
7) چرا در آق شهر هیچ بانکی وجود ندارد؟
8) چرا در آق شهر هیچ پلی نیمه تمام و هیچ پروژه عمرانی ناتمامی نداریم؟
9) چرا جام ما با جام فوتبال تفاوت می کند؟
10) چرا در آق شهر یک نوع مدرسه داریم نه انواع و اقسام و الوان مدرسه ها؟
بعد از اینکه سوال های ملا تمام شد. یکی از والدین دانش آموزان گفت: آقای شهردار سوال های شما برای دانش آموزان ابتدایی این مدرسه سنگین است و اینها نمی توانند به آنها جواب بدهند. ملا گفت: عزیزم عیب ندارند همه مجازند حتی وقتی رفتند به کلاس های بالاتر به آنها جواب بدهند. یکی دیگر از والدین پرسید. ملا ! آیا تا آن زمان شما همچنان در پست شهرداری خواهی ماند؟ ملا در جواب گفت: خانم شما نگران نباشید، مگر تاکنون مشاهده نکرده اید که شهرداری سکوی پرتاب است، بنده اگر شهردار نباشم بالاخره مدیر جای دیگر خواهم بود و به قول خود عمل خواهم کرد. بعد از گفتن این جمله همه به ملا نصرالدین کف زدند و جلسه تمام شد و دانش آموزان رفتند سر کلاس های خود، در حالیکه ذهن و حواس شان به تمامی معطوف به وعده ملا بود.
بازگشایی مدارس
بعد از کش و قوس های فراوان، در نهایت مقرر شد مدارس با در نظر گرفتن شرایط شهرها از بابت شیوع ویروس کرونا،از تاریخ 15شهریور ماه جاری بازگشایی گردد. با توجه به اینکه تقریبا اکثریت قریب به اتفاق استانها و شهرها در سرتاسر کشور به نوعی درگیر با ویروس کرونا و مبارزه با آن هستند. ضروری است مسئولان آموزشی بویژه مدیران مدارس با حساسیت ویژه نسبت به رعایت موازین بهداشتی و پروتکل هائی که مختص مدارس است و از سوی ستاد ملی کرونا مصوب گردیده ،اهتمام جدی داشته و هیچگونه اهمال ، کوتاهی، و غفلتی را در رعایت آنها مجاز نشمارند.
چرا که کوچکترین بی توجهی و عدم رعایت پروتکل های بهداشتی باعث انتقال گسترده ویروس کرونا در بین دانش آموزان ، خانواده ها، و سپس جامعه خواهد بود و چنین سیکلی شروع پیک سوم کووید 19در کشور را بدنبال خواهد داشت. حال که قرار شده مدارس بازگشایی شود مسئولان وزارت آموزش و پرورش می بایست چند نکته مهم را مد نظر قرار دهند:
-) تجهیز سرویس های مدارس و آموزش نحوه? صحیح استفاده از آن توسط دانش آموزان
-) توجه به مدارس روستایی و مدارس مناطق محروم در ارتباط با تامین مواد ضد عفونی و ماسک برای دانش آموزان
-) ضد عفونی سرویس های بهداشتی مدارس بطور روزانه و مرتب
-) کنترل ورود و خروج دانش آموزان هنگام ورود و خروج از مدرسه متناسب با پروتکل های بهداشتی ابلاغی
-) برگزاری جلسات ( ولو آنلاین) با خانواده ها در خصوص توجیه آنها و هماهنگ شدن در خصوص کیفیت برگزاری برنامه های درسی
-) توجه جدی به مدارس استثنایی به جهت شرایط ویژه دانش آموزان مدارس مذکور
-) رصد مرتب برنامه اجتماعی و آموزشی آنلاین و رفع اشکالات آن چرا که معمولا برنامه های اینترنتی در کشور در شروع با اشکالات و ایرادات فراوانی روبرو می باشد.
-) توجه جدی به دانش آموزان ابتدایی، چرا که آنها به دلیل سن پائین خود چندان توجهی به رعایت دقیق موازین بهداشتی ندارند. لذا می طلبد در این خصوص بطور مرتب مورد توجه و تشویق قرار گیرند.
در پایان امیدواریم شاهد هیچگونه اتفاق خاص در پی بازگشایی مدارس در کشور نباشیم. و این مهم قابل تحقق است آنگاه که والدین و مدیران مدارس همکاری و هماهنگی مجدانه و تنگاتنگی در این خصوص داشته باشند.
سردرگمی،دلواپسی و واقعیتی تلخ!
برابر خبر منتشر شده در فضای مجازی از قول معاون یکی از وزارتخانه ها در حال حاضر،63درصد درآمد خانوارها از محل کار و فعالیت نیست !!! به گفته ایشان این رقم در سال 90 معادل 57 درصد و در سال 96 معادل 49 درصد بوده است.آمار ها و درصد های مورد اشاره بیانگر این واقعیت است که به دلیل گرانی و تورم بالا در اقتصاد کشور، سرپرستان خانوار برای گذران زندگی خود،به کسب درآمد از راههای غیرمولد مختلفی از قبیل خرید و فروش ارز و سکه، معاملات در بورس، خرید و فروش مستغلات و دارائیها اعم از خانه و ماشین و یا سپرده گذاری در بانک های خصوصی و اخذ سود بانکی و غیره روی آورده اند.اگر از منظر روانشناسی به این موضوع نگاه کنیم یعنی 63درصد خانوارها همواره تحت فشار و استرس می باشند و آرامش روانی ندارند که در صورت استمرار این شرایط، بهداشت روانی این مجموعه یا خانوارها در معرض خطر می باشد. اگر از منظر بهره وری در محیط کار به این اتفاق نامیمون بنگریم بدان معنا است که نیروی کاری که جزء این 63درصد می باشند در محل کار خود اعم از اینکه محل کار خصوصی باشد یا دولتی، با حداقل بهره وری کار می کنند. چرا که فکر و ذهنشان مشغول و دلواپس کسب درآمدشان از محل هائی غیر از منبع حقوق و دستمزد مستمر ثابت شان(محلی که بطور رسمی درآن اشتغال دارند). بایستی توجه داشت که تا اقتصاد کشور سامان نیابد وتورم و گرانی مهار یا کنترل نشود، این درصد ها همچنان روند صعودی خود را حفظ خواهند کرد و بالا و بالاتر خواهند رفت و این امر بواقع آفتی است که از ابعاد مختلف اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی خانواده ها را تهدید می کند.
"جایگاه رفیع "
زمانیکه ملا نصرالدین شهردار آق شهر بود در شورای شهر برسر موضوع پراهمیت "جایگاه رفیع" با کدخدا مشغول مباحثه و مجادله بود. ملانصرالدین می گفت: کدخدا "جایگاه رفیع" برازنده افراد خردمند، مجرب و شایسته ترفیع است، چه اصراری هست که می خواهید فلان آقا را که هیچگونه شایستگی و تجربه کاری ندارد را در پست به این مهمی بگمارید؟ از ملا گفتن و اصرار و از کدخدا نشنیدن و نپذیرفتن و انکار،،،. ملا برای اینکه برای کدخدا ثابت کند "جایگاه رفیع" شایسته افراد صاحب دانش و با تجربه است، نه افراد جاهل و بی تجربه، به کدخدا پیشنهاد نمود که : اگر اجازه بدهید من با یک مثال عینی و عملی این موضوع مورد مناقشه را به شما و سایر اعضای شورای شهر آق شهر،ثابت کنم. کدخدا که بر گمانِ خود هیچگونه شک و تردیدی روا نمیداشت ومثل همیشه نظر خود را برحق میدانست بخاطر اینکه او را خجل و بی اعتبار سازد گفت: نصرالدین اشکالی ندارد ما با اشتیاق منتظر مثال عملی شما هستیم. ملا به چند مامور شهرداری دستور داد تا الاغش را به بالای پشت بام شورای شهر،ببرند. کدخدا که شاهد این حرکت عجیب او بود حیرت زده گفت: ملا معلوم است داری چکار می کنی؟ نصرالدین در جواب گفت: رئیس جان اجازه بدهید وقتی الاغ به پشت بام رسید علت این کارم را به شما توضیح خواهم داد.بالاخره ماموران نگون بخت با هزار زحمت الاغ را کشان کشان به بالای پشت بام رساندند. سپس ملانصرالدین به ماموران دستور داد تا الاغ را به سرِ جای اول خود برگردانند (پائین بیاورند.)، آنها هرچه قدر تلاش کردند الاغ را نتوانستند به پائین بکشند. ماموران خسته و نفس زنان به سالن جلسه آمدند. ملا گفت: پس الاغ کو؟ ماموران گفتند: شهردار هرچه تلاش کردیم الاغ پائین نیامد. جناب شهردار او در حال پایکوبی در پشت بام است و اصلا به فرمان ما نیست. در این هیر ویر بود که از شدت پایکوبی و بالا و پائین پریدن الاغ به یکدفعه، سقف شورا فرو ریخت. شهردار رو کرد به کدخدا و گفت: جناب رئیس! مشاهده فرمودید که اگر خری را به "جایگاه رفیع" برسانید، هم آن جایگاه را خراب می کند و هم خود را در معرض هلاکت قرار می دهد؟ پس از تصمیم خود مبنی بر دادن "جایگاه های رفیع" به افراد ناشایست،فاقد دانش، کم ظرفیت و بی درایت لطفاً پرهیز نمائید. چرا که ضرب المثل نیاکان ما نیز میگوید:«دشمن دانا، به از نادان دوست».
استعفای قابل تحسین!
آقای شینزو آبه گفته است که نمیخواهد بیماری جلوی انجام وظایفش بعنوان نخست وزیر را بگیرد.وی از مردم ژاپن بابت عدم ادامه نخست وزیری تا پایان دورهاش عذرخواهی کرد.آقای آبه سالهاست که به بیماری کولیت زخمی روده بزرگ مبتلا است و به گفته وی در سالهای اخیر وضعیت بیماری اش وخیمتر شده است.سال گذشته آقای آبه به رکورد طولانیترین فردی که مقام نخست وزیری ژاپن را به طور متناوب در اختیار دارد، رسید. وی از سال 2012نخست وزیر ژاپن است.آنچه در این بین مهم است اهمیت قائل بودن به منافع ملی کشور بجای منافع فردی توسط نخست وزیر مستعفی ژاپن است که ترجیح داده تا به همین دلیل استعفا دهد تا مبادا خللی در مدیریت کلان کشورش به دلیل بیماری اش بوجود آید. این چنین استعفایی قابل تحسین است و می بایست به عنوان یکی ازاصول مدیریت نوین برای دانشجویان مدیریت،تدریس گردد. البته نباید فراموش کرد امام خمینی(ره) نیز به نوعی در جلد 19،ص 159، صحیفه خود به این شکل از استعفا از مدیریت، اشاره کرده است. او فرموده: " هرکس در هر مقامی احساس ضعف در خود میکند، چه ضعف مدیریت و چه ضعف اراده از مقاومت در راه هواهای نفسانی، بدون جوسازی، دلاورانه و با سرافرازی نزد صالحان از مقام خود استعفا کند که این عمل صالح و عبادت است. " امیدواریم احساسی که امام خمینی(ره) به آن اشاره کرده اند در برخی از مسئولین ما تحریک گردد.
واقعیت های تکان دهنده
1-آیا میدانید در 12 ماهه منتهی به سال 1398،تعداد 206نفر از هموطنان اردبیلی در حوادث رانندگی جان خود را از دست داده اند.(سایت اداره کل پزشکی قانونی اردبیل)
2- آیا میدانید در سال 1398،تعداد 5438نفر در تصادفات جاده ای استان مصدوم شده اند که از این تعداد،3796نفر مرد و 1642 نفر زن بوده اند.(سایت اداره کل پزشکی قانونی اردبیل)
3-آیا میدانید در 12 ماه منتهی به سال 1398 از کل فوتی های تصادفات جاده ای،تعداد 39نفر در درون شهر،137 نفر در جاده های برون شهری و 30 نفر در جاده های روستایی جان خود را از دست داده اند.(سایت اداره کل پزشکی قانونی اردبیل)
4- آیا میدانید در سه ماهه اول سال 1399،تعداد 53 نفر از همشهریان در حوادث رانندگی جان خود را از دست داده اند.(سایت اداره کل پزشکی قانونی اردبیل)
5- آیا میدانید در سه ماهه نخست سال 1399،تعداد 1028 نفر در حوادث رانندگی استان مصدوم شده اند که 795 نفر از آنها مرد و تعداد 233 نفر زن بوده اند.(سایت اداره کل پزشکی قانونی اردبیل)
6- آیا میدانید که برابر یافته های دانشگاهی چهار عامل، انسانی،محیطی،جاده و وسیله نقلیه از عوامل موثر در تصادفات رانندگی هستند که در این میان نقش عامل انسانی بیش از سایر عوامل است.
واقعیت این است که تصادفات جاده های استان به یکی از چالش های اجتماعی تبدیل شده است. روزی نیست که از گوشه و کنار جاده های استان خبری از تصادف به گوش، نرسد. طوری که در حین نگارش این یادداشت نیز در جاده سرچم- اردبیل ، داخل تونل سوم تصادف هولناکی اتفاق افتاد و متاسفانه 5نفراز سرنشینان در دم جان باختند. به همین سادگی ، و چقدر سخت هست باور کردنش.
یکی از نکاتی که در این مقوله کمتر به آن توجه میشود تبعات اجتماعی-فرهنگی حوادث رانندگی بویژه برای خانواده هائی که سرپرست خود را از دست می دهند و مصدومانی که تا آخر عمر خود معلول و مهمتر از آن دچار قطع نخاع، میشوند. چنین عوارض تأسف باری علیرغم هزینه های سربار برای خانواده ها و دولت، نتایج اجتماعی منفی از جمله فقر،طلاق و سایر آسیب های اجتماعی را نیز به دنبال دارد. جملگی متخصصان این حوزه بر روی این موضوع اتفاق نظر دارند که برای پرهیز و یا کاستن حوادث رانندگی می بایست روی چهار راهکار اساسی، متمرکز شد:
1- با توجه به اینکه عامل انسانی از دلایل عمده بروز حوادث رانندگی به شمار میرود. لذا می طلبد متولیان امر روی تغییر فرهنگ رانندگی آحاد جامعه اهتمام ورزند و با استفاده از تمامی ظرفیت های آموزشی و رسانه های دیداری و شنیداری به معنای واقعی کلمه با ساخت برنامه های تاثیر گذار، متمرکز شوند.
2- اصلاح و تعریض جاده های برون شهری بویژه ساخت بزرگراه ها و جاده های دو بانده و چهار بانده و نصب علائم راهنمایی کافی و روشنایی مناسب.
3- بالا بردن کیفیت و تأمین ایمنی خودرو های ساخت داخل طوری که در بروز حوادث رانندگی از شدت جراحات به سرنشینان بکاهد نه اینکه خود وسیله مرگ آنها باشد.
4- تغییر نگاه و رویکرد پلیس راهورو استقرار مشهود در نقاط پر خطر و حادثه خیز، بجای استتار و پنهان شدن در کمین مقصر بمنظور اخذ جریمه.
در پایان امیدواریم روزی برسد که خبری از تصادفات جادهای بویژه حوادث منجر به مرگ در جاده های استان و حتی کشور به گوش نرسد. انشاءالله
امربه معروف و نهی از منکردرمکتب امام حسین(ع)
هفته اول ماه محرم، هفته احیاء فریضه امربه معروف و نهی از منکر نامگذاری شده است. به واقع قیام و حرکت حضرت امام حسین(ع) از مدینه تا کوفه (مسیر آزادگی), تا لحظه شهادت ایشان همه ی گفتار، رفتار و نحوه برخورد با یاران و قبایل در مسیر حرکت ، خود سرشار از نکات عملا آموزنده و در راستای امر به معروف و نهی ازمنکر است. چرا که ایشان هدف از قیام خود را برای احیاء این مقوله ، راهنمائی و اعتلاء انسان ها بیان فرموده اند. در ادامه به منظور آشنایی خوانندگان محترم با اقدامات امام حسین (ع) در راستای امر به معروف ونهی ازمنکر، به چند نمونه مهم آن، اشاره میگردد:
-) رودرویی امام با حربن یزید ریاحی و شیوه برخورد منطقی و خطبه های پندآموز ایشان با آن فرمانده لشکر یزید، بگونه ای بر مخاطب شان اثر گذار بود که حر در روز عاشورا به یاران امام پیوست، در راه حق و عدالت جان بر کف نهاد، و به شهادت رسید.(نهی ازمنکر)
-) امام شهید در روز عاشورا خطاب به لشگریان یزید فرمود: "اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید." سخنی پرمغز که دارای پیامی مهم در ابعاد مختلف برای تمام انسانها و برای تمام ادوار می باشد.(امر به معروف)
-) پیوستن زهیربن قین یکی از دلاوران کوفه که در راه بازگشت از سفرحج در مسیر کاروان امام حسین(ع) قرار گرفته بود، به دعوت امام حسین(ع) با ایشان دیدار و بعد از مذاکره با آن امام آزاده به لشکر عشق پیوست و در ستیز با ظلم و بی عدالتی به شهادت رسید.(امربه معروف)
-) امام در شب عاشورا از یاران خود خواست اگر حق الناسی برگردن دارند کاروان را ترک کنند و بازگردند. چرا که حق الناس به هیچ وجه از سوی خدا قابل بخشش نیست.(نهی ازمنکر)
-) خواستن آب بر کودک خردسال در عاشورا که میخواست هر عذر و بهانه ای را از دشمن بگیرد و سنگدلی و ظلم آنان را آشکار و برملا سازد.(نهی ازمنکر)
-) پایبندی به عهد و وفاداری به پیمان.(امربه معروف)
درشرایط و مقتضیات زمانی کنونی چنانکه بخواهیم فریضه امربه معروف و نهی ازمنکر را احیاء و راه درست را به جامعه بنمایانیم ، می بایست با نگاه دقیق و موشکافانه به لحظه به لحظه قیام و زندگانی امام حسین(ع)، ضمن کسب درس از این مکتب آسمانی در موضوع امر به معروف ونهی از منکر، نسبت به بستر سازی برای احیاء این فریضه مهم در سطح جامعه، با رعایت مقتضیات زمان حاضر اقدام کنیم. حال به چند نمونه مهم و اساسی از الزامات امر به معروف و نهی از منکر در جامعه امروز اشاره میشود:
1-) امر به معروف و نهی از منکر نبایستی در ظواهر انسان ها از جمله پوشش، موی سر،دکمه لباس و بند کفش خلاصه گردد. اگر ذهن و افکار آحاد جامعه، باصدق و خلوص و جلب اعتماد آنان، و با استفاده از دانش ،استدلال، منطق روشن گردد ظواهر افراد خود به خود با آن تطبیق خواهد یافت.
2) با توجه به شرایط کنونی جامعه ، منکر و معروف را بدرستی باید شناخت، بدقت از هم تفکیک نمود، و بدرستی تعریف نمائیم تا در عمل و اجرا با چالش مواجه نشویم. طوری که معروف را بجای منکر و منکر را بجای معروف بکار نبندیم.
3) کسانی که در مقام ناهیان امر به معروف ونهی از منکر اقدام می کنند.آیا بصیرت،آگاهی،خبرگی و آشنایی کافی با علوم جامعه شناسی، روانشناسی و نحوه ارتباط با دیگران را دارند؟ لذا می طلبد افراد دارای شرایط و ویژگی های فوق در این مقوله وارد شوند تا شاهد کارآئی و تاثیر گذاری مثبت و بدون حاشیه در مقوله مورد بحث باشیم.
4) تغییر رویکرد فعلی امر به معروف و نهی از منکر از شیوه زور و تهدید به شیوه مذاکره و گفتگوی دوستانه، مشفقانه، روشنگرانه آنهم در بستر منطق، استدلال ، استفهام و به دور از جنجال و هیاهو و موضعگیری های جناحی و نامربوط، و البته رعایت و حفظ حرمت تفاوتهای تاریخی و پیشینه فرهنگی اقوام، ادیان مختلف ساکن در سرتاسر کشور.
جان کلام اگر بخواهیم فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر همانگونه که امام حسین(ع) در راستای اصلاح و راهنمایی جامعه آن را بکارگرفتند، ما نیز اگر در شرایط فعلی جامعه بخواهیم مسیر آن امام همام را در این مقوله طی نمائیم، می بایست بسترهای مورد اشاره فوق را در سطح جامعه آماده و مهیا کنیم در غیر اینصورت در مسیر اشتباه حرکت و راه به مقصد نخواهیم برد.
حکایت آموزنده
عارفی را پرسیدند: ای شیخ فردی که عزادار امام حسین(ع) است و سیاه او را می پوشد و تاکنون ترک واجبات نکرده و در راه خدا انفاق و بخشش های فراوان به فقرا می کند ولی در مقابل این کارهای نیک و خدا پسندانه در خلوت به خانواده خود علی الخصوص زنش ظلم روا می دارد. طوری که به او توجه نمی کند ،خود می خورد و میآشامد، تو گویی که او را به اسارت گرفته است. مرد عارف گفت: اگر گفته های شما درست باشد و آن مرد مرتکب چنین کرداری است و بر آن همچنان استمرار دارد و اصرار می ورزد، او از شمار پیروان امام حسین بیرون بوده و تمام اعمال در ظاهر خوب اش هم باطل می باشد. زیرا که پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: "هر مردی همسرش را آزار دهد، اگر تمام عمرش را روزه بگیرد و شب ها عبادت کند و بنده ها آزاد نماید و مال ها در راه خدا انفاق کند، خداوند هیچ نماز و کار نیکی از او نمی پذیرد. تا آنگاه که به زنش کمک کند و او را از خود راضی نگاه دارد. و برعکس این موضوع نیز صادق است.( ثواب الاعمال، ص 335،ج 1)."
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
این ضرب المثل معروف که در واقع مصراعی از قصیده شماره 77محتشم کاشانی است در اشاره به افرادی به کار میرود که قبل از انجام امری، جوانب گوناگون آن را در نظر نمیگیرند، نتایج آنرا نمی سنجند، و عمل و رفتار آنها چندان بر مبنای تفکر، تعقل و دوراندیشی نمی باشد و سرانجام دچار پشیمانی و حسرت میشوند. همانند کاری که ماموران و اکیپ تخریب روز چهارشنبه 5مرداد ماه امسال در منطقه زردشت اهواز برای تخریب سرپناه 300خانوار منطقه مزبور آنهم خانه های که صاحبانشان جزء اقشار آسیب پذیر جامعه هستند، انجام دادند. اینکه زمین های آن منطقه تصرف شده و متعلق به بنیاد مستضعفان است و یا غیر مجاز ساخته شده است حتی اگر صحت داشته باشد ( هرچند که موضوع نیاز به بررسی دقیق حقوقی، کارشناسی، و حتی واکاویِ چرائیِ آن دارد.)، آنچه در این میان حائز اهمیت می باشد و جای تأسف دارد، اقدام ناسنجیده مسئولان منطقه است که باعث برهم زدن آرامش و امنیت منطقه شده و از همه بدتر این شیوه عمل غیر مسئولانه و بهانه ساز، دستاویزی شده برای شبکه های معاند برای تولید و نشر اخبار بر علیه نظام و کشور، طوری که تصاویر این ماجرا دست به دست در فضای مجازی در حال پخش شدن می باشد. بویژه در ایام سوگواری سید و سالار شهیدان امام حسین(ع)، این اقدام و رفتار به هیچ عنوان زیبنده جامعه اسلامی نبود. نباید فراموش کرد که همین افراد باغیرت و خون گرم اهوازی بودند که در صف نخستِ مقابله با صدام و صدامیان ایستادند و از خاک این مرز و بوم دفاع کردند که به هیچ عنوان لایق این نوع رفتار نبودند اگر چه اقدام به ساخت و ساز غیر مجاز نیز کرده باشند. هر چند که برابر اعلام روابط عمومی بنیاد مستضعفان اجرای حکم تخریب ملغی گردیده و مقرر شده بعد از ساماندهی افراد منطقه زردشت تصمیمات لازم اتخاذ گردد. حال سوال اینجاست بهتر نبود مسئولان منطقه قبل از اقدام به تخریب و ایجاد اینهمه بلوا و حاشیه سازی و زمینه سازی بروز نارضایتی در بین مردم و جریحه دار کردن احساسات سایر هموطنان در مناطق دیگر، همان تصمیمی را که آخر ماجرا گرفتند را قبل از اقدام به تخریب می گرفتند تا شاهد اینهمه مسائل حاشیه ای در منطقه و حتی کشور نبودیم.
« مرا عقلی اگر می بود، کِی اینکار میکردم
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی»