کیش و مات اقتصادی!!!!!
حذف ارز 4200تومانی از برخی کالا های اساسی و اتخاد سیاست افزایش میزان یارانه پرداختی به اقشار آسیب پذیر( دهک های پائین جامعه)، به منظور کاهش فشار به این قشر از افراد جامعه،نقل این روزهای محافل اقتصادی کشور می باشد. بنظر این همان خبر خوش معاون اقتصادی رییس جمهور در آذر ماه امسال است که چند هفته پیش وعده اش را داده بود. واقعیت امر این است استمرار شرایط فعلی یعنی تخصیص ارز 4200 تومانی با توجه به رانت زا بودن آن غیر اقتصادی است و از سوی حذف آن با توجه به شرایط اقتصادی کشور سخت و دشوار است.یعنی در هر صورت( ماندن و حذف ارز4200 تومانی)، اقتصاد را در شرایط کیش و مات قرار داده است. لذا، برای حل مشکل مردم دراین دوره سخت، هرتصمیم اقتصادی، مستقل از رویکرد آن، برای موفقیت نیاز به سه فاکتور مهم می باشد.1- انسجام همه دست اندرکاران در اجرا 2- اتخاذ تصمیمات در چهارچوب اصول و قواعد اقتصادی 3- دیپلماسی اقتصادی هوشمند. امید است روی سه محور اشاره شده توسط حاکمیت، توأمان توجه گردد. توکل برخدا
طنز تلخ،کَس بازی
جناب ،ما هم داماد کَسی هستیم.حال گناهمان چیست که کَس ما،کَسی را ندارد که کسانی را بشناسد که بتواند برای کَس ما کاری انجام دهد تا داماد( منِ نوعی) برسم به صندلی ریاست. تنها کَس ما خداست که قربانش برم علیرغم اینکه همه ی کَس های دنیا را ساخت و پرداخته کرده است از بخت بد ما در این زمان کَس بازی، کلا با این جنس کار مخالف است. لذا منِ دادماد، که پدر زنم کَسی را ندارد باید با این نداری خود بسوزم و بسازم. مگر اینکه شرع اجازه دهد که در ادامه، داماد کَسی شوم که تخصصش در علم کَس بازی است. البته اینهم جرات میخواهد که اعتراف می کنم من صاحب این قدرت و دانش لدنی نیستم. با این اوصاف باید به کَس های بی کَس خود قانع باشم و به اجبار امید ببندم به "ضرب المثل از این ستون با آن ستون فرجی هست" تا شاید اتفاقی بیافتد. الله اعلم
کارآفرینی،ضرورتی اجتناب ناپذیر
17 تا 23آذر ماه، هفته جهانی کارآفرینی نامگذاری شده است. نامگذاری چنین روزهایی در حوزه های اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و فرهنگی در تقویم های ملی و بین المللی بیانگر نقش و اهمیت موضوعات مورد تاکید در رشد و بالندگی کشورها و جوامع بشری است که موضوع کارآفرینی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. تمامی جوامع توسعه یافته و در حال توسعه و همچنین اقتصاددانان دنیا همگی در این نکته کلی اتفاق نظر دارند که: "دست یابی به رشد اقتصادی پایدار و به تبع آن گسترش رفاه اجتماعی بین جوامع بشری در شرایط کنونی مستلزم توجه به مقوله کارآفرینی و ارج نهادن به مقام شامخ کارآفرینان واقعی می باشد". به نظر اندیشمندان حوزه کارآفرینی،دیگر زمان انتخاب وجود ندارد وتوجه به رویکرد کارآفرینی در تمامی عرصه ها به ویژه عرصه اقتصادی و تولید رقابت پذیر،ضرورتی اجتناب ناپذیر است. به عبارت دیگر هرچند که برای برخی از کشور ها به دلایل بی توجهی به این مقوله زمان از دست رفته است. ولی چاره ای جز حرکت به سمت کارآفرینی و تربیت کارآفرینان وجود ندارد. تغییرات سریع و گسترده در دانش و فناوری های نوین، دگرگونی در سبک زندگی خانواده ها، تحولات در ساختار جمعیتی،کاهش منابع زیرزمینی از جمله نفت و گاز، کاهش منابع آبی به جهت گرم شدن زمین،ظهور و بروز بیماری ها خاص و نادر، جنگ های بیولوژیک و سایبری و ساختن حال با نگاه به تحولات آینده (آینده پژوهی)، از جمله مهمترین دلایلی هست که توجه به مقوله کارآفرینی را پیش از پیش، جدی کرده است. حال سوال اینجاست با توجه به اهمیت موضوع کارآفرینی،کشورمان در کجای این موضوع مهم قرار دارد؟ هرچند پاسخ به این سوال نیازمند نگارش چندین کتاب و مقاله می باشد. ولی بطور کلی میتوان گفت: کارآفرینی در ایران به جای اینکه در عمل و به صورت برنامه ریزی شده و منسجم از سوی حاکمیت مورد توجه قرار گیرد. بیشتر در حد نگارش کتاب و مقالات،برگزاری دوره های آموزشی پراکنده و درج مطالبی در روزنامه ها و سایت ها خلاصه شده است. هرچند این موارد برای فرهنگ سازی موضوع کارآفرینی شرط لازم و ضروری است، ولی شرط کافی نیست. شرط کافی وجود متولی خاص از جنس خود کارآفرینان هست که بتواند در این ارتباط سیاست گذاری نماید. تحقق و عدم تحقق سیاست های مصوب را پی گیری،رصد و گزارش کند. و برای رفع موانع پیش رو با استفاده از ظرفیت های قانونی و تعامل با مراکز تصمیم گیر و قانون گذار، چاره اندیشی نماید. البته این بدان معنا نیست که در خصوص کارآفرینی در کشور هیچ اتفاقی نیافتاده است. بلکه رویداد های انجام شده بیشتر بصورت برنامه ریزی نشده،خودجوش از سوی برخی سازمان های مردم نهاد و نهاد های غیردولتی و گاها دولتی آنهم بیشتر در مراسمات ملی و جهانی صورت گرفته که به جهت منسجم نبودن ومهمتر از همه عدم وجود یک نقشه راه، تاثیر گذاری خاصی در عرصه اقتصاد و تولید نداشته است. بنظرمیرسد بدون متولی خاص در زمینه سیاست گذاری،رصد و پی گیری مسائل و مشکلات حوزه کارآفرینی و کارآفرینان،نخواهیم توانست به یافته ها اثربخش در کشور دست پیدا کنیم. فلسفه "کارآفرینی،ضرورت اجتناب ناپذیر" به دنبال این است که هر چه زودتر از مباحث مقدماتی کارآفرینی از جمله تعاریف، استمرا بر مباحث تفکیک کارآفرین و کارفرما و سایرمباحث و اقدامات سطحی نگر گذر کنیم که البته می بایست خیلی سال ها پیش این مهم اتفاق می افتاد که متاسفانه حادث نشده و سریعا با اتخاذ برنامه های عملیاتی و کاربردی روی این نکته مهم که دیگر اقتصاد کشور بدون کارآفرینی و کارآفرینان واقعی،معنا و مفهوم پیدا نمی کند،متمرکز شویم. به سخن دیگر تا این تفکر در ذهن مسئولان جاری و ساری نگردد، حال و هوای کارآفرینی در وضعیت موجود فعلی درجا خواهد زد و از مرحله شناخت به مرحله عملیاتی گذر نخواهد کرد.
سخن آخر اینکه در شرایط اقتصادی و تحولات بین المللی فعلی، هر کشوری که بتواند کارآفرینی را سرلوحه تمامی حوزه های اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و حتی سیاسی بطور عملی و نه شعاری خود قرار دهد و مکررا آن را پی گیری نماید. قطع به یقین خواهد توانست در جنگ های نرم افزاری مختلف از جمله جنگ آب،جنگ سایبری،جنگ بیولوژیک و جنگ های اقتصادی و تحریم های مختلف، پیروز از میدان بدر آید. در غیر اینصورت .......
چشم هایمان باید همچنان به تلویزیون باشد برای اینکه که ببینیم برجام به سرانجام میرسد یا خیر؟ آیا نفت کشورمان را می خرند یا خیر؟ دلار تک نرخی میشود یا خیر؟ و هزاران سوال و اما اگر های دیگر....
هفته جهانی کارآفرینی مبارک
17 ماه آینده ساز!!!
برابر مصوبه شورای عالی اشتغال ،مقرر گردیده در 17 ماه آینده یک میلیون هشتصد وپنجاه هزار فرصت شغلی در کشور ایجاد گردد. به عبارت دیگر هر ماه تقریبا 100 هزار شغل . با توجه به توضیحات جناب دکتر عبدالملکی وزیر محترم تعاون،کار ورفاه اجتماعی در ارتباط با مصوبه شورا و راهکارهای بیان شده از سوی ایشان مبنی بر چگونگی رسیدن به هدف گذاری کمی فوق، امید میرود این مهم اتفاق بیافتد تا شاهد کاهش غول نرخ بیکاری در کشور باشیم.قطع به یقین رسیدن به این هدف کمی تعیین شده با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور همانند سال های گذشته کار آسان و ساده ای نبوده و ادامه نیز نخواهد بود و مستلزم تدوین برنامه ها و راهکارهای کوتاه مدت،میان مدت و بلند می باشد. هر چند توضیحات وزیر تعاون،کار ورفاه اجتماعی در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو در ارتباط با نقشه راه رسیدن به هدف گذاری صورت گرفته شده از سوی شورای عالی اشتغال، به جهت راهکارهای عنوان شده از سوی ایشان نسبت به سنوات گذشته موضوع جدید و نوعی بود.لیکن پیاده سازی آنها(برنامه ها) در عمل و هماهنگ کردن تمامی بازی گران میدان کار ساده ای نخواهد بود. میشود گفت که اکثر برنامه های اشتغالزایی در مرحله اجرا به دلایل مختلف با مشکل مواجه شده و عملا رسیدن به هدف نهایی را با چالش جدی روبرو می کند. به عنوان یک کارشناس بازار کار که سال ها در اجرای برنامه های متنوع ابلاغی از سوی دولت ها در راستای سرمایه گذاری و ایجاد شغل انجام وظیفه کرده به نظر میرسد برای تحقق برنامه دولت سیزدهم در ایجاد یک میلیون و اندی شغل در مدت 17 ماه آینده ساز و همچنین مواجهه نشدن با خطاهای سال های قبل، می بایست نکاتی چند توسط متولیان امر مورد بازنگری مجدد قرار گیرد تا نه تنها اشتباهات سنوات گذشته در این خصوص تکرار نگردد از سوی شاهد ایجاد فرصت های شغلی اثربخش در کشور باشیم. در ادامه به هفت نکته و محور مهم و تاثیر گذار در موفقیت برنامه های اشتغالزا که مجریان سیاست های ایجاد شغل سال های قبل به نوعی از آنها غافل شدند و در نتیجه نتوانستند به اهداف تعیین شده خود بطور کامل برسند به اختصار اشاره میگردد :
1- توجه به برنامه ها، اقدامات و دستاوردهای دولت های قبل در خصوص ایجاد شغل برابر مفاد قوانین برنامه توسعه کشور و تحلیل منصفانه و بدون هرگونه حب وبغضی و صرفا بر اساس استدلال های علمی و کارشناسی شده و استفاده از نتابج مثبت بدست آمده از برنامه های سال های گذشته و پرهیز از تکرار اقداماتی که در مسیر سرمایه گذاری و ایجاد فرصت های شغلی مفید به فایده نبوده است در مسیر جدید.
2- تدوین برنامه های کاربردی و عملیاتی در باب تغییر نگاه خانواده و جویندگان کار مبنی بر تلاش برای درک شاخص" ایجاد شغل" نه " انتخاب یا جستجوی شغل" چرا که سیاست اشتغالزایی کشور متناسب با شرایط اقتصادی به ناچار در حال حرکت به سمت شاخص" ایجاد شغل" است. بنابراین تا این موضوع در اذهان و افکار ذینفعان یعنی خانواده و جوانان جرقه نزند و آنها بواسطه این تغییر نگرش در ریل سبک زندگی شغلی(ایجاد شغل برای خود)قرار نگیرند، کاردر عمل سخت و ناهموار خواهد بود و رسیدن به هدف کمی شورای عالی اشتغال با چالش جدی مواجه خواهد شد.
3- صرف پرداخت تسهیلات نخواهد توانست شغل ایجاد کند. چرا که اگر اینطور بود قطع به یقین با توجه به پرداخت هزاران میلیارد تومان تسهیلات در سنوات گذشته با عناوین و شیوه های مختلف، نباید شاهد چنین تعداد از بیکاران در کشور می بودیم. بنابراین تسهیلات شرط لازم است ولی کافی نیست. توجه به دانش،توانمندی و اهلیت متقاضیان تسهیلات از ضروریات است که می بایست در این برهه از زمان به جد مورد توجه قرارگیرد.
4- اتخاذ سیاست هایی در راستای کنترل و کاهش تورم، تک نرخی شدن ارز وکاهش نرخ سود تسهیلات که در پایداری و افزایش عمر سرمایه گذاری های صورت گرفته نقش آفرینی میکنند از اهم ضروریات است.
5- توجه به کیفیت شغل های ایجاد شده، طوری که صاحب آن بتواند از محل درآمد آن معیشت و رفاه اجتماعی خود را تامین کند.
6- نگاه به تحولات اقتصادی، اجتماعی و از همه مهمتر توجه و استفاده از دانش های نوین و جدید در چرخه تولید و سرمایه گذاری در راستای افزایش رقابت پذیری محصولات تولیدی و خدمات در سطح داخلی و بین الملل.
7- پرهیز جدی از آمار سازی و ایجاد مسابقه بین استانها، موضوعی که به خوبی توسط جناب دکتر عبدالملکی در یکی از جلسات شورای معاونین وزارتخانه با آن اشار شد که فرمودند: "آمار سازی خود از زمینه های بروز فساد است".
در پایان انتظار میرود با توجه به تغییر نگاه و رویکرد دولت جدید، بویژه وزیر تعاون،کار ورفاه اجتماعی در مقوله ایجاد شغل نسبت به سال های گذشته و استفاده از نظرات کارشناسانی که در صحنه اجرا فعالیت داشته اند و همچنین نگاه ریزبین به تجربیات موفق و ناموفق برنامه های اشتغالزایی اجرا شده تاکنون، شاهد ایجاد شغل هایی با کیفیت،ماندگار و آرامش بخش در عرصه اقتصادی و با تبع آن کاهش نرخ بیکاری در کشور و استانها باشیم، با توکل بر خدا
جوانگرایی
مدیریت خوب یعنی فکر نو و برنامه نو و تدبیر نو. شعار جوانگرایی در سیستمی که مدیریت آن پیر و حتی فرتوت شده است جذاب است. اما فراموش نکنیم که جوانگرایی فقط در سیستمی که در آن شایسته سالاری حاکم باشد معنا و مفهوم مترقی دارد. شایسته سالاری به شیوهای از حکومت یا مدیریت گفته میشود که در آن دستاندرکاران بر پایه توانایی و شایستگیشان برگزیده شوند و نه بر پایه قدرت مالی یا موقعیت اجتماعی و فامیلی. فناوریهای نوین و شتاب تحول و تغییر، نیاز به نیروی انسانی متخصص را بیش از پیش کردهاست. نظام شایسته سالار، نظامی است که در آن افراد مناسب در مکان و زمان مناسب منصوب شده و از ایشان بهترین استفاده در راستای اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی بشود. باید توجه داشت که شایسته سالاری، نه یک نوع حکومت، بلکه یک فرهنگ میباشد. شایسته سالاری غالباً و به اشتباه یک نوع حکومت تلقی میشود، در حالی که شایسته سالاری در حقیقت یک رویکرد و یک نهاده برای انتصاب اشخاص در یک حکومت است. نباید فراموش کرد بدون رعایت شایسته سالاری مدیران جوان ممکن است از مدیران مسن به مراتب افراطی تر و مرتجع تر باشند. امیدواریم که مفهوم شایسته سالاری در فرهنگستان علوم کشورمان همان مفهومی باشد که ما در این یادداشت کوتاه به آن اشاره کردیم. الله اعلم
طنز تلخ
داماد های عزیزم:
جناب آقای دکتر هیبت اله
جناب آقای دکتر نصرت اله
جناب آقای دکتر قدرت اله
با سلام و احترام؛
اکنون که اینجانب به لطف دعای خیر خاله سکینه وعمه ننه به پست شهرداری آق شهر رسیده ام، شماها را به ترتیب به سمت مشاورت عالی خود در امور زیربنایی و روبنایی،قصه گویی کودکان و ترویج بازی های سالمندان آق شهر به صورت افتخاری و بدون دستمزد منصوب می نمایم. باشد که همچون گذشته در برابر دخترانم صبور و مهربان باشید.
پدر زن تشنه خدمت شما
ملانصرالدین شهردار آق شهر
گیرنده رونوشت ابلاغ:
-) واحد خزانه داری شهرداری آق شهر جهت تقسیم حقوق شهردار در هرماه بین چهار نفر
-) کدخدای آق شهر جهت ملاحظه
وحدت بین مسئولان
در هفته وحدت همه بویژه مسئولان رده بالای نظام به دنبال ایجاد گفتمان سازی مثبت و سازنده در راستای ایجاد هم افزایی بین اهل تسنن و اهل تشیع هستند. ولی نمی دانم چرا برخی از اهل تشیع بین خودشان نمی توانند وحدت و برادری ایجاد کنند. برای نمونه یک نماینده عنوان می کند منطقه آزاد حق مسلم ماست و نماینده دیگر با سخنان تحریک آمیز در بین مردم، این امتیاز را حق مسلم منطقه خود می داند. بنظر میرسد بجای هفته وحدت بین اهل تسنن و اهل تشیع می بایست به دنبال ایجاد وحدت همه روزه بین برخی از مسئولان باشیم که مبادا اقدامات و گفتار آنها وحدت موجود را خدشه کند که جبران آن در این شرایط سیاسی و اقتصادی واقعا سخت و دشوار است.
نیروهای متخصص و ماهر در دوران کرونا، تهدید حاصل از این ویروس را به فرصت تبدیل کردند.
اصغر منافزاده در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: هرچند که با شیوع ویروس کرونا مشکلاتی برای نیروی کار به وجود آمد ولی نباید فراموش کرد که این نیروها با استفاده از علم، دانش و مهارت خود در قالب شرکتهای دانش بنیان، توانستند دستگاه ونتیلاتور (دستگاه تنفس مصنوعی) را در کمترین زمان ممکن تولید و حتی صادر نیز کنند.
وی اضافه کرد: خط تولید ماسک سه لایه و الکل نیز از نتایج تلاش و همت نیروهای متخصص و ماهر در کشور بود و است و این روزها نیز نقش و اهمیت نیروی انسانی کارآمد خود را در تولید واکسن کرونا نشان داده و کشور را در رتبههای مطرح در جهان قرار داده است.
به اعتقاد مناف زاده، بیماری کرونا نه تنها از راندمان نیروی کار نکاسته بلکه زمینه ایجاد دانشها و اختراعات جدید را نیز به وجود آورده است که همه این اقدامات در کشور را مرهون نیروهای متخصص و ماهر هستیم.
وی اضافه کرد: توجه به نقش نیروی متخصص و ماهر در رشد و توسعه کشور در ابعاد مختلف ضروری است و باید بستر سازی و بستر آفرینی در راستای پرورش چنین نیروهایی در کشور پیش بینی و پیگیری شود زیرا با توجه به وجود ظرفیتهای لازم امکان شناسایی و پرورش نیروهای کارآمد در کشور وجود دارد.
این کارشناس بازار کار تصریح کرد: در افزایش راندمان و کیفیت نیروی انسانی در واحدهای تولیدی و خدماتی اعم از بخش خصوص و دولتی علاوه بر آموزش و تجربه، سلامت نیروی کار نیز از ابعاد اصلی سرمایه انسانی، محسوب میشود.
وی با بیان اینکه یک نیروی کارآمد زمانی میتواند اثربخش باشد که از صحت و سلامت جسمی و بهداشت روانی لازم برخوردار باشد، افزود: حفظ سلامت جسمی و روحی کارکنان از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد؛ بنابر این می طلبد چه کارفرمایان بخش خصوصی و چه کارفرمایان بخش دولتی الزامات و بستر های لازم برای حفظ سلامت کارکنان خود را با اقداماتی از جمله توجه به بیمه های تکمیلی تا حدودی از فشار و استرس کارکنان کاسته شود.
مناف زاده با اشاره به اینکه برگزاری دورهای آموزشی در این ارتباط نیز بی تأثیر نخواهد بود، تشریح کرد: با شیوع ویروس کرونا بخصوص در موج اول که تجربه کافی در ارتباط با این بیماری وجود نداشت و با تعطیلی گسترده واحدهای تولیدی مواجه بودیم، نگرانی از تعدیل نیرو و عدم پرداخت به موقع حقوق و دستمزد از چالشهای اساسی در نیروی کار ماهر بویژه در بخش خصوصی بود ولی با گذشت زمان و افزایش اطلاعات در خصوص شیوه مبارزه با بیماری کرونا و سیاستهای حمایتی دولت از واحدهای تولیدی و نیروی کار به تدریج از استرس و نگرانی ها در این زمینه کاسته شد
ایستگاه آخر
بالاخره بعد از کش وقوس ها و مسائل حاشیه ای،جلسات بررسی صلاحیت و رای اعتماد نمایندگان مجلس شورای اسلامی به وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم به ایستگاه آخر رسید. آنچه در برنامه ها و سخنان دفاعی تمامی وزراء پیشنهادی آنهم با فراوانی بالا و بطور مکرر بیان و تکرار گردید،موضوع مبارزه با فساد و فساد ستیزی بود. مقوله ای که بنظر بنده، برگه برنده ای برای اخذ رای اعتماد حداکثری وزرای معرفی شده از سوی مجلس انقلابی گردید. واقعا در کشور چه خبر است که همه رئیس جمهورش و هم وزیرش از فساد و مبارزه با فساد صحبت و آن را از اولویت برنامه های خود معرفی می کنند. جای نگرانی است که مبادا در چهار سال اول دولت همه ی کارها معطوف به مبارزه با فساد و فساد ستیزی با هدف و رویکرد تسویه حساب های سیاسی و حزبی گردد و چالش های اساسی و مهم از جمله کرونا،تورم ،اشتغال و گرانی که همه ی آحاد جامعه را به ستوه آورده،آنطور که باید وشاید مورد توجه جدی و عملیاتی دولت قرار نگیرد و باز سر مردم بی کلاه بماند.
هرچند که مبارزه با فساد و فساد ستیزی از مطالبات اصلی مردم می باشد، ولی با توجه با شرایط سخت و دشوار حاکم بر کشور و چشم امید مردم به این دولت به جهت هماهنگی و یکدست بودن هر سه قوا، به راستی انتظار معجزه از این دولت میرود و دیگر هیچ بهانه ای با عنوان عدم همراهی بخشی از حاکمیت و نظام از سوی دولت در این برهه از زمان دیگر قابل قبول و پذیرش، نخواهد بود.
همانطور که مولوی عبدالحمید گفته است؛ "این دولت آخرین شانس جمهوری اسلامی است و همینطور آخرین شانس کشور برای عبورِ به نسبت امن و باثبات و کمهزینه از بحرانهای درهم پیچیده کنونی". النهایه همه چشم امید به روزهای آتی دوخته اند برای دیدن روزهای آرام و شادی بخش. امیدوارنه به انتظار می نشینیم.
طالبان تعدیل شده!!!
طالبان احتمالاً با دسیسه برخی از کشورهای منطقه و خروج آمریکا، بدون جنگ اما با زور اسلحه صاحب کشور افغانستان شدند. به نظرم صحبت کردن درباره طالبان زود است. هرچند که صدا وسیمای کشورمان این روزها با پخش گزارش های مختلف سعی در مخابره کردن چهره مثبت از طالبان دارد و تلاش می کند این موضوع را به داخل کشور منتقل کند که طالبان امروز،طالبان 20 سال پیش نیست و بقول برخی سیاسیون داخلی با طالبان تعدیل شده روبرو هستیم. ولی باید زمان بگذرد تا ببینیم چه حکومتی در افغانستان ایجاد خواهد شد. تغییر 180 درجه ای این روزهای طالبان البته در گفتار نه در عمل را نبایستی زود باور کنیم. چرا که این گروه سالها با انجام عملیات های انتحاری مختلف در مناطق مختلف افغانستان، مردمان بی گناه را به خاک و خون کشیده و حتی به کودکان نیز رحم نکرده اند. حتی تا چند روز پیش دختران 12 ساله را نیزبه زور به نکاح خود در می آوردند. هر چند بطور مکرر میخواهم خودم را قانع کنم که با طالبان تعدیل شده در افغانستان روبرو هستیم، ولی جمله منتسب به ابوعلی سینا است که می گوید:
" به قومی مبتلا شده ایم که می پندارند خداوند جزء آنها کسی را هدایت نکرده است"!!
مرا از باور و درک اینکه طالبان هم از بعد گفتار و از هم از بعد رفتار اصلاح شده است،باز می دارد. خدا را چه دیدی شاید با این همه تعریف و تمجید طالبان از سوی رسانه خودی و همچنین سکوت معنادار اکثر کشورها دنیا، روزی برسد که همه ی کشورها، طالبان را به رسمیت بشناسند و طالبان تعدیل شده از افغانستان ،سوئیس دوم بسازد و مهاجرت معکوس رخ دهد و همه بخواهند به افغانستان پناهنده شوند. فکر کنم در آن زمان نیز باز سر ما ایرانی ها بی کلاه خواهد ماند. الله اعلم