سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 "ای خدا من دیگه رد دادم"

روزی مردی رفت پیش شیخ و از او پرسید ای شیخ من در تربیت یکی از فرزندانم کوتاهی کرده ام. شیخ پرسید؟ ای مرد فرزندت چند ساله است؟ مرد جواب داد:  30 سالش تمام شده است.شیخ گفت:ای مرد از من چه میخواهی؟ مرد نگران و خسته جواب داد: ای شیخ می گویند شما مرد عارف و آگاهی هستید و شنیده ام که با برنامه 100 روزه گرفتاری های خیلی از اهالی این روستا و روستاهای اطراف را حل کرده اید. شما را التماس می کنم به من هم یکی از برنامه های 100 روزه خودتان را بدهید تا فرزندم یاد بگیرد که "به بزرگترهای خود همیشه سلام کند". شیخ گفت: ای مرد درست است که من برای برخی از اهالی برنامه 100 روزه دادم ولی برای تربیت فرزند 30 ساله شما برنامه 100 روزه ندارم. مرد گفت: شیخ مرا دست خالی برنگردانید هرچه پول بخواهید به شما میدهم. از مرد اصرار و از شیخ انکار. نهایتا شیخ قصه ما یک برنامه 100 روزه به مرد داد و او را از سرش باز کرد. مرد گرفتار داستان ما برنامه را از شیخ گرفت و یک کیسه پول به او(شیخ) داد و سریع به خانه بازگشت. بعد از 100 روز مرد نگون بخت قصه وقتی دید که برنامه شیخ نه تنها افاقه نکرده بلکه فرزندش سلام کردن را نیز از یاد برده است. سراسیمه رفت به سراغ شیخ داستان ما و در کمال تعجب دید مرد دیگری جای آن شیخ نشسته است. مرد گفت: آقا، شیخ کجاست؟ صاحب خانه گفت: شیخ من هستم، امرتان چیست؟ مرد گفت: آقا جان من حوصله ندارم و با شما نیز کاری ندارم فقط دنبال آن شیخی هستم که به من برنامه 100 روزه داد تا حقش را بزارم کف دستش. شیخ واقعی گفت: ای مرد شما از صبح دهمین نفری هستید که سراغ آن شیخ قلابی را از من می گیرد. من یکماه پیش به بلاد دوست و همسایه، افغانستان رفته بودم برای ارائه یک برنامه 100 روزه برای حل بحران حق آبه این ولایت از رودخانه هیرمند. چون من در منزل اشیاء گرانبها و قیمتی ندارم که دزد به خانه من بزند بنابراین در خانه من همیشه باز است. احتمال میدهم یکی از رمالان و دعا نویسان فریبکار از نبود من سوء استفاده کرده و خودش را بجای من جا زده و با نوشتن برنامه 100 روزه سر شما و دیگر مردمان ساده را کلاه گذاشته است. مرد گفت: من دیکر نمیدانم و نمی فهمم که برنامه 100 روزه چیست و اینکه اثر دارد یا خیر؟ اصولی هست یا خیر؟سرکاری هست یا خیر؟ راستش را بخواهید با شنیدن برنامه 100 روزه،اعصاب و روانم به هم میریزد. آن شیخ قلابی به من برنامه 100 روزه داد تا فرزندم سلام کردن به بزرگترها را فراموش نکند که سلام کردن را به کل فراموش کرد. مرد به ظاهر ساده گفت: یقین دارم که با برنامه 100 روزه شما نیز کشور دوست و همسایه افغانستان و یار گرمابه و گلستان ولایت ما، نه تنها حق آبه به ما نمی دهد(شاید اگرنفت بدهیم قضیه فرق کند) بلکه احتمال میرود با برنامه 100 روزه شما ای شیخ که نمی دانم واقعی هستی یا خیر!!!آب رودخانه هیرمند نیز خشک بشود. طوریکه خشکسالی هم افغانستان را فرا بگیرد و هم ولایت ما را و بایستی دوباره کسی را پیدا کنیم که یک برنامه 1000ساله بنویسد برای اصلاح ضررهای اثرات برنامه های 100 روزه شما آقایان، آنهم معلوم نیست که افاقه می کند یا خیر. مرد گفت ای شیخ: "من دیگه رد دادم".






تاریخ : جمعه 00/2/3 | 1:33 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

کار کردن و مدیریت  :

1- بدون دانش.

2 -بدون نگاه به اطرافیان خود.

3 - بدون تمرکز.

4- بدون خلاقیت.

5 -بدون آرامش.

6- بدون استفاده از ابزار اعم از نیروی انسانی کارآمد و تجهیزات بروز و جدید.

7 -بدون استفاده از تجربیات گذشته.

8 -بدون استفاده از یافته های علمی کاربردی و بروز.

9 -بدون مطالعه.

10 -بدون درس گرفتن از اشتباهات گذشته.

وضعیت میشود همین که در آن قرار گرفته ایم واز نزدیک لمسش می کنیم!!!!!!!






تاریخ : پنج شنبه 00/2/2 | 8:8 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

حکمرانی خوب

حکمرانی یک تخصص است. با تغییر وزیر  یا رئیس دولت اتفاق خاصی نمی افتد. باید اندیشه های حکمرانی اصلاح گردد.کارآمدی در حکمرانی نیازمند اجرای سیاست هایی است که به ثبات و امنیت روانی انسانها در جامعه بیانجامد. یا به عبارت دیگر با حکمرانی خوب میتوان ثبات ، امنیت و آرامش روانی را به جامعه برگرداند و چنین جامعه ای در مسیر توسعه حرکت خواهد کرد. در ادامه به  دو مدل حکمرانی  ناکارآمد و کارآمد اشاره میگردد:

1-سرهنگ معمر قذافی رهبر اسبق لیبی،او تشکیل هر نوع حزب را ممنوع و مؤسس و گروه آن را اعدام می‌کرد. شرکت کردن در مباحثات سیاسی با کشورهای بیگانه، متهم به جاسوسی شده و به سال‌ها زندان محکوم می‌شد. آموزش زبان‌های خارجی در مدارس ممنوع بود. برای ایجاد وحشت اغلب اعدام‌ها در ملأعام اجرا و در کانال‌های تلویزیونی پخش می‌گردید. در لیبی آزادی مطبوعات وجود نداشت. عاقبت قذافی در 28 مهر 1390 به دست معترضین کشته شد و هرج و مرج کل کشور را فراگرفت و الباقی داستان که همه با آن واقف هستند.

2-ماهاتیر محمد، پزشک و جراح مالزیایی بود که به نخست وزیری رسید.او طی بیست سال توانست، آموزش همگانی و پژوهش‌های علمی را سرلوحه برنامه‌ها و اهداف توسعه قرار دهد. او با تقویت بنیادهای فرهنگی و اقتصادی این کشور را به ستاره درخشان جهان اسلام تبدیل کرد. قدرت یک ملت را حاصل تجارت و کارآفرینی می‌دانست و اقتصاد را قدرتمندترین ابزار دفاعی می‌پنداشت.ماهاتیر به تفکر سیستماتیک اعتقاد داشت و میگفت اولین قدم در خلق حماسه در عرصه‌های اقتصادی، سروسامان دادن به فضای کسب وکاراست. حال مالزی به یکی از کشورهای قدرتمند در عرصه اقتصادی تبدیل شده و پیشرفت های قابل توجهی را بواسطه همین سیاست های حکمرانی کارآمد و خوب، کسب کرده است. راستی ما در کجای حکمرانی خوب قرار داریم!!!!! 






تاریخ : سه شنبه 00/1/31 | 9:32 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

مجلس انقلابی و همسو با مردم

خبرگزاری فارس نیوز اعلام کرد: "مجلس شورای اسلامی به خاطر شیوع گسترده ویروس کرونا دو هفته تعطیل شد". اینجاست که معلوم میشود که چقدر ارزش جان انسان ها در مقابل خطرات متفاوت است. به عبارت دیگر حیات انسان ها در مقابل اثر خطرات متعارف و غیر متعارف از جمله ویروس کرونا را جایگاه،مقام و پست ها،تعیین می کند. چطور میشود که کادر درمان که در معرض و کانون خطر قرار دارند، باز تا پای مرگ بدون تعطیلی حتی در شیفت های چندین نوبته در مراکز درمانی جان فشانی می کنند. چطور میشود کارمندان و کارگران زحمت کش بویژه در کلان شهرها در این شرایط سخت کرونایی با حداقل ترین امکانات مراقبتی و محافظتی در محل کار خود حاضر و به مراجعین خدمت رسانی می کنند و اجازه نمی دهند چرخه تولید و خدمت متوقف گردد. ولی در مقابل هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی بجای رسیدگی به چالش های اساسی کشور آنهم در این روز های حساس از حیث سیاسی و اجتماعی و همچنین حل و فصل گرفتاری های مردم شریف ایران عزیز،کار مجلس را تعطیل می کند. حال سوال اینجاست آیا نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی بیشتر در معرض خطر ابتلاء به ویروس کرونا قرار دارند یا کادر درمان، کارمندان وکارگران زحمت کش فعال در بخش خصوصی؟باید پذیرفت که اگر خطر هست برای همه هست و نبایستی مرز بندی و طبقه بندی در این خصوص بین مسئولین اجرایی و تصمیم گیر و مردم جامعه شکل بگیرد. در این شرایط حساس که جامعه به آرامش نیازمند می باشد بنظر میرسد چنین اقداماتی (تعطیلی کارمجلس) قطع به یقین اثرات روانی منفی بر روحیه عوامل اجرایی از جمله کادر درمان ،کارمندان ،کارگران و سایر اقشار جامعه خواهد گذاشت که چطور ما که در خط مقدم خطر ویروس کرونا قرار گرفته ایم، کارمان تعطیل نمی شود ولی برعکس کار نمایندگان مجلس شورای اسلامی که کار قانون گذاریست و در زمان حضور در مجلس ارباب رجوع و مراجعات خاص و آنچنانی ندارند، تعطیل میشود. از مجلس انقلابی انتظار کارهای انقلابی و همسو با جریانات مردمی میرود!!!!!! التماس تفکر. 






تاریخ : سه شنبه 00/1/31 | 12:21 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

جناب وزیر باور کنید حق مردم این نیست!!!!

آقای وزیر، اگر بجای التماس کردن،اگر بجای مرثیه خواندن، اگر بجای عصبانی شدن، اگر بجای ترساندن مردم که این هفته و هفته بعد شرایط بحرانی تر خواهد شد، اگر بجای تلاش برای حفظ جایگاه نورچشمی بودن خود، اگر بجای نقش پلیس خوب را بازی کردن،اگر بجای قسم خوردن، اگر بجای مقصر جلوه دادن مردم، اگر بجای مبرا دانستن خود از همه ی تقصیرات آنهم به این دلیل که گفتم: "ای مردم سفر نرید"، کمی وزارت داری بلد بودید و با قاطعیت روی مباحث کارشناسی از جمله قرنطینه سفرهای نوروزی 1400 پافشاری و اصرار می کردید حتی اگر به قیمت استعفا و عزل تان تمام می شد. امروز حال و روزمان از بابت شیوع اسفبار کرونا این نبود. چه فایده که بعدا بخواهید ناگفته های ستاد ملی کرونا را بعد از اتمام کار دولت تدبیر و امید و رفتن از وزارتخانه با مردم باز گو کنید که دیگر در آن زمان گوش شنوایی برای ناگفته های بی اثر که جزء اعصاب خوردکنی تاثیر دیگری ندارد، وجود نخواهد داشت. چرا که کرونا هرچه خواست با این مردم کرد. عزیزانشان را گرفت،شغلشان را از رونق انداخت و هزاران مصیبت و گرفتاری دیگر که خودتان بهتر بر آنها واقف هستید. امید میرود در این 100روز باقی مانده حداقل شاهد مدیریت بحران از شما باشیم نه ایجاد بحران و نگرانی چرا که شما بر عالی ترین مسند حفظ سلامت مردم نشسته اید و انتظار میرود که به عنوان یک سرباز و خادم مردم که در اکثر سخنرانی های خود بارها به آن اشاره کرده اید عمل کنید. جناب وزیر باور کنید حق مردم این نیست!!!!!

به امید ایام و روزهای خوش بدون کرونا. انشاءا.....َ 






تاریخ : دوشنبه 00/1/30 | 7:13 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

درسی بزرگ و تاریخی

امیدوارم این اتفاق بی سابقه در کشور یعنی شجاعت در نامغفول گذاشتن خطای آماری و اعتراف مقام رهبری به اشتباه بودن رتبه اقتصادی کشور آنهم در  مقابل دیدگان میلیون ها نفربیننده رسانه ملی و همچنین فضای مجازی،درس بزرگی باشد برای تمامی مسئولان اجرایی کشور در تمامی سطوح جهت ارائه و به تبع آن استفاده از آمارهای صحیح و حاصل کار کارشناسی ، و پرهیز از آمار سازی  و کتمان واقعیت صرفا بمنظور حفظ مسند قدرت و ریاست . چرا که همین آمارها سازی های   بی پایه و بی اساس و ارائه آن با مقامات بالادستی  به نوعی این موضوع را به مافوق القاء می کند که همه چیز  در آن سازمان،وزارتخانه و نهایتا در کشور گل و بلبل است و وفق مراد پیش میرود و کوچکترین نقصان و مشکلی وجود ندارد.  تصمیمات مهم و بنیادی  نیز نهایتا براساس همین آمارهای خود ساخته، نادرست و اشتباه، اتخاذ میگردد. بخاطر دارم آقای قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت اسبق برای بررسی و رصد میدانی وضعیت و چگونگی توزیع برخی از داروهای کمیاب مورد نیاز مردم، در داروخانه ها حاضر شده بود که با اعتراض و گلایه مردم در خصوص کمبود برخی از داروهای خاص روبرو شد. وزیر رو کرد به معاون خود ( رئیس سازمان غذا داروی کشور) و گفت: "آقای دکتر شما دیشب در جلسه معاونان گزارش دادید که فلان مقدار  از این داروها را بین  داروخانه ها توزیع کرده اید. شرایط موجود با آمار و ارقام ارائه شده در گزارش دیشب شما با واقعیت موجود، زمین تا آسمان متفاوت است". روز بعد معاون از کار برکنارشد. با توجه به اهمیت نقش آمار و اطلاعات در اخذ تصمیمات کلان کشوری و برنامه ریزی بلند مدت، میان مدت  و حتی کوتاه مدت برای رشد و توسعه کشور، هرگونه بی توجهی به آمار های راستین و ایده ال و استناد به آمار های خود ساخته و غلط از سوی تمامی مسئولان اجرایی کشور، خیانتی است مهلک و جبران ناپذیر به کشور که در خوش بینانه ترین حالت صدمات آن سال ها طول می کشد که ترمیم و جبران گردد. فراموش نکنیم که آمار پایه و اساس برای تعیین اهداف و برنامه ریزی ها  بمنظور بالندگی کشور می باشد. 






تاریخ : شنبه 00/1/28 | 12:41 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

اقتصاد به مثابه کشتی تایتانیک

غرق شدن کشتی آرام‌اس تایتانیک، فاجعه‌ای است که در صبح 15 آوریل 1912 در اقیانوس اطلس شمالی و چهار روز پس از آغاز نخستین سفرش از بندر ساوت‌همپتون به مقصد نیویورک به دلیل برخورد با یک کوه یخ شناور به وقوع پیوست. شاید تا آن لحظه کسی فکر نمی کرد این کشتی عظیم الجثه روزی غرق شود. ولی یک لحظه بی احتیاطی و عدم دقت در هدایت کشتی تایتانیک توسط خدمه و ناخدای آن که در فیلم سینمایی که در این ارتباط نیز ساخته شده و علت برخود به کوه های یخی نیز به خوبی به تصویر  کشیده شده بود، باعث شد کشتی با چندین کوه یخ برخورد و بعد از 2 ساعت علیرغم همه ی تلاش ها برای نجات آن با مسافرین خود غرق شود. اقتصاد کشورها نیز به مثابه کشتی تایتانیک است که اگر در مقابله با موانع پیش رو با استفاده از علم اقتصاد به درستی و بموقع مدیریت نگردد بی شک با موانع پیش رو برخود و همانند کشتی تایتانیک غرق و صدمات جبران ناپذیری برای جامعه و مردم آن از جمله فقر،تورم،گرانی،فساد،بیکاری و شکاف طبقاتی را به دنبال خواهد داشت، یعنی مرگ تدریجی اقتصاد کشور که اولین بازنده آن مردم جامعه بویژه آقشار آسیب پذیر، هستند. 






تاریخ : شنبه 00/1/28 | 12:22 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

مدیریت بحران در ایران

تعریف مدیریت بحران بطور علمی:

مدیریت بحران به مجموعه اقدام هایی اطلاق می شود که قبل از وقوع، در حین وقوع و بعد از وقوع بحران، جهت کاهش هرچه بیشتر آثار و عوارض آن انجام میگیرد.

تعریف مدیریت بحران در ایران:

مدیریت بحران به مجموعه اقدام هایی اطلاق می شود که بعد از وقوع سانحه، جهت کاهش هرچه بیشتر آثار و عوارض آن انجام میگیرد. به عبارتی در کشور  که با بحران های مختلفی از جمله بحران بیکاری،بحران بی اعتمادی، بحران جمعیتی،بحران آب،بحران خشکسالی، بحران آلودگی هوا ،بحران اقتصادی و از همه مهمتر بحران فساد گسترده روبرو هستیم، دو شاخص مهم مدیریت بحران که نقش اساسی در کاهش اثرات انسانی و اقتصادی بحران دارد یعنی شاخص" قبل از وقوع" و "حین وقوع" به کل فراموش شده است. یعنی به یکدفعه در کشور با بحران روبرو می شویم و تحرک و اقداماتی را که عمدتا فاقد زمینه کارشناسی و مطالعه شده  هستند را  برای مقابله با آن بکار می بندیم. نمونه بارز مدیریت غیراصولی که باعث شده تاکنون چهار پیک بیماری را با خسارت های مالی و جانی هم برای مردم و اقتصاد کشور را تجربه کنیم، بحران کرونا است. اگر متولیان امر  از همان اوایل شیوع بیماری به دو مقوله "قبل از وقوع"و "حین وقوع"اعتقاد و توجه جدی و کارشناسی شده داشتند. قطع به یقین امروز کشور خسارات کمتری از بحران کرونا متحمل می شد. باید صادقانه پذیرفت که با غفلت و یا چند صدائی نمی توان بربحران های متعارف( سیل،زلزله، و...)وبحران های ناشناخته و نامتعارف(کرونا،تشعشعات اتمی،و....) فائق شد.






تاریخ : چهارشنبه 00/1/25 | 9:22 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

خدا کند کرونا خودش غزل خداحافظی را بخواند،چه در غیرآن نه تو مانی و نه من!!!

 

بیش از یکسال از شیوع و همه گیری ویروس کرونا در کل دنیا می گذرد. اما آنچه از فراز و فرود اقداماتی که تاکنون برای مبارزه و کاهش آثار مهلک جانی و زیانبار اقتصادی این بیماری پیچیده قرن در همه ی کشورها صورت گرفته میتوان به این نتیجه کلی رسید که درتمام دنیا،دولت ها و ملت ها در کنترل،ریشه کنی،گسترش مرگ و میر حاصل از ویروس کرونا،عامل و مؤثر هستند.عامل بودن ملت ها به فرهنگ و کنش و رفتارهای آنها در مقابله با این ویروس برمیگردد. وعامل بودن دولت ها به احساس مسئولیت، برنامه ریزی،تقویت امکانات و در نهایت به تهیه و یا تولید واکسن کرونا ختم میشود.به عبارت دیگردرمبارزه با ویروس کووید 19سهم ملت ها و دولت ها بسیار حیاتی و مؤثر می باشد.اگر یکی در راستای حذف بیماری تلاش کند و دیگری به اهمیت موضوع بی توجه باشد قطع به یقین این بیماری بطور کامل از بین نخواهد رفت و کماکان ماندگار بوده ، ملت ها و دولت های ضعیف را میزبان خوبی برای ادامه حیات خود و هلاکت میزبان بشمار خواهد آورد.حقیقت این است که احساس مسئولیت اجتماعی و پایبندی بدان در جامعه ما، همچنان تا نهادینه شدن فاصله زیادی دارد. چرا که وقتی اعلام میشود مراسم عروسی،عزا تا اطلاع ثانوی برگزار نگردد. شاهد آن می‌باشیم که چنین مراسمی توسط مردم بطور مخفیانه انجام می گردد. بی تفاوتی در بین برخی مردم(که دلایل آن می بایست مورد کنکاش قرارگیرد) در خصوص پیشگیری بیماری کرونا بجایی رسیده است که برابر اعلام معاون وزیر بهداشت 15هزار نفر که تست کرونای آنها مثبت بوده در تعطیلات نوروز سال جدید به مسافرت رفته بودند در نتیجه، آن شد که نباید میشد. بطوریکه تعداد مبتلایان به ویروس کرونا که قبل از شروع تعطیلات روزانه 7هزار نفر بود بعد از پایان تعطیلات نوروزی به بیش از 17هزار نفر در روز افزایش یافته و متاسفانه همچنان در حال سیر مسیر صعودی است. از سوی دیگر دولت نیز در مسیر مبارزه با کووید 19،عملکرد پرحاشیه ای هم از حیث برنامه ریزی میدانی برای جلوگیری از گسترش ویروس و هم از حیث تأمین واکسن و اقدام به واکسیناسیون افراد جامعه داشته و دارد .هرچند که عدم توجه مردم به توصیه های بهداشتی در دو برابر شدن میزان مبتلایان به کرونا در روزهای اخیر بی تاثیر نبوده ولی دولت با علم به این موضوع(شیوع بیماری بعد از تعطیلات عید) و عدم تصمیم گیری شفاف و قاطع در خصوص تعصیلات نوروز سال جاری، بر افزایش بی سابقه تعداد مبتلایان از زمان آغاز این بیماری در کشور، دامن زد. مگر میشود با سیاست تردید ، و شعار " نرید،رفتید برگردید و اگربرنگشتید سفر خود را کوتاه کنید" از شیوع و پخش ویروس کرونا در بین افراد جامعه جلوگیری کرد. در خصوص واکسیناسیون نیز براساس روزنامه شرق به نقل از سازمان نظام پزشکی در کشور تنها 161هزار دوز واکسن کرونا تزریق شده است. با این واکسیناسیون قطره چکانی تا واکسینه شدن کل افراد جامعه فاصله زیادی وجود دارد و به عمر نوح نیاز دارد. با توجه به نوع نگاه و رویکرد مردم و دولت در خصوص ویروس کرونا که به بخشی از آنها اشاره شد و عدم تغییر و اصلاح در آن بنظر می رسد اپیدمی و موج سواری کووید 19 در کشور ادامه دار خواهد بود. هنوز که اکثر کشورهای جهان وارد پیک سوم این بیماری نشده اند ما در حال تجربه کردن پیک چهارم در کشور هستیم. برای ریشه کنی اپیدمی کرونا چه در کشور خودمان و چه در سایر کشورها نیازمند ایجاد اتحاد بین دو عامل ملت ها- دولت ها هستیم. در غیر اینصورت باید دعا کنیم که خدا کند کرونا خودش برود و گرنه چنانچه قصدش به ماندن باشد خسارت های جانی و مالی در کشور بویژه کشورهای درحال توسعه و فقیر استمرار تا قتل عام کامل همچنان ادامه خواهد داشت. 






تاریخ : پنج شنبه 00/1/19 | 12:55 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

آیا آژیرخطربه صدا درنیامده است؟؟؟؟؟ 

روزگاری با دیدن فیلم " مدرسه پیرمردها" که  زنده یاد مهدی فتحی در آن نقش آفرینی کرده بود،چقدر لذت می بردیم. هرچند که فیلم بود ولی از اینکه تعدادی افراد مسن در یک مکان با همراهی و همکاری همدیگر صحنه های اجتماعی با ارزشی را رقم می زدند باعث میشد که تماشاگران  به آینده امیدوار و دلگرم شوند. حال نمی دانم به یکدفعه چه اتفاقی در جامعه صورت گرفته که افراد مسن بین 60تا 65ساله،دست به اقدامات مجرمانه و تبهکارانه می زنندآنهم به صورت دسته جمعی تنها برای بدست آوردن پول به قصد تهیه مواد مخدر. براستی چه بر سر این جامعه در این سال های اخیر آمده که به ناگاه رفتار و کردار پیرمردها، 180درجه تغییر جهت داده است؟ پیرمردهایی که دیروز خالق ارزش های اجتماعی مثبت هم در صحنه تئاتر و سینما و هم در میدان های واقعی چون جنگ و کار و فعالیت برای کسب رزق و روزی حلال برای خانواده های خود در جامعه بودند و از طرفی این افراد دنیا دیده برای نوجوانان و جوانان جامعه نیز بعنوان الگو از طرف خانواده و نهاد های آموزشی و تربیتی معرفی می شدند به واقع ناگهان چه اتفاقی صورت گرفته که برخی از پیرمردهای امروز جامعه ما که باید سال های آخر عمر خود را در آرامش و رفاه سپری کنند و هدایت گر نوه های عزیز خود برای پیدا کردن مسیر درست زندگی باشند. خود به تبهکارانه حرفه ای تبدیل شده اند. آیا هنوز آژیر خطر برای مسئولین اقتصادی و اجتماعی جامعه به صدا درنیامده است؟






تاریخ : سه شنبه 00/1/17 | 7:59 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • وب میوه ها
  • وب دختر تهرونی
  • وب دو دی ال
  • وب وب آنلاین