رحلتی بی جایگزین
روز یکشنبه مورخ 1395/10/19دی ماه،خبر ناگهانی ارتحال جانسوز پیر سیاست و انقلابی نستوه آیت ا.... اکبر هاشمی رفسنجانی به نظرم کل کشور را چه آنهایی که دل در نظام اسلامی دارند و چه آنهایی که از نظام بریده اند را در حیرت و بهت فرو برد. چرا که انگار این مرد خسته از حوادث و تلاطمات انقلاب به دلیل جایگاه و پایگاه اجتماعی بلند برای همیشه زنده خواهد ماند. ولی افسوس که مرگ حق است وشمول وغیر شمول نمی شناسد.در هرصورت کشور و نظام جمهوری اسلامی فردی سیاستمدار،استراتژیک،تئوریسین،تحلیل گر،آینده نگر و از همه مهمتر وفادار به اصل انقلاب اسلامی را از دست داد که نقش و تاثیرگذاری او بعنوان یکی از رکن های رکین کشور بعد از خودش رفته رفته بر همگان نمایان وآشکار خواهد شد.هر چند که در سالهای اخیر بویژه بعد از انتخابات سال 88 به دلایل مختلف سیاسی وحزبی ناجوانمردانه مورد هجمه سیاسی قرار گرفت و نااهلان و انقلابیون تازه به دوران رسیده او(هاشمی)را اهل فتنه،فراماسونر،خائن و..... نامیدند که جفا بود در حق آن مرد فقید. ولی وی همواره با این همه فشار و تهمت ها از اصول و شعار های بنیادین انقلاب بویژه تبعیت از رهبری و حفظ منافع ملی کشور دست برنداشت. در شان و تاثیرگذاری منطقه ای پیر وفادار انقلاب(هاشمی رفسنجانی)همین بس که قبرستان بقیع را با یک سفر به کشور عربستان سعودی بر روی زائران زن بازگشایی کرد. اقدامی که به جزء او به دلیل داشت خلاقیت و نواوری سیاسی از کسی ساخته نبود. بهبوهه ی جنگ تحمیلی در کثفت فرماندهی کل قوا در خصوص پایان جنگ و پذیرش قطعنامه سازمان ملل با جرات تمام با رهبری(امام خمینی ره) مذاکره کرد موضوعی که در آن روز های پر التهاب سیاسی و اجتماعی کسی جرات مطرح کردن آن را نداشت.جای تاسف دارد که برخی از افراد گمراه جامعه در فضای مجازی درگذشت و ارتحال او را به مسخره گرفته و تلاش کرده و دارند تا با تخریب چهره آن مرد بزرگ به نوعی جایگاه او را در کشور خدشه دار نمایند.قطعا این افراد ناآگاه نمی دانند که کشور از حیث سیاسی،اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی با رحلتی بی جایگزین روبروست و موازنه سیاسی کشور نیز تغییر خواهد کرد که در آینده نه چندان دور شاهد اثرات آن خواهیم بود. روحش شاد و یادش گرامی باد.
حجاب و عفاف به کجا میرود !
بیست و یکم تیر ماه، سالروز قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب به عنوان شروع هفته عفاف و حجاب در کشور نامگذاری شده است. هفته ای که با برگزاری مراسمات در آن تلاش میشود نقش و شان توجه به حجاب وعفاف در پایداری و استحکام اخلاقیات در خانواده ها و جلوگیری از رشد و گسترش بی بندوباری درجامعه را نشان دهد. حال این سوال پیش می آید که چرا بعد از گذشت اینهمه سال و گرامیداشت هفته های حجاب و عفاف در آن سالها ، روز بروز بی حجابی و مهمتر از آن بد حجابی در جامعه اسلامی رو به افزایش میرود، طوریکه حتی زنان با حجاب سالهای گذشته نیز به نوعی به ترک چادر که یکی از فرمهای معروف و مهم حجاب در کشور تلقی میشود ، روی آورده اند.
در باره افزایش بی حجابی و بد حجابی در کشور تاکنون مقالات و پژوهشهای دانشگاهی مختلفی انجام شده و نتایج آن نیز بارها و بارها در محافل علمی و غیر علمی مطرح شده است. آنچه در این بین مهم است درک این نکته است که دیگر با توجه به رشد و گسترش فضای مجازی ، ارتباطات غیر مستقیم افراد و تغییرات بوجود آمده فرهنگی و اجتماعی شدید در سبک زندگی خانواده ها دیگر نمیتوان با برنامه های کلیشه ای سالانه هفته حجاب و عفاف که ازجمله آن میتوان به برگزاری مراسمات ورزشی، برگزاری سمینارهای سطح پائین، سخنرانیهای غیر کارشناسی در مدارس و همچنین ساختار و نهادسازی دولتی و غیر دولتی (شورای فرهنگ عمومی ، شورای انقلاب فرهنگی و ... )، با بی حجابی مقابله و موضوع حجاب را در جامعه ترویج و گسترش داد. چراکه همه ساله با توجه به برگزاری چنین مراسمات و برنامه های، شاهد گسترش مدلهای عجیب و غریب در پوشش زنان و مردان در جامعه که نمونه بارز آن در ماههای اخیر، مانتوها با پشت نوشته هایی به زبان انگلیسی که استفاده کنندگان از آن حتی معنای آن را نیز نمی داند، هستیم. واقعیت این است وضعیت حجاب و عفاف در کشور با توجه به موضوع ولنگاری عمیق که در حوزه فرهنگی کشور بوجود آمده و هر کس خود را متولی و تصمیم گیر در این حوزه میداند و برای آن نسخه ای می پیچد، به کجا میرود معلوم نیست. باید با شجاعت پذیرفت که تحمیل کردن حجاب نتیجه اش میشود این که یک دختر چادری که فقط از خانه درآمدنی چادر داره ، سر کوچه چادر میره تو کیفش و وسط خیابان یا توی ماشین غریبه آرایش میکنه، چیزی که امروز در جامعه خیلی دیده میشود. عل ایحال بنظر می آید راهکار این معضل فرهنگی – اجتماعی را در سخن زیبا و معنا دار مرحوم دکترعلی شریعتی باید جستجو کرد ولاغیر:
" نمیخواهد لباس بدوزید و بر تن زن امروز نمائید، فکر زن را اصلاح کنید او خود تصمیم میگیرد که چه لباسی برازنده اوست" یعنی همان آگاهی دادن ، مشاوره دادن و بصیرت افزایی در بین مردان و زنان جامعه ، نه راه انداختن گشت ارشاد و غیره که متولیان آن نه فنون مذاکره و مجادله را میدانند و نه شناختی از روحیه و نگرش جوانان دارند، در نهایت وضعیت میشود همین. به قول مرحوم سپهری؛ چشمها را باید شست ، جور دیگر باید دید. به امید آن روز