اعتماد عمومی خدشه دار شده است!
روزجمعه مورخ1395/11/22،سی وهشتمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران جشن گرفته شد .در طول دهه ی فجر سال جاری همانند سالهای گذشته وقتی از تلویزیون وقایع واتفاقات آن روز کشور نشان داده میشد،شاهد حضور پرشور و باهیجان مردم ایران درخیابان های بودیم.مردمی که با تمام وجود خود به خیابان ها آمده وشعار انقلابی وآزادگی سر میدادند.گویی درون آنها درحال منفجر شدن بود.این هیجان،اعتماد واطاعت ازامام امت ومعمار انقلاب،باعث پیروزی این نهضت برخواسته از بطن مردم گردید.دردوران جنگ تحمیلی نیز ویژگیهای موجود درجامعه اعم از اطاعت صرف از رهبری،اعتماد بین مردم ویک رنگی میان مردم ومسئولین وسایر شاخصهای مثبت دیگر،باعث شد کشور هجمه نظامی را نیز با پیروزی قاطع پشت سر بگذارد.بعد از پایان جنگ تحمیلی و شروع دوران سازندگی،میل به اشرافی گری وتجمل گرایی به تدریج در کشور رواج و نتیجه آن ایجاد فاصله طبقاتی بین افراد جامعه و مسئولین اجرایی گردید وعلیرغم تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر پرهیز از این امر وصدور فرمان هشت ماده ای درارتباط با مبارزه باپدیده شوم اشرافی گری وفساد،متاسفانه رفته رفته این پدیده زشت در جامعه رواج یافت،طوریکه دامن مدیران نظام اداری را فرا گرفت که مصادیق آن را در سالهای اخیر شاهد و ناظر هستیم.واقعیت امر این است که بروز چنین پدیده های ناهنجار اقتصادی و جامعه شناختی و رشد قارچ گونه آن در بین ارکان اجرایی کشور،باعث خدشه دار شدن اعتماد عمومی شده است که جبران کردن آن نیازمند زمان های طولانی وگاها ترمیم کردن اعتماد از دست رفته نیز غیر ممکن می باشد.بعنوان مثال در مورد قضیه حقوق های نجومی اکثر افراد جامعه اعم از عوام وخواص علیرغم اقدامات وگزارشات متنوع،هنوز هم که هنوزه به جواب قانع کننده نرسیده اند. ازطرفی مسایل ومشکلات فعلی در جامعه اعم از بیکاری،رکود،پائین بودن سطح درامد مردم وغیره به نوعی از اثار ناکارامدی وفساد لجام گسیخته در لایه های مختلف نظام اجرایی کشور می باشد.به نظر میرسد تا زمانی که عاملان آنها(فساد های اقتصادی)به پای میزه محاکمه آورده نشوند وپاسخگویی این ناکارامدی نباشند،بزرکترین سرمایه که اعتماد عمومی است بازسازی نخواهد شد.به امید روزهای خوش وشاد.
روز انسان های سفید پوش
پنجم جمادی الاول سال پنجم وششم هجری روز ولادت با سعادت بانوی قهرمان کربلا وپرچمدار نهضت حسین(ع)،حضرت زینب کبری سلام ا... علیها است.این روز را روز پرستار نامیده اند وعلت آن است که حضرت زینب پرستار امام زمانش،حضرت سجاد(ع) و دیگر بیماران ومصیبت زدگان اهل بیت را بر عهده داشت وضمن انجام رسالت مهم وتبلیغ نهضت حسینی،از پرستاری بیماران کربلا،با تحمل آن همه سختیها وناملایمات غافل نبود.نامگذاری این روز بنام پرستار درواقع وظیفه ونقش پرستاران،این انسان های سفید پوش را در مقابل بیماران و مسایل و مشکلات آنها دو چندان کرده است.ولی واقعیت موجود در جامعه علیرغم وجود شعار های احساسی در ایام گرامیداشت روز پرستار، بیانگر این مهم است که حقوق بیماران وهمراهان آنها در حال حاضر از سوی اکثریت پرستاران رعایت نمی گردد.جواب ندادن شفاف،تند خویی،عصبانیت،بی محلی،بد اخلاقی و غیره از جمله مصادیق عدم رعایت حقوق بیماران و همراهان آنها توسط برخی از پرستاران می باشد.البته خود این پدیده ناهنجار اجتماعی علل و دلایل گوناگونی دارد که در جای خود توسط مسئولین امر قابل بررسی وبا ارائه راهکار های عملیاتی قابل مرتفع شدن می باشدکه از جمله ان میتوان به عدم تناسب بین تعداد پرستار به تعداد بیماران اشاره کرد که به نوعی از استاندارد بین المللی(یک پرستار به چهار بیمار) در حد پائینی(یک پرستار به 15 بیمار) قرار دارد .ولی با وجود همه ی مشکلات موجود،پرستارانی وجود دارند که با عشق و با ایمان به اینکه شان وجایگاه شغل پرستاری منتسب به حضرت زینب (س)است صادقانه در حال خدمت به بیماران و همراهان انها می باشند. نمونه آن فرشته سفید پوشی است که در بیمارستان امام خمینی(ره) استان اردبیل در حال خدمت می باشد.فرشته یادداشت ما همراهان بیمار خود را که از اتباع کشور جمهوری اذربایجان بوده اند را به دلیل نداشتن مکان برای اسکان در این روز های سرد زمستان در منزل شخصی خود اسکان داده تا در بخشی از مصیبت آنها سهیم وتا حدودی مرحم درد انها باشد.به واقع باید این روز میمون ومبارک را به او و دیگر پرستاران که با این نیت و خصوصیات خدمت می کنند تبریک و تهنیت گفت.به امید روز های خوش و شفای همه ی بیماران بستری در بیمار ستان ها
مرهم دکتر نوبخت برای زخم ریلی استان
دکتر محمد نوبخت،معاون رئیس جمهور ورئیس سازمان برنامه وبودجه کشور در یک سفر غیره منتظره روز پنجشنبه مورخ 1395/9/25به استان اردبیل سفر و در جلسه ای با حضور مسئولین و نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه شهرستان اردبیل آخرین وضعیت پروژه راه آهن اردبیل که به نوعی به تاریخ پیوسته است را بررسی کردند.درخصوص این سفر ذکر چند نکته به نظر الزامی میآید:
1- طوری دراین سفر مانور سیاسی دادند که به نوعی منت برسرمردم استان اردبیل گذاشتن که جناب دکتر رنج سفر تحمل کرده ودر شرایط برفی وکولاک به اردبیل سفر کرده است.واقعیت کدوم رنج سفر،با هواپیما وارد تبریز و از تبریز به قول رحمت سریال پایتخت، با شاسی بلند که داری امکانات سرمایشی وگرمایشی است وارد استان اردبیل شده است.کجای این رنج سفر تلقی میگردد که حتی ایشان نیز با این عنوان(لذت خدمت در این بود که با دشواری راه ها خدمت مردم استان برسم).در هر صورت خدا قوت دکتر.
2- همه به خوبی میدانند که با تزریق قطره چکانی اعتبار سالانه 160میلیارد تومان ،آنهم اگه بطور کامل تخصیص یابد.پروژه راه آهن اردبیل به این زودی ها تکمیل و به بهره برداری نخواهد رسید.تنها راه آن با لحاظ نمودن محدودیت منابع مالی دولت ،جذب سرمایه گذار خارجی(فاینانس)می باشد.
علی ایحال این سفر را میتوان به نوعی مرهم سیاسی دکتر نوبخت برای زخم چرک کرده راه آهن اردبیل آنهم به خاطر اعتراض برخی از نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی در خصوص گنجانده نشدن پروژه ریلی استان از سوی سازمان برنامه و بودجه در برنامه ششم توسعه وهمچنین کاهش بار روانی تاخیر چندین ساله آن از ساکنین استان قلمداد کرد.از سوی با تزریق سالانه 160میلیارد تومان به راه آهن اردبیل،این پروژه در 10سال آینده با تکنولوژی ریلی 10سال گذشته افتتاح خواهد شد!!!بنظر میرسد به این زودی ها نباید منتظر شنیدن سوت قطار در اردبیل باشیم.این سفر پرزحمت دکتر نوبخت و دیگر سفرهای مسئولین رده بالای کشوری هیچ فایده ای برای راه ریلی استان نخواهد داشت.چرا که راه آهن استان اردبیل به منابع مالی نیاز دارد، نه سفر های مکرر مسئولین امر.
به امید روزهای خوش
استرس های ناشی ازفیش های حاملهای انرژی
این روزها شاهد هستیم که در بین افراد جامعه بویژه در طبقه متوسط و تا حدودی متوسط به بالا نوعی استرس جدید ناشی از فیش های نامتعارف حامل های انرژی بوجود آمده است. مهمترین علت آن نیز افزایش قیمت تمام شده برق و گاز برای خانوار ها آنهم نه به خاطر مصرف زیاد بلکه به خاطر وجود عناوین و آیتم های متنوع دهان پر کن از جمله آبونمان ، بهره وری ، ارزش افزوده و ... می باشد. این موارد هر سال در حال افزایش و زیاد شدن می باشند طوری که نوع و ابعاد فیش های صادره در حال تغییر هستند که نمونه آن فیش گاز در استان بنده می باشد(اردبیل) که همانند عکس های موبایلی ، یهویی بعد از خواندن کنتور توسط مامور صادره و فی المجلس تحویل میگردد و افتخار میکنیم با این اقدام که در راستای اقتصاد مقاومتی گام برداشته ایم . با توجه به اینکه حقوق و درآمد افرادی که در طبقه مزبور قرار گرفته اند افزایش چندانی نیافته و در صورت افزایش نیز متناسب با تورم موجود نبوده، باعث ایجاد فشار روانی بر سرپرست خانوار ها گردیده و این فشار نهایتا منجر به ایجاد استرس های تنش زا در آنها شده است . به عنوان مثال کارمندی را در نظر بگیرید که علیرغم افزایش ضریب سالانه به دلیل کاهش اضافه کاری و سایر مزایای رفاهی نه تنها حقوقش نسبت به سال قبل افزایش نیافته بلکه کاهش نیز داشته است. جالب اینکه در این شرایط فیش های نامتعارف آب ، برق ، گاز و تلفن امان و نفس کارمند نگون بخت را بریده است . با این اوصاف چطور می توان انتظار داشت که طبقات مورد اشاره به ویژه کارمندان به فکر رفاه، گردش و سلامت خود باشند طوریکه برخی از کارمندان به حذف بیمه های تکمیلی خود فکر می کنند . البته این شرایط اقتصادی علیرغم ایجاد فشارهای روانی بر افراد مورد اشاره ، مزایایی نیز داشته چرا که در خواب و بیداری معادلات پیچیده ریاضی چند مجهولی را که چطور با اندک پول باقی مانده از حقوق باید اجاره خانه ، اقساط متنوع بانکی و غیر بانکی ، آب ، برق ، گاز و غیره را پرداخت کنند . نکته جالب تر اینکه در بعضی از زمانها نیز موفق شده اند معادلات مزبور را حل و فصل نمایند که بزرگترین ریاضی دان های جهان تاکنون موفق به حل آن نشده اند و نخواهد شد که این خود جای بسی خوشحالی دارد. به امید روزهای خوش
مصاحبه با خبرگزاری مهر در خصوص نرخ مشارکت اقتصادی زنان
خبرگزاری مهر- گروه استانها: در وضعیتی که جوامع پیشرفته قائل شدن سهم برابر برای مشارکت اقتصادی زنان و مردان را از شاخصههای توسعهیافتگی خود اعلام میکنند، استان اردبیل نهتنها در متعادلسازی سهم مشارکتی زنان و مردان موفق عملنکرده بلکه طی سالهای اخیر نیز ثبات آمارها نشان میدهد موانعی حلنشده به قوت خود باقی است. به طوریکه نرخ مشارکت اقتصادی زنان در این استان بهعنوان یکی از شاخصهای اصلی سنجش میزان مشارکت اقتصادی طی سالهای اخیر تغییری نداشته و توسعه اقتصادی، افزایش تولید و افزایش درآمدها نیز نتوانسته نسبت به تغییر این رقم اقدام کند.
حضور حداقلی و در بسیاری از مواقع حضور پنهان و نامرئی زنان در امر اقتصاد موجب شده است هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی سهم مردان غالب بوده و هرچند طی دهههای اخیر خیل عظیمی از دختران و زنان فارغالتحصیل جویای کار بودهاند اما در کسب شغل همچنان این دغدغه را به دوش میکشند که تحصیلات دانشگاهی آنها چه امتیاز شغلی به دنبال داشته است.
ثبات نرخ مشارکت در بازار
نرخ مشارکت اقتصادی نشان میدهد چند درصد از جمعیت در سن کار فعال، شاغل یا بیکار هستند. مطابق نتایج بهدستآمده از آمارگیریها بر اساس اعلام مرکز آمار ایران در فصل بهار سال جاری، نرخ کل مشارکت اقتصادی جمعیت 10 ساله و بیشتر استان، 43.6 درصد بوده است.
این شاخص در بین مردان 68.5 درصد و در بین زنان 19.9 درصد محاسبهشده است.
البته باید یک نکته را در نظر داشت که نرخ مشارکت که به جمعیت فعال تأکید دارد گروههای محصل، خانهدار، دارای درآمد بدون کار و سایر را گروه فعال اقتصادی نمیداند. بر همین اساس خیل عظیمی از زنان خانهدار باوجوداینکه بهصورت غیرمستقیم در درآمد خانوادهها و اقتصاد آن نقش ایفا میکنند بهعنوان جمعیت فعال اقتصادی محسوب نمیشوند.
از سویی گرایش به تحصیل موجب شده تعداد دختران و زنان متمایل به تحصیل نیز افزایش یابد و همینها از صورت کسر نرخ مشارکت اقتصادی بکاهد. بررسی این آمارها البته به مسائل و مشکلاتی ختم میشود که نشان میدهد در برخی مواقع سیاستگذاری اشتباه و در برخی مواقع ضد فرهنگ مانع از افزایش نرخ مشارکت است.
اکثر فرصت های شغلی در بخش خصوصی مردانه است
نگاهی به بازار کار بخش خصوصی و بخش دولتی در استان اردبیل نشان میدهد بسیاری از زنان و دختران خواسته یا ناخواسته از بازار کار راندهشده و کنار گذاشته میشوند.
کارشناس ارشد مسائل بازار: در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: زنان به دلیل امنیت شغلی، امنیت روانی، بالا بودن میزان پرداختها در مقایسه با بخش خصوصی و نیز وجود حمایت قانونی در بخش دولتی، تمایل زیادی به اشتغال در بخش دولتی دارند که در حال حاضر به دلیل نبود ظرفیت جذب دولتی در استان با مشکل مواجه میشوند.
اصغر مناف زاده تصریح کرد: علاوه بر این در بخش خصوصی نیز هرچند برخی از دختران و زنان جوان حاضر به کار در بخش خصوصی هستند، با توجه به اینکه اکثر فرصتهای شغلی در بخش خصوصی استان مردانه است تا زنانه، امکان جذب نیروهای فارغالتحصیل دانشگاهی زن در بازار کار استان در حال حاضر بهنوعی وجود ندارد.
مناف زاده افزود: این عامل باعث میشود بعد از مدتی زنان جویای کار به دلیل نیافتن شغل موردعلاقه در تخصص خود از بازار کار ناامید شده و از آن خارج شوند؛ همچنین سطح دستمزد نیز عامل دیگری است.
با توجه به اینکه اکثر فرصتهای شغلی در بخش خصوصی استان مردانه است تا زنانه، امکان جذب نیروهای فارغالتحصیل دانشگاهی زن در بازار کار استان در حال حاضر بهنوعی وجود ندارد. به تأکید این کارشناس بررسیها نشان میدهد متأسفانه اغلب زنان با سطح دستمزد کمتر نسبت به مردان از سوی کارفرما به کار گرفته میشوند؛ بطوریکه برخی از زنان تحصیلکرده نیز حاضر نیستند با سطح دستمزدهای فعلی در بازار کار حاضر شوند و تصمیم میگیرند تا اصلاح پرداختیها، از بازار کار خارج شوند.
مناف زاده در این خصوص به خبرنگار مهر تأکید کرد: متأسفانه زنان جویای کار اغلب شاهد این هستند که فرصتهای شغلی، مردانه است و وقتی وارد بازار کار میشوند فرصت مطلوبی برای اشتغال خود نمیبینند. این موضوع در طولانیمدت موجب بازار زدگی زنان شده و مانع از حضور فعال آنها میشود.
راهکارهای عملیاتی نیاز مشارکت اقتصادی زنان
کارشناس ارشد مسائل بازار میگوید نرخ مشارکت منابع انسانی وابسته به توسعه و پیشرفت استان است و با آن ارتباط دارد؛ هرچه میزان توسعه و پیشرفت انسانی بالاتر باشد نرخ مشارکت منابع انسانی نیز بالاتر خواهد بود.
مناف زاده این تأکیدات را در وضعیتی طرح میکند که از یکسو اردبیل هنوز نتوانسته بهعنوان یک شهر توسعهیافته مطرح شود و از سوی دیگر رشد قارچ گونه دانشگاهها خیل عظیمی از فارغالتحصیلان دانشگاهی را در انتظار شغل فرسوده ساخته است.
این کارشناس ارشد: ازجمله راهکارهای افزایش نرخ مشارکت اقتصادی زنان در فعالیتهای اقتصادی را توجه به ظرفیتهای تعاونی و همچنین توسعه مشاغل خدماتی بانوان درزمینه? ICT، خدمات پزشکی، خدمات بازرگانی و مالی میداند.
مناف زاده همچنین تغییر در نگاه و تفکر خانوادهها در خصوص حضور دخترانشان در بازار کار بخش خصوصی را ضروری میداند.
باید به دنبال فعالسازی حضور بانوان در شرکت های دانشبنیان و استفاده از ظرفیت صندوق نوآوری و شکوفایی بود تا بهویژه زنان تحصیلکرده به این سمت بروندبا وجوداین تأکیدات، تغییر فکری که تأکید میشود، بهسادگی با تغییر در سیاستگذاری و ایجاد فضای امن در بازار کار میتواند حاصل شود و اینطور نیست که خانوادهها خود بهتنهایی بتوانند با تغییر تفکر نسبت به افزایش نرخ مشارکت اقتصادی دختران و زنان اقدام کنند.
خبرنگار: ونوس بهنود
اردبیل- در سالهای اخیر مهاجرت به یکی از مشکلات فرهنگی و اجتماعی استان اردبیل تبدیل شده است، پدیدهای که صرفاً بروز آن طرح میشود و دلایل و چرایی وقوع آن مورد بررسی قرار نمیگیرد.
به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال 1390، در دوره زمانی سالهای 85 تا 90 درمجموع 26 هزار و 391 نفر از سایر استانهای کشور به استان اردبیل مهاجرت کردهاند
بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران در مقابل رقم مهاجرپذیری که به نظر میرسد قابلتوجه است در بازه زمانی ذکرشده 40 هزار و 306 نفر نیز از استان اردبیل به استانهای دیگر مهاجرت کردهاند.
بدون در نظر گرفتن مهاجرانی که از خارج کشور آمدهاند و یا از استان به خارج کشور رفتهاند و همچنین بدون لحاظ مهاجرانی که محل اقامت آنها نامعلوم است استان اردبیل بیشتر مهاجر فرست بوده است تا مهاجرپذیر؛ روندی که در سالهای بعد و تاکنون تداوم دارد.
در مقایسه وضعیت شهرستانهای دهگانه استان مشاهده میشود که تنها شهرستان مهاجرپذیر استان شهرستان نیر است و در سایر شهرستانها مهاجر فرستی بر مهاجرپذیری غلبه دارد.
بااینوجود وجه جدید مهاجرت در استان اردبیل با توجه به اینکه بیش از 36 درصد از جمعیت آن در روستاها ساکن است به مهاجرت از روستاها به شهرها مرتبط است. چه مهاجرتهایی که در داخل استان انجام میشود و چه مهاجرتهایی که از روستاهای استان به استانهای دیگر ازجمله استان تهران و استانهای جنوبی به ثبت میرسد.
مهاجرتهای تکاندهنده که بارها از سوی مسئولان استانی طرح شده و اغلب دلایل قابلتوجهی پشت پرده دارد موجب تغییر موازنههای جمعیتی شده است بطوریکه اخیراً فرماندار اردبیل از فاصله گرفتن جمعیت مرکز استان با شهرهای دیگر هشدار داد.
باوجود اهمیت این موضوع بررسی علل مهاجرت از روستا به شهر اغلب مورد غفلت است و صرفاً نبود شغل مطرح میشود، این درحالیکه کارشناسان دیدگاه دیگری دارند و معتقدند مهاجرت چند وجهی است و نمیتوان در یک یا دو علت آن را محصور کرد.
بر همین اساس خبرگزاری مهر با کارشناس ارشد بازارکار اصغر مناف زاده به گفتگو نشست تا نتایج این گفتگو فتح بابی باشد برای بررسی عمیقتر و ریشه دار دلایل مهاجرت از روستا به شهر در استان اردبیل.
به عقیده شما شاخصههای مهاجرت روستا- شهر چیست و کدامیک بر دیگری برتری دارد؟
بررسیها نشان میدهد علل مهاجرت روستا- شهر در چهار شاخص اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، جمعیتشناسی و طبیعی – کشاورزی خلاصه شده است؛ اما اگر از بین این علتها بخواهیم برجستهترین را جدا کنیم باید گفت علت اقتصادی بیشترین فراوانی را از آن خود کرده و بیش از 50 درصد عوامل مهاجرت روستا- شهر را تبیین میکند.
در علت اقتصادی چه مشکلاتی موجب میشود روستایی خانه و کاشانه خود را رها کند و آیا با برنامههای توسعه اقتصادی روستاها میتوان این مهاجرت را معکوس کرد؟
در بین عوامل اقتصادی، کمبود تسهیلات در روستا و بیکاری از بقیه مهمترند. میتوان گفت که با ارائه امکانات و تسهیلات موردنیاز برای روستاها بهخصوص با در نظر گرفتن انتظارات نسل جوان و ایجاد اشتغال در روستاها میتوان از هجوم بیرویه این مهاجران به شهرها جلوگیری کرد. ببینید بیشترین مهاجرت از سوی نسل جوان انجام میشود پس تأمین نیاز این نسل اهمیت ویژه دارد.
شما به عوامل فرهنگی اشاره کردید. اندازهگیری این عوامل به چه شکلی مقدور است و آیا میتوان برگ خرید برای آن تعیین کرد؟
عوامل اجتماعی و فرهنگی ازنظر فراوانی دومین علت تبیینکننده مهاجرت روستا – شهر است. هرچند دستهبندی عوامل اجتماعی و فرهنگی بسیار مشکل است ولی مسلماً نبود مراکز دانشگاهی و کمبود مقاطع تحصیلی آموزشوپرورش بهخصوص در مقطع متوسطه در روستاها، کمبود امکانات تفریحی و سرگرمی و فقر برنامههای فرهنگی میتواند از برگ خریدهای قابلتوجه باشد.
علت اقتصادی بیشترین فراوانی را از آن خود کرده و بیش از 50 درصد عوامل مهاجرت روستا- شهر را تبیین میکند.علاوه بر این منشأ مهاجرتهای زنجیرهای را میتوان در دو عامل اجتماعی و فرهنگی جستجو کرد؛ بهطوریکه بر اساس آمارهای استخراجشده حدود 30 درصد مهاجرتهای ناشی از عوامل اجتماعی و فرهنگی بهواسطه تبعیت از اقوام و ارتباط با شهر صورت میگیرد.
چه عاملی مهاجرت گسترده و گروهی را در روستاها تشدید میکند؟
ازجمله عوامل اجتماعی که با کاهش آن میتوان از مهاجرتهای بیرویه روستاییان به شهرها جلوگیری کرد، اختلافات محلی در روستاهاست. اختلافات محلی حتی میتواند باعث مهاجرتهای دستهجمعی روستاییان نیز شود.
درعینحال نباید به عامل جمعیتشناسی که 6/6 درصد علل مهاجرت روستا – شهر را تبیین میکند، بیتوجه بود. هرچند به نظر میرسد با بهبود بسترهای عوامل اقتصادی اینیک مورد میتواند خودبهخود حذف شود و یا تأثیرات آن به حداقل برسد.
شما به عوامل کشاورزی و طبیعی اشاره داشتید. درحالیکه سهم قابلتوجهی از جمعیت استان ساکن روستاها هستند و معیشت عمده آنها کشاورزی است، چه عواملی مهاجرتهای طبیعی را تشدید میکند؟
عوامل طبیعی و کشاورزی بیشتر حول محور آبوخاک میچرخد. حق نسق (آبوخاک) در جوامع روستایی ازلحاظ اقتصادی، اجتماعی و غیره تعیینکننده است و نوسانات در این حق میتواند تغییراتی را در رفتار کشاورزان به وجود آورد؛ بنابراین، یکی از راههای جلوگیری از مهاجرت کشاورزان به جوامع شهری، تهیه زمین و آب کافی و مناسب برای این قشر روستایی است.
بر اساس دیدگاه شما اغلب روستاییان به دلیل مشکلات معیشتی مهاجرت میکنند. در این میان آیا جذابیت شهر تعیینکننده نیست؟
درمجموع میتوان گفت که نقش عوامل دافعه روستایی در مهاجرت روستا – شهر بیشتر از سایر عوامل بهخصوص عامل جاذبه شهری است. برخلاف تصور عمومی که زرقوبرق شهری را عاملی مهم در مهاجرت روستاییان به شهر میداند، نقش دافعههای روستایی تعیینکنندهتر است. به عقیده بنده مهاجران روستا- شهر در اثر دافعههای روستایی است که مجذوب جوامع شهری میشوند نه اینکه جوامع شهری فینفسه مجذوبکننده باشند.
در کنار عواملی که برشمردید راهکارهایی آیا میتوان برای کاهش نرخ مهاجرت قائل شد؟
ازجمله درک نسل جوان جوامع روستایی و سوق دادن تسهیلات و امکانات روستایی در جهت انتظارات این نسل، ایجاد اشتغال در جوامع روستایی از طریق کارهای جنبی غیر کشاورزی، ارتقا تسهیلات آموزشی در جوامع روستایی، ارتقا امنیت روستاها از طریق کاهش اختلافات محلی، ارائه تسهیلات بیشتر برای روستاییان در جهت بهکارگیری زمینهای بایر، ایجاد سد یا چاههای عمیق در روستاها برای تأمین آب موردنیاز برای کشاورزی، کاستن از جاذبه مشاغل کاذب شهری، ایجاد محدودیتهایی در جوامع شهری برای اسکان افراد در حاشیه شهرها و مهمتر از همه ایجاد نهادی برای سازماندهی جریانهای مهاجرت که در برخی کشورها ازجمله چین تجربه میشود ضروری است.
برای جلوگیری از مهاجرت بیرویه روستاییان به شهرها باید متناسب با دلایل و عوامل رفتار کرد.
ممکن است در یک روستا یکی از این عوامل یا چند مورد برجسته باشد و بااینوجود وقتی به علت بروز مهاجرت توجه نشود نمیتوان به نتیجه مطلوب دستیافت.
خبرنگار: ونوس بهنود
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد ...
مفهوم کلمه نظارت معمولا برای اکثر فارغ التحصیلان ودانشجویان ترم آخر رشته مدیریت کلمه ی آشنای می باشد. بطور کلی درهمه کتابهای مدیریت بویژه مدیریت پروژه برای نظارت سه مرحله پیش بینی شده است :
-مرحله قبل از اجرا
-مرحله حین اجرا
-مرحله بعد از اجرا
هر کدام از این مراحل از اصول و قواعد خاص خود پیروی می کنند که انجام درست آنها نهایتا منجر به افزایش کیفیت موضوع مورد نظارت می گردد. طرح مسکن مهر را اگر به عنوان یک پروژه می دانستیم و سه مرحله مورد اشاره را به صورت علمی و کارشناسی شده در آن رعایت می کردیم قطعا شاهد خروجی بهتری دراین خصوص بودیم که بررسی وضعیت موجود مسکن مهر از این موضوع حکایت نمی کند . در این یادداشت بنا نداریم مسایل و مشکلات مسکن مزبور را مجددا از ابعاد حقوقی، فنی، اجتماعی و اقتصادی کالبد شکافی کنیم چرا که دیگر نه خونی در متقاضیان مسکن مهر مانده و نه حوصله و انگیزه ی درمسئولین جهت تحمل درد جراحی آن ، طوریکه صاحبان مسکن های مورد بحث دیگر به این نتیجه رسیده اند که باید خودشان مشکلات واحد مسکونی خودشان را حل و فصل نمایند. از لحاظ جدول زمانی مدیریت پروژه ،مقوله مسکن مهر در حال حاضر در مرحله سوم نظارت( نظارت بعد از اجرا) قرار گرفته است در این مرحله دست اندرکاران و مسئولین ضمن نظارت و اخذ بازخورد و رفع نواقص پروژه مورد نظارت، خود را برای اجرای طرح جدید و مشابه آماده می کنند که به نظر می آید درخصوص پروژه مسکن مهر هم مسئولین و هم مردم تصمیم گرفته اند عطایش را به لقایش ببخشند زیرا که مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد. در این مرحله حداقل انتظار می رود دوستان در شورای عالی مسکن استان برابر اصول و قواعد مرحله سوم نظارت ، نسبت به تامین روشنایی معابر ،ایجاد خدمات رفت و آمد شهری و آسفالت معابر در برخی از ورودی های مسکن مهر شهرستان اردبیل از جمله پیله سحران اقدام عاجل بعمل آورند. چرا به دلیل تاریکی مطلق معابر که بنده چندین نوبت آن را تجربه کرده ام به واقع شبیه صحنه فیلم های ترسناک هالیوود شاید هم بدتر از آن می باشد. امید است متولیان اصلی مسکن مهر برای درک تاریکی مطلق دریکی از شب ها به معابر مزبور سری بزنند به نظر خالی از لطف نخواهد بود برای اینکه "شنیدن کی بود مانند دیدن".
علی ایحال اگر برای مسایل و مشکلات مسکن مهر بویژه منطقه پیله سحران اقدام فوری صورت نگیرد با نزدیک شدن به فصل سرما و یخبندان در استان ، وقوع آسیب های اجتماعی و مهمتر از همه به دلیل قرار گرفتن در منطقه صفر مرزی(پایان محدوده شهری) احتمال حمله ی حیوانات وحشی از جمله گرگ دور از انتظار نمی باشد. بطور متوسط یک فرد ساکن مسکن مهر پیله سحران بعد از پیاده شده از وسیله نقلیه ( نقطه پایان خدمات شهری) حداقل باید 15 دقیقه در تاریکی مطلق پیاده روی کند تا به واحد مسکونی خود برسد. درحال حاضر احتمال وقوع خطر تا حدودی کم می باشد ولی در فصل زمستان احتمال وقوع فاجعه انسانی بسیار زیاد است . هر چند که وجود روشنایی نیز بطور قطع احتمال خطر را از بین نخواهد برد ولی حداقل فرد می تواند خطر پیش روی خود را دیده و عکس العمل نشان دهد که شاید آنهم بی فایده باشد چون کسی به داد او نخواهد رسید. بنابراین بهتر است خدماتی که بعد از اتفاق افتادن حادثه در آن منطقه ایجاد خواهد شد را از لحاظ زمانی به جلو بیاندازیم تا شاهد حوادث تلخ نباشیم یا به عبارت دیگر مقوله علاج واقعه قبل از وقوع را حتی المقدور در این مورد بخصوص جامع عمل بپوشانیم. انشاالله....
نگاهی ساده به مفهوم سرمایه اجتماعی
یکی از مفاهیمی که در محافل علمی، دانشگاهی و نشریات مطرح شده و اخیراً نیز مورد توجه قرار گرفته است اصطلاح سرمایه اجتماعی می باشد. در ارتباط با مفهوم سرمایه اجتماعی با توجه به ابعاد پیچیده ی آن تا کنون مطالب، مقاله ها و کتابهای های مختلفی منتشر شده است و هر کدام به نوعی به تبیین جایگاه، اهمیت و اثرات آن در حوزه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی پرداخته اند.
در این یادداشت تلاش گردیده به اعتماد و مشارکت مردم که از عناصر مهم سرمایه اجتماعی هستند به صورت عامل پسند نگاه گردد، بطوریکه برای همه افراد جامعه بویژه قشر عوام که درصد بالایی از جامعه امروزه یی ما را تشکیل می دهند، قابل فهم باشد. هر چند که با خبر شدیم آقای دکتر داوودزاده از نخبه های اجتماعی و اقتصادی استان، این روزها با تشکیل جلسات هم اندیشی و کارگروه های اجتماعی در محافل مختلف به دنبال پیاده سازی مفهوم سرمایه اجتماعی در سطح استان می باشند که برای ایشان در این راه بزرگ وبسیار مهم آرزوی توفیق و سربلندی داریم.
بارها داستان پدری که با شکستن چوب ها توسط فرزندان خود به آنها یاد داد که در مواقعی که نهاد خانواده در معرض خطر و فروپاشی می باشد، همانند چوب ها با هم متحد شوند هر چند که اختلافاتی نیز داشته باشند، شنیده و دیده ایم. این مثال ساده اما در عین حال پر محتوا را می توان به عنوان مفهوم ساده سرمایه اجتماعی در حوزه خانواده قلمداد کرد (سرمایه اجتماعی درون خانواده). در محیط خانواده ها نمونه های عینی و عملی از مشارکت و اعتماد اعضای خانواده و آشنایان در حل مسایل و مشکلات خانوادگی وجود دارد که شاید ما در آنها دقیق و تمرکز نمی کنیم از جمله آن می توان به ازدواج فرزندان، خرید خانه و ماشین اشاره کرد. چرا که در همه این موارد اعضاء خانواده و فامیل علیرغم داشتن سلایق مختلف فرهنگی، اجتماعی و شغلی با اعتماد به هم در تصمیم گیری و حل مشکلات، مشارکت می کنند. از سویی در برخی از مواقع در سطح جامعه به دلایل مختلف از جمله ایام سوگواری، جشن های ملی، پیروزی تیم های ورزشی، تجلیل از مقام شامخ شهدا بویژه شهدای گمنام، شاهد حضور اکثریت افراد جامعه در این مراسمات می باشیم. اینگونه حرکات و جریان های اجتماعی نمونه های بارزی از مفهوم سرمایه اجتماعی در بعد برون گروهی قلمداد میگردند. به عبارت دیگر این خانواده ها هستند که چنین سرمایه اجتماعی برون گروهی را بوجود می آورند.از نمونه های دیگر سرمایه ها ی برون گروهی می توان کمک به زلزله زدگان و آسیب دیدگان، جشن های نیکوکاری، گلریزان، هیات های مذهبی و موارد مشابه دیگر اشاره کرد که به طور خود جوش خود را نمایان می سازند.
حال با توجه به موارد فوق به این نکته اصلی یادداشت می رسیم که چرا سرمایه های اجتماعی، بویژه سرمایه اجتماعی برون گروهی را صرفاً در مراسمات مذهبی و حمایتی شاهد هستیم ولی در سایر جریان ها از جمله دموکراسی، امنیت اجتماعی، عدالت،اقتصاد و انتخابات که نیازمند حضور پر رنگ احاد جامعه می باشند، حضور مردم را در قالب سرمایه ی اجتماعی برون گروهی کم رنگ می بینیم. این رویکرد دلایل متنوع و مختلفی می تواند داشته باشد که نیازمند انجام مطالعات جامعه شناختی می باشد. ولی به نظر بنده آنچه باعث عدم مشارکت افراد در قالب سرمایه های اجتماعی برون گروهی در حال حاضر شده است بر می گردد به:
1- عدم اعتماد مردم به مردم
2- عدم اعتماد مردم به دولت(منظور از این گزینه حاکمیت نظام نیست چرا که همه مردم این موضوع را خط قرمز خود قرار داده اند و به آن ایمان و اعتقاد دارند)
واقعیت این است که میزان اعتماد افراد درون خانواده و آشنایان(سرمایه اجتماعی درون گروهی) بیشتر از میزان اعتماد مردم به مردم و همچنین مردم به دولت(سرمایه اجتماعی برون گروهی) است. دیگر مردم نسبت به گذشته به هم نوع خود و دولت اعتماد ندارند. عدم مشارکت در انصراف از یارانه، حضور پلیس در میادین، افزایش تعهد محضری، قانون شکنی و موارد مشابه دیگر گواه بر این موضوع می باشد.از جریان های مهم سیاسی کشور که می طلبد همه قشرهای جامعه در قالب سرمایه اجتماعی برون گروهی در آن حضور داشته باشند، موضوع انتخابات بویژه انتخابات مجلس شورای اسلامی است.اگر پرونده انتخابات مجلس شورای اسلامی را بویژه در استان ها از جمله استان اردبیل از لحاظ کمی و کیفی بررسی کنیم، می بینیم که آحاد مردم در انتخاب مزبور شرکت می کنند و نهایتاً نمایندگان منتخب نیز به مجلس راه می یابند ولی آنچه در این جریان سیاسی همواره در تمامی سالها مورد غفلت قرار گرفته، عدم توجه به شناخت دقیق وهمه جانبه ی نامزد های انتخاباتی وهمچنین بی تفاوت بودن به امر انتخابات از سوی برخی از طیف های جامعه علت عمده ی این امر بر می گردد به جاری و ساری نشدن مفهوم سرمایه اجتماعی در بین قشرهای مختلف جامعه. واقعیت این است تا سرمایه اجتماعی برون گروهی در جامعه پا نگیرد به هیچ وجه در استانها انتخابات سالم نخواهیم داشت و بازار عوام فریبی، استفاده از ترفندهای غیر اخلاقی، وعده های غیر عملی، فریب مردم و حتی بدتر از همه اینها دروغ گویی جهت جلب نظر مردم، همچنان بدتر از گذشته ادامه خواهد داشت.
در پایان امیدواریم جناب آقای دکتر داوودزاده با اخذ نظرات نخبه گان اجتماعی و فرهنگی استان نسبت به عملیاتی و اجرایی کردن پروژه سرمایه اجتماعی در سریعترین زمان ممکن اقدام نمایند. چرا که تنها راه نجات جامعه ما از آسیب های اجتماعی و سیاسی، توجه به سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی و نهادینه کردن حضور افراد جامعه درتصمیم گیریهای اجتماعی،فرهنگی وسیاسی درقالب سرمایه های برون گروهی می باشد.
نشریه ای که زمینه ساز موفقیت شد
با خبر شدیم این هفته پانصدمین شماره نشریه اردبیل فردا منتشر می گردد که زمینه ساز موفقیت اینجانب شده است. بر خود وظیفه می دانم با این یادداشت مختصر اما هر چند ساده، از مدیر مسئول و دست اندر کاران آن نشریه تشکر و قدردانی نمایم.
بنده تا یکسال قبل نه ارتباطی با نشریات محلی وسراسری داشتم و نه در خصوص مسایل مختلف مقاله یا یادداشتی می نوشتم. تا اینکه یک روز بطور تصادفی مطلبی با عنوان استخدام نیروی لیسانس به عنوان نگهبان و سرایدار در سایت یکی از دانشگاههای معتبر استان دیدم و با توجه به سابقه کاری خود در خصوص بازار کار و مشاهده تحقیر شأن و جایگاه فارغ التحصیلان دانشگاهی، شروع به نوشتن مطلبی با عنوان «مدرک دانشگاهی همتراز با مدرک دیپلم» کردم و با توجه به اینکه هیچگونه آشنایی با نحوه ارتباط و ارسال مطالب به نشریات استانی نداشتم، مقاله ی نوشته شده را تنها به مدیر کل خودم ارجاع دادم تا حتی المقدور او در جریان امور قرار گیرد. یک روز موضوع آگهی استخدام دانشگاه و یادداشت خود را با مسئول روابط عمومی محل کارم در میان گذاشتم. ایشان عنوان کردند مطلب نوشته شده حیف است که در نشریات محلی و سراسری چاپ نگردد و در این راستا نشریه ی را معرفی کردند و گفتند که مدیر مسئول آن فردی صاحب ذوق و هنر می باشد و بدون هیچگونه چشم داشتی قطعاً مطلب را چاپ خواهند کرد.
اینجانب طی مذاکره تلفنی با مدیر مسئول نشریه مذبور، مقاله نوشته شده را به آدرس نشریه ایمیل کردم و چون اولین بار بود که مقاله برای نشریات محلی می نوشتم و در چنین فضای رسانه ای قرار می گرفتم، خیلی امیدوار به چاپ یادداشتم در نشریه نبودم چون مسئول روابط عمومی، محل کارم قبل از نشریه ی مورد نظر، با چندین نشریه صحبت کرده بودند که همگی آنها جهت نشر آن درخواست هزینه کرده بودند، بعد از گذشت چند روز از طرف مدیر مسئول نشریه مورد بحث، یک نسخه از نشریه ی مزبور برایم ارسال شد. در کمال ناباوری دیدم که یادداشتم با کمی تغییر در عنوان با تیتر بزرگ در صفحه اول نشریه چاپ شده است. این لحظه شاید بتوان گفت یکی از مهمترین لحظات زندگیم بود چرا که زمینه ساز موفقیت من در زمینه نوشتن مقاله برای نشریات محلی و سراسری گردید. بطوریکه تا کنون بیش از 100 یادادشت در حوزه های مختلف برای نشریات استانی وسراسری نوشته ام و اکثریت آن نیز در نشریات مورد بحث چاپ شده است و این نشریه، نشریه ای نبود، جزء اردبیل فردا به مدیر مسئولی جناب آقای فرهاد خائف، لذا این برگ جدید ایجاد شده در زندگی ام را ابتدا مرهون خداوند متعال و سپس اعتماد و ارشادات جناب اقای خائف می باشم. چرا که اعتماد ایشان چنان انگیزه ای در اینجانب ایجاد کرد که اگر یک روز مطلبی در ارتباط با مسایل روزمره استان و کشورم ننویسم شاید اغراق باشد که خواب به چشمانم نمی آید. هرچند این روزها به دلایلی، کلیه یادداشت ها و مطالبم را تنها در وبلاگ شخصی ام بنام بسوی فردا منتشر می کنم.
در پایان مجدداً از جناب اقای خائف و دست اندرکاران نشریه مزبور تشکر می کنم و آرزو دارم این نشریه وزین با این همه مشکلات در عرصه مطبوعات در استان که بطور مرتب و با مطالب متنوع چاپ می گردد، روزی به صورت روزنامه چاپ گردد. انشاءا....
نگاه آماری به دو واقعه حیاتی ازدواج و طلاق درکشور
برابر آمار سایت سازمان ثبت و احوال کشور ، تعداد 714937 موردواقعه ازدواج و تعداد 156142 مورد واقعه طلاق در کشور به ثبت رسیده است . این دو واقعه حیاتی (ازدواج و طلاق) به ترتیب نسبت به سال 1392، 59576 مورد کاهش و 773 مورد افزایش نشان می دهد. به عبارت دیگر در سال 1393 در کل کشور بطور میانگین درهر ماه 59578 واقعه ازدواج و 13011 مورد واقع طلاق رخ داده است.
دراستان اردبیل در سال 1393 ،تعداد 16103 رویداد ازدواج و تعداد 2743 رویداد طلاق ثبت شده که نسبت به سال 1392، درخصوص ازدواج تعداد 1188 مورد کاهش و در ارتباط با شاخص طلاق تعداد 86 مورد افزایش نشان می دهد . در این استان در سال 1393 بطور میانگین در هر ماه تعداد 1341 رویداد ازدواج و تعداد 228 رویداد طلاق ثبت شده است.
شاخص سال |
ازدواج |
طلاق |
||
کشور |
اردبیل |
کشور |
اردبیل |
|
93 |
714937 |
16103 |
156142 |
2743 |
92 |
774513 |
17291 |
155369 |
2657 |
آمار اسفندماه سال 1393 به دلیل نبود اطلاعات آن در سایت بطور میانگین از عملکرد 11 ماهه محاسبه و در گزارش لحاظ شده است.