سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

بحث ملا نصرالدین و خرش!

روزی ملانصرالدین که تنها بود و حوصله اش تو خونه سر رفته بود تصمیم گرفت سری به طویله بزنه و با خرش درد دل کنه و یا به گفته? امروزی ها دیالوگی انجام بده ، ملا به یار غار و غمخوار دیرینه خود گفت:ای یار وفادار من در چه حال و احوالی هستی؟خر در جواب ملانصرالدین گفت:ملا عالی عالی هستم.نصرالدین گفت:دوست من یک سوال بنیادی و مهمی میخواهم ازت بپرسم ولی دوست دارم مثل همیشه پاسخ درست و حسابی به من بدی، خر مرا پاسخ داد که : باکی بر خود روا مدار و برای یکبار هم که شده آسوده خاطر سخن بگو.ملا نفس راحتی کشید در و پرسید: آیا دوست داشتی جای من و یا یکی از اهالی آق شهر،بودی؟ هنوز پرسش ملا تمام نشده بود که خر بی کوچکترین تأمل و تردیدی پاسخ دادکه :نه ملا! به هیچ عنوان نمی خواهم مثل شماها باشم. ملا با تعجب پرسید چرا؟ حیوان ادامه داد: ملا لطفاً سربه سر من نذار، بذار آخر عمری بدون گناه بمیرم. برای اینکه اگر جای یکی از آدم های روستا باشم، غیبت خواهم کرد،دروغ خواهم گفت‌. تظاهر خواهم کرد و برای گرفتن پست و مقام مکر و ریا بکار خواهم برد. بیت المال را حیف و میل خواهم کرد و .‌‌‌..... به این دلایل نمی خواهم مثل شماها باشم. الان خیالم راحت است که هیچکدام از این کارها را انجام نداده ام. ملانصرالدین که از جواب خرش در بهت و حیرت فرو رفته بود گفت:هرچند که خر هستی ولی از من سرتر هستی. ملانصرالدین گفت:این حرفها را جای دیگر نگو که هم من و هم تو به مشکل برمی خوریم. بنظرم در این شرایط بهتر است هرکس نقش خود را در زندگی ایفا کند و کاری به کار دیگری نداشته باشد. این امن تر است. برو استراحت کن و من هم به کارهای خودم برسم .






تاریخ : جمعه 99/5/3 | 11:50 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

فضای مجازی در خدمت گرامیداشت هفته اردبیل 

4مرداد ماه سالروز استقرار سلسله صفویه به عنوان پرچم دار حکمت شیعی و روز شیخ صفی الدین اردبیلی،روز اردبیل نامگذاری شده است. بنا به همین مناسبت مهم و تاریخی چندین سال است از4تا 11 مرداد ماه هفته اردبیل با تدوین و اجرای برنامه های متنوع در حوزه های تاریخی،فرهنگی،اقتصادی و عمرانی،برگزار میگردد.مهمترین و عالی ترین هدف متولیان برگزاری هفته اردبیل نشان دادن جایگاه سلسله صفویه در ایجاد یکپارچگی ایران اسلامی،اعتلای فرهنگ غنی اردبیل و همچنین به تصویر کشیدن استعدادها، قابلیت ها, ظرفیت ها و پتانسیل اقتصادی ، عمرانی و سزاواری این خطه  بکر و سرسبز برای سرمایه گذاری،میتوان خلاصه کرد. در سالهای گذشته از سوی برگزار کنندگان این امر چه در سطح استان و چه در سطح ملی برنامه های متنوعی در عرصه های مختلف فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی در راستای شناساندن و باز تعریفِ فرهنگ غنی این قسمت از سرزمین ایران سربلند برای سایر هموطنان اعم از داخل و خارج از کشور، گامهای مهم و اساسی برداشته شد که تا حدودی نیز تاثیر گذار بوده است. به عبارت دیگر میشود گفت بزرگداشت هفته اردبیل بمثابه تورق شناسنامه زنده استان اردبیل است که همگان با یک نگاه ساده به آن می توانند با چگونگی شکل گیری و مراحل رشد و توسعه این خطه حاصلخیز و سرشار از پتانسیل های(و چه بسا منحصر بفرد) کشور آشنا بشوند.لذا با توجه به حساسیت ، اهمیت و جایگاه این هفته در توسعه همه جانبه استان اردبیل شایسته است مسئولین نسبت به برنامه ریزی دقیق آنگونه که سزاوار است در اجرای برنامه های تاثیر گذار با رویکرد جدید و متفاوت از سال های گذشته اهتمام جدی از خود نشان بدهند. آنچه در این میان گرامیداشت هفته اردبیل امسال را نسبت به سال های گذشته متفاوت میکند شیوع گسترده پیک دوم ویروس کرونا در کشور می باشد که امکان مانور و برگزاری مراسم و جشنواره ها را نسبت به سال های پیش،محدود و تا حدودی غیر ممکن کرده است. خوشبختانه با توجه توسعه زیر ساخت های مخابراتی و گسترش رسانه های دیداری و شنیداری و از همه مهمتر فضای مجازی، دلیلی بر عدم برگزاری مراسم هفته اردبیل باقی نمی ماند. ولی سبک و سیاق برنامه های امسال به اجبار متفاوت از سال های گذشته خواهد بود. اگر اراده ای باشد به راحتی می توان از قابلیت رسانه ها،سازمان های مردم نهاد و سمن ها و فضای مجازی به صورت مدیریت شده برای اجرای هرچه بهتر برنامه های هفته اردبیل استفاده کرد. زیرا که در حال حاضر ابزارهای فضای مجازی به نوعی در دسترس همگان می باشد و این روز ها به دلیل شیوع بیماری کرونا مردم به جهت رعایت پروتکل های بهداشتی از خانه های خود خارج نمی شود و بیشتر اوقات فراغت خود را در فضای مجازی سپری می کنند و این فرصتی است تا با استفاده از ابزارهای فضای مجازی برای شناساندن اردبیل به ساکنین محلی و دیگر ساکنان خارج از استان و خارج از کشور برای نشان دادن سیر تکاملی استان اردبیل که اردبیل کجا بوده،به کجا رسیده و در آینده با همت مردم و مسئولان با برنامه ریزی اصولی به کجا خواهد رسید، میتوان بهره برد. بنابراین اگر تصمیم و اراده ای برای اجرای هفته اردبیل در سال جاری در ذهن متولیان امر می باشد‌ ضروریست کمیته یا کارگروه فضای مجازی گرامیداشت اردبیل با حضور گردانندگان سایت های مجازی و فعال در این عرصه تشکیل و با تقسیم بندی وظایف شیوه و سبک تازه ای را در اجرای برنامه های هفته اردبیل تجربه کنیم. به امید روز های پر از رونق و پربرکت برای استان اردبیل






تاریخ : یکشنبه 99/4/29 | 6:4 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

 "صداقت،صراحت وشفافیت"عامل انسجام ملی

این روزها در فضای مجازی دو موضوع اساسی یعنی قراداد 25 ساله بین ایران و چین و همچنین حکم اعدام سه جوان حاشیه ساز شده و پست ها و هشتگ های فراوان له و علیه این دو مقوله در بین کاربران رد وبدل میشود.واقعیت این است که با رشد و گسترش روزافزون فناوری ارتباطات و سایه گستردن آن بر پهنه گیتی و نمود و نفوذ پرشتاب آن در قالب رسانه ای دیداری،شنیداری متنوع و از همه مهمتر نفوذ فوق العاده فضای مجازی در بین لایه های افراد جامعه، دیگر نمی توان در خصوص وقایع و اتفاقاتی که نه تنها در سطح جامعه، بلکه در دورافتاده ترین نقطه جهان، در حوزه های مختلف سیاسی،اجتماعی و اقتصادی صورت می گیرد، غافل بود و بی تفاوت از کنار آنها گذشت و این امر هر مسئولی را ناچار از پاسخگوئی در قبال رویدادهای حوزه تحت مسئولیت خود می سازد، همانطور که گفته شد رشد گسترش ارتباطات رسانه ای ، انعکاس سریع و سراسری رویدادها در هر نقطه از جهان و بازتاب آن در افکار و رفتار انسان ها و جوامع مربوط به همه ی کشورها دنیا می شود و تنها مختص به ایران نیست.به محض اینکه اتفاقی اعم از سیاسی،اجتماعی و ... در کشور چه از جنبه مثبت و چه از جنبه منفی می افتد قبل از اینکه در تلویزیون یا دیگر منابع رسمی کشور اعلام گردد به فوریت در فضای مجازی دست به دست می شود و متاسفانه ویا خوشبختانه هر کاربر متناسب با نوع گرایش فکری و چه بسا بدون تحقیق کافی در ارتباط با آن اظهار نظر می کند. این شیوه رفتار و حرکات کاربران در دنیای ارتباطات که در شرایط کنونی فضای مجازی جزء ارکان اصلی آن می باشد، باعث ایجاد تضاد فکری در بین آحاد جامعه میگردد که آیا واقعا در کشور خبری است که مسئولان آن را مخفی می کنند. آیا واقعا می خواهند جزیره کیش و بخشی از خاک ایران را به چین واگذار کنند؟ آیا قرار سه جوان بی گناه اعدام بشوند؟ آنچه در این میان میتواند هیاهو ها و علامت سوالهای ایجاد شده در ذهن و افکار افراد جامعه بویژه کاربران را به طور منطقی آرام و برنامه های دشمنان به ظاهر دوست مردم ایران از جمله ترامپ و دیگر همراهان او را نقش برآب نماید استفاده از ابزار پاسخ گوئی فوری صادقانه و صریح (شفاف و فاقد ابهام و بدون باقی گذاشتن کوچکترین خلاء ای برای تفسیر) به اینگونه هیاهوهای رسانه ای همراه با دلایل و اسناد معتبر در راستای رفع تضاد و پاسخ به علامت سوال های ایجاد شده در ذهن مخاطبین و کاربران هم در رسانه ملی و هم در فضای مجازی می باشد. امید میرود در روزهای آتی البته نه با تاخیر زیاد در خصوص این دو موضوع حاشیه ساز(قرارداد با چین و حکم اعدام سه نفر) مبنی بر کذب و یا صدق آن به افکار بیدار مردم ارائه گردد تا مردم با درک واقعیت ها نسبت به شناخت دوست و دشمن واقعی کشور عزیزمان ایران آشنا بشوند. این طریق عمل کردن شفاف در موضوعات، قطعا در سایر فضا سازی های خبری دروغ بر علیه کشورمان در نطفه خفه و بی تاثیر خواهد شد. به امید روزهای آرام برای ایران عزیز






تاریخ : شنبه 99/4/28 | 6:19 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

حقوق شهروندی 

دریکی دو سال اخیر در کشور به موضوع حقوق شهروندی از طریق تصویب قانون و یا منشور، تدوین آئین نامه اجرایی و صدور دستوالعمل ها، به وفور پرداخت شده و علاوه بر طرح در رسانه های دیداری و شنیداری ، مطالب و مقالات متنوع و مختلفی نیز در این خصوص چاپ و منتشر شده است. لیکن آنگونه که باید و شاید موفقیت چشمگیر و قابل توجهی در خصوص رعایت حقوق شهروندی تاکنون در جامعه به دست نیامده است. به واقع موضوع و مبحث حقوق شهروندی موضوعی چند وجهی اعم از اجتماعی،حقوقی و فرهنگی می باشد که تنها با ابلاغ مصوبات مجلس و آئین نامه ها و دستورالعمل های اجرائی هیات دولت، نمی توان انتظار معجزه در امر پیاده سازی آن و ساری و جاری شدن عملی حقوق شهروندی در جامعه را داشت. برای فراگیر شدن موضوع حقوق شهروندی در جامعه و اینکه اصلا حقوق شهروندی چیست؟ افراد جامعه چه حقوقی دارند؟ و چگونه باید آن را مطالبه کنند و چطور به حقوق دیگران احترام بگذارند، نیازمند استفاده از تئوری ویا مدل تغییر رفتار در جامعه هستیم. تئوری تغییر روی این نکته متمرکز هست که برای بوجود آوردن هر گونه تغییر در افراد جامعه چه از جنبه مثبت آن و چه از جنبه منفی آن( عدم انجام رفتارهای ناهنجار در جامعه)، چهار گام اساسی و مهم در راستای موضوع مورد بحث همانند حقوق شهروندی در جامعه از طریق برنامه ریزی و عملیاتی کردن آن،می بایست برداشته شود. این چهار گام عبارتند از:

1- دانش: انتقال مفاهیم و دانش حقوق شهروندی به افراد جامعه متناسب با سطح بندی مخاطبین ، از طریق آموزش های رسمی و غیر رسمی و حتی آموزش های ضمن خدمت و استفاده از تمامی ظرفیت های رسانه ای کشور 

2- نگرش:اگر انتقال مفاهیم و دانشبه درستی و با توجه به نوع مخاطبین در سطوح مختلف انجام پذیرد. قطعا در نگرش، باور و نگاه مخاطبین به موضوع مورد نظر، تغییرات مثبتی بوجود خواهد آمد و به مرور زمان با تکرار آموزش های کاربردی، نگرش های اولیه متکامل تر خواهد شد.

3- تغییر رفتار فردی: زمانی که نگرش فرد در خصوص موضوع حقوق شهروندی و هر مبحث دیگر اجتماعی و فرهنگی، تغییر یابد به تناسب آن خواه ناخواه در رفتار،کردار وگفتار فردی افراد جامعه تغییرات ملموس ایجاد خواهدشد.

4- تغییر رفتار گروهی: تغییر رفتار فردی، تغییر رفتار گروهی را به دنبال خود خواهد داشت. اگر من نوعی با توجه به نگرشی که در من ایجاد شده حقوق هم نوع خود را رعایت کنم قطعا طرف مقابل اگر چه هیچگونه دانشی نیز در خصوص حقوق شهروندی نداشته باشد تلاش خواهد کرد که همرنگ اجتماع پیرامونی خود رفتار کند و این رفتارها به تدریج تغییرات گروهی را به دنبال خواهد داشت.

در حقیقت اگر بخواهیم به معنای واقعی کلمه موضوع حقوق شهروندی و دیگر شاخص های اجتماعی و فرهنگی مد نظر را در جامعه ترویج و نشر دهیم، چاره ای جزء پیمودن راه چهار گانه عنوان شده فوق را بطور کاملا اصولی، علمی و کارشناسی شده نداریم. در غیر اینصورت حقوق شهروندی در همان دل قانون، منشور،آئین نامه و بخشنامه های اداری خواهد ماند و عملیاتی نخواهد شد و اگر تحت فشار و دستوری از بالا به پائین اجرایی گردد، مطمئنا اثرات پایدار و ماندگاری در سطح جامعه نخواهد داشت.






تاریخ : سه شنبه 99/4/10 | 8:11 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

اهدای عضو، اهدای زندگی 

 

اکثریت افراد جامعه خواسته و یا ناخواسته درخبرها و یا فضای مجازی این را شنیده یا خوانده اند که اهداء اعضاء بدن یک فرد مبتلا به مرگ مغزی به چندین نفر ، جان آنها را که سالها ناامیدانه و همراه با درد و رنج به زندگی پر ملال شان ادامه میدادند، حیات دوباره بخشیده و از مرگ حتمی نجات شان داده است. ولی تاکنون این موضوع از سوی قاطبه افراد جامعه به دلایل مختلف از جمله اینکه شاید به نوعی درگیر یا در جریان این معضل و مشکل نبوده اند ، آنگونه که شایسته یک جامعه انسانی است مورد تأمل قرار نگرفته و به صورت عمیق به اهداء عضو و اینکه با اقدام انسان دوستانه، در سطح جامعه چه پیامد های اجتماعی،اقتصادی خوشایند و اثرگذاری حاصل می‌شود بطور جدی پرداخته نشده و یا مورد توجه قرار نگرفته است.به عبارت دیگراین موضوع که وقتی اعضاء یک فرد مبتلاء به مرگ مغزی، به فرد و افراد نیازمند، پیوند زده میشود علاوه بر اهداء زندگی و خلاصی گیرنده یا گیرندگان عضو، از شرایط سخت و دردناک (چه بسا شرایط آرزومندی و ترجیح مرگ بر ادامه آن)

 می باشد، وضعیت بحرانی و نابسامان خانواده دریافت کنندگان عضو نیز به خودی خود متحول شده و رو به بهبودی

میرود . و اگر این اتفاق میمون و مبارک صورت نگیرد ضمن مرگ فرد در انتظار اهداء عضو، خسارات جبران ناپذیری بر پیکر خانواده از ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی تحمیل می‌شود و چه بسا بنیان خانواده نیز از هم فرو می پاشد. لذا این مقوله، یعنی فرهنگ اهداء اعضاء بیمار مبتلاء به مرگ مغزی به افراد نیازمند، می بایست در جامعه نهادینه سازی گردد. برابر آمارهای واحد فراهم آوری و پیوند دانشگاه علوم پزشکی استان اردبیل،بهتر است بدانیم:

-) با اهداء اعضائ بدن هر فرد مبتلاء به بیماری مرگ مغزی می توان جان هشت نفر را نجات داد و حیات دوباره به آنان بخشید.

-) درهرساعت 2نفر که نیازمند اهداء عضو در کشورمان هستند به دلیل پیدا نشدن اهداء کننده، فوت می کنند.

-) هزینه دیالیز یک فرد که هر دو کلیه خود را از دست داده بطور متوسط7500میلیون ریال در سال است که در صورت انجام عمل پیوند بخشی از مبالغ در جیب خانوار پس انداز می گردد و بخشی دیگر در اعتبارات پزشکی صرف سایر بخش های بهداشتی می گردد. در استان اردبیل تا سال 1397 تعداد 536 نفر فرد دیالیزی وجود داشته که از این تعداد 350 نفر نیازمند به پیوند بوده اند و چه بسا هنوز هم نیازمندند.

 -) متاسفانه در استان، در طول سال به دلایل مختلف از جمله تصادف،سقوط از ارتفاع و سکته مغزی، 50 نفر دچار مرگ مغزی می شوند که در صورت رضایت اطرافیان درجه یک آنها می توان جان بیش از 400نفر را از شرایط سخت ،مشقت بار و درد آلود رهائی بخشید و زندگی دوباره به آنها هدیه نمود.

درحال حاضر چه در سطح استان و چه در سطح کشور از حیث امکانات سخت افزاری و نرم افزاری در خصوص انجام عمل پیوند اعضاء خوشبختانه توفیقات خوبی به همت متخصصان و سازمان های مردم نهاد حامی اهداء عضو به دست آمده است. لیکن آنچه در این میان مهم و حائز اهمیت است جلب رضایت و مشارکت خانواده فرد مبتلاء به مرگ مغزی جهت اهدای عضو می باشد. هرچند که تاکنون اقداماتی در این زمینه صورت گرفته و هر سال به تعداد اهداء کنندگان چه در سطح استان و چه در سطح کشور اضافه می گردد. ولی با توجه به کثرت افراد نیازمند به پیوند ضروریست در این زمینه کار فرهنگی جهاد گونه در راستای نهادینه سازی امر اهدای عضو با مشارکت و برنامه ریزی تمامی دستگاههای فرهنگی و سازمانهای مردم نهاد فعال در این زمینه صورت گیرد و این فعالیت ها به یک روز و هفته خاص خلاصه نگردد. یک نکته مهم که باید بطور کارشناسی شده البته با حفظ ارزش و قداست امر اهداء عضو که الهام گرفته از روحیه انسان دوستی و اعتقادات مذهبی ما ایرانیان توام است، پیش بینی تمهیدات و امتیازات برای خانواده اهداء کننده از سوی متولیان قانون گذاری ملی و محلی می باشد. جان کلام اهداء عضو کار مقدس و ارزشمندی است که کمتر پدیده ای را میتوان با آن مقایسه کرد. فلذا باید آن را پاس بداریم و برای نهادینه کردن آن در جامعه تلاش کنیم.






تاریخ : جمعه 99/4/6 | 10:10 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

انحطاط شخصیتی به چه قیمتی!

یکی از بی شمار متهمان پرونده فساد طبری، آقای مشایخ است که چند روز پیش در دادگاه حاضر شده و به صراحت اظهار نمود که : «بنده اشتباه کردم و گول رفاقت پنجاه ساله دوست و شریک خود را خوردم.» اینکه سخنان او تا چه حد درست و تا چه حدی نادرست می باشد بحث دیگری است.ولی آنچه در این بخش از رسیدگی به پرونده قابل تامل و جای بسی تاسف بود، این که مردی با موهای سفید وبا سن 67سال جلوی 80میلیون نفر به صراحت می گوید که در کهنسالی و در یک کشور اسلامی، از صراط مستقیم منحرف شده و غلط کردم. به واقع چرا باید در جامعه اسلامی شاهد چنین رویداد، چنین پدیده، و چنین صحنه هایی بود؟ همه ی اینها بر می گردد به طمع ، ولع سیری ناپذیر ، زیاده خواهی دنیوی ، زیرپا نهادن قناعت، عدالت، بیت المال، گستردن فساد و تجاوز به حقوق غیره و در یک کلام از یاد بردن خدا ! همواره باید مراقب فساد اخلاقی و فساد مالی در مسیر پرتلاطم زندگی شخصی و کاری بود که اگر بیراهه، که هزاران سراشیبی در آن است انتخاب شود و خطایی سربزند انسان را سرانجام به انحطاط و نابودی می کشاند و مثل متهم این پرونده وادار به اعتراف و استفاده از کلمه غلط کردن می کند. زندگی خودمان را بر اساس و پایه داشته های خودمان باید پی ریزی و مدیریت بکنیم. پولدار شدن از راه درست و مشروع عیب نیست، مشروط بر اینکه فضای یکسان و برابری برای فعالیت اقتصادی تمامی شهروندان بگونه‌ای کاملا شفاف وجود داشته باشد. کسب مال حرام و غارت بیت المال از سوی نیازمندان جرم و گناه محسوب میشود چه رسد به اینکه از سوی مسئول و مقامی سربزند که باید بطور قاطع تر با آن برخورد گردد. و انتظار نیز از مقامات مسئول براین است که ضمن ایجاد شفافیت کامل در فضای اقتصادی و کسب وکار و همچنین نظام بانکی، بطور مستمر و مداوم بر روند برخورد با مفسدان بدون تبعیض و اغماض، و اجرای قاطعانه عدالت پای فشارند و پیش و مهمتر از آن، در خشک کردن بستر فساد جد و جهد نمایند. 






تاریخ : چهارشنبه 99/3/28 | 12:0 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

قابل توجه مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری! 

آقای مدیرعامل اینکه سطح زندگی و تنظیماتی که هر فرد در زندگی خود در شرایط اقتصادی، بویژه در زمان کنونی انتخاب نموده یا انجام می دهد متفاوت می باشد، شاید سخن درست و منطقی باشد ( چرا شاید؟ بدلیل اینکه اکثریت قریب به اتفاق و رو به تزاید خانوارها و آحاد جامعه اصلا از حق انتخاب و برنامه ریزی استاندارد حداقلی نیز غیر مختار و محروم بوده و صرفاً به تنظیماتی که بدون وقفه بر آنها برنامه‌ریزی و تحمیل میشود، محکومند.) و به قول قدیمی ها که همواره سفارش می کردند که پایتان را به اندازه گلیمتان دراز کنید، عمل میکردند و مسلما تا وقتی که گلیم شان را به یغما نبرده باشند، پای شان را به اندازه آن دراز خواهند نمود. پاسخ شما به خبرنگار به نوعی تائید کننده وجود فاصله طبقاتی گسترده فیما بین آحاد جامعه است که علت اصلی آن همانا، اختلاف بعید و غیرعادلانه بودن سطح دستمزد ها در بین سطوح مختلف نیروی کار اعم از شاغلین و بازنشستگان چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی، می باشد. و متاسفانه این بی‌عدالتی و فاصله همچنان در حال تشدید و فزونی است. چرا که با افزایش 15 و 20 درصدی سطح حقوق ها، دیگر به هیج عنوان نمی توان این فاصله را فرو کاست. زیرا که تورم لجام گسیخته به مثابه سیل خروشانی افزایش های ناچیز سالیانه و علی الظاهر مستدل را نیز بی اثر می کند. جناب مدیر عامل آیا معقول، منصفانه، و منطقی نیست که شما و همردیفان شما به فکر تنظیمات سطح زندگی خودتان با شرایط زیست اکثریت قریب به اتفاق جامعه باشند؟ بازنشستگان عزیز تاکنون شرافت مندانه زندگی خود را مدیریت و به قول شما تنظیم کرده اند و منبعد نیز با توکل به خدای عادل، و نه توسل به امثال مدیران و صاحبان نگرشی همچون نگرش شما ، قطعا زندگی خود را تنظیم خواهند کرد. درود بر شرفشان.






تاریخ : پنج شنبه 99/3/15 | 12:36 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

یازده اولویت مهم، مجلس یازدهم 

چند روزی است که مجلس یازدهم کارخود را آغاز کرده و میشود گفت در این روزهای آغازین اکثر فعالان سیاسی،اجتماعی و اقتصادی در خصوص اولویت های کاری مجلس جدید، اظهارنظرهای خاص و متفاوتی متناسب با گرایش های سیاسی و یا دیدگاه علمی خود، بیان کرده اند. با توجه به شیوه و شکل شروع بکار مجلس یازدهم و گفتمان های امید بخش نمایندگان به مردم، انگار در دوره چهارساله پیش رو قرار بر اینست که اتفاقات خاص و متفاوتی نسبت به ادوار گذشته در مجلس شورای اسلامی به نفع کشور و مردم رقم زده شود. ما هم امیدواریم که چنین شود. فارغ از هرگونه جهت گیری های سیاسی و حزبی و صرفا با لحاظ نمودن منافع ملی و نظام به نظر میرسد برای اینکه مجلس یازدهم بتواند در این برهه حساس کشور نقش آفرینی مثبتی داشته باشد، می بایست یازده اولویت ذیل را در سرلوحه کاری خود قرار دهد:

1- توجه به معیشت وسطح درآمد مردم. بواقع با توجه به شرایط اقتصادی خاص کشور و همچنین شیوع بیماری کرونا و نامعلوم بودن فعالیت مشاغل در ماه های آینده میشود گفت: اکثریت قریب به اتفاق مردم به قول خود آقای قالیباف بغیر از 4 درصد افراد جامعه، مابقی 96 درصد افراد جامعه در شرایط سخت و بحرانی ، روزگار سپری می کنند. لذا می طلبد مجلس با تمام قوا و با همکاری نزدیک با دولت در راستای رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی آنها(96 درصد مردم) چاره اندیشی نماید. کوتاهی در این خصوص می تواند عواقب جبران ناپذیری برای کشور داشته باشد.

 2- حمایت واقعی و عملی، و نه شعارگونه، از تولید کنندگان، کارآفرینان دارای اهلیت مالی و تخصص در تمامی زمینه ها ، و مبارزه با سفته بازی و دلالی در اقتصاد کشور.

3- توسعه و تعمیق بعد نظارتی بر اجرای بدون تبعیض قوانین تصویب شده قبلی، به جای تصویب قوانین، طرح و لوایح جدید. چه در دوره چهار ساله پیش رو بنظر میرسد با توجه به کثرت قوانین تصویب شده قبلی میتوان کشور را در این دوره بدون تصویب قانون جدید، بغیر از چند مورد استثنای از جمله قانون بودجه، کشور را اداره کرد. به خصوص در مورد این یازده اولویتی که در این یادداشت به آنها اشاره شده و به وفور قانون و آئین نامه اجرایی در این ارتباط وجود دارد. در شرایط کنونی، کشور به نظارت عالیه نیازمند است تا تصویب قوانین جدید.

4- مبارزه عملی و قاطع با فساد سیستمی و لجام کسیخته که در حال حاضر بزرگترین ضربه را بر اقتصاد کشور وارد کرده و می کند. علی الخصوص مبارزه با قاچاق کالاهای که از مبادی قانونی وارد کشور میشود.

5-تلاش برای ترمیم شکاف بی اعتمادی بین مردم و مسئولین البته نه نظام که مهمترین علت آن عمل نکردن به وعده های داده شده و تشدید فاصله طبقاتی در جامعه می باشد.

 6- اتخاذ راهکارهای برای تک نرخی کردن قیمت ها در اقتصاد کشور و تثبیت آن، برای افزایش امید و کاهش ریسک برای سرمایه گذاران واقعی و مولد در کشور.

 7- پیش بینی تمهیداتی برای استفاده از ظرفیت امکانات و نیرو های داخلی برای بالندگی کشور. البته این موضوع نباید ما را از توجه به خارج از کشور و بهبود روابط بین المللی با سایر کشورها غیرمتخاصم باز بدارد.

8- اصلاح ساختار بودجه سال جاری برای ترمیم کسری بودجه به جهت کاهش فروش نفت، سوء مدیریت کلان و تحریم های خارجی.

9- توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی و آسیب های ناشی از کم بها دادن به آن، بگونه علمی و کارشناسی شده بویژه جلوگیری از موازی کاری ها در این حوزه از سوی نهاد های فرهنگی و اجتماعی مختلف و متنوع که عامل اصلی عوارض ملموس و مشهود آن در این بخش می باشند.

10- توجه به آموزش عالی و آموزش و پرورش با رویکرد تغییر محتوای آموزشی در هر دو بخش با رویکرد کارآفرینی و پرورش افراد مولد وتاثیر گذار برای جامعه.

11- توجه به مسائل اقتصادی از جمله صادرات غیر نفتی، بازار سرمایه، اصلاح نظام مالیاتی، خصوصی سازی به معنای واقعی کلمه و بنفع منافع ملی، بستر سازی برای جذب سرمایه های خارجی و اصلاح ساختاری بودجه های سنواتی،اقتصاد سبز و بهبود فضای کسب و کار.

پایان بخش این یادداشت متنی برگرفته از صحیفه امام خمینی(ره) جلد 14، صفحه 280خطاب به نمایندگان مجلس شورای می باشد:" این مردمی که شما ها را روی کار آورده اند، این مردم زاغه نشین که شما ها را روی مسند نشانده اند ملاحظه آنها را بکنید، واین جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از ایام الله- خدای نخواسته- باز پیدا بشود. وآن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به 22 بهمن. قضیه{این} است که فاتحه همه ما را می خوانند!"






تاریخ : چهارشنبه 99/3/14 | 7:30 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

توزیع کمک های معیشتی و بلاعوض در آق شهر

در آق شهر زادگاه و موطن ملا نصرالدین، در زمانی که ملا شهردارآنجا بود، به جهت قرارگرفتن رودخانه بزرگ در حاشیه شهر با آغاز بارش های بهاری به ناگاه سیل سنگینی به راه افتاد و در عرض چند ساعت کل شهر را آب های گل آلود محاصره کرد. طوری که   اهالی از خانه هایشان نمی توانستند خارج شوند و آب کم کم داشت وارد خانه ها و محل کسب اهالی شهر می شد.  ملا صبح طبق روال معمول خواست از خانه خارج و به محل کار خود برود که به ناگاه دید که حیاط خانه پر از آب شده و تنها سر خر وفادارش معلوم بود.ملا فریاد زد وگفت:زن چه اتفاقی افتاده است؟ زن در پاسخ جواب داد: مرد تو دیشب آنقدر غرق تماشای تلویزیون و شبکه های این ور آب و آن ور آب بودی متوجه نشدی که باران از شب تا صبح با سرعت و شدت زیاد بارید و این آب های گل آلود نتیجه همان بارش های دیشبی می باشد. نصرالدین گفت:زن پس من چطور به سرکار بروم؟ ملا امکان خارج شدن از خانه نیست. مگر نمی بینی که همه ی اهالی از ترس غرق شدن به پشت بام های خود پناه برده اند. بیا تا صدای اعتراض اهالی بلند نشده به کدخدا زنگ بزن و کسب تکلیف کن. چرا که با این شرایط اهالی به نان و سایر اقلام ضروری نیازمند هستند. ملا فورا به کدخدا زنگ زد. ولی کدخدا جواب نداد. بالاخره بعد از چندمین بار، کدخدا به زنگ شهردار جواب داد و گفت: نصرالدین چه خبر شده صبح به این زودی به من زنگ زدی؟ ملا گفت: کدخدا مگر خبر نداری چه اتفاقی در شهر افتاده است؟ کد خدا جواب داد نه ملا. جناب رئیس دیشب به دلیل بارش سنگین باران آب رودخانه شهر طغیان و باعث جاری شدن سیل شده و در حال حاضر کل شهر در محاصره سیل می باشد. ملا در ادامه افزود جناب کدخدا ظاهرا شما نیز مثل من دیشب متوجه طوفان نشده اید. کدخدا گفت: نصرالدین دیشب سریال مورد علاقه ام را دنبال میکردم و اصلا متوجه این موضوع نشدم و چون دیر خوابیدم صدای زنگ تلفن شمار را هم نمی شنیدم. شهردار الان چاره چیست؟ شهردار پاسخ داد که مردم همه رفتن پشت بام های خانه هایشان و منتظر کمک های ما هستند و فریاد میزنند کدخدا نان بیار،نان بیار. ملا نصرالدین گفت: کدخدا چون سقف خانه من و شما محکم و ایزوگام دارد. اطلاعیه بدهیم که به مدت یک هفته روزهای فرد، اهالی برای گرفتن نان بیایند به پشت بام منزل من و روزهای زوج هم برای گرفتن مواجب، گوشت و برنج به پشت بام خانه شما مراجعه کنند تا بتوانیم این مشکل را مدیریت کنیم. کدخدا قبول کرد. نصرالدین به همسایه خود بنام حشمتعلی که دبیر شورای آق شهربود گفت که این اطلاعیه را روی کاغذ بنویس و با صدای بلند به اهالی شهر اطلاع رسانی کن.فردای آن روز که نوبت توزیع نان بود،ملانصرالدین رفت پشت بام خانه خودش و هر چه منتظر شد کسی برای گرفتن نان سهمیه ی خود مراجعه نکرد. ملا از پشت بام به حشمتعلی گفت: مرد مگر اطلاع رسانی نکرده بودی؟ پس چرا کسی از اهالی برای گرفتن نان به من مراجعه نمی کند. او جواب داد جناب شهردار چون دیدم مواجب ،گوشت و برنج در مقایسه با نان اولویت دارد در متن اطلاعیه روزهای توزیع نان و گوشت را تغییر دادم. ملانصرالدین البته این کار من به نفع شما شد. چرا که به علت ازدحام جمعیت در پشت بام خانه کدخدا، سقف خانه او فرو ریخت و متاسفانه چند نفر جان باختند و تعداد زیادی از اهالی زخمی شدند. ملانصرالدین گفت: حشمتعلی کار خوبی کردی که اطلاعیه را عوض کردی اگر نه الان سقف خانه من خراب شده بود. ملا به حشمتعلی دستور داد که اطلاعیه دوم ستاد بحران آق شهر را صادر و به اهالی اطلاع رسانی کنید که توزیع نان در پشت بام شهردار لغو شده است. همچنین به او(حشمتعلی) تاکید کرد  نیم ساعت بعد از اطلاعیه دوم، اطلاعیه سوم را با این مضمون که مقرر شده دو روز دیگر آقای سعید آقا خانی به همراه عوامل اجرایی سریال نون خ به آق شهر، برای ساختن نون خ 3 بیایند تا به مردم آموزش بدهند که چطور در شرایط بحرانی مثل سیل،زلزله و غیره بتوانند با اتکا به همدیگر مشکل شان را خودشان مدیریت کنند و چشم به ملانصرالدین و کدخدای آق شهر نداشته باشند، اطلاع رسانی کنید. در این بین خر ملانصرالدین که سرش از آب بیرون بود با صدای بلند خندید و گفت: چه کسی بود که در شرایط بحرانی به داد مردم می رسید و به آنها کمک و دلداری می داد؟ مه لقا خانم






تاریخ : یکشنبه 99/2/7 | 12:15 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

ابهام درتوزیع بسته های معیشتی

با توجه به شیوع ویروس کرونا و تصمیمات( توأم با تأنی،تدریجی،ونه همه جانبه نگرانه )اتخاذ شده از سوی ستاد ملی و محلی مبارزه با کرونا مبنی برتعطیلی صنوف پرخطر و اعمال طرح فاصله گذاری اجتماعی به منظور جلوگیری از انتشار بیش از پیش این ویروس، اکثر پاساژها، بازارهای سرپوشیده و دیگر صنوف نیز بالاجبار تعطیل شدند و به تبع این تعطیلات گسترده، کارگران ساختمانی، فصلی و روزمزد نیز به ناچار خانه نشین شدند. میشود گفت: این قشر که بخش وسیعی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند مدت مدیدی است که در شرایط بلاتکلیفی مطلق بوده و هیچ گونه  منبع درآمدی ندارند و آینده این بلاتکلیفی و فقدان درآمد نیز در ابهام قرار دارد. در نتیجه دولت به منظور جبران بخشی از خسارت های وارده به این قشر از جامعه، تمهیداتی از جمله پرداخت بسته های معیشتی 200تا600 هزار تومانی و اعطای کارت اعتباری بلاعوض را در دستور کار خود قرار داده و تا کنون در دو نوبت بسته معیشتی را پرداخت کرده و آئین نامه اعطای کارت اعتباری بلاعوض را تصویب نموده و در حال تدوین دستورالعمل اجرایی آن می باشد.  لیکن آنچه مبهم

بنظر میرسد،نحوی تعیین دامنه شمول افرادی که این تسهیلات و بسته های معیشتی به آنها تعلق میگیرد. برابر ضوابط اعلام شده تسهیلات و بسته های حمایتی صرفا به اقشار آسیب پذیر که هیچگونه درآمد ثابتی ندارند و تحت پوشش هیچ نهاد  حمایتی و بیمه ای نیستند، تعلق می گیرد که در شرایط بحرانی کنونی شاخص درست و منطقی به نظر میرسد. برابر اعلام تشکلات صنفی کارگران ساختمانی، اتاق اصناف و بررسی های میدانی و گزارش های مردمی، حاکی از این است که برای کارگران ساختمانی و فصلی و همچنین صاحبان صنوف مختلف که بیشتر از یک ماه است به دلیل تصمیمات ستاد ملی مبارزه کرونا، ناچار به تعطیلی کسب وکار خود بوده‌اند و در طول این مدت هیچگونه منبع درآمدی نداشته اند و بافروش بخشی از دارائی های خود و یا قرض از دیگران، تاکنون زندگی روزمره خود را بهر بهائی مدیریت کرده اند،از این تسهیلات مصوب برخوردار نگردیده اند. و با توجه به شرایط و ضوابط ابلاغی در آینده نیز مشمول این طرح نخواهند شد. تنها با استناد به این که (صاحبان صنوف،کارگران ساختمانی و فصلی) یا صاحب خانه هستند یا بیمه پردازی تامین اجتماعی دارند و یا صاحب پروانه کسب هستند. با توجه به اینکه از یک طرف به آنها اجبار شده مغازه های خود را تعطیل کنند و در خانه بمانند و از طرفی هیچگونه حمایت مالی از آنها صورت نگرفته است، در عمل  نمیتواند  سیاست درست، عادلانه و منطقی باشد. بهترین راهکار برای تعیین شاخص ها برای پرداخت بسته های معیشتی و بلاعوض در قالب طرح کارت اعتباری استفاده از ظرفیت اتاق اصناف و تشکلات کارگری و سایر تشکلات دیگر بود تا بسته های حمایتی به افرادی که به واقع در راستای جلوگیری از انتشار ویروس کرونا با بستن محل درآمد خود دچار فشار مالی و بهم خوردن اقتصاد خانواده آنها شد،تعلق می گرفت تا حداقل بخشی از این فشارها اقتصادی ناخواسته به آنها جبران می شد که در عمل چنین اتفاقی تاکنون نیافتاده است. همواره باید بیاد داشت که ابهام در تعیین دامنه شمول در پرداخت تسهیلات حمایتی نه تنها باعث ایجاد اثرات مثبت در جامعه نمی گردد بلکه میتواند نارضایتی اجتماعی را نیز بدنبال داشته باشد.

 






تاریخ : دوشنبه 99/1/18 | 8:29 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • وب میوه ها
  • وب دختر تهرونی
  • وب دو دی ال
  • وب وب آنلاین