سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات سامانه ای ملانصرالدین

طبق روال هرروز ملانصرالدین از جعبه جادویی (تلویزیون) برنامه کند حیاتی که از برنامه های مورد علاقه اش بود را نگاه میکردد. به ناگاه برنامه قطع و مجری میرزا حسنی در جعبه جادویی ظاهرشد و گفت: اهالی به فرمان کدخدای آق شهر از فردا صبح خرید ادویه جات "از راه دور" انجام خواهد شد(سامانه امروزی ما) و ساکنان میتوانند بدون مراجعه به دکان مشهدی سرخای ادویه مورد نیاز خود را از راه دور خرید و درب منزل تحویل بگیرند. نصرالدین با شنیدن این خبر سری تکان داد و گفت: زن، خدا بخیر کند. زن با تعجب گفت: ملا این که بقول جناب "حکمت کاتب" پیش بسوی "آق شهر آسمانی" است پس چرا نگران هستی؟ نصرالدین درجواب زنش گفت: زن جان نمیدانی در زمانیکه من شهرداربودم چه بلاهایی که "برنامه انجام کار از راه دور"(سامانه امروزی ما)برسرمن نیاورد. زن پرسید: چطور مگه؟ ملا گفت: حیات من بیابشین تا برایت تعریف کنم. ملانصرالدین ادامه داد: زمانی که من شهردار بودم کدخدا اصرار کرد که برای رسیدن به "برنامه آق شهرآسمانی"، صدور قباله خانه ها مثل همین برنامه خرید ادویه جات از راه دور انجام و اهالی به شهرداری مراجعه نکنند. به همین منظور کدخدا که آن زمان رئیس شورای شهر نیز بود از خزانه شهرداری پول زیادی را برداشت و به "حکمت کاتب" که میگفتند در بلاد دور درس خوانده داد تا این کار را به سرانجام برساند. تا زمان آغاز برنامه کدخدا چپ میرفت راست میرفت از صدور "از راه دور قباله خانه" سخن میگفت و تاکید میکرد که با اجرای این برنامه کارهای اجرایی سهل و آسان میشود. بلاخره روز موعد فرارسید و کدخدا در جعبه جادویی(تلویزیون) حاضر و شروع صدور قباله خانه های آق شهر از راه دور را اعلام کرد. زن چشمت روز بد نبیند. از فردای آن روز شوم، مراجعه اهالی به شهرداری نه تنها کم نشد بلکه نسبت به گذشته نیز زیاد شد. زن ملا گفت: نصرالدین مگه چه اتفاقی افتاد که کارها خوب پیش نرفت؟ ملا ادامه داد:یه روز یکی از اهالی آمد و پرسید: شهردار میخواستم در برنامه صدور قباله نام نویسی کنم که ناگهان "برنامه از راه دور" به من پیام داد که من در بلاد کفر نه در آق شهر ساکن هستم و مرا از برنامه بیرون انداخت. روز بعد یکی آمد و گفت: ملا من در برنامه شما عکس خودم رو گذاشتم ولی در قباله خانه، عکس زنم چاپ شده است. مشهدی قوتاز یک روز آمد و گفت: نصرالدین من با هزار مشقت و پرداخت پول زیاد نام نویسی کردم ولی قباله ام صادر نشده است.  من(ملا):هرچه گشتم پرونده مشهدی قوتاز رو پیدا نکردم. زن بخوبی بیاد دارم روزی کربلایی شاد باش به شهرداری آمد تا قباله خودش رو بگیرد که بجای قباله خانه اش، برگه فوتش صادر شده بود. زن سرت را درد نیاورم هر روز از بابت شاهکار کدخدا، فحش و ناسزا بود که نثار من و کارکنان شهرداری میشد و هرچه به او(کدخدا) می گفتم که "برنامه از راه دور صدور قباله" مشکل دارد چاره ای کنید. میگفت(کدخدا): صبوری کنید "حکمت کاتب" قول داده که امروز و فردا  مشکلات رفع میشود. زن پرسید: ملا درست شد. نصرالدین در جواب گفت: من که بازنشسته شدم چیزی ندیدم امیدوارم "برنامه ازراه دور خرید ادویه جات" همانند صدور قباله نباشد. در همین بین ملا متوجه شد که کسی در خانه را می کوبد. ملانصرالدین پرسید: کی هستی این وقت شب. ملا، منم مشهدی قوتاز در رو باز کنید. ملا در رو باز کرد و گفت: قوتاز خان این وقت شب چه خبر شده است. مشهدی قوتاز ادامه داد: نصرالدین بیادداری که پرونده من در "برنامه از راه دور" شهرداری گم شده بود و تو هرچه گشتی پیدا نکردی امروز تو "برنامه خرید از راه دور ادویه" نام نویسی کردم که بجای حواله ادویه، قباله خانه ام رو به من نشان داد. ملانصرالدین با تعجب رو به زنش کرد و گفت: زن امان از "برنامه های از راه دور"(سامانه های امروز) که بجای انجام کار مردم با آنها شعبده بازی میکنند و بجای قباله خانه، ادویه و بجای ادویه، قباله خانه تحویل میدهد.

سخن پایانی با متولیان " سامانه جامع روابط کار" که کارکرد سامانه مزبور با سه شاخص مورد تاکید مقام معظم رهبری یعنی "ایجاد رضایت،امید و اعتماد در بین مردم" درتضاد کامل است و با توجه به تلاش های کارکنان در تمامی استانها،  پاسخگویی قانونی بویژه شرعی استمرار ایرادات سامانه مزبوربا شماست حال خود دانید.






تاریخ : جمعه 102/7/28 | 1:45 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • وب میوه ها
  • وب دختر تهرونی
  • وب دو دی ال
  • وب وب آنلاین