ادامه از صفحه قبل
5-ضرورت کارشناسی طراحی یک وب سایت برای تمامی خانوارهای ایرانی به منظور وارد کردن اطلاعات جمعیتی و اقتصادی خانواده با دسترسی تعریف شده و اصلاح آن در صورت نیاز با مدیریت مرکز آمار ایران و یا سازمان ثبت و احوال کشور.
6-تهیه پیوست های فرهنگی درخصوص ضرورت و اهمیت آمار و ارائه صحیح و بموقع آن توسط خانوارها در صورت نیاز و تلاش مداوم در فرهنگ سازی لازم به منظور ایجاد حس مسئولیت در افراد جامعه به منظور ارائه آمار صحیح به پرسشگران.
7-تلاش جهت تجمیع تمامی پایگاههای اطلاعاتی موجود در کشور در یک پایگاه اطلاعاتی جامع و کامل
8- گزارش وزیر محترم اقتصاد مبنی بر وجود 1.400.000 نفر متقاضی وام ازدواج در کل کشور ،نشان دهنده این موضوع است که این تعداد ازدواج درکل کشور ثبت شده و به نوعی زندگی زناشویی خود را آغاز کرده اند . اگر هر کدام از این ازدواج ها منجر به زاد و ولد بطور متوسط 2 نفر گردد به تعداد جمعیت بیش از 2 میلیون نفر درسالهای آتی اضافه خواهد شد. بنابراین ضروریست نسبت به روند افزایش جمعیت و تعجیل در اجرای سیاست های افزایش جمعیت با دقت و وسواس بیشتری توجه گردد.
9-به نظر می آید با اصلاح و آسان سازی ازدواج جوانان در ماهها و سالهای آتی و ترغیب خانواده ها به ازدواج های ساده از طریق فرهنگ سازی و پرهیز از اشرافی گری در این خصوص میتوان نسبت به افزایش جمعیت در آینده نزدیک امیدوار بود.
10-در افزایش جمعیت، نکته مهم کیفیت جمعیت می باشد یعنی تلاش گردد به دلیل حمایت های همه جانبه ، افزایش جمعیت در خانواده ها با درآمد مناسب صورت پذیرد نه در خانواده ها با درآمد پائین و فقیر در این حالت تمامی فشار درتامین مطالبات افزایش جمعیت متوجه دولت خواهد بود چرا که در این خانواده به دلیل فقر مالی حمایت از فرزندان در ابعاد مختلف بهداشتی- تحصیلی و حتی تربیتی امکان پذیر نخواهد بود.و نهایتا نیروی انسانی تربیت یافته کیفیت مطلوب در تاثیرگذاری در آینده کشور را نخواهد داشت%س93
کاهش جمعیت یا
واقعیت های آماری؟
تهیه و تدوین:
اصغر مناف زاده
کارشناس بازار کاراداره کل
تعاون،کارورفاه اجتماعی استان اردبیل
تابستان 1393
نگاهی به سیمای بازار کار زنان استان اردبیل
زنان حدود نیمی از جمعیت استان را به خود اختصاص داده اند و نسبت آنان در جامعه تحصیل کرده همچنان رو به افزایش است.لذا برای هرگونه برنامه ریزی برای ایجاد فرصت های شغلی ویا توانمند سازی شغلی این قشر از جمعیت جهت حضور در بخشهای مختلف اقتصادی از طریق راه اندازی کسب و کار، شناخت و تجزیه و تحلیل شاخصهای سیمای بازارکار زنان از جمله: 1- جمعیت فعال( عرضه نیروی کار ) 2- نرخ مشارکت اقتصادی 3- نرخ بیکاری 4- تقاضای نیروی کار شاغلین از اهمیت خاص برخوردار می باشد. بنابراین در این نوشتار تلاش گردیده آخرین وضعیت شاخصهای مورد اشاره ، برابر آمار و اطلاعات دو سر شماری مرکز آمار ایران یعنی 1385 و1390 مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد، تا نتایج آن مورد توجه برنامه ریزان و سیاستگذاران حوزه زنان استان قرار گیرد.
1- عرضه نیروی کار( جمعیت فعال ):
عرضه نیروی کار به الگوی زندگی مردم و تحت تاثیر جمعیت و سنین فعالیت، تعداد محصلان، سطح حقوق و دستمزد، پویایی فعالیت های اقتصادی و برخی دیگر از متغیرهای اقتصادی و اجتماعی قرار داد و تغییرات آن در طول زمان بسیار کم و بیشتر تعینی به معنای اینکه نتیجه آن در هر لحظه از زمان قابل محاسبه و تعیین است.
بر اساس اطلاعات سرشماری عمومی نفوس مسکن، عرضه نیروی کار یا جمعیت فعال زنان در سال 1385 و1390 به ترتیب بالغ بر 62207 و56540 نفر بوده است. به عبارت دیگر در طول سالهای 1390 -1385، تعداد 5667 نفر عرضه نیروی کار زنان کاهش داشته است. از دلایل عمده آن میتوان به:
-) زنان جویای کار به دلیل نیافتن شغل در طول 5 سال، نا امید و به نوعی از بازار کار خارج شده اند. بطوریکه جمعیت غیر فعال زنان خانه دار بین سالهای 1390- 1385 افزایش یافته و از تعداد 275389 نفر در سال 1385، به 323582 نفر در سال 1390 رسیده است.
- ) ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه باعث شده ، عرضه نیروی کار زنان با تاخیر انجام شود.
2- تحولات نرخ مشارکت اقتصادی:
نرخ مشارکت اقتصادی که از تقسیم جمعیت فعال یک گروه سنی به جمعیت متناظر با آن گروه سنی به دست می آید یک شاخص تجمعی است که نشانگر و یا تابعی از ظرفیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک جامعه می باشد. در بررسی وضع بازار کار استان، تقریبا می توان گفت که هر چه این نرخ بالاتر باشد آن جامعه از سطح رفاه بالاتری برخوردار می باشد.
نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت 10 ساله و بالاتر زنان در سالهای 1385 و 1390 به ترتیب برابر است با 12و 5 درصد. این نرخ با کاهش 7 درصد در بین سالهای مزبور مواجه شده که به نوعی بیانگر عم حضور سازنده زنان در بازار کار و به تبع آن در اقتصاد استان می باشد.
3- تقاضای نیروی کار ( شاغلین )
تقاضای در بازار کار از بخش عرضه بازار کالا و خدمات یعنی همان سطح تولیدات جامعه مشتق می گردد. ایجاد اشتغال و تقاضای نیروی کار پدیده ای چند بعدی است که هنگام تحلیل آن باید به همه آنها توجه کرد. برابر اطلاعات سرشماری عمومی نفوس و مسکن بین سالهای 1390-1385 ، تعداد شاغلین زن استان از 54323 نفر در سال 1385 به 41318 نفر در سال 1390 رسیده است. به عبارت دیگر مابین دو سرشماری نه تنها شغلی برای زنان ایجاد نشده بلکه تعدادی از شغلها به دلیل شرایط اقتصادی از بین رفته است.
نکته مهم دیگر در حوزه شاغلین زن استان، تمایل آنها به حقوق بگیری در بخش خصوصی و عمومی می باشد. طوری که این شاخص از 34 درصد در سال 1385 به 44 درصد در سال 1390 افزایش یافته و برعکس ایجاد شغل برای خود و یا کارآفرینی، از 29 درصد به 26 درصد سیر نزولی داشته است.
4- نرخ بیکاری:
منظور از بیکاران در این گزارش آن بخشی از جمعیت فعال در بازارکار است که در جستجوی شغل می باشند اما به لحاظ برخی از محدودیت ها در طرف تقاضا و برخی کمبود در سمت عرضه بازارکار توانایی یافتن شغل مورد نظر خود را ندارند. هنگامی که نرخ بیکاری بالاست به تبع آن تولید نیز پایین است.
نرخ بیکاری زنان استان بین سالهای 1385-1390، به ترتیب از 19 درصد به 92/26 درصد رسیده است، یعنی بین دو سرشماری، 7 درصد به نرخ بیکاری زنان استان اضافه شده است. این رقم به نوعی کل نرخ بیکاری استان را نیز تحت تاثیرخود قرار داده است.
5- وضعیت شاخص های بازارکار زنان تحصیل کرده استان:
شاخص های بازارکار زنان دارای تحصیلات عالی استان نیز همانند زنان بدون تحصیلات مزبور، از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. بطوریکه نرخ بیکاری این زنان از 21 درصد در سال 1385 به 29 درصد در سال 1390 رسیده است. و با توجه به رکود حاکم بر اقتصاد کشور و به تبع آن در منطقه قطعا این روند بعد از سال 1390 نیز سیر صعودی داشته است.
نتیجه گیری و پیشنهادات:
همانطوریکه ملاحظه گردید، شاخصهای سیمای بازارکار زنان استان در تمامی ابعاد از شرایط مناسبی برخوردار نبوده و نیستند. به عبارت دیگر از این ظرفیت آن طور که باید استفاده نگردیده و به حال خود رها شده طوری که در هیچ یک از دولت ها در باب استفاده از توان بالقوه زنان برنامه کارشناسی شده، تهیه و تدوین نشده و درصورت ارائه نیز درحد شعار باقی مانده است.
در سالهای اخیر با توجه به افزایش تحصیلات زنان به ویژه در حوزه تحصیلات دانشگاهی ، افزایش سطح توقعات آنان و تغییر باورهای فرهنگی خانواده ها در باب حضور فرزندان دختر در بازارکار و همچنین تحولات بین المللی در این خصوص، ضرورت توجه به اشتغال زنان در بخش های مختلف اقتصادی ، بیش از پیش احساس میگردد. بنابراین تمامی متولیان امر کشوری و به تبع آن استانی ضمن توجه جدی به مقوله حضور زنان در بازارکار، نسبت به تهیه و تدوین برنامه های کاربردی و عملی در این حوزه با استفاده از تمامی ظرفیت های کارشناسی موجود در دستگاههای اجرایی و محافل دانشگاهی، باید اقدام نمایند.
علی ایحال موارد ذیل جهت تسهیل امور پیشنهاد میگردد:
1- با توجه به اینکه اکثر فرصت های شغلی ایجادی در استان از جنس مردانه می باشد. لذا ضرورت تغییر در ایجاد فرصت های شغلی بویژه جهت جذب زنان تحصیل کرده از اهمیت خاص برخوردار می باشد. در غیر اینصورت همه ساله شاهد افزایش زنان بیکار در استان خواهیم بود.
2- ایجاد تعادل بین رشته های دانشگاهی زنان با نیازهای بازارکار استان، در غیر اینصورت تعداد دانش آموختگان دانشگاهی زنان استان نیز سیر صعودی خواهد داشت .بدون اینکه بتوانیم بر آنها زمینه فرصت شغلی ایجاد کنیم به خصوص در رشته های علم انسانی.
3- توجه به آموزش کارآفرینی در دانشگاهها به منظور هدایت دانشجویان زن جهت ایجاد فرصت شغلی برای خود و دیگران از طریق ارائه طرح کسب و کار در مقیاس خود اشتغالی و کارآفرینی.
اصغر منافزاده
کارشناس ارشد اداره کل تعاون،کار و رفاه اجتماعی استان اردبیل