آرامش هوشمند ؟
اخیراً مطلبی کوتاه در پیج شخصی ام منتشر کردم در ارتباط با تلاش همه ی آحاد جامعه برای آرامش در کشور از نوع آرامش هوشمندانه . تعدادی از فرهیخته گان و دوستان عزیز با ارسال پیام ، خواستار این بودند که اصلا آرامش هوشمندانه به چه معنا و مفهومی هست . ضمن تشکر از همه ی بزرگواران که نسبت به بنده حقیر محبت داشته و مطالب و یادداشت های اینجانب را پی گیری میکنند ، عارض هستم که :
1-آرامش هوشمندانه ، یعنی آرامشی است که خط بطلان میکشد بر این جمله همیشگی " آرامش قبل از طوفان "
2-آرامش هوشمندانه ، یعنی آرامشی که همه ی آحاد جامعه آن را از اتمام وجود یا بعبارت عامیانه با پوست، گوشت و استخوان خود احساس و درک کنند .
3-آرامش هوشمندانه ، یعنی آرامشی که همه ی آحاد جامعه به آینده خود امیدوار باشند.
4-آرامش هوشمندانه ، یعنی آرامشی که با برنامه ریزی درست و اتخاذ حکمرانی مناسب از سوی حاکمیت بستر سازی و ایجاد گردد .
5-آرامش هوشمندانه ، یعنی آرامشی که دائمی و مستمر باشد .
6-آرامش هوشمندانه ، یعنی آرامشی که با مشارکت مردم و حکمرانان بوجود آید .
7-آرامش هوشمندانه ، یعنی آرامش در تمامی جوانب سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و امنیت عمومی جامعه
8- آرامش هوشمندانه ، یعنی آرامشی توام با احترام به حریم خصوص دیگران
9- آرامش هوشمندانه ،یعنی آرامشی توام با سرمایه اجتماعی بالا یا به عبارت دیگر آرامشی با چاشنی اعتماد بین خود مردم و بین مردم و حکمرانان جامعه
10- آرامش هوشمندانه ،یعنی آرامشی که روند شاخص های نگرانی ، استرس و نا امیدی به شدت نزولی و روند شاخص شادی و بهتر زیستن به شدت صعودی باشد .
البته گفتن و نوشتن موارد فوق خیلی آسان و راحت و در عوض بستر سازی و ایجاد چنین فضای در جامعه بسیار سخت و دشوار ولی جای بسی خوشحالی است که غیر ممکن نیست . به نظر حقیر در شرایط کنونی با رشد پر سرعت جوامع بشری از حیث سخت افزاری و نرم افزاری ، دیگر چیز غیر ممکنی وجود ندارد بجز موارد خاص که از قوه و درک بشر خارج است . برای رسیدن به چنین آرامشی (آرامش هوشمندانه ) مهمترین نکته افزایش سرمایه اجتماعی در جامعه است . به عبارت دیگر افزایش اعتماد بین مردم با خودشان و افزایش اعتماد بین مردم و حکمرانان و این محقق نخواهد شد مگر این که مشارکت مردم در مدیریت امور مربوط به خودشان افزایش یابد . یعنی مردم در تصمیم گیری و اجرای تصمیمات در مقیاس های کوچکتر بتوانند نقش آفرینی کنند. دیگر با رویگرد مدیریت تماما دولتی نمی توان چالش های موجود کشور در حوزه های مختلف را مدیریت و به سرانجام رسانید و آرامش هوشمند و مداوم را در جامعه ایجاد کرد . باید طوری حکمرانی کرد که مردم دولت را از خود و دولت نیز مردم را همراه و کنار خود ببیند و همواره حضورشان را درک و احساس کنند . به امید روزهای پر از امید و آرامش مطمئن و پایدار
چند نکته درخصوص اتفاقات اخیر
1- بعنوان یک شهروند ایرانی فوت تاسف بار وغم انگیز مرحومه مهسا امینی را خدمت خانواده محترم امینی و مردم ایران بویژه مردمان با تعصب،خون گرم و با غیرت کردستان تسلیت گفته و برای آن مرحومه ازخداوند منان آرزوی بخشش و علو درجات عالیه را آرزومندیم.
2-باتوجه به شرایط اقتصادی،اجتماعی و سیاسی حاکم برجامعه و گستردگی ابعاد و ابزارهای مختلف خبررسانی درشرایط کنونی نسبت به سالهای گذشته،انتظاربراین است حوادث و اتفاقاتی که بنوعی اذهان عمومی را تحت تاثیر قرارمیدهد و بواسطه آن اکثریت آحاد جامعه تشنه دریافت اخبار واطلاعات درباره علل و عوامل حادثه هستند می طلبد تا قبل از ورود رسانه های متخاصم و معاند داخلی و خارجی، موضوع توسط خبرگزاری ها و در راس آنها صدا و سیما بدون تاخیرشفاف سازی و اخبار دقیق با جزئیات کامل لحظه به لحظه به مردم اطلاع رسانی گردد. متاسفانه دراین خصوص بطور حرفه ای عمل نمیشود در حوادث افزایش قیمت بنزین و ماجرای سقوط هواپیمای اکراینی به عینه شاهد خلاء اطلاع رسانی شفاف و بموقع بودیم و نتیجه آنها نیز همانند ماجرای مرحومه مهسا امینی فرصتی شد برای فرصت طلبان و دشمنان برای موج سواری و ایجاد آشوب و بلوا در کشور.
3- بین اعتراض مدنی و اغتشاش می بایست تفاوت قائل شد. اعتراض مدنی حرکتی است درچارچوب قانون ولی اغتشاش فعلی است غیرقانونی و مخل نظم و امنیت شهروندان و حتی منافع ملی کشورها. اغتشاش همواره محکوم است و در همه ی کشورهای دنیا با اغتشاش و اغتشاشگران بدون اغماض برخورد میشود و ایران نیز از این قضیه مستثنی نیست و برخود با مخلان نظم و امنیت مردم را برای خود محفوظ میدارد.چه بهتر است برای افراد یا گروههایی که میخواهند با حفظ نظم وآرامش و بدون ایجاد ناامنی در جامعه نظر، ایده ها و حتی اعتراض مدنی خود را مطرح کنند فرصتی برای این رویکرد مدنی بوجود آید تا قشرهای مورد اشاره بتوانند اعتراض مدنی و مطالبه بحق خود را به گوش مسئولین برسانند. موضوعی که دراصل 27 قانون اساسی( تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها،بدون حمل سلاح،به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است) به آن اشاره شده است. اثرات چنین اقدامات مدنی در ارائه مجوزها و ایجاد مکان های امن و تامین امنیت معترضین مدنی از سوی فراجا، قطع به یقین در شرایط بحرانی و آشوب، گرایش به اغتشاش و کاستن از دامنه اغتشاشات موثر خواهد بود . چرا که معترضین مدنی وقتی ببینند که به شکل قانونی میتوانند مطالبات خود را در فضای آرام و مسالمت آمیز مطرح کنند،دلیلی برای پیوست به اغتشاشات غیر قانونی را در خود احساس نخواهند کرد.
4- گشت امنیت اخلاقی یا همان گشت ارشاد اگرمیخواهد به فعالیت خود ادامه دهد می بایست تغییرات اساسی در روند اجرایی آن بوجود آید. گشت امنیت اخلاقی در ادامه باید طوری عمل کند که شان و منزلت مخاطبین آن بویژه بانوان ایرانی هرچند که از پوشش مناسب برخوردار نباشند حفظ گردد. باید تمامی رفتارهای کارکنان امنیت اخلاقی بدور از برخوردهای فیزیکی و غیرقابل قبول که گاها نمونه های چنین رفتارهای نادرست در فضای مجازی دست به دست میگردد،باشد. چنین رفتارهای غیرحرفه ای ایجاد نگرانی و بدبینی در بین مردم نسبت به گشت ارشاد و دست اندرکاران آن را بدنبال دارد. استفاده از نیروهای کاردان،متعهد، دلسوز،مهربان و با سعه صدر و روابط عمومی بالا از الزامات کارکنان گشت امنیت اخلاقی هست، اگر ادامه دار باشد. نکته مهم دیگر که در دستور کار متولیان این موضوع باید قراربگیرید برخورد جدی با کارکنانی است که به جای ارشاد و راهنمایی لسانی از زور بازو برای ارشاد و هدایت هموطنان استفاده میکنند که به هیچ وجه قابل قبول و حتی توجیه پذیرهم نیست.
5- دیگر زمان اشتباه کردن و رفتار و گفتار از هیچ مسئولی پذیرفتنی نیست. دیگر زمان حرکات ناشایست از سوی عوامل اجرایی در ساختارهایی که بطور مستقیم با مردم سروکاردارند نیست. کشور برای رشد وتوسعه به آرامش نیاز دارد. اگر قرارباشد با اشتباه یک فرد یا یک ساختار، کشور به جهت شرایط خاص سیاسی و اجتماعی و داشتن دشمنان کینه توز داخلی و خارجی دچار آشوب و اغتشاش گردد در مسیرحرکت توسعه و رشد خود، نفس کم می آورد.فلذا جا دارد قوه قضائیه در چنین مواردی که قصور یک فرد یا یک گروه زمینه وبستری میشود برای آشوب و بلوا در کشور با مسببان آن برخورد قاطع نماید. موضوعی که مطالبه اکثریت آحاد جامعه برآن است. برخورد سریع،قاطع با اطلاع رسانی به موقع از زمینه سازان اغتشاش و اغتشاشگران.
پاینده باد وطنم، ایران
بازهم غافلگیری در رویداد بزرگ انسانی
ضمن آرزوی سلامتی و قبولی زیارت زائران امام حسین(ع)، متاسفانه امسال نیز همانند چند سال گذشته دوباره شاهد مشکلات فراوان زائران پیاده روی اربعین در داخل کشور و با شدت و فراوانی بالا در داخل کشور عراق هستیم. دلیل عمده این مشکلات در مصاحبه های مکرر از سوی رئیس ستاد اربعین کشور،حجم بالای زائران،گرمای هوا، کمبود امکانات نرم افزاری و سخت افزاری در داخل کشور عراق عنوان شده است. حال سوالی که در ذهن متبادر میگردد این است که آیا با داشتن تجربیات پیاده روی اربعین سال های گذشته و همچنین تشکیل ستاد اربعین چندین ماه قبل از شروع این رویداد بزرگ انسانی و فرهنگی، چرا دوباره شاهد مشکلات فراوان و به نوعی غافلگیری در سرویس دهی به زائران اربعین آن هم در مقیاس بزرگ نسبت به سال های گذشته می باشیم؟ آیا اعضای ستاد اربعین، از ضعیف بودن امکانات سخت افزاری کشور عراق در مرزها اعم از کمبود گیت و امکانات حمل و نقل که تمام مشکلات موجود به آنها نسبت داده میشود، اطلاع کامل و جامعی نداشتند؟ آیا با توجه به شرایط داخلی کشور عراق امکان پیش بینی تعداد زائران قبل ازآغاز سفر وجود نداشت؟ و اگر اطلاع داشتند، چرا برنامه ریزی ها و تمهیدات لازم برای جلوگیری از بروز و ظهور چالش هایی که امروزه در مرزها شاهد آن هستیم، اتفاق نیفتاده است؟ مگر میشود در یک مسئله مشخص، هر سال دچار غافلگیری شویم؟ تازه برای آن ستاد هم زدهایم! خدایی ناکرده، اگر موکب های مردمی در مسیر راهپیمایی ها استقرار نداشتند معلوم نبود شاهد چه اتفاقاتی می بودیم!
امیدواریم در سال های آتی با استفاده از تجربیات امسال، شاهد تصاویر و اخبار مشابه در خصوص مشکلات پیاده روی اربعین حسینی که در شان و منزلت زائر ایرانی نیست،نباشیم. یا حسین
" هَل مِن ناصر یَنصُرُنی؟
امام حسین(ع) زمانی که بی یاور ماند، فریاد برآورد و گفت: " هَل مِن ناصر یَنصُرُنی؟ آیا کسی هست که مرا یاری کند؟حال، ما یاران و وفاداران آن امام همام در این دوران سخت و دشوار جامعه متناسب با نقش و جایگاه اجتماعی خود، چقدر توانسته ایم یاری گر هم باشیم؟ تاریخ اسلام بویژه دهه محرم و علی الخصوص روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی سراسر از درس ها و الگوهایی برای ساختن جامعه سالم و پیشرو در تمامی ابعاد آن اعم از اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی و حتی سیاسی است که نیازمند کمی توجه، تامل، بصیرت و از همه مهمتر فرهنگ سازی آنها توسط خواص و نخبگان جامعه آنهم بطور اصولی و ریشه دار می باشد. واقیت امر این است که متولیان فرهنگی کشور چه در سطوح ملی و چه در سطوح محلی نتوانسته اند درس ها،پیام ها و الگوهای این ذخیره عظیمی فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی( دهه محرم) را با استفاده از ابزارهای مختلف آموزشی چه به صورت رسمی و چه به صورت غیر رسمی در رفتار وگفتار افراد جامعه، جاری و ساری نمایند. اگر چنین بود شرایط جامعه از حیث ابعاد مختلف به مراتب حال و روز خوشی را این روزها تجربه می کرد. تاریخ و اتفاقات آن دانشگاهی است برای آموختن و بهره گرفتن از آنها برای حرکت به سوی ساختن آینده بهتر، مشروط بر اینکه برای کاربردی کردن اثرات مثبت آن در جامعه برنامه مدون و پایدار داشته باشیم. امیدواریم هرسال در پایان دهه محرم و با الگو گرفتن از نهضت عاشورا، شاهد اتفاقات خوب در حوزه های مختلف جامعه باشیم. انشاء ا.....
یا حسین
سلام بر محرم
این روزها با شروع ماه محرم همانند سال های گذشته شاهد انتشار کلیپ های در فضایَ مجازی با عنوان سلام بر محرمآنهم با فراوانی بالا هستیم. بنظر میرسد برای دریافت پاسخ سلام بر محرماز صاحب آن، بایستی ابتدا سلام و ادای احترام کنیم بر :
-)انسانیت
-) معرفت و صداقت
-)درستی و راستی
-)داشتن وجدان پاک
-) داشتن حس مسئولیت
-) قدردانی
-)پدر،مادر، همسر و فرزند
-) دوست داشتن درونی
-) گذشت و بخشش
-) حُسن اخلاق و ادب
-)یاری رساندن به نیازمندان
-)خوش قلب و مهربان بودن
-)امانت دار بودن
-)کاستن آلام دیگران
-) امانتدار بودن
-) درک همنوعان
-) داشتن جوارح پاک
-) داشتن عزت نفس
-)ایمان و اراده محکم
-)داشتن صبر و حوصله
چرا که با این ویژگی ها و احوالات درونی است که میتوان امیداور به دریافت پاسخ سلام بر محرمدراین عالم خاکی و عالم معنا بود. نباید فراموش کرد که محرم، دانشگاه چگونگی سلام کردن واقعی است. بیائید یادگیرنده خوبی در این ایام باشیم.
سلام بر حسین
قلم های خسته
باز14تیرماه روز قلم فرا رسید.هرچه چقدرتلاش کردم درخصوص این روز با اهمیت و بزرگ اجتماعی مطلبی بنویسم، این قلم بود که همراه همیشگی نبود و همانند کودکی که بالاجبار توسط مادرش برای رفتن بجایی که دوست ندارد روی زمین کشیده میشود،قلم نیز روی کاغذ توسط انگشتانم کشیده میشد ولی اثری روی کاغذ نمی گذاشت. گویی قلم نیزهمانند اکثر افراد از حال و هوای جامعه خسته شده است. خسته ازاینکه هرچه می نویسد،هرچه با زبان بی زبانی فریاد و فغان می زند. انگار گوش شنوایی برای اجابت آنها نیست. حال از او (قلم) می خواستم دوباره جملات تکراری را بنویسد. برای امتحان قلم که صرفا از جملات تکرای خسته شده است یا موضوع دیگری درمیان است. شروع کردم به نوشتن جملات مثبت و امیدآفرین از جمله مسکن ارزان قیمت به وفور برای جوانان ساخته شده،فرصت شغلی فراوان ایجاد شده،نشاط اجتماعی درجامعه بالا رفته،بهداشت روانی بهبود یافته، اعتیاد کاهش چشمگیری داشته،روند جرم و جنایت رو به افول گذاشته و اعتماد عمومی افزایش داشته،قلم چنان بی تابانه همانند یک سرباز باانگیزه که روبروی دشمن جولان می دهد، روی کاغذ می رقصید طوریکه انگشتانم توان یاری با سرعت قلم را نداشت. آری قلم ها نیز امروزه خسته اند. خسته از جملات منفی و ناملایمات زندگی که روی کاغذها می نویسند. به امید روزهای خوش که توسط قلم ها روی کاغذ ثبت گردد.
روز قلم مبارک.
آیا متروپل آخرین حادثه ساختمانی خواهد بود؟
حادثه متروپل و حوادث مشابه آن در هرکجای دنیا که اتفاق بیافتد جزء غم انگیزترین و تلخ ترین حوادث انسانی است. چرا که در یک آن ساختمانی به دلایل معلوم و یا گاها نامعلوم فرو میریزد و تعدادی از انسان زیر تلی از خاک و آهن مدفون میشوند. بخشی از مدفون شدگان در دم جان خود را از دست میدهند و تعدادی از افراد محبوس شده در زیرآوار بعد از چندین ساعت کمک خواستن و ضجه زدن به جهت عدم امداد رسانی به دلایل مختلف از جمله ترس از ریزش مابقی ساختمان، وسعت خرابی و عدم وجود امکانات، تجهیزات و نیروی انسانی حرفه ای، متاسفانه جان خود را از دست میدهند. ضمن تسلیت به مردم با غیرت و وطن پرست خوزستان بویژه مردم خون گرم آبادان، یادآور میشویم غم شما،غم همه ی مردم ایران است. جای بسی افتخار است همانند جنگ تحمیلی، خالق صحنه هایی همچون روزهای مقاومت در این حادثه تلخ نیز بودیم که قطع به یقین این سرمایه اجتماعی تحمل داغ از دست دادن عزیزان را برای همه ایران بخصوص خانواده های داغدار آبادان راحت خواهد کرد. حال سوالی که در اذهان متبادر میگردد این است که آیا بعد از چند صباحی باز شاهد حوادث این چنینی در گوشه و کنار کشور خواهیم بود؟ پاسخ این پرسش بسیار مهم را به ذهن بیدار خوانندگان عزیز بویژه مسئولین عمرانی و ناظران پروژه های ساختمانی وامیگذاریم؟ ولی نباید فراموش کرد که در جایجای کشورمان وقتی با کنکاش به بافت شهری اطرافمان نگاه می کنیم می بینیم که کم نیستند ساختمان ها ی غیر استاندار اعم از قدیمی و حتی جدید که افراد یا در آنها زندگی می کنند یا به کسب و کار مشغولند و هرآن احتمال میرود در آنها حادثه ای اتفاق بیافتد. انتظار عمومی بر این باور بود که بعد از حادثه پلاسکو، اقدامات فنی و بازدارنده جدی در خصوص ساختمان ها ناایمن و یا ساختمان هایی که به نوعی طبق دستوالعمل ها و آئین نامه های نظام مهندسی ساختمان، ساخته نشده اند و احتمال حادثه در آنها میرفت به صورت سیستمی صورت گیرد، که حادثه متروپل نشان داد نه تنها انتظار عمومی افراد جامعه محقق نشده، بلکه امکان تکرار چنین حوادث تلخ دیگر دور از انتظار نیست. اکر بخواهیم در ادامه شاهد تکرار متروپل های دیگر نباشیم، باید ساختار نظارتی در امر ساخت و ساز و همچنین شناسایی ساختمان های بحرانی در کشور بطور جدی در دستور کار قرار گیرد و در صورت نیاز رویه های قبلی بازنگری و رویه های جدید تصویب گردد. با نظارت های کنونی اعم از فردی ، گروهی و حتی از سوی نهاد های مرتبط در حوزه ساخت و ساز کشور در امر کاهش حوادث ساختمانی، ره بجای نخواهیم برد.
جناب قالیباف
بهتر نبود قبل از تبدیل شدن ماجرای جنجالی اخیر جنابعالی مبنی بر خرید سیسمونی به:
-) کتاب سیسمونی
-) شعر سیسمونی
-) فیلم سیسمونی
-) سریال سیسمونی
-) کارتون سیسمونی
-) قصه سیسمونی
-) هواپیمای سیسمونی
-) خیابان سیسمونی
-) انگشتر سیسمونی
-) استوری سیسمونی
-) کاریکاتور سیسمونی
-)طنز سیسمونی
-) شعار اعتراضات صنفی و مدنی سیسمونی
با استناد به مدارک و مستندات متقن از بلوای بوجود آمده از خود دفاع می کردید و یا با عذرخواهی از مردم مانع ایجاد مسائل حاشیه ای بیشتر که آفت اعتماد عمومی است، میشدید. هرچند که دیر شده ولی باز میشود کاری کرد. جناب دکتر سکوت چاره کار نیست. بسم ا.....
آیا آرزوهایمان تغییر خواهند کرد؟
در سال جدید(14.1) امیداوریم که تمامی آرزوهایمان از هر جنس و نوعی اعم از اقتصادی،اجتماعی،سیاسی و فرهنگی در آینده نه چندان دور تبدیل به خاطره گردند و از لیست آرزوهایمان یکبار برای همیشه حذف شوند. تا کی آرزو کنیم که گرانی و تورم ریشه کن شود. تاکی آرزو کنیم که همه خوشحال و شاد زندگی کنند. تاکی آرزو کنیم که غم و ناراحتی در دل کسی نباشد. تاکی آرزو کنیم که جوانان صاحب شغل و مسکن شوند. تاکی آرزو کنیم که امکان ازدواج جوانان سهل و آسان گردد و دیگر آرزوهایی که هرسال از سوی اعضای خانواده ها به نوعی تکرار میشود.آیا روزی فرا خواهد رسید که شاهد تغییر و تحول در نوع آرزوها بویژه درساعت تحویل سال به جهت اجابت شدن آرزوهای قبلی باشیم؟ بعنوان مثال آرزو کنیم که دانشگاهها متناسب با ظرفیت و شرایط اقتصادی بازار کار دانشجو پذیرش کنند. آرزو کنیم که کنکور حذف و شیوه های جدید جایگزین آن گردد. آرزو کنیم که کشور به رشد اقتصادی پایدار دست یابد. آرزو کنیم که شایسته سالاری در کشور حرف اول و آخر مدیران ارشد کشور باشد.آرزو کنیم اعتماد عمومی در جامعه افزایش یابد. آرزو کنیم که وفاق ملی در کشور بوجود آید. آرزو کنیم که منافع ملی در تمامی تصمیمات خط قرمز باشد و دیگر آرزوهای نو و جدید. کلام آخر امیدواریم که هرچه زودتر همه آرزو های قدیمی و تکرای به خاطره تبدیل شوند و آرزو های نو و جدید جایگزین آنها گردند و این چرخه به همین منوال ادامه یابد. انشاءا...
امیدواریم!!!
با افزایش 57/4درصدی حداقل دستمزد حقوق کارگران در سال 1401،دریافتی کارگران مشمول قانون کار در سال آینده کمتر از 5میلیون و 679 هزار تومان نخواهد بود.هرچند که تعیین حداقل دستمزد کارگران امسال بیشتر از نرخ تورم توسط شورای عالی کار تصویب و تعیین گردید با این حال امیدواریم:
1- همه ی کارگران مشمول قانون کار بویژه آنهایی که در کارگاههای بخش خصوصی و اصناف فعالیت می کنند، حداقل مصوب شده را دریافت کنند.
2- شاهد ریزش و تعدیل نیروی کار از سوی کارفرمایان به دلیل شرایط اقتصادی حاکم برتولید نباشیم.
3- تمامی کارفرمایان توان پرداخت حداقل تعیین شده را با توجه به فضای کسب وکار داشته باشند.
نباید فراموش کرد که بهترین راهکار در کنار تعیین ضریب افزایش سالانه سطح دستمزد حقوق بگیران ثابت اعم از کارگران و کارمندان، کنترل تورم لجام کسیخته در کشور از طریق کنترل نقدینگی و اتخاذ سیاست های پولی و بانکی و همچنین بهبود فضای کسب و کار برای تسهیل و تسریع در شکل گیری واحدهای تولیدی و استمرار فعالیت آنهاست. به سخن دیگر، هرگونه افزایش در سطح دستمزدها متناسب یا بالاتر از نرخ تورم بدون توجه به کنترل اصولی تورم در جامعه و بهبود شاخص های کسب و کار، اثر بخشی لازم را در افزایش سطح رفاهیات حقوق بگیران ثابت بویژه کارگران نخواهد داشت.