شیوعcontagion
شیوع فیلم آمریکایی در ژانر مهیج به کارگردانی استیون سودربرگ با نویسندگی اسکارت زد برنس که در سال 2011 اکران شده است و بازیگران مشهوری همچون ماریون کوتیار،مت دیمون،لارنس فیشبرن و جودلا در آن نقش آفرینی کرده اند.داستان این فیلم الهام گرفته و تحت تاثیر از بیماری های واگیر دار در دهه اول سال2000،همچون شیوع ویروس آنفولانزا،سارس در سال 2002و آنفولانزای خوکی در سال 2009 است.فیلم شیوع درباره دنیایی است که ویروسی شبیه ویروس کرونا آن را فراگرفته و در حال نابودی آن است.مردم در این دنیا درمانده هستند و به هیچکس هم اعتماد نمی کنند. چرا که امکان آلوده شدن و سپس مرگ وجود دارد!در این وضعیت پزشکان و دانشمندان به دنبال یافتن درمان برای این ویروس هستند. اما بزرگترین مشکل آنها نه یافتن درمان،بلکه ترس و جنونی است که بر مردم حاکم شده است.کارگردان فیلم شیوع، نحوه ی انتقال ویروس تا پیدا کردن واکسن آن توسط متخصصین و پزشکان آمریکایی و سازمان بهداشت جهانی را به صورت روز شمار از روز اول تا روز 135تقسیم بندی کرده است. بطوریکه روز اول فیلم با صدای سرفه اولین قربانی آغاز و در روز 135 با ازدواج دختر اولین قربانی با پسر همسایه که تمام خانواده خود را از دست داده است، به پایان میرسد.در خصوص فیلم مورد بحث چند نکته مهم خدمت خوانندگان عزیز و فهیم با توجه به شرایط کنونی کشورمان ارائه می شود.
1- از خوانندگان عزیز دعوت میگردد این فیلم مهیج و هیجانی را که به واقع زمان و شرایط حال ما را به تصویر کشیده است را حتما ببینند و از صدا و سیما نیز با توجه به اقتضا زمان فیلم شیوع را از تلویزیون بدفعات پخش نماید. چرا که در نوع خود پیامها و بار آموزشی فراوانی را برای پیشگیری از شیوع بیماری کرونا ویروس در سطح جامعه به تماشاگر خود، منتقل می کند .
2-از نظر کارگردان و نویسنده فیلم، بهترین راه پیشگیری و از بین بردن ویروس، رعایت بهداشت فردی و همکاری و همدلی مردم و حکومت مرکزی است.هرچه این موارد فوق بیشتر باشد تلفات جانی کاهش و رسیدن به آینده روشن که همانا ریشه کنی ویروس کشنده است سرعت بیشتری به خود می گیرد.
3- فیلم شیوع تلاش می کند این پیام را به تماشاگر خود القاء نماید که در زمان اپیدمی شدن ویروس همه جا آلوده است و بهترین، مطمئن ترین و امن ترین محل، خانه های شهروندان است. فلذا برای سالم ماندن از خطر ویروس می بایست در خانه ها ماند. در غیر این صورت خودمان را باید ناقل بیماری بدانیم.
4-نویسنده فیلم معتقد است که در شرایط بحرانی و اپیدمی شدن ویروس در جامعه، ساکنین نباید بی احتیاطی کنند و آن را به شوخی بگیرند. موضوعی که به دفعات در دیالوگ های بازیگران در لا به لای فیلم، عنوان می گردد.
5-قرنطینه برخی از ایالت ها نیز در فیلم شیوع علیرغم آشوب ها و نارضایتی اهالی با توسل به زور انجام میشود. چرا که اگر اتفاق نمی افتاد مدیریت بحران غیرممکن می شد و فاجعه انسانی رخ می داد.
6-در این فیلم نیز شایعات و اخبار کذب بویژه در خصوص منشاء ایجاد ویروس به خوبی به تصویر کشیده شده است.مقوله ای که در حال حاضر دامن گیر جامعه ما شده و تعدادی نیز بر اساس قبول و پذیرش این گونه شایعات و استفاده از مواد تقلبی و افزودنی های غیر مجاز،جان خود را از دست داده اند.و متاسفانه آمار اینگونه مرگ و میر ها که هیچگونه ربطی به ویروس کرونا نیز ندارد در حال افزایش می باشد.
7-امکانات و تجهیزات پزشکی در بیمارستانها در صورت شیوع گسترده ویروس به هیچ عنوان جوابگوی بیماران مبتلا شده، نخواهد بود.موضوعی که به عینه فیلم شیوع با ایجاد بیمارستانهای صحرایی و تجهیز سالن های ورزشی شهرها، هنر مندانه به آن پرداخته است. باید این واقعیت مهم را قبول کنیم که ایجاد چنین مراکزی استاندارد های لازم برای ایزوله کردن کامل بیماران عفونی را ندارند و خود به نوعی عامل انتشار ویروس است. ولی با توجه به کمبود فضای بیمارستانی و افزایش جهشی بیماران در یک منطقه به اجبار ایجاد میگردد.
درپایان مجددا همه ی خوانندگان را به جهت شرایط بحرانی جامعه خودمان و درک واقعیت های آشکار و پنهان ویروس کرونا به دیدن فیلم شیوع، دعوت می کنم. امیدوارم ضمن رعایت اصول بهداشت فردی از سوی شهروندان و انتخاب خانه به عنوان امن ترین مکان جهت مبتلا نشدن به ویروس کرونا، در آینده نه چندان دور همانند صحنه پایانی فیلم سینمایی شیوع،شاهد برگشت به ادبیات و فرهنگ غنی خود که همانا دست دادن که نشان صلح و دوستی بین افراد جامعه است ،برگردیم.انشاءا.....
کارگر ساده نیازمندیم
درایام تعطیلات نوروز فرصتی پیش آمد تا چند فیلم سینمای خانگی را ببینم.از بین آنها فیلم سینمایی کارگر ساده نیازمندیم به کارگردانی وتهیه کنندگی منوچهر هادی ازحیث فیلم نامه و پرداختن با مسایل وآسیب های اجتماعی واقتصادی حال حاضر جامعه ازبقیه فیلم ها قوی تربود.موضوع فیلم به ماجرای مهاجرت دو جوان شهرستانی به پایتخت(تهران) برای پیدا کردن کار و آینده بهتر می پردازد.یکی از آنها در مغازه اغذیه فروشی با کارفرمای که از حیث درآمد در سطح پائینی می باشد ودیگری به صورت نگهبان در پروژه ساختمانی با کارفرمای پولدار،مشغول بکار میشوند و درجریان فیلم اتفاقاتی برای هر دو آنها پیش میآید.منوچهر هادی در این فیلم تلاش می کند با نگاهی متفاوت به مسایل ومشکلات کارگران ساده که در پایتخت مشغول بکار هستند واکثریت آنها را نوجوانان وجوانان شهرستانی تشکیل میدهد را به تصویر بکشد و به نظر بنده در این تلاش ادبی و هنری موفق عمل کرده است.وی کوشیده در فیلم خود دو نکته مهم را به بیننده منتقل کند:
-)چه در طبقه کارگر(دهک پائین)وچه طبقه کارفرما(دهک بالا)بدون زحمت و تلاش سالم وبا صداقت نمی توان به ثروت رسید.برای رسیدن به پول بی زحمت از سوی هر دو دهک یکی برای رسیدن به پولی که قبلا نداشته و دیگری برای افزایش پول و موجودی خود، می بایست دروغ،خیانت و حتی به قتل دست بزنند.
-)پول همه چیز نیست و نمی شود همه چیز را با پول تغییر داد و در صورت تغییر نیز موقعیت جدید قطعا موقتی خواهد بود.
دیدن این فیلم زیبا و پرمعنی را به همه ی خوانندگان عزیز توصیه می کنم.