قانون بودجه 1393
یکی از ویژگی ما ایرانی ها، سفر به شهرها و مناطق گردشگری به همراه خانواده، دوستان و بستگان نزدیک خود می باشد. در این سفرها جهت مدیریت هزینه ،چندین سناریو مطرح و نهایتاً توسط خانواده ها، در خصوص آن تصمیم گیری
می گردد. این سناریوها عبارتند از:
1- هر کدام از خانواده ها برابر تصمیم های اخذ شده قبل از سفر، قسمتی از مایحتاج سفر اعم از خوراکی و غیر خوراکی را تهیه می کنند.
2- یک نفر به عنوان مادر خرج یا مدیر سفر انتخاب و مقرر می شود که درَ طول سفر کلیه هزینه ها را تقبل و نهایتاً در پایان مسافرت، مجموعه هزینه ها بین تعداد خانوار به طور مساوی تقسیم میگردد.
3- به طور تقریبی هزینه طول سفر پیش بینی و هر کدام از خانوارها، قسمتی از هزینه خود را به مدیر سفر یا همان مادر خرج پرداخت می کنند. این پرداخت تدریجی در طول مسافرت هر جایی که مدیر سفر اعلام کند تکرار و تا پایان سفر این روند ادامه می یابد.
از سه سناریوی عنوان شده فوق در حال حاضر، گزینه اول به نوعی در سفرها کاربرد نداشته و در بین خانوارها منسوخ وگزینه های دوم و سوم فعلاً در سفرها متداول می باشد. فرق اساسی بین روش دوم و سوم ، به پاسخگو بودن مدیر در جریان سفرها بر میگردد.
در روش دوم با توجه به اینکه هیچگونه پولی از سوی اعضاء خانوارها به مدیر سفر پرداخت نمی شود و احتمالاً برخی از خانوارها به خاطر این شیوه، حاضر به سفر میشوند، مدیر سفر کلیه هزینه ها را متحمل می گردد. در این حالت، مدیر از خدمات ، کیفیت غذا و محل اسکان به اعضاء سفر پاسخگو نخواهد بود و اعضاء نیز به خاطر اینکه پولی پرداخت نکرده اند اجازه سؤال کردن را به خود نمی دهند.
در شیوه سوم، قضیه درست برعکس می باشد. در این حالت اعضاء مقداری پول به مدیر سفر پرداخت می کنند و این روند تا اتمام سفر ادامه می یابد. در این گزینه هم مدیر نسبت به عملکرد خود در جریان سفر پاسخگو می باشد و هم اعضاء سفر نیز میتوانند در ارتباط با برنامه سفر از مدیر سؤال کنند.
در حال حاضر، بودجه کلان کشور ما نیز به نظر می آید شبیه به سناریو دوم می باشد .چرا که بعد از گذشت 36 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران اداره کشور هنوزهم از طریق درآمدهای نفتی انجام می پذیرد نه از طریق سایر روشهای درآمدی ازجمله مالیات، صادرات غیرنفتی ،کشاورزی و توسعه صنعت و ... لذا دولتها در ایران به معنای واقعی کلمه، پاسخگو نیستند و در صورت ادامه این روند در آینده نیز پاسخگو نخواهند بود.
در کشورهای جهان، بویژه کشورهایی که اکثر درامد دولت از طریق درآمدهای مالیاتی و سایر منابع دیگر به غیر از نفت تأمین میشود دولت ها در قبال عملکرد خود به احزاب مخالف و مردم پاسخگو هستند و حتی اشخاص حقیقی و حقوقی نیز با توجه به پرداخت سنگین مالیات به دولت، عملکرد دولت را رصد می کنند و انتظار پاسخ منطقی از دولت دارند. این موضوع در اکثر فیلم های سینمایی خارجی مشهود میباشد که یک شهروند به خاطر پرداخت مالیات به دولت، نسبت به معضلات شهری و کمبود خدمات اعتراض می کند.
بودجه سال 1394 دولت تدبیر و امید نیز همانند دولت های قبلی، باز هم به درآمدهای نفتی هر چند با ضرایب متفاوت، متکی است. قیمت نفت به دلیل تحولات جهانی و توطئه های منطقه ای، بیش از 40 درصد کاهش داشته است. این شرایط قطعاً منابع درامدی بودجه را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد و دولت برای تامین کسری بودجه مطمئناً از
شیو های:
1- صرفه جویی در هزینه های خود.
2- افزایش مالیات ها
3- بالا بردن نرخ ارز
استفاده خواهد کرد .نگاه به متن لایحه بودجه پیشنهادی سال آینده این موضوع را تأئید می کند. چرا که درآمدهای مالیاتی دولت در لایحه بودجه سال آینده، نزدیک به 87 هزار میلیارد تومان برآورد شده که نسبت به سال جاری حدود 17 هزار میلیارد تومان رشد نشان میدهد. انچه در مورد افزایش مالیات باید مدنظر دولت و مجلس شورای اسلامی قرار بگیرد، افزایش قلمرو مالیاتی، با توجه به وجود 40 درصد فرار مالیاتی در حوزه هایی که از قلمرو مالیات در امان مانده اند، مخصوصاً در بخش سوداگری و دلالی و حوزه هایی که توسط نظام مالیاتی شناسایی نشده اندازضروریات امر می باشد.. همچنین افزایش 10 درصد نرخ ارز نیز در لایحه بودجه سال 1394 از سوی دولت لحاظ شده است. دراین ارتباط دولت باید توانمندی خود را در کنترل نرخ ارز بازار اثبات کند. چرا که اگر این راه حل گزینه انتخابی باشد نوعی تهدید بنام بازی خطرناک ارز در انتظار دولت خواهد بود که سالهای گذشته نتیجه ان را تجربه شده است.. البته در شرایط کنونی اگر افزایش 10 درصدی نرخ رسمی ارز آخرین راه حل مقطعی و تاکتیکی باشد و هزینه مدیریت نرخ ارز در بازار آزاد صورت گیرد، افزایش نرخ رسمی ارز را میتوان یک راه حل قابل تأمل دانست.
علی هذا، موضوع رهایی از وابستگی به درآمدهای نفتی پس از انقلاب اسلامی مطرح شده اما تا به امروز در حد یک ادعا و آرزو باقی مانده است. زیرا دولت ها با ساختار و سازوکارهای موجود توانایی رهایی ازآن را ندارند و هر گاهی با بحران کاهش قیمت نفت مواجه شده ایم، به سمت رهایی از وابستگی به درامدهای نفتی گرایش پیدا کرده ایم اما چون عزم جدی در مدیران وجود ندارد و یا با روش های کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی آشنایی ندارند تاکنون به تحقق این شعار دست نیافته اند. حتی برخی از اقتصاددانان، صادرات غیر نفتی راکه امروزه به عنوان یک منبع ارز آوری در کشور مطرح میشود ا وابسته به درآمدهای حاصل از فروش نفت میدانند و عنوان می کنند در حال حاضر کشور تا 75 درصد به طور مستقیم و غیر مستقیم به درآمدهای نفتی وابسته است.
در پایان امیدواریم شرایط بوجود آمده فعلی ، فرصتی برای دولت مردان جهت برنامه ریزی و اقدامات عملی به منظورکاهش وابستگی بودجه کشور به درامدهای نفتی هر چند که سخت به نظر می آید ولی غیر ممکن نیست،اگر در راستای سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در باب اقتصاد مقاومتی حرکت کنیم.
به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است.
برداشت های غلط از مفهوم اقتصاد مقاومتی
این روزها شاهد هستیم که اکثر اقدامات انجام یافته در حوزه های مختلف اقتصادی اعم از کشاورزی، صنعت و خدمات از سوی نهادها و ارگانهای دولتی و حتی بخش خصوصی، به اقتصاد مقاومتی منتسب می شود. گویا قبل از مطرح شدن اقتصاد مقاومتی، این گونه فعالیت ها از جمله؛ افتتاح واحد های مرغداری، سالن ورزشی، راه اندازی پرورش قارچ و دیگر فعالیت های مشابه، در کشور وجود نداشته و به برکت طرح موضوع اقتصاد مقاومتی چنین نتایجی نصیب کشور شده است. پس اگر این گونه فعالیت های ما در راستای اقتصاد مقاومتی بوده، چرا هنوز کشور در تهیه و تولید برخی از کالا و مواد اولیه استراتژیک، با مشکل مواجه می باشد.
به نظر می آید هنوز در خصوص مفهوم اقتصاد مقاومتی در کشور، گفتمان واحد و یکسانی وجود ندارد و هر شخص متناسب با استدلال و برداشت های خود از موضوع، اظهار نظر می کند.
این در حالی است که از ابتدای مطرح شدن اصطلاح اقتصاد مقاومتی، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی های گوناگون به تبیین این مفهوم پرداخته اند. ایشان معنای اقصاد مقاومتی را چنین بیان نموده اند؛ اقتصاد مقاومتی معنایش این است که ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند، هم آسیب پذیری اش کاهش پیدا کند، یعنی موضوع اقتصادی کشور و نظام اقتصادی جوری باشد که در مقابل ترفندهای دشمنان، که همیشگی و به شکل های مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند. و همچنین ایشان در جای دیگر این مفهوم را چنین معنا می کنند.
اقتصاد مقاومتی فقط جنبه نفعی نیست، این جور نیست که اقتصاد مقاومتی معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام کارهای تدافعی باشد. نه، اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که یک ملت امکان می دهد و اجازه می دهد که حتی در شرایط فشار هم رشد و شکوفایی خودشان را داشته باشند.
حال سوال اینجاست که اقتصاد کشور چه آسیب ها و نقاط ضعیفی دارد که باعث بروز تهدیدهای دشمن شده است و مؤلفه های اقتصاد مقاومتی برای تبدیل کردن این نقاط به فرصت چیست؟
مبنای پاسخ به این پرسش ها دیدگاه های رهبر معظم انقلاب در باره مؤلفه های اقتصاد مقاومتی است که به اجمال به این مؤلفه ها اشاره می شود.
1- دولتی بودن اقتصاد یکی از اساسی ترین نقاط ضعف اقتصاد ایران است که زمینه تهدیدهای خارجی را نیز فراهم می آورد. در واقع ساختار اصل اقتصاد و بنگاهای اقتصادی کشور را شرکت های بزرگ دولتی تشکیل می دهند. این شرکت ها، به علت پایین بودن بهره وری و نداشتن پویایی، قدرت تحول و توان انطباق کافی با تغییرات و تهدیدهای محیطی را ندارد. بنابراین تحریم مواد اولیه یا محصولات این شرکت ها به عنوان تهدید خارجی، اسباب چالش در اقتصاد را فراهم می آورد. از این رو، یکی از مؤلفه های اقتصاد مقاومتی مردمی کردن اقتصاد به شمار می رود. که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفته است.
2- وابستگی اقتصاد ایران و بودجه ی دولت به فروش مواد خام و با ارزش افزوده ی پایین که مصداق بارز این موضوع وابستگی اقتصاد به فروش نفت خام است، ریشه اصلی این معضل در ضعف دانش و تکنولوژی در این صنعت و شرکت های فعال در این حوزه است که متأسفانه این مسئله باعث شده است نقطه قوتی به نام منابع زیر زمینی، به اهرمی برای تحریم و فشار به اقتصاد ایران تبدیل شود. بنابراین یکی دیگر از مؤلفه های اقتصاد مقاومتی کاهش و قطع وابستگی به نفت است.
3- یکی دیگر نقاط تهدید زای اقتصاد ایران مدیریت مصرف است. این موضوع، از یک سو مربوط به تعادل و عدم اسراف در مصرف و از سوی دیگر، مربوط به اهمیت مصرف تولیدات داخلی از سوی مصرف کننده ی داخلی است. بنابراین یکی دیگر از مؤلفه های اقتصادی موضوع مدیریت مصرف است.
4- بهره وری پایین عوامل تولید و استفاده ی نامناسب و ناکارا از منابع، امکانات و زمان از دیگر نقاط ضعف اقتصاد ایران است. بنابراین بالا بودن بهره وری نیز یکی از مؤلفه های اقتصاد مقاومتی به شمار می رود.
5- یکی از نقاط ضعف اقتصاد کشور پایین بودن میزان خلاقیت و نوآوری و ضعف فناوری بنگاه های اقتصادی است. در حقیقت این مسئله اقتصاد وضعیت کشور را مصرف کننده ی فناوری خارجی نموده است و این خود زمینه ی آسیب پذیری اقتصاد کشور در برابر تحریم بیگانگان فراهم ما می نماید و سایر مؤلفه های اقتصاد را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. به همین دلیل، رهبر معظم انقلاب از مهم ترین مظاهر و مؤثرترین مؤلفه ی اقتصاد مقاومتی را شرکت های دانش بنیان دانسته اند. همچنین ایشان در جای دیگر از اقتصاد دانش بنیان به عنوان یکی از سرفصل های اقتصاد مقاومتی نام می برند.
6- یکی دیگر از چالش های اقتصاد مقاومتی ضعف تولید ملی و عدم توان خودکفایی در تولید کالاهای استراتژیک مورد نیاز کشور است. بنابراین حمایت از تولید ملی نیز یکی دیگر از مؤلفه های اقتصاد مقاومتی محسوب می شود.
همانطور که مشخص گردید زمانیکه اقدامات ما در چهارچوب مؤلفه های مورد اشاره باشد، میتوانیم عنوان کنیم که در راستای سیاست های اقتصاد مقاومتی قدمهای برداشته ایم. در غیر اینصورت دیگر فعالیت ها هر چند که قابل تحسین و ارزشمند از حیث تأثیرگذاری مثبت در اقتصاد کشور و منطقه می باشند، نمی توانندجزء مؤلفه های اقتصاد مقاومتی لحاظ گردد. پس بیائید در کاربری کردن مفاهیم اقتصادی در جامعه، دقیق و حساب شده عمل کنیم
منبع: سایت دفتر مقام معظم رهبری