ضرورت کارآفرینی وموانع آن
خطرپذیری مالی زیاد، ناتوانی در تامین مالی برای راه اندازی کسب و کار و موانع اداری از مهمترین عوامل ضد انگیزشی کارآفرینی در ایران تلقی می شوند.
امروزه کارآفرینی به عنوان راهبردی اثربخش برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها شناخته شده است.
توسعه کارآفرینی فرایندی پیچیده، بلند مدت و فراگیر است که البته نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها دارد به طوری که امروزه این مقوله به استراتژیک ترین و مهم ترین ابزار توسعه اقتصادی جوامع پیشرفته تبدیل شدهاست.
کارآفرینی به معنی فرآیند کشف و بهره برداری از فرصت ها به منظور ارزش آفرینی در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده و پایه و اساس توسعه پایدار و همه جانبه تلقی می شود.
از این رو، لازمه دستیابی به توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها، توسعه کارآفرینی است.
برای مثال، مطالعات و بررسی های دیده بان جهانی کارآفرینی (GEM ) نشان میدهد که بین نرخ فعالیت های کارآفرینانه و تولید ناخالص داخلی (GDP ) درکشوری مانند ایالات متحده به میزان 57 درصد همبستگی وجود دارد.
از این رو افزایش فعالیت های کارآفرینانه همراه با افزایش تولید ناخالص ملی و در نتیجه افزایش درآمد ملی و رفاه در جامعه خواهد بود.
ظرفیت سازی برای توسعه کارآفرینی از یک سو مستلزم ارائه آموزش ها و مهارتهای کارآفرینی با رویکرد بازار محور و بر اساس نیازهای جامعه است. اما ازسوی دیگر توسعه کارآفرینی نیازمند شناخت و رفع موانع و ایجاد زمینه های مناسب جهت توسعه فعالیت های تولیدی و خدماتی است.
لازمه گرایش و تلاش برای راه اندازی کسب و کارهای جدید و کوچک و فعالیت های کارآفرینانه، فراهم بودن زمینه های قانونی، فرهنگی و اقتصادی در کشور است.
شواهد موجود و بررسی های انجام شده در ایران نشان می دهد که قوانین ومقررات دولتی نه تنها زمینه های مناسب برای فعالیت های کارآفرینی و تولیدی را فراهم نکرده است بلکه این قوانین و مقررات به عنوان مانعی جهت اهداف کارآفرینی و در نتیجه عدم رشد اقتصادی ایران عمل کرده است.
شاید بتوان گفت که کارآفرینان قبل از آنکه رقابت بخش خصوصی را برای فعالیتهای خود احساس کنند، موانعی مانند قوانین و مقررات اداری و انحصارات دولتی را مانع کسب و کار خود می بینند.
نتایج یک پژوهش و همچنین نظرات کارآفرینان در سومین جشنواره کارآفرینان برتر کشور نشان می دهد نگرش منفی مردم به توانایی های خود و ترس از دست دادن سرمایه و پس انداز خود از عوامل مهم ضد انگیزشی کارآفرینی شده است که این مورد خود ناشی از نامناسب بودن شرایط اقتصادی کشور و بالا بودن ریسک اقتصادی است.
در یک تحقیق دانشگاهی دیگر، 60 درصد کارآفرینان برگزیده اظهار داشتند که قوانین و مقررات دولتی مشوق آن ها در راه اندازی و توسعه کسب و کار نبودهاست.
بنابراین قوانین و مقررات دولتی بیشتر در حکم مانع توسعه کارآفرینی عمل میکنند. به نظر آن ها قوانین و مقررات بانکی، قوانین مالیاتی و قانون تجارت وهمچنین قانون کار از مهمترین موانع قانونی توسعه کارآفرینی در ایران تلقی می شود.
بنابر گزارشی دیگر افزایش و بهبود نرخ فعالیت های کارآفرینانه مانند شاخص فعالیت کارآفرینانه نوظهور نیازمند بهبود محیط کسب و کار است.
نتایج پژوهشی در سومین جشنواره کارآفرینان برتر نشان می دهد حمایت مالی برای شرکت های جدید و در حال رشد در ایران وجود ندارد زیرا این شرکت ها ازپشتوانه مالی کافی، دریافت تسهیلات بانکی، منابع مالی بخش خصوصی و عرضه عمومی برخوردار نیستند و از طرفی برنامه های دولت در جهت حمایت از شرکت های جدید و در حال رشد کمرنگ است.
همچنین گزارش 2008 بانک جهانی مبنی بر "آسانی انجام کسب و کار در ایران" حکایت از مشکلات و موانع جدی نظیر دخالت دولت در بازار، وجود قوانین دست وپا گیر، همچنین وجود دستگاه های نظارتی موازی و متعدد و ریسک بالای فعالیتهای کسب و کار در ایران دارد.
با توجه به اهمیت موضوع در جهت رفع موانع توسعه کارآفرینی در ایران بهتراست با اصلاح و بازنگری جدی قوانین و مقررات مربوطه و قانون کار با رویکردکارآفرینی و کاهش بوروکراسی اداری و توسعه اتوماسیون اداری به منظور تسهیل وکاهش مراحل اداری غیر ضروری و همچنین آموزش کارآفرینی در همه سطوح و توسعه فرهنگ کارآفرینی در راستای تاکید بر خلاقیت و نوآوری در سال جدید شاهدشکوفایی و به ثمر نشستن تلاش های همه دلسوزان کشور باشیم.
ضرورت تعریفی واحد از واژه کارآفرینی
تعاریف مختلفی از واژه کارآفرینی توسط افراد، دستگاهای اجرایی و نهادهای مرتبط ارایه شده است . بطوریکه در برخی از موارد هر گونه فعالیت خوداشتغالی و کارفرمایی به عنوان کارآفرینی شناخته شده و میگردد وبه ویژگی های اصلی کارآفرینی نظیر نوآوری، تغییر و ریسک پذیری و... توجه نمی شود . حتی برخی از افراد سودجو با توجه به شرایط اشتغال و بیکاری موجود در کشور با معرفی کردن خود به عنوان کارآفرین با افکار غیرتولیدی درصد اخذ تسهیلات بوده و هستند و به دلیل نبود تعریف استاندارد و واحد اکثرا نیز موفق به اخذ تسهیلات می شوند و تسهیلات دریافتی را در حوزه های دلالی و غیرتولیدی هزینه می کنند. بنابراین درک یکسان از مفهوم کارآفرین موجب جهت گیری یکسان مسئولان و توسعه و ترویج مطلوبتر کارآفرینی درکشور خواهد شد.
لذا به منطور ایجاد وحدت رویه وجلوگیری از ایجاد برداشت های مختلف از واژه کارآفرینی ، ضرورت تعریف ساده، جامع و مشترک از کارآفرینی مشهود می باشد . دراین ارتباط در نشست های شورای هم اندیشی مسئولان دفاتر کارآفرینی دستگاههای اجرایی تعریفی از « فرد کارآفرین» به شرح زیر مطرح و با اجماع نظرات حاضرین تائید و به صورت ذیل نهایی گردیده است:
« کارآفرین فردی است که با تکیه بر نوآوری، تشخیص فرصت ها و پذیرش مخاطره، ارزش اقتصادی ، اجتماعی جدید بوجودمی آورد.( جدید در سطح بنگاه / سازمان ، در سطح بازار / جامعه و یا در سطح جهان »
با توجه به اهمیت موضوع و لزوم کاربرد تعریف یکسان توسط مراجع ذیربط، ضروریست از این پس تعریف فوق به عنوان تعریف واحد در تصمیم گیریهای کارشناسی و ارزیابی های طرح کارآفرینان مدنظر قرار گیرد.
ضرورت تغییر رویکرد فعالیت انجمن اولیا ومربیان مدارس سراسر کشور
به استناد ماده 14 آئین نامه اجرایی مدارس ،مصوب شورای عالی آموزش وپرورش ،به منظور تقویت مشارکت اولیای دانش آموزان ،برای کمک به ارتقای کیفیت فعالیت های آموزش وپرورش و کانون مقدس خانه ومدرسه ،انجمن اولیا ومربیان تشکیل شده است .
انجمن مزبور هیات منتخبی است از پدران ومادران دانش آموزان و مربیان آموزشی (مدرسه )، برای کمک به فعالیت های آموزش وپرورش وگسترش ارتباط دوگانه خانه ومدرسه می باشد .
در ماده 14 آئین نامه اجرایی فوق ،وظایفی از جمله :
1- تامین مشارکت فکری ،فرهنگی ،عاطفی وآموزشی اولیا وتقویت ،هماهنگی وهمسویی خانه ومدرسه
2-برنامه ریزی برای تشکیل جلسات عمومی اولیای دانش آموزان
3-انتخاب نماینده برای شرکت در شورای مدرسه
4-بررسی واتخاذ تصمیم نسبت به سرویس رفت وبرگشت دانش آموزان وسایر وظایف دیگر که همگی آنها به نوعی بر میگردد به مسائل اداری و تربیتی ،که خوانده محترم در صورت نیاز به متن آئین نامه اجرایی مزبور مراجعه نماید .
بخوبی می دانیم که انجمن اولیاءومربیان در سطح واحدهای آموزشی حتی نتوانسته در حین وظایف تعیین شده برای آن در آئین نامه اجرائی ظاهر ، وظایف تعیین شده خودرا به نحو احسن انجام دهد تنها به تشکیل چند جلسه بدون محتوا در طول سال آنهم با موضوعات تکراری اکتفا شده است. علت این شرایط بر می گرددبه عدم استقبال خانواده ها از جلسات انجمن به دلیل آشنا نبودن به کارکردهای مهم آن ، طوری که خانواده ها جلسات انجمن را مترادف با اخذ پول جهت تامین هزینه های مدرسه می دانند که این رویکرد باید سریعا تغییر کند تا بتوان حداکثر بهره برداری لازم از این ظرفیت مهم به عمل آید .
این نوشتار برآن نیست جایگاه انجمن اولیاء ومربیان را در سطوح مختلف آموزشی تضعیف ویا خدای نکرده زیر سوال ببرد .بلکه غایت نشان دادن این مطلب است که از ظرفیت انجمن که به نوعی ارتبا ط دهنده دو نهاد مقدس خانواده ومدرسه می باشد در حال حاضر به بهترین نحو از آن استفاده نمی گردد. هرچه این دو نهاد هماهنگ ودر تعامل سازنده باهم باشند ،میتوانند در آینده دانش آموزان بویژه در انتخاب زندگی شغلی آنها ، نقش مهم وسازنده ای ایفا نمایند.
انسان از زمان تولد تا مرگ انواع زندگی را تجربه می کند که مهمترین آن انتخاب زندگی شغلی می باشد .بطور کلی سه نوع زندگی شغلی در جهان شناخته شده است .1- استخدام 2-خود اشتغالی 3- کارآفرینی یعنی هر فردی که میخواهد زندگی شغلی خودرا شروع کند به ناچار باید یکی از این سه حالت را انتخاب وبراساس آن مابقی زندگی خود را سپری نماید.
در یک جامعه اینکه فرد چطور زندگی شغلی را که جز اولویت اقتصادی کشور یا منطقه است را انتخاب ودر آن موفق ودر نهایت شغل خودرا از دست ندهد ، برمی گردد به شناخت دقیق از سیاست های اشتغالزایی دولت و اگر این آشنایی در همان مراحل شکل گیری شخصیت فرد در محیط آموزشی صورت گیرد، قطعا تاثیر گزار خواهد بود .لذا با توجه به مطالب ارائه شده ،شآن وجایگاه انجمن اولیا ومربیان به جهت ایفاءنقش در ارتباط با موضوع اشاره شده بیش از پیش نمایان می گردد.
بنابراین ضروریست دولت جهت انتقال سیاست های اشتغالزایی خود به مربیان واحدهای آموزشی و خانواده ها ،از جایگاه اداری انجمن اولیا ومربیان استفاده نمایند.زمانی که این ارتباط دو گانه به طور کامل برقرار گردد ،دانش آموزان در انتخاب زندگی شغلی خود با نیازهای جامعه با کمترین مانعی بر خورد خواهند داشت. در غیر اینصورت دانش آموزان در آینده، در مقام جوینده کار در انتخاب آن با چالش جدی مواجه خواهند شد .
در حال حاضر اولویت سیاست ها اشتغال زایی دولت ، موضوع ترویج و توسعه کارآفرینی در اقتصاد کشور می باشد .در یک تعریف ساده کارآفرینی یعنی اینکه فرد بتواند بعد از پایان دوران تحصیل در مقاطع مختلف، از داشته های اکتسابی و توانایی های برای خود ودیگران فرصت شغلی ایجاد کند .
نگاهی به آمارهای موجود در خصوص شاخصهای بازار کار کشور، بیانگر این موضوع است که هنوز اکثر جویندگان کار به دنبال زندگی شغلی ازنوع استخدام هستند . در حالی که این حالت از زندگی شغلی جزء اولویت استخدامی دولت نبوده ودر حال محدود شدن می باشد .آمارها این نکته رادر ذهن متبادل
می سازد که هنوز بین دولت ،مدرسه وخانواده ها، ارتباط منطقی وسازنده در خصوص روند اشتغالزایی یا نحوه ایجاد شغل در کشور بوجود نیامده است. ادامه این به نفع کشور نخواهد بود و بیکاری را در جامعه افزایش خواهد داد. چرا که فارغ التحصیلان مقاطع مختلف تحصیلی، کوچکترین اطلاعاتی در خصوص اینکه چطور و چگونه زندگی شغلی را انتخاب کنند که جز اولویت ها ونیازها ی بازار کار کشور باشد را ندارند.
بنابراین ضروریست هرچه سریعتر تغییر کارکرد انجمن اولیا ومربیان از طریق کنجاندن هدایت ومشاوره شغلی در وظایف انجمن مزبور در دستور کار مراجع ذیربط قرار گیرد .تااز ظرفیت انجمن به بهترین نحو، در شکل گیری زندگی شغلی دانش آموزان وهدایت آنها به سوی زندگی شغلی مورد نیاز بازار کار کشور و منطقه در همان اوایل تحصیل استفاده گردد.
به امید دولت ،خانواده ،ومدرسه کارآفرین
اصغر مناف زاده-کارشناس بازار کار
اداره کل تعاون،کارورفاه اجتماعی
پائیز 1393