امروز دیگر 60 سال پیش نیست !!!
فضای مجازی بهترین ابزار نظارتی بر رفتار، گفتار،کردار و عملکرد مدیران و صاحب منصبان است. اثرات آن را تاکنون دیده ایم و نمونه اخیر این شیوه نظارتی، رفتار زشت فرماندار رفسنجان و مطابق آن بر اثر فشار فضای مجازی،عزل ایشان توسط وزیر کشور بود. با توجه به رشد فزاینده فناوری اطلاعات و ارتباطات دیگر زمان کنترل و محدود سازی فضای مجازی در شرایطی که مردم جامعه به نوعی متناسب با موقعیت اجتماعی و شغلی به آن وابسته شده اند، معنا و مفهومی جزء افزایش سطح بی اعتمادی آنهم در چنین شرایط اجتماعی و سیاسی کشور ندارد. اهداف طرح صیانت هرچه هست ،عزیزان و تصمیم گیران آن نباید تاریخچه مبارزه با ویدئو و ماهواره را فراموش کنند که علیرغم آن همه سخت گیری ها و بگیر و ببندها، مردم از هر ترفندی از آنها استفاده می کردند و می کنند. حال می بینیم بر اثر گذر زمان،ویدئو در طاقچه اتاق ها خاک می خورد و دیش های ماهواره از پشت بام به ایوان خانه ها و آپارتمان ها نقل مکان کرده اند. عصر دیجیتال، هوش مصنوعی و تغییرات در الکوی سبک زندگی در درازمدت، قوانین سخت گیرانه و محدود کننده که با ابعاد مختلف زندگی افراد جامعه سروکار دارند را خواه ناخواه از گردونه حذف کرده و در آینده نیز با شدت بیشتری این روند ادامه دار خواهد بود. زمان محدود سازی افکار افراد جامعه به سر آمده است. عصر، عصر آگاه سازی برای استفاده درست از امکانات نوین از جمله فضای مجازی و اینترنت است. اینکه در گذشته به انحای مختلف نتوانسته ایم چنین فضایی را برای استفاده درست و بهینه مهیا کنیم با محدود کردن آن به دنبال رفع مسئولیت خودمان نباشیم. فضای مجازی تاثیرات مثبت و منفی خود را بر جامعه گذاشته است و محدود سازی آن در قالب طرح صیانت و هر طرح دیگری، ره بجای نخواهد برد. چرا که امروز دیگر 60 سال پیش نیست.
"صداقت،صراحت وشفافیت"عامل انسجام ملی
این روزها در فضای مجازی دو موضوع اساسی یعنی قراداد 25 ساله بین ایران و چین و همچنین حکم اعدام سه جوان حاشیه ساز شده و پست ها و هشتگ های فراوان له و علیه این دو مقوله در بین کاربران رد وبدل میشود.واقعیت این است که با رشد و گسترش روزافزون فناوری ارتباطات و سایه گستردن آن بر پهنه گیتی و نمود و نفوذ پرشتاب آن در قالب رسانه ای دیداری،شنیداری متنوع و از همه مهمتر نفوذ فوق العاده فضای مجازی در بین لایه های افراد جامعه، دیگر نمی توان در خصوص وقایع و اتفاقاتی که نه تنها در سطح جامعه، بلکه در دورافتاده ترین نقطه جهان، در حوزه های مختلف سیاسی،اجتماعی و اقتصادی صورت می گیرد، غافل بود و بی تفاوت از کنار آنها گذشت و این امر هر مسئولی را ناچار از پاسخگوئی در قبال رویدادهای حوزه تحت مسئولیت خود می سازد، همانطور که گفته شد رشد گسترش ارتباطات رسانه ای ، انعکاس سریع و سراسری رویدادها در هر نقطه از جهان و بازتاب آن در افکار و رفتار انسان ها و جوامع مربوط به همه ی کشورها دنیا می شود و تنها مختص به ایران نیست.به محض اینکه اتفاقی اعم از سیاسی،اجتماعی و ... در کشور چه از جنبه مثبت و چه از جنبه منفی می افتد قبل از اینکه در تلویزیون یا دیگر منابع رسمی کشور اعلام گردد به فوریت در فضای مجازی دست به دست می شود و متاسفانه ویا خوشبختانه هر کاربر متناسب با نوع گرایش فکری و چه بسا بدون تحقیق کافی در ارتباط با آن اظهار نظر می کند. این شیوه رفتار و حرکات کاربران در دنیای ارتباطات که در شرایط کنونی فضای مجازی جزء ارکان اصلی آن می باشد، باعث ایجاد تضاد فکری در بین آحاد جامعه میگردد که آیا واقعا در کشور خبری است که مسئولان آن را مخفی می کنند. آیا واقعا می خواهند جزیره کیش و بخشی از خاک ایران را به چین واگذار کنند؟ آیا قرار سه جوان بی گناه اعدام بشوند؟ آنچه در این میان میتواند هیاهو ها و علامت سوالهای ایجاد شده در ذهن و افکار افراد جامعه بویژه کاربران را به طور منطقی آرام و برنامه های دشمنان به ظاهر دوست مردم ایران از جمله ترامپ و دیگر همراهان او را نقش برآب نماید استفاده از ابزار پاسخ گوئی فوری صادقانه و صریح (شفاف و فاقد ابهام و بدون باقی گذاشتن کوچکترین خلاء ای برای تفسیر) به اینگونه هیاهوهای رسانه ای همراه با دلایل و اسناد معتبر در راستای رفع تضاد و پاسخ به علامت سوال های ایجاد شده در ذهن مخاطبین و کاربران هم در رسانه ملی و هم در فضای مجازی می باشد. امید میرود در روزهای آتی البته نه با تاخیر زیاد در خصوص این دو موضوع حاشیه ساز(قرارداد با چین و حکم اعدام سه نفر) مبنی بر کذب و یا صدق آن به افکار بیدار مردم ارائه گردد تا مردم با درک واقعیت ها نسبت به شناخت دوست و دشمن واقعی کشور عزیزمان ایران آشنا بشوند. این طریق عمل کردن شفاف در موضوعات، قطعا در سایر فضا سازی های خبری دروغ بر علیه کشورمان در نطفه خفه و بی تاثیر خواهد شد. به امید روزهای آرام برای ایران عزیز