َفرهنگ آپارتمان نشینی (نیاز امروز، ضرورت فردا)
از پدیده های نو ظهور اجتماعی این روزها، گسترش موج آپارتمان نشینی در شهرها می باشد. طوری که روز به روز هم بر تعداد مجتمع های آپارتمانی و هم بر تعداد کسانی که در آپارتمانها جهت ادامه زندگی، مستقر میشوند اضافه می گردد.
علیرغم گسترش آپارتمان نشینی در اکثر شهرهای کشور، فرهنگ آن در ایران هنوز آنطور که باید نهادینه نشده است و افراد با همان خلق و خوی و ذهنیت قبلی که از زندگی در خانه های سنتی و ویلایی خود داشته اند، وارد زندگی اپارتمان نشینی می شوند. و این امر باعث ایجاد مشکلاتی برای خود و دیگران شده است. به همین دلیل است که ما روزانه شاهد مشاجره های لفظی و در شرایط بد ،درگیری های فیزیکی بین همسایه ها بر سر موضوعاتی از جمله، استفاده از مشاعات ساختمان، پرداخت حق شارژ و افزایش آن، بلند صحبت کردن، برگزاری مهمانی های طولانی و پارک ماشین در مجتمع های آپارتمانی هستیم.
از بعد نرم افزاری و سخت افزاری به جهت سیاستهای دولت مبنی بر افزایش عرضه مسکن در مقابل تقاضا در جامعه به صورت ارتفاعی، بالا رفتن قیمت زمین و در مقابل آن پایین بودن توان مالی اکثر افراد جامعه در تهیه خانه به صورت ویلایی و افزایش پدیده شهرنشینی، ضرورت توجه به ترویج فرهنگ زندگی به سبک آپارتمان نشینی را بیش از پیش برای متولیان امر مطرح می سازد. که در صورت کوتاهی و عدم توجه به فرهنگ سازی در این زمینه در سالهای آتی، بویژه در حوزه مسکن مهر که نماد آپارتمان نشینی در ایران می باشد با چالشهای اجتماعی جدی مواجه خواهیم بود.
متأسفانه در کشور از موضوع، تدوین و اجرای بهینه پیوستهای فرهنگی در خصوص برنامه های و طرحهای توسعه ای در تمام زمینه ها بویژه آنهایی که مستقیماً با تغییر شیوه و سبک زندگی افراد جامعه سروکار دارند چه قبل از اجرای برنامه ها و چه بعد از اجرای آن، غافل مانده ایم. در مورد توسعه آپارتمان نشینی نیز وضعیت به همین منوال بوده و هست. و همواره تلاش کردیم به طور ضربتی، مسکن هایی را آماده ودر اختیار افراد که سالها در شرایطی متفاوت از زندگی جمعی، زیست اند قرار دهیم . که موضوع در جای خود قابل تامل می باشد.
علی ایحال در باب موضوع مبحث، پیشنهادهای ارائه میگردد.
1- تهیه وتدوین برنامه های آموزشی در خصوص قوانین و مقررات آپارتمان نشینی با تمامی ظرفیت اطلاع رسانی موجود در صدا وسیما به جهت افزایش سطح آگاهی و حقوق شهروندی افراد مستقر در آپارتمانها.
2- همانطور که میدانیم، در آستانه ماه محرم جهت همامنگی و هم افزایی بیشتر، تمامی اعضاء هیأت امناء محلات در یک مکان جمع و نکات مهم و ضروری در راستای برگزاری هر چه بهتر مراسم ماه محرم، به حاضرین ارائه میگردد. میتوان با شبیه سازی از موضوع مطروحه در راستای افزایش سطح آگاهی مدیران مجتمع های آپارتمانی از قوانین جاری و ساری در این خصوص استفاده گردد.
3- گنجاندن موضوع نحوه زندگی در مجتمع های مسکونی، در کتب مدارس ابتدائی، راهنمایی و متوسطه به جهت فرهنگ سازی در این زمینه استفاده کرد.
4- شناسایی و تجلیل از شهروندان نمونه، که در مجتمع های مسکونی زندگی می کند به منظور ترویج فرهنگ آپارتمان نشینی در صدا و سیما و نشریات محلی و حتی در مراسمات رسمی کشوری و استانی.
5- الزامات اجرایی قوانین آپارتمان نشینی، باید با جدیت از سوی متولیان امر به خصوص مقامات قضایی پی گیری گردد.
6- بازنگری در قانون تملک آپارتمانها مصوب سال 1343، چرا که اکثر بندهای قانون مزبور و آیین نامه های اجرایی آن، بیشتر به موضوعات سخت افزاری که همان مشاعات ساختمان، برگزاری جلسات هیأت مدیره، اخذ و افزایش هزینه شارژ و ... اشاره دارد. مسایل نرم افزاری موضوع که بیشتر ناشی از رفتار و کردار صاحبان واحد ها می باشد.مغفول مانده است.
در پایان نظر خوانندگان را به فرمایش پیامبر اکرم(ص) در خصوص همسایه جلب می کنم:
آیا میدانید حق همسایه چیست؟ اینکه اگر یاری خواست یاریش کنی، اگر طلب قرض کرد قرضش دهی، اگر تو را طلبید در پیش او حاضر باشی، اگر مریض شد عیادتش کنی، اگر مرد جنازه اش را تشیع کنی، اگر چیزی به او رسید تبریکش گویی، اگر مصیبتی بر او رسید تسلی اش دهی، بدون اجازه او ساختمان خانه ات را از او بلند نکنی که راه باد را بر او ببندی و بوسیله بوی غذایت آنرا اذیت نکنی مگر اینکه غذا برایش مقداری ببری.
آیا واقعاً ما اینطور با همسایگان خود رفتار می کنیم؟ بیاید به هم دیگر به بهانه انسان بودنمون، نه مسائل دیگر احترام بگذاریم. به امید آن روز
به مناسبت 14 آبان روز فرهنگ عمومی
فرهنگ عمومی عرصه ای از فرهنگ است که رابطه مستقیمی با عموم مردم دارد و در واقع هر امری که در بین عموم مردم به عنوان یک فرهنگ تلقی شود، جزئی از فرهنگ عمومی به شمار می رود. این مفهوم در مقابل فرهنگ تخصصی قرار می گیرد که مربوط به قشر و سازمان خاصی از مردم است و عمومیت ندارد. اصلاح و تقویت فرهنگ عمومی از مهمترین کارهای هر دولتی است که چون زمان براست بایستی بر اساس اسناد بالا دستی و با هماهنگی دیگر نهادهای حکومتی به اجرا درآید.
اهمیت فرهنگ عمومی به حدی است که رهبر معظم انقلاب در این باب می فرمایند: «اصلاح فرهنگ عمومی، از همه کارها مهمتر است ؛ چون این کار ، محور همه کارهای دیگر است . کتاب باید برای اصلاح فرهنگ عمومی منتشر شود . فیلم باید برای اصلاح فرهنگ عمومی ساخته شود. هنر باید در جهت فرهنگ عمومی هدایت شود. صدا و سیما در
برنامه هایش چه هنری ، خبری و گزارش – دائما باید در خدمت فرهنگ عمومی کار کند . علما و امامان جمعه و خطیبان و مبلغان و جامعه روحانیون معظم نیز در هر بخشی که هستند باید برای ترویج فرهنگ صحیح اسلامی تلاش کنند.»
براین اساس ، شورای فرهنگ عمومی زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل گرفته و این شورا درجلسه 581 مورخ 29/12/85 آیین نامه شورای فرهنگ عمومی استانها را تصویب و جهت اجرا ابلاغ کرد. برابر ماده 1 آیین نامه مزبور وظیفه شورای فرهنگ عمومی استانها : الف) شناخت و اطلاع از وضع فرهنگ عمومی و ب) اصلاح و ارتقاء آن تعیین شده است.
نگاه به وظایف تعیین شده برای شورای مذکور بیانگر این موضوع است که برخورد با مسائل فرهنگی بویژه فرهنگ عمومی در هر مقطع مستلزم انجام کارهای مطالعاتی و پژوهشی جهت یافتن ریشه و علل بوجود آوردن مشکلات فرهنگ عمومی و در گام بعدی ، تهیه و تدوین طرحهای عملیاتی و کاربردی برای بهبود شاخص های فرهنگی منطقه می باشد.
در حال حاضر استان اردبیل از بعد فرهنگ عمومی با معضلات فراوانی از جمله ،ترویج بد حجابی ، دروغگویی، عدم آشنایی افراد جامعه با حقوق شهروندی ، عدم احترام به دیگران ، اعتیاد، فحاشی ، دزدی، دعوای خیابانی ، عدم تمایل کار با
همدیگر،پایین بودن جامعه پذیری افراد و ....... مواجه می باشد که حل و فصل آنها ، توجه جدی و کارشناسی متولیان فرهنگی و اجتماعی و در رأس آن اعضای فرهنگ عمومی استان را می طلبد.
برای غلبه برچالش های اشاره شده ، توجه و استفاده از تئوری تغییر برای ایجاد و ترویج یک موضوع مورد انتظار در بین افراد یک جامعه:
الف) باید دانش آن در جامعه تزریق گردد.
ب) دانش ایجاد شده طوری باید باشد که بتواند نگرش آحاد جامعه را نسبت به موضوع مورد هدف تغییر دهد.
ج) در صورت تحقق نگرش سازنده ، رفتار فردی به سمت هدف برنامه ریزی شده تغییر خواهد کرد.
د) تغییرات بوجود آمده در رفتارهای فردی ،رفتارهای گروهی را به دنبال خود داشته به عنوان مثال تا زمانی که دانش خطرات زیانبار اعتیاد در جامعه منتشر نگردد و نگرش افراد جامعه به آن تغییر نکند قطعا رفتار فردی و به دنبال آن رفتارهای گروهی ، نسبت به موضوع اعتیاد عوض نخواهد شد. این یعنی شکست در برنامه های تدوین شده .
پس میتوان نتیجه گیری کردصرفا با برگزاری جلسات فرهنگی از جمله فرهنگ عمومی و نصب بنر و پلاکارد نمی توان به حل چالش های فرهنگی امیدوار بود. تنها زمانی میتوان شاهد تغییرات مثبت در سطح جامعه بود که تمامی مسئولین زیربط به صورت هماهنگ وبا تعامل سازندگی با محافل دانشگاهی و با استفاده از تحقیقات کاربردی و بنیادی در این میدان حرکت و از هر گونه حاشیه سازی و برخوردهای چکشی با مسائل فرهنگی و اجتماعی به شدت پرهیز نمایند. انشاءا...