آیا روزی مقصر حوادث های عمومی که اذهان مردم راجریحه دار می کنند، مشخص خواهد شد؟
هر از گاهی شاهد حوادث تلخ غیرجنایی در سطح استانهای کشور هستیم و متاسفانه در این حوادث تعدادی از هموطنان عزیزمان جان خود را از دست می دهند. از جمله این حوادث میتوان به آتش گرفتن اتوبوس های مسافربری و باری در جاده ها، تصادف سرویسهای مدارس، سقوط هواپیما، خارج شدن قطار ازریل ، ریزش ساختمان به دلیل گودبرداری، غرق شدن افراد در دریاچه ها و رودخانه ها همانند حادثه اخیر دریاچه شورابیل اشاره کرد. در این حادثه ناگوار دودختر دانشجو در دریاچه شورابیل جان خود را از دست دادند و اگر کمک های فوری رهگذران نبود، تعداد کشته های این حادثه قطعا بیش از این تعداد نیز می رسید.
نقطه مشترک همه این حوادث عکس العمل سریع همه مسئولین حوادث غیرمترقبه کشور و به تبع آن استانها از جمله ریاست جمهوری، استانداری، فرمانداری، شهرداری، اورژانس، نیروی انتظامی و آتش نشانی و دستگاههای اجرایی ذیربط در رسانه های دیداری و شنیداری درهمان اوایل وقوع حادثه می باشدَ و هر کدام متناسب با نوع حادثه اتفاق افتاده، خواستار رسیدگی فوری به جزئیات حادثه و برخورد با عامل یا عاملان اصل حادثه می باشند.
اما بعد از یکی دو روز با فروکش شدن هیاهوهای اولیه حادثه کم کم اصل موضوع نیز به دست فراموشی سپرده میشود، گوئی اصلا اتفاق نیافتده است و خدای ناکرده بعد از وقوع حادثه جدید، دوباره روز از نو روزی از نو و جنجال رسانه ای دیگر و راه افتادن کار نوال برخورد می کنیم،برخورد می کنیم از سوی مسئولین امر در کشور دوباره نمایان می گردد. به نظر می آید این دو تسلسل تمامی نخواهد داشت. شاید علت اصلی آن به وجود دستگاههای اجرایی متنوع با شرح وظایف موازی هم ، ضعف قوانین موجود در این زمینه، عدم نظارت کافی از سوی متولیان امر، طولانی شدن فرایند رسیدگی به پرونده های حوادث ، عدم برخورد جدی با مقصران اولیه حادثه، عدم وجود اراده قوی برای برخورد قاطع و نهایتا وجود بوروکراسی شدید اداری، بر می گردد.
در پایان امیدواریم در صورت مشخص شدن نتیجه نهایی پرونده های حوادث های سال جاری وسالهای گذشته، نسبت به اطلاع رسانی آن هر چند که به دلیل طولانی شدن فرایند رسیدگی، اصل حادثه از ذهن ها پاک شده است اقدام گردد. شاید نقطه عطفی باشد برای مسئولین و متولیان اجرایی کشور که متوجه باشند بالاخره با مقصر حوادث های کشور که اذهان عمومی را جریحه دار می کند برخورد میگردد . تا باشد در انجام وظایف خود که با جان و مال مردم عجین شده است، کوتاهی نکنیم.
به مناسبت 14 آبان روز فرهنگ عمومی
فرهنگ عمومی عرصه ای از فرهنگ است که رابطه مستقیمی با عموم مردم دارد و در واقع هر امری که در بین عموم مردم به عنوان یک فرهنگ تلقی شود، جزئی از فرهنگ عمومی به شمار می رود. این مفهوم در مقابل فرهنگ تخصصی قرار می گیرد که مربوط به قشر و سازمان خاصی از مردم است و عمومیت ندارد. اصلاح و تقویت فرهنگ عمومی از مهمترین کارهای هر دولتی است که چون زمان براست بایستی بر اساس اسناد بالا دستی و با هماهنگی دیگر نهادهای حکومتی به اجرا درآید.
اهمیت فرهنگ عمومی به حدی است که رهبر معظم انقلاب در این باب می فرمایند: «اصلاح فرهنگ عمومی، از همه کارها مهمتر است ؛ چون این کار ، محور همه کارهای دیگر است . کتاب باید برای اصلاح فرهنگ عمومی منتشر شود . فیلم باید برای اصلاح فرهنگ عمومی ساخته شود. هنر باید در جهت فرهنگ عمومی هدایت شود. صدا و سیما در
برنامه هایش چه هنری ، خبری و گزارش – دائما باید در خدمت فرهنگ عمومی کار کند . علما و امامان جمعه و خطیبان و مبلغان و جامعه روحانیون معظم نیز در هر بخشی که هستند باید برای ترویج فرهنگ صحیح اسلامی تلاش کنند.»
براین اساس ، شورای فرهنگ عمومی زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل گرفته و این شورا درجلسه 581 مورخ 29/12/85 آیین نامه شورای فرهنگ عمومی استانها را تصویب و جهت اجرا ابلاغ کرد. برابر ماده 1 آیین نامه مزبور وظیفه شورای فرهنگ عمومی استانها : الف) شناخت و اطلاع از وضع فرهنگ عمومی و ب) اصلاح و ارتقاء آن تعیین شده است.
نگاه به وظایف تعیین شده برای شورای مذکور بیانگر این موضوع است که برخورد با مسائل فرهنگی بویژه فرهنگ عمومی در هر مقطع مستلزم انجام کارهای مطالعاتی و پژوهشی جهت یافتن ریشه و علل بوجود آوردن مشکلات فرهنگ عمومی و در گام بعدی ، تهیه و تدوین طرحهای عملیاتی و کاربردی برای بهبود شاخص های فرهنگی منطقه می باشد.
در حال حاضر استان اردبیل از بعد فرهنگ عمومی با معضلات فراوانی از جمله ،ترویج بد حجابی ، دروغگویی، عدم آشنایی افراد جامعه با حقوق شهروندی ، عدم احترام به دیگران ، اعتیاد، فحاشی ، دزدی، دعوای خیابانی ، عدم تمایل کار با
همدیگر،پایین بودن جامعه پذیری افراد و ....... مواجه می باشد که حل و فصل آنها ، توجه جدی و کارشناسی متولیان فرهنگی و اجتماعی و در رأس آن اعضای فرهنگ عمومی استان را می طلبد.
برای غلبه برچالش های اشاره شده ، توجه و استفاده از تئوری تغییر برای ایجاد و ترویج یک موضوع مورد انتظار در بین افراد یک جامعه:
الف) باید دانش آن در جامعه تزریق گردد.
ب) دانش ایجاد شده طوری باید باشد که بتواند نگرش آحاد جامعه را نسبت به موضوع مورد هدف تغییر دهد.
ج) در صورت تحقق نگرش سازنده ، رفتار فردی به سمت هدف برنامه ریزی شده تغییر خواهد کرد.
د) تغییرات بوجود آمده در رفتارهای فردی ،رفتارهای گروهی را به دنبال خود داشته به عنوان مثال تا زمانی که دانش خطرات زیانبار اعتیاد در جامعه منتشر نگردد و نگرش افراد جامعه به آن تغییر نکند قطعا رفتار فردی و به دنبال آن رفتارهای گروهی ، نسبت به موضوع اعتیاد عوض نخواهد شد. این یعنی شکست در برنامه های تدوین شده .
پس میتوان نتیجه گیری کردصرفا با برگزاری جلسات فرهنگی از جمله فرهنگ عمومی و نصب بنر و پلاکارد نمی توان به حل چالش های فرهنگی امیدوار بود. تنها زمانی میتوان شاهد تغییرات مثبت در سطح جامعه بود که تمامی مسئولین زیربط به صورت هماهنگ وبا تعامل سازندگی با محافل دانشگاهی و با استفاده از تحقیقات کاربردی و بنیادی در این میدان حرکت و از هر گونه حاشیه سازی و برخوردهای چکشی با مسائل فرهنگی و اجتماعی به شدت پرهیز نمایند. انشاءا...