هشدار تا قیامت !؟
یکی از واژه های که در سال های اخیر با فراوانیِ بسیار زیاد و مکررا چه از زبان مسئولین رده بالا و چه از گفتار مسئولین رده پائین از رسانه ملی می شنویم و یا در رسانه های مکتوب و بیانیه های صادره از سوی ارگان ها مشاهده میکنیم، واژه "هشدار" است. به عبارت دیگر مردم یا مخاطبین در برنامه های تلویزیون بویژه خبرهای که از شبکه های مختلف پخش میشود به نوعی با واژه "هشدار" خوگرفته و مأنوس شده اند. در ادامه این یادداشت مختصرا به چندین نمونه از هشدارهایی که به دفعات زیاد دربرنامه های مختلف صدا وسیما پخش و تکرار میشود اشاره میگردد:
1-هشدار درباره خیز، و موج چهارم ویروس کرونا در فروردین ماه 1400
2-هشدار درباره آب گرفتگی معابر و جاری شدن سیل.
3-هشداردر مورد ریزش بهمن و کولاک درجاده ها.
4-هشداردرباره احتکار،کم فروشی و گران فروشی.
5-هشدار در خصوص عوارض ناخوشایند سفرهای نوروزی.
6-هشدار در ارتباط با استفاده بیش ازحد ازفضای مجازی.
7-هشدار در خصوص افزایش آمارطلاق در جامعه.
8- هشداردرباره حیوان آزاری.
9-هشدار در خصوص کودک آزاری.
10-هشدار در خصوص کشف حجاب.
11-هشدار در ارتباط با کاهش سرانه مطالعه کتاب در کشور.
12-هشدار در مورد سوء تغذیه اکثریت آحاد جامعه
13-هشدار درباره کاهش بهداشت روانی افراد جامعه.
14-هشدار در خصوص افزایش آمار ازدواج های سفید در سطح جوانان.
15-هشدار در مورد کاهش سن اعتیاد در جامعه.
16-هشدار در ارتباط با افزایش کیف قاپی و زورگیری.
17-هشدار در خصوص افزایش بیکاران فارغ التحصیل شده از دانشگاه ها
18-هشدار درباره کاهش تعلقات عاطفی بین اعضای خانواده ها.
19-هشدار درخصوص لغو تعهدات برجامی.
20-هشدار به زمین خواران، کوه خواران و ساحل خواران.
21-هشدار در خصوص کاهش بی اعتمادی آحاد اجتماع نسبت به قانونگذاران ومدیریت کلان کشور.
22-هشدار به جاعلان و کلاهبرداران.
23-هشدار به عاملان افزایش قیمت سکه و دلار.
24-هشدار به سوء استفاده کنندگان از پست و مقام حکومتی.
25-هشدار به تخریب کنندگان محیط زیست.
26-هشدار به فروشندگان داروهای تقلبی.
27-هشدار به خودرو سازان در خصوص قیمت وکیفیت خودرو.
28-هشدار در خصوص افزایش جمعیت سالمندی در کشور.
29-هشدار در خصوص افزایش دروغ، فساد، خیانت و خشونت در تمامی سطوح جامعه.
30-هشدار درخصوص فرارمغزها از کشور.
وهزاران هشدارهای دیگر که نام بردن شان مثنوی هفتاد من کاغذ شود که در این گرانیٍ سرسام آور کاغذ، نشاید. لیکن آنچه در این میان مهم بنظر میرسد سه نکته اساسی است که عبارتند از:
ا-هرکدام از این هشدارها وهشدارهای با مضامین دیگر، از سالهای بسیار دور طرح و منعکس شده و هنوزهم علیرغم گذشت زمانی مدید همچنان ازرسانه ملی تکرار میشود.
2-تداوم و تکرار این هشدارها، بیانگر این موضوع است که مشکلاتی که باعث صدور چنین هشدارهائی شده است، کماکان محکم و استوار در سرجای خود ایستاده اند و تاکنون برای رفع آنها از سوی متولیان امر چاره ای اندیشیده نشده است.
3-برای ریشه یابی وحلِ موجباتِ منتهی به هشدارها به معنای واقعی کلمه ، نیازمند ایجاد اعتماد عمومی نسبت به سیاستها و حسن عمل مدیران در سطح کلان( که متأسفانه تاکنون کارنامه قابل قبول و اقناع کنندهای در این خصوص مشاهده نشده است!) و ایجاد ارتباط دوسویه مسئولین و مردم می باشد. به عبارت دیگر ارتباط و اعتماد مردم و مسئولین برای خروج کامل از بسترِ منجر به هشدارها مورد نیاز است. در غیراین صورت چنین هشدارهایی گوش شنوندگان و بینندگان تلویزیون و رادیو را همچنان خواهد خراشید و موجب نگرانی خواهد شد.
حال سوال اینجاست که چه زمانی عالمان،حاکمان و مردم به این نتیجه خواهند رسید که می بایست به هم اعتماد داشته باشند؟ و آیا در شرایط کنونی زمینه این مشارکت مدنی و چندجانبه در کشور مهیا می باشد؟ به امید تحقق چنین زمانی!