تبریک عید نوروز سال 1394
باز عالم و آدم و پوسیده گان خزان و زمستان خندان و شتابان به استقبال بهار میروند تا اندوه زمستان را به فراموشی سپارند و کابوس غم را در زیر خاک مدفون سازند و آنگه سر مست و با وجد و نشاط و با رقص و پایکوبی با ترنم این سرود طرب انگیز نو روز و جشن شگوفه ها را بر گذار می نمایند ـ
جشن فـــرخنده فـــرودیـن است
روز بازار گـــل و نسرین است
و باز گرمای ملایم و فرحبخش روز های آفتابی بهار در باغ و راغ و کشتزار ها به سبزه و گلها و درختان بشارت میدهد تا از خواب سنگین زمستان بیدار شوند و روح تازه بخود گیرند و آنگاه این نوای جانبخش را ساز بدارند ـ
دی شد و بهمـــن گذشت فصل بهاران رسید
جلوهء گلشن به باغ همچو نگاران رسیـــــد
و باز نسیم گوارای گیسوان مشک بوی بته های گلاب را با آهنگ موزون تکان میدهد تا با لالهء خوش عذار و نرگس و ریحان و گل های دشتی همزمان جوانه زنند و ترانه عشق را به گوش عشاق برسانند و آنگاه در چمنها و دشت و دمن طوفان برپا کنند ـ
فروردین است و روز فـــرودین
شادی و طــرب را کنــد تلقیــــن
ای دو لب تو چو مــی مـــرا ده
کان باشــد رسم روز فـــرودیــن
و باز هوای شاداب به عشرتگاه باغ و لاله زار ها راه میگشاید و گلهای سرخ و زرد و نیلوفری را که در سبزه زار ها می رویند نوازش میدهد و آنگاه پربار چمن را به نظاره می نشیند و همین که در مرغزاران حریر پوش به میزبانی مردان پاکدل دشت می شتابد نالهء نی را می شنود و وظیفه دار این پیام میگردد ـ
رونق عهـــد شبابست دگــر بوستان را
میرسد مـــژده گل بلبل خوش الحان را
ای صبا گر به جوانان چمـن بـاز رسی
خدمت ما برسان سرو گل ریحـــان را
و باز فرزندان خورشید در دره ها وادی ها کوهپایه ها و باغ های خندان به بشارت عید بهار و خوشحالی جوانه زدن شاخه های پر نقش و نگار فاخته ها و کبک دری و عتدلیان را به نغمه سرایی می طلبد و پروانه ها را به پذیرایی عطر شگوفه ها دعوت می نماید و غزلان دلفرین را که عشاق سرگردان به یاد چشم مست معشوقه بی وفا و دل آزار خودشان بیابان در بیابان می پرستند فرا میخواند تا سختی های زمستان را به فراموشی بسپارند و عید رابا دیدار دو باره با فصل باران تجلیل کنند و با شنیدن این سرود دلنشین همراز و هم صحبت با آنهای گردند که دل به عشق زنده دارند ـ
ای نو بهار خنـــدان از لامکان رسیـــــدی
چیزی به یار مانی از یـــار ما چه دیـــدی
خندان و تازه رویی سر سبز و مکشبویی
همرنگ یار مایی یا رنگ از او خریــدی
بلبلا مــژدهء بهـــار بیــار
خبر بد به بوم و باز گذار
نگاه تحلیلی به تعریف شاغل ازدیدگاه مرکز آمارایران؟
یکی از مباحث آماری که همیشه چالش برانگیز بوده و می باشد، مفهوم کلمه شاغل است. به عبارت دیگر به چه کسی بویژه در بحث سرشماری ها شاغل گفته میشود. برابر تعریف مرکز آمار ایران تعریف شاغل به شرح ذیل است:
تمام افراد 10 ساله و بیش تر که در طول هفته مرجع( یعنی هفته قبل از آمارگیری) طبق تعریف کار، حداقل یک ساعت کار کرده و یا بنابه دلایلی به طور موقت کارشان را ترک کرده باشد، شاغل محسوب می شوند. شاغلان به طور عمده شامل دو گروه مزد و حقوق بگیر و خود اشتغالان می شوند. ترک موقت کار در هفته ی مرجع با داشتن پیوند رسمی شغل برای مزد و حقوق بگیران و تداوم کسب و کار برای خود اشتغالان به عنوان اشتغال محسوب می شود. افراد زیر نیز به لحاظ اهمیتی که در فعالیت اقتصادی کشور دارند از نظر مرکزآمار ایران، شاغل محسوب می شوند.
· افرادی که بدون دریافت مزد برای یکی از اعضاء خانوار خود که با وی نسبت خویشاوندی دارند، کار می کنند( کارکنان فامیلی بدون مزد)
· کارآموزانی که در دوره ی کارآموزی فعالیتی در ارتباط با فعالیت مؤسسه ی محل کارآموزی انجام می دهند. یعنی مستقیماً در تولید کالا یا خدمات سهیم هستند، فعالیت آن ها کار محسوب می شود.
· محصلانی که در هفته مرجع مطابق تعریف، کار کرده اند.
· تمام افرادی که در نیروهای مسلح به صورت کادر دائم یا موقت خدمت می کنند.( نیروی های مسلح شامل پرسنل کادر، درجه داری و سربازان وظیفه نیروی انتظامی و نظامی).
نگاهی به سرشماری های سالهای گذشته نشان میدهد که ملاک و معیار شاغل بودن از بعد میزان ساعات کار کردن،متفاوت بوده که در جدول ذیل به آن اشاره شده است.
سال سرشماری |
ملاک شاغل بودن در سر شماری |
1345 |
افرادی که هفته ای 8ساعت و بیشتر کار می کنند. |
1355 |
افرادی که هفته ای 8ساعت و بیشتر کار می کنند. |
1365 |
شاغلانی که 7روز گذشته از مراجعه آمارگیر حداقل 2ساعت کار می کنند. |
1375 |
شاغلانی که 7روز گذشته از مراجعه آمارگیر حداقل 1ساعت کار می کنند. |
1385 |
شاغلانی که 7روز گذشته از مراجعه آمارگیرحداقل 1ساعت کار می کنند. |
1390 |
شاغلانی که 7روز گذشته از مراجعه آمارگیر حداقل 1ساعت کار می کنند. |
با توجه به اینکه در تعریف فوق به کلمه کار اشاره شده یعنی هر کس حداقل 1 ساعت کار کند شاغل می باشد. بنابراین ضروری است جهت جمعبندی نهایی، تعریفی از مفهوم اصطلاح کار ارائه گردد.
تعریف کار از دیدگاه راهنمایی و مشاوره شغلی:
از نظر راهنمایی و مشاوره کار فعالیتی نسبتاً دائمی است که به تولید کالا و خدمات می انجامد و برای آن دستمزدی در نظر گرفته می شود. از اینرو کار دارای سه خصوصیت است:
اولاً) کار از فعالیت فکری یا بدنی حکایت دارد که به منظور رفع نیازهای انسان انجام می گیرد. کار مستلزم تلاشی نسبتاً دائمی است و فعالیت های زودگذر و موقتی انسان را شامل نمی شود. این نوع فعالیت موقتی زودگذر در زمره بیکاری پنهان محسوب می گردد.
ثانیاً) از طریق کار، کالایی تولید و یا خدمتی ارائه می گردد. از نظر راهنمایی شغلی کالای تولید شده و خدمتی انجام گرفته باید از نظر قانونی مقبول و از دیدگاه شرعی صحیح باشد.
ثالثاً) در قبال انجام کار، دستمزدی پرداخت می گردد که ممکن است به صورت پول باشد و یا آنکه به شکل مبادله کالا به کالا انجام پذیرد.
بحث و نتیجه گیری:
همانطور که در تعریف مرکز آمار ایران به طور وضوح به آن اشاره شده، شاغلان به طور عمده به دو گروه مزد و حقوق بگیر و خوداشتغالان تقسیم شده اند. یعنی به عبارت دیگر شاغلان در کشور حقوق بگیر بخش خصوصی یا عمومی هستند یا برای خودشان در قالب کسب و کارهای خود اشتغالی و یا خویش فرمایی فعالیت می کنند و خارج از این دو گروه تفسیم بندی دیگری وجود ندارد.با نگاه تحلیلی به ساعات کار دوگروه مورد اشاره متوجه می شویم که همه افراد شاغل در آنها همگی بیش از 8 ساعت در روز کار می کنند و قانون استخدامی کشوری و قانون کار نیز مؤید این موضوع می باشد. صاحبان کسب وکارهای خود اشتغالی و خویش فرما یی نیز با توجه به نوع کسب و کار خود، قطعاً ساعات کاری بیشتری از گروه اول دارند.
از سوی به نظر نمی آید برابر شرایط اقتصادی موجود در کشور و به تبع آن در استانها افرادی باشند که صرفاً با یک ساعت کار کردن و دریافت دستمزدی متناسب با آن، آنهم یک روز در طول هفته مرجع، بتوانند چرخه زندگی خود را بچرخانند و همچنین در استانها،فرصت شغلی باشد که فرد شاغل در آن با یک ساعات کار کردن و بدون استمرار فعالیت در آن فرصت شغلی در سایر ایام هفته، بتواند امرار معاش کند، و بنابراین ضروریست که نسبت به اصلاح تعریف شاغل در سرشماری های سالهای آتی اقدام اساسی انجام پذیرد تا پذیرش مفهوم شاغل برای تمامی افراد جامعه و حتی خود مسئولین قابل لمس و محسوس باشد.هر چند که عنوان میگردد تعریف حداقل یک ساعت کار، یک تعریف بین المللی می باشد. لذا می طلبد مسئولین و متولیان مرکز آمار ایران،تعریف جامع و بومی شده ای از شاغل بودن که متناسب با مفهوم علمی کار و بدون لحاظ نمودن کارکنان فامیلی بدون مزد، محصلان و کارآموزان که انصافاً با توجه به نوع وساختار فعالیت آنها درمحل کارگاه، نقشی در تولید کالا و خدمات ندارند، ارائه نمایند. چرا که این ملاک ها و شاخصها به جز افزایش غیر واقعی آمار تعداد شاغلان در استانها نقش کاربردی دیگر در سرشماری ها ندارد.
در پایان به عنوان پیشنهاد تعریفی از کلمه شاغل که با شرایط اقتصادی کشورمان نیز سازکارمی باشد ارائه میگردد:
شاغل فردی است که در یکی از بخش های اقتصادی( صنعت، خدمات و کشاورزی) به صورت مزد بگیر، خود اشتغالی و خویش فرمایی در تولید کالا و خدمات در قبال مزد کار( فعالیت) می کند. بطوری که کار وی منجر به افزایش تولید، خدمات و درآمد وی گردد.
استخدامی های جدید
علیرغم وجود قوانین موجود در برنامه های سوم،چهارم و پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی کشور و همچنین قوانین سالانه بودجه،مبنی بر موظف بودن دولت در چابک سازی ساختار اداری خود، بالاخره بعد از کش وقوسهای فراوان بین دولت و مجلس و مقاومت نسبی دولت درخصوص جذب استخدامی های انجام یافته در دولت دهم ، نهایتا دولت یازدهم به اجبار و جهت پایان دادن به یکی از چالشها و فشارهای خود در لایحه بودجه سال 1394 اعتبار لازم را جهت جذب استخدامی های جدید پیش بینی و در لایحه مزبور لحاظ نمودکه در صورت تائید آن درمجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان،مستخدمین جدید از سال آینده شروع بکار خواهند کرد.
همه متخصصین امور اداری می دانند که این اقدام نقض آشکار قوانین موضوعه در این خصوص می باشد و بار مالی زیادی را بر دوش دولت خواهد گذاشت. برابر برآوردهای انجام یافته در حال حاضر هر کارمنددولت بطور میانگین ماهانه 3 میلیون تومان برای دولت هزینه بر می دارد و با توجه به اینکه از مجموع 500 هزار نفر استخدامی های جدید، هزار نفر سهمیه استان اردبیل می باشد که در صورت جذب آنها ماهانه بیش از 3 میلیارد تومان بر هزینه جاری حقوق کارمندان استان اضافه خواهد شد. تعمیم این هزینه برآوردی بر کل استخدامی های جدید در سطح کشور افزایش هزینه جاری دولت سربه فلک خواهد کشید.
به خوبی می دانیم که ورود استخدامی جدید به بدنه دولت ،صرف افزایش هزینه جاری دولت هیچ گونه تاثیری در ارائه خدمات دولتی مطلوب به مردم و افزایش بهره وری نیروی انسانی موجود نخواهدداشت.
مشکل فعلی ساختار اداری کشور نبود انگیزه فعالیت جهت ارائه خدماتی دولتی می باشد. این عدم انگیزه خود دلایلی دارد که همه دولت مردان به خوبی به آنها واقف هستند. بهتر بود دولت با اتکا به قانون های موجود به جای جذب نیروهای جدید، نسبت به حل مشکل موجود در بین کارمندان اقدام می کرد. چراکه در صورت ورود مستخدمین جدید به سیستم و آشنا شدن بامحیط اداری موجود و معاشرت با کارمندان قدیمی، کم کم به سوی کم کاری و بی انگیزگی سوق خواهند یافت. بنابراین خواهیم دید نه تنها بهبودی در ارائه خدمات دولتی در آینده بوجود نمی آید بلکه سیستم از قبل نیز تنبل تر نیز خواهد شد. موضوعی که هم مسئولین رده بالای اداری کشور بر آن علم کامل دارند.
علی ایحال امیدواریم که نمایندگان مجلس در بررسی لایحه بودجه سال 1394 با لحاظ نمودن قوانین بالادستی و برنامه های توسعه و مصلحت کشور در این ارتباط تصمیم گیری کنند نه مصالح خود، موضوعی که این روزها به دست فراموشی سپرده شده است.
جدا شدن به چه قیمتی ؟
در ماههای اخیر نماینده محترم شهرستان های پارس آباد و بیله سوار تحرکاتی در باب تجزیه طلبی و جداشدن از استان اردبیل را مطرح و حتی در روزهای اخیر نیز کلمه(مغان) را لقب زیبنده شهرستانهای های مزبور عنوان کرده نه شهرستان گرمی. شاید احساس گردد که این موضوعات مطرح شده به نوعی جوسازی و بزرگنمایی از سوی رسانه ها و مطبوعات باشد. ولی متاسفانه قضیه حادتر از این حد می باشد. چرا که در ماموریت اداری که در هفته گذشته به شهرستان گرمی و روز بعد آن به شهرستان پارس آباد داشتم از سوی همکاران عنوان شد که فرمانداری هر دو شهرستان (گرمی و پارس آباد) طی بخشنامه ای به ادارات زیرمجموعه خود دستور داده اند که درمکاتبات اداری خود و سردرب و تابلو اداری های خود کلمه مغان را اضافه کنند . حال این سوال از نماینده شهرستانهای پارس آباد و بیله سوار عنوان می شود که آیا مسائل مهمتر از این موضوع در سطح شهرستان وجود ندارد که با جدیت و تمام قد بحث جدا شدن از استان پیگیری می کنند.
نماینده محترم و همه ما به خوبی می دانیم که تبدیل یک شهرستان به استان مستلزم داشتن شرایط عمومی و اختصاصی می باشد و تا این الزامات مهیا نشود تحقق این موضوع امکان پذیر نخواهد بود. و حتی در صورت آماده بودن شرایط قانونی، مقتضیات و ساختار اقتصادی کشور نیز باید اجازه وقوع چنین پدیده ای را بدهد که در حال حاضر چنین شرایطی در کشور وجود ندارد و نکته جالب آن که پرونده های خیلی در وزارت کشور پشت نوبت استان شدن قرار دارند که دارای شرایطی بهتر از شهرستانهای پارس آباد و بیله سوار می باشند.
پس چرا زمانی که میدانیم تحقق موضوع درخواستی درحال حاضر امکان پذیر نیست اجازه مطرح کردن را به خود می دهیم و اسباب طرح مجدد موضوع قومیت گرایی را فراهم می کنیم .موضوعی که میتواند یکپارچگی را در شهرستانها و به تبع آن در استان به خطر بیاندازد. مگر هدف دشمنان قسم خورده نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران جز این نیست که بین امت اسلامی ایران عزیز ،جدایی و تفرقه بیافکند و اگر این موضوع از طریق نیروهای داخلی بسترسازی شود خوشحالی آنها را به دنبال خواهد داشت.
این روزها که کشور به دلیل قرار گرفتن در شرایط بسیار حساس در جهان و خاورمیانه بیش از پیش نیازمند به وحدت و یکپارچگی ملت خود می باشد . لذا این حرکات و سخنان به نفع کشور و توسعه استان نبوده و نخواهد بود . پس بیائید منطقی ،حساب شده و بدون مسائل حاشیه ای عمل کنیم ، چیزی که کشور این روزها پیش از گذشته به آن نیازمند می باشد.
َچالش های پیش روی وزیر جدید علوم،تحقیقات و فناوری کشور
بالاخره بعد ازماهها، روز چهارشنبه مورخ 5/9/93 ،وزارتخانه مهم و استراتژیک علوم،تحقیقات وفناوری کشور سکاندار خود را شناخت. آقای دکتر محمد فرهادی با رای بالای نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی بعد از 29 سال مجددا وزیر علوم انتخاب شد.
آقای دکتر فرهادی در کارنامه خود :
-ریاست دانشگاه تهران
-وزیر فرهنگ و آموزش عالی 1368-1364
-عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی
-ریاست موسسه توسعه دانش و پژوهش ایران
-عضو هیات امناءدانشگاه شاهد
-نایب رئیس شورای پژوهش علمی کشور
-وزیر بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی 1380-1376
-ریاست صندوق حمایت از پژوهشگران کشور و عضو بنیاد ملی نخبگان را دارا می باشد . این سوابق از تجربه و شناخت بالای آقای دکتر فرهادی از وضعیت حوزه علم وفناوری درکشور خبر می دهد.
با این اوصاف، وزیر جدید در صورت داشتن اراده مبنی بر ایجادتغییرات اساسی در ساختار وزارتخانه خود در راستای تولید علم وتبدیل آن به فناوری های جدید که اقتصاد ملی، جهت رشد و توسعه متناسب با کشورهای جهان، بیش ازپیش به آن نیازمند می باشد، با چالش های اساسی روبرو خواهند بود. در ادامه به برخی از آنها که از حساسیت بیشتری برخودار هستند اشاره میگردد:
1-تغییر در کارکرد دانشگاه :
در کشورهای توسعه یافته تربیت نیروی انسانی با توجه به نیازهای هر بخش صورت می گیرد. یعنی دانشگاه ها، موسساتی هستند که نیروهای تکنسین برای صنایع تربیت می کنند و در کنار آنها هم دانشگاههایی هستند که متخصص و محقق برجسته را برای جامعه علمی عرضه می کنند . افرادی که جایگزین اساتید خود می شوند. در کشور ما همه دانشگاهها،متاسفانه به سمت مدرک گرایی رفته اند. بنابراین ما باید برای مشاغل دانشگاهی و مشاغل علمی پژوهشی با توجه مرزهای دانش، نیروی متخصص تربیت کنیم و برای صنعت و رفع نیازهای جامعه نیروی کاربردی ومهارتی تربیت کنیم که طبیعتا مقاطع تحصیلی آنها هم متفاوت خواهد بود.
2-نگاه نو در شیوه پذیرش دانشجو و استاد:
برای پذیرش دانشجو و جذب استاد در دانشگاه باید حساسیت و دقت ها را بیشتر کرد تا افرادی که واقعا شایسته هستند وارد دانشگاه شوند. متاسفانه امروز برون داد دانشگاه با ظرفیت و نیاز اقتصاد ملی متناسب نیست. و یک دلیل مهم این مسئله عدم ورود نخبه به دانشگاه می باشد.
3-تبیین هدف از ایجاد دانشگاه تولید علم و فناوری است نه تولید مدرک و مقاله:
دانشگاه را بشر تاسیس کرد تا نخبگان در آن با به کارگیری نبوغ و خلاقیت خود از طریق تولید علم و فناوری سبب رشد و توسعه جوامع شوند . پس دانشگاه به این منظور ایجاد شده که اولا نخبگان وارد آن شوند و ثانیا برون داد آن پشتیبان صنعت و جامعه در تمامی ابعاد آن باشد. نه اینکه فقط کارخانه مدرک سازی باشد . تولید مقاله و مقاله شماری، دردی از جامعه دوا نمی کند . مدرک بی محتوا و فارغ التحصیل ناکارآمد و نامتناسب بانیازهای بازار کار، نه تنها حرکتی در راستای پیشرفت و توسعه ملی به حساب نمی آید. بلکه می تواند ضد توسعه و رواج دهنده فضای افسردگی ،یاس و ناامیدی و بی تفاوتی و توقع بالا در میان جوانان و جامعه باشد.
4-جلوگیری از رشد کمی و بی رویه دانشگاهها و تعیین تکلیف وضعیت موجود:
رشد کمی و بی رویه دانشگاهها یکی از چالش های آموزش عالی می باشد . در حال حاضر دانشگاهها از نظر کمی به طرز بی سابقه ای رشد پیدا کرده اند. اما از نظر کیفی بازمانده اند. که نمونه این دانشگاهها در جامعه فراوان هستند. که نیاز به ذکر اسامی آنهانیست.
5-ارتقا کیفیت آموزشی در اکثر دانشگاهها:
از بعد پائین بودن کیفیت آموزشی در دانشگاهها ، دانشگاهها را مترادف با مدرسه بزرگ تلقی می کنند. چرا که دانشجویان پس از ورود به دانشگاهها از آن به عنوان دبیرستان بزرگ یاد می کنند، چرا که همان روش یادگیری را که در مدرسه فرا گرفته اند، دردانشگاه نیز مشاهده می کند. به عنوان مثال در دانشگاه نباید چیزی به عنوان امتحان وجود داشته باشد. بلکه دانشجو با ید به طرق دیگر مورد ارزیابی قرار گیرد تا مهارت و توان علمی او سنجیده شود یعنی توجه جدی به فعالیت های پژوهش محوری در دانشگاهها.
6-توجه جدید به مقوله کارآفرینی و شرکت های دانش بنیان دردانشگاه به عنوان رکن اساسی در رسیدن به اقتصاد مقاومتی، مدنظر مقام معظم رهبری.
در پایان ضمن آرزوی توفیق برای جناب دکتر محمد فرهادی در مقام وزیر جدید علوم، امید میرود موارد اساسی ذکر شده در اولویت های کاری وزیر محترم قرار گرفته و برای تحقق آنها به صورت کاربردی، برنامه ریزی صورت پذیرد. در غیر اینصورت وزارتخانه مزبور همانند گذشته نفس خواهد کشید و الزاماتی که اقتصاد کشور برای رشد خود به کارکردهای دانشگاهها چشم بسته، به وجود نخواهد آمد.