چیستی زیست بوم ملی اشتغال کشور
یکی از مفاهیمی که در ماههای اخیر در حوزه سرمایه گذاری و تولید مطرح شده،مفهوم زیست بوم ملی اشتغال کشور می باشد. در این یادداشت برآنیم در باب چیستی و چرایی مطرح شدن موضوع ، مطالبی در راستای ایجاد ادبیات مشترک خدمت خوانندگان محترم ارائه گردد.در ابتدا قبل از پرداختن به موضوع اصلی نیاز است تعریفی آسان و ساده از مفهوم زیست بوم مشخص شود.
تعریف اول: "زیست بوم یا اکوسیستم به عنوان یک محیط به همراه هرگونه موجوده زنده و تمام عوامل غیرزنده که درون آن محیط وجود دارند،تعریف می شود."
تعریف دوم:" منظور از اکوسیستم یا زیست بوم،محیط متشکل از همه موجودات جاندار و غیر جاندار فیزیکی مانند هوا،آب،خاک و نور خورشید است که در یک مکان خاص بریکدیگر اثر متقابل گذاشته و درنهایت منجر به رشد و پرورش گونه های خاص از موجودات در طی زمان می شوند."
همانگونه که از دو تعریف فوق استنباط می گردد هر زیست بوم از دو رکن اصلی تشکیل شده است. رکن اول موجودات زنده و رکن دوم عوامل بی جان که این دو رکن بطور مرتب بر روی هم تاثیر گذاشته و اتفاقات درون محیط زیست بوم را رقم می زنند. به عنوان مثال میتوان زیست بوم دریای خزر را نامبرد. خزر جزء زیست بوم دریایی محسوب می گردد که در آن انواع و اقسام موجودات زنده ریز و درشت با وجود عوامل غیر زنده همچون آب،خاک،هوا و گرمای خورشید در کنار هم با اثرگذاری روی همدیگر زندگی می کنند و باعث حدوث موجودات زنده دیگر نیز می شوند و این ترکیب و شکل زندگی بطور مرتب در زیست بوم دریای خزر در حال تکرار شدن است و حتی انسان نیز به نوعی از عایدات این زیست بوم در قالب تامین مواد غذایی خود و کسب و درآمد نیز بهرمند میشود.
با عنایت به مطالب مذکور، متخصصان حوزه مدیریت و اقتصاد واژه" زیست بوم" را از علم زیست شناسی به عاریه گرفته و مفهوم زیست بوم ملی اشتغال کشور را مطرح کرده اند. زیست بوم ملی اشتغال کشور همانند سایر زیست بوم ها،شامل موجودات جاندار( کلیه دستگاههای اجرایی مشمول قانون خدمات کشوری و لشگری، تشکلات بخش خصوصی،موسسات مالی،دانشگاهها،موسسات خیریه،رسانه ،قوه مجریه،قوه قضائیه، صدا و سیما و خانواده ها) و موجودات بی جان( کلیه قوانین، بخشنامه ها، آئین نامه ها و دستورالعمل ها و رویه های موجود در خصوص سرمایه گذاری و تولید)است که تعاملات و هم افزایی مثبت بین این دو، سرمایه گذاری و تولید که نهایتا دنبال شکل گیری اشتغال است . به عبارت دیگر زیست بوم ملی اشتغال کشور به دنبال آن است تا با همکاری مشترک تمامی بازیگران، چه آنهایی که به صورت مستقیم و چه آنهایی که به صورت غیر مستقیم در یک محیط واحد در عرصه سرمایه گذاری و تولید سهیم هستند ؛ نهایتا ایجاد اشتغال را تسریع بخشد.
نباید فراموش کرد که تحقق الگوی زیست بوم ملی اشتغال کشور،نیازمند بازیگران فعال، معتقد،باانگیزه، متخصص و اعتقاد به کار سیستمی و همچنین اصلاح قوانین و مقررات مخل سرمایه گذاری و تولید، می باشد.بنظر میرسد تا زمانی که این هم افزایی،مشارکت و کار سیستمی بین بازیگران اصلی و فرعی زیست بوم ملی اشتغال کشور ایجاد نگردد، نخواهیم توانست در زمینه تولید و اشتغالزایی،گام های موثر و اثربخش برداریم و همچون گذشته شاهد اقدامات موازی و پراکنده از سوی اعضای این زیست بوم ملی خواهیم بود.با کاربردی و اجرایی شدن کامل الگوی زیست بوم ملی اشتغال کشور، مشخص خواهد شد که همه در ایجاد شغل در یک جامعه سهیم هستند و نمی توان شخص حقوقی و حقیقی را یافت که سهمی در این خصوص نداشته باشد. فلذا ایجاد شغل در کشور مشارکت همه را می طلبد و بدون آن اتفاقی نخواهد افتاد و زیست بوم ملی اشتغال کشور نیز دقیقا به دنبال همین اتفاق است .
کارآفرینی،ضرورتی اجتناب ناپذیر
17 تا 23آذر ماه، هفته جهانی کارآفرینی نامگذاری شده است. نامگذاری چنین روزهایی در حوزه های اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و فرهنگی در تقویم های ملی و بین المللی بیانگر نقش و اهمیت موضوعات مورد تاکید در رشد و بالندگی کشورها و جوامع بشری است که موضوع کارآفرینی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. تمامی جوامع توسعه یافته و در حال توسعه و همچنین اقتصاددانان دنیا همگی در این نکته کلی اتفاق نظر دارند که: "دست یابی به رشد اقتصادی پایدار و به تبع آن گسترش رفاه اجتماعی بین جوامع بشری در شرایط کنونی مستلزم توجه به مقوله کارآفرینی و ارج نهادن به مقام شامخ کارآفرینان واقعی می باشد". به نظر اندیشمندان حوزه کارآفرینی،دیگر زمان انتخاب وجود ندارد وتوجه به رویکرد کارآفرینی در تمامی عرصه ها به ویژه عرصه اقتصادی و تولید رقابت پذیر،ضرورتی اجتناب ناپذیر است. به عبارت دیگر هرچند که برای برخی از کشور ها به دلایل بی توجهی به این مقوله زمان از دست رفته است. ولی چاره ای جز حرکت به سمت کارآفرینی و تربیت کارآفرینان وجود ندارد. تغییرات سریع و گسترده در دانش و فناوری های نوین، دگرگونی در سبک زندگی خانواده ها، تحولات در ساختار جمعیتی،کاهش منابع زیرزمینی از جمله نفت و گاز، کاهش منابع آبی به جهت گرم شدن زمین،ظهور و بروز بیماری ها خاص و نادر، جنگ های بیولوژیک و سایبری و ساختن حال با نگاه به تحولات آینده (آینده پژوهی)، از جمله مهمترین دلایلی هست که توجه به مقوله کارآفرینی را پیش از پیش، جدی کرده است. حال سوال اینجاست با توجه به اهمیت موضوع کارآفرینی،کشورمان در کجای این موضوع مهم قرار دارد؟ هرچند پاسخ به این سوال نیازمند نگارش چندین کتاب و مقاله می باشد. ولی بطور کلی میتوان گفت: کارآفرینی در ایران به جای اینکه در عمل و به صورت برنامه ریزی شده و منسجم از سوی حاکمیت مورد توجه قرار گیرد. بیشتر در حد نگارش کتاب و مقالات،برگزاری دوره های آموزشی پراکنده و درج مطالبی در روزنامه ها و سایت ها خلاصه شده است. هرچند این موارد برای فرهنگ سازی موضوع کارآفرینی شرط لازم و ضروری است، ولی شرط کافی نیست. شرط کافی وجود متولی خاص از جنس خود کارآفرینان هست که بتواند در این ارتباط سیاست گذاری نماید. تحقق و عدم تحقق سیاست های مصوب را پی گیری،رصد و گزارش کند. و برای رفع موانع پیش رو با استفاده از ظرفیت های قانونی و تعامل با مراکز تصمیم گیر و قانون گذار، چاره اندیشی نماید. البته این بدان معنا نیست که در خصوص کارآفرینی در کشور هیچ اتفاقی نیافتاده است. بلکه رویداد های انجام شده بیشتر بصورت برنامه ریزی نشده،خودجوش از سوی برخی سازمان های مردم نهاد و نهاد های غیردولتی و گاها دولتی آنهم بیشتر در مراسمات ملی و جهانی صورت گرفته که به جهت منسجم نبودن ومهمتر از همه عدم وجود یک نقشه راه، تاثیر گذاری خاصی در عرصه اقتصاد و تولید نداشته است. بنظرمیرسد بدون متولی خاص در زمینه سیاست گذاری،رصد و پی گیری مسائل و مشکلات حوزه کارآفرینی و کارآفرینان،نخواهیم توانست به یافته ها اثربخش در کشور دست پیدا کنیم. فلسفه "کارآفرینی،ضرورت اجتناب ناپذیر" به دنبال این است که هر چه زودتر از مباحث مقدماتی کارآفرینی از جمله تعاریف، استمرا بر مباحث تفکیک کارآفرین و کارفرما و سایرمباحث و اقدامات سطحی نگر گذر کنیم که البته می بایست خیلی سال ها پیش این مهم اتفاق می افتاد که متاسفانه حادث نشده و سریعا با اتخاذ برنامه های عملیاتی و کاربردی روی این نکته مهم که دیگر اقتصاد کشور بدون کارآفرینی و کارآفرینان واقعی،معنا و مفهوم پیدا نمی کند،متمرکز شویم. به سخن دیگر تا این تفکر در ذهن مسئولان جاری و ساری نگردد، حال و هوای کارآفرینی در وضعیت موجود فعلی درجا خواهد زد و از مرحله شناخت به مرحله عملیاتی گذر نخواهد کرد.
سخن آخر اینکه در شرایط اقتصادی و تحولات بین المللی فعلی، هر کشوری که بتواند کارآفرینی را سرلوحه تمامی حوزه های اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و حتی سیاسی بطور عملی و نه شعاری خود قرار دهد و مکررا آن را پی گیری نماید. قطع به یقین خواهد توانست در جنگ های نرم افزاری مختلف از جمله جنگ آب،جنگ سایبری،جنگ بیولوژیک و جنگ های اقتصادی و تحریم های مختلف، پیروز از میدان بدر آید. در غیر اینصورت .......
چشم هایمان باید همچنان به تلویزیون باشد برای اینکه که ببینیم برجام به سرانجام میرسد یا خیر؟ آیا نفت کشورمان را می خرند یا خیر؟ دلار تک نرخی میشود یا خیر؟ و هزاران سوال و اما اگر های دیگر....
هفته جهانی کارآفرینی مبارک