« این آمدن و رفتنِ شماها، بهرِ چه بود؟»
در شگفتم که آقایان زاکانی، مهر علیزاده،جلیلی و .... بعد از صرف میلیاردها پول و تلف کردن وقت این مردم همواره نجیب و ساده دل و همچنین برگزاری علی الظاهر مناظره و ارائه تیتراژ برنامه های خود برای نجات کشور و تاکید مؤکد بر اینکه به هیچ وجه به نفع کسی انصراف نخواهند داد. حال چرا چنین اتفاقی افتاد و آقایان به یکباره و متفقا 180 درجه تغییر موضع دادند و از ادامه رقابت انصراف دادند. شما که توان و جرات ماندن در میدان رقابت را برای نجات کشور نداشتید پس چرا از اول وارد گود رقابت شدید. مگر مردم مسخره شما هستند. چرا به شعور مردم توهین می کنید. اینگونه و با این سیاق میخواستید در صورت پیروزی، کشور را اداره کنید. پس آن ادعاها و رجز خوانی ها چه شد؟
آقایان منصرفین، چنانچه بعد از انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری و بر کرسی نشستن شخص مورد نظرتان در جایگاه رئیس دولت،اگر پیشنهاد وزارتخانه ای را به شماها دادند، لطفاً از اول صادق باشید و نپذیرید. "التماس تفکر"
حرف حساب
رئیس جمهور هرکس که باشد باید بداند که بدون تولید و رشد اقتصادی چه با توسل به منابع داخلی و چه با اتکاء به منابع خارجی یا ترکیبی از هر دو و از همه مهمتر توزیع مناسب درآمد بین تمامی مناطق کشور متناسب با ظرفیت ها و قابلیت های آنها،توسعه به معنای واقعی اتفاق نخواهد افتاد. عدم تحقق توسعه یعنی گسترش فقر،تبعیض،ناعدالتی،جرم و جنایت،بیکاری،تخریب محیط زیست،شکاف اعتماد بین مردم و حاکمیت،کاهش بهداشت عمومی و روانی افراد جامعه و هزاران درد و آسیب اجتماعی و اقتصادی دیگر.به عبارت دیگر تا منابع درآمدی دولت از طریق تولید و بهبود شاخص های اقتصادی،محقق نگردد و خزانه دولت خالی باشد بطبع جیب مردم نیز به نوعی خالی خواهد بود. در این شرایط(خالی بودن خزانه دولت و جیب مردم)حرف زدن و رجز خواندن در خصوص مسائل اجتماعی،اقتصادی،بنیان خانواده،افزایش امید در بین مردم،بهداشت،رونق مسکن،ازدواج جوانان و دیگر وعده های دهان پرکن که این روزها نقل محافل انتخاباتی شده،کاری عبث و بیهوده است. التماس تفکر
مسیر شایسته سالاری در ایران
1-وابسته بودن به یکی از جناح های سیاسی
2- فعالیت جانانه در ستادهای انتخاباتی اعم از مجلس و ریاست جمهوری
3- ارتباط با نمایندگان مجلس شورای اسلامی
4- اخذ تائیدیه از نصف بعلاوه یک نمایندگان مجلس شورای اسلامی استان
5- دادن وعده ها ......... به چهار گزینه بالا
واقعیت غالب این است که برای رسیدن به پست های مدیرکلی و بالاتر ازآن و متاسفانه این روزها حتی کسب و حفظ جایگاه فعلی اداری اعم ازمعاون، رئیس اداره و حتی کارشناس مسئول، نیازمند طی طریق کردن پنج مسیر مورد اشاره با درجات متفاوت، می باشد. جای بسی تعجب و تاسف است که برخی از آقایان که صاحب مسند و قدرت هستند و صد البته خودشان نیز از مسیرهای پنج گانه به مناصبی دست یافته اند حال، حضور افراد در ستاد های انتخاباتی را مورد نکوهش قرار میدهند. بنظرم این دلسوزان بهتر است بجای مذمت و سرزنش افراد،مسیر شایسته سالاری در نظام اداری کشور را اگر میتوانند با حذف پنج راند(مرحله،دور) عنوان شده اصلاح نمایند. میشود گفت: بالای 90درصد افرادی که در ستاد های انتخاباتی فعالیت میکنند بیشتر بدنبال اهداف شخصی و رفع رجوع کردن مشکلات خود هستند تا پیروزی نامزد مربوطه و نکته جالب اینکه تا حدود قابل قبولی به اهداف خود نیز دست می یابند و این حقیقتی هست غیرقابل کتمان. اگر مسیر شایسته سالاری و ارتقاء منابع انسانی به رده های بالا در کشور اصلاح و ساماندهی گردد البته نه روی کاغذ، بطور قطع شاهد کاهش محسوس حضور افراد در ستاد های انتخاباتی خواهیم بود. در غیر اینصورت همین آش است و همین کاسه. آیا این امر قابل تحقق است؟ ا... اعلم
شاخص های اجتماعی
مناظره دیروز در خصوص مسائل اجتماعی کشور بود. ولی هیچکدام از نامزدها در ارتباط با شاخص های اجتماعی همچون دسترسی به داده و اطلاعات،امنیت روانی و فردی،آزادی های فردی،حقوق شهروندی،پذیرش عقاید گوناگون،محیط زیست پایدار،سلامتی و تندرستی،دسترسی به آب سالم،بهداشت و تغذیه و دسترسی به آموزش در مقاطع مختلف، سخن قابل قبولی ارائه نکردند. ضمنا وضعیت فعلی شاخص های اجتماعی مورد اشاره محصول عدم توجه به آنها در سال های گذشته است. لذا حل و فصل آنها و رسیدن به نقطه مطلوب، کار یک دوره چهارساله یا هشت ساله ریاست جمهوری نیست. بنابراین اگر نامزدی اعلام کند که اگر من رئیس جمهور بشوم در کوتاه ترین زمان ممکن در خصوص بهبود شاخص های اجتماعی کاری میکنم کارستان ، باید به دانش و توانایی او شک کرد.
مناظره
با توجه به نوع اجراء و پاسخ های ارائه شده از سوی نامزدها در دوره اول و دوم برنامه مناظره،مرا به یاد یک داستان واقعی انداخت. "روزی در جلسه ای که کارشناس در حال توضیح مطلبی برای حاضرین در جلسه بود به یکدفعه استاندار سخنان کارشناس را قطع کرد و خطاب به او گفت: آقای کارشناس مطالب ارائه شده شما نه تنها به دانستهای ما اضافه نکرد،بلکه آنچه را که از قبل در خصوص این موضوع یاد گرفته بودیم را نیز به هم زد". مطالبی که در مناظره های اول و دوم از سوی نامزد های سیزدهمین دوره ریاست جمهوری در پاسخ به سوال های مجری برنامه بیان شدند، جواب های بودند که حالت کلی گویی داشت و خیلی قبل از زبان نامزد های ادوار گذشته نیز شنیده بودیم. لذا چیز جدیدی به دانستنی های مخاطبین اضافه نگردید. قطع به یقین در مناطره سوم نیز اتفاق خاصی نخواهد افتاد. نهایتا از بین هفت نامزد،نامزدی که با توجه به تبلیغات،جریانات سیاسی و مسائل حاشیه ای سوار موج انتخابات گردد ،پیروز انتخابات خواهد بود.
شعارهای انتخاباتی
یکی از شعارهای تبلیغاتی در مورد نامزدها در اکثر انتخابات، این دیالوگ معروف که او فردی است دلسوز،کاردان،متخصص،متعهد،صادق و از جنس خود مردم، حال سوال، پس چرا با این همه خصایص و وجنات، با روی کار آمدن یکی از آن نامزدها، حال جامعه خوب نمیشود؟ پس به قول معروف، "یجای کار می لنگه"
به چه رئیس جمهوری نیاز داریم؟
در شرایط کنونی کشور به رئیس جمهوری نیاز دارد که بجای اینکه بخواهد نشان بدهد که فیلسوف و حکیم هست و در تمام حوزه ها اعم از اقتصاد،فرهنگ،جامعه شناسی و سیاست، دانش و اطلاعات لازم را دارد. بتواند بستر سیاسی نقش آفرینی نخبگان علمی و دانشگاهی را فراهم نماید تا متخصصین امر در حوزه های مختلف با استفاده از متد علمی و بروز شده، دیوار بین غنی و فقیر در کشور را تا قبل از تبدیل شدن به دیوار چین و همچنین عدم اعتماد و نا امیدی بوجود آمده در بین افراد جامعه نسبت به همدیگر و آینده خودشان و از همه مهمتر فساد و اشرافی گری سیاسی را ازبین ببرد. بله، کشور به چنین رئیس جمهوری نیاز دارد. بسم ا.. این گوی و این میدان.
باز انتخابات،بازهم وعده های شیرین و رویائی
با آغاز تبلیغات رسمی نامزدهای سیزدهمین دوره ریاست جمهوری، همچون دوره های پیشین، شاهد ارائه وعده های شیرین و رؤیائی مانند افزایش چندین برابر یارانه،کمک هزینه ازدواج، کاهش تورم در کوتاه ترین زمان ممکن و غیره از طرف کاندیدا های محترم هستیم. لازم است خدمت این دوستان یادآوری گردد که:
1- در سال 1400،بودجه کل کشور با 350هزار میلیارد تومان کسری مواجه است که زحمت و تامین این کسری بر عهده یکی از شما عزیز خواهد بود. چنانچه منبع تأمین آنرا شناسایی نموده اید، شایسته است صادقانه به آگاهیِ آنان که به رأی شان نیاز دارید برسانید و در برابر این پرسش که اگر صاحب چنین اشراف، توان، یا تخصص بودید چرا بعنوان یک صلاحیت دار ( از سوی شورای نگهبان) و بعنوان یکی از مسئولین این نظام، توان یا ایده خود را در اختیار مسئولان و سیاستگزاران قبلی نگذاشتید؟
2- فروش نفت که اساسی ترین و مهمترین منبع درآمدی کشور می باشد به دلیل تحریم ها با چالشی (اگر نگوئیم مهلک) اساسی مواجه است. این یعنی نمودار نبض خزانه، در حال تغییر شکل دادن از حالت سینوسی، به خط افقی ممتد است. آیا متوجه هستید که این امرچه معنا و عوارضی دارد؟
3- دولت فعلی در پرداخت همین میزان یارانه در هر ماه با دغدغه های فراوانی در تامین منابع روبرو بوده و به هر ترفندی دست میزد ( حتی اگر شده از یک جیب یارانه بگیران برداشته و به جیب دیگرشان بگذارد.) یادتان که نرفته است! اگر قرار است افزایشی در مبلغ میزان یارانه صورت بگیرد،آیا منابع تامین این افزایش را شناسایی کرده اید؟ از طرفی اساسا پرداخت یارانه، معنائی جز وجود ناعدالتی، فاصله طبقاتیِ ژرف، و فقر ندارد، چرا به ریشه کن کردنٍ این معضلات اجتماعی و اقتصادی برنامه ای ارائه نمی دهید؟
4- خسارات کرونا و خسارات سنگین مالی ناشی از تحریم ها، نیز خسارات ناشی از سوء استفاده ها، اختلاس ها و ... کمر نه تنها اقتصاد، حتی فرهنگ کشور را خم ، باور ها و اعتماد هارا سست، و سلامت روانی جامعه را متزلزل و دلواپس نموده، که هنوز هم به دلیل وجود ابهام در سرانجام بیماری و... استمرار دارد قطعا تخصیص منابع برای مبارزه با این بیماری به خصوص تهیه واکسن،فشار مضاعفی را به خزانه وارد کرده و خواهد کرد. که می بایست مد نظر آقایان کاندیداها باشد که زیاد در مسیر وعد وعیدهای مالی، مانور نفرمایند.
5- نباید فراموش کرد که سیاست های تکلیفی دولت ها به نظام بانکی به عبارت ساده پدر بانک ها (و بانک ها نیز متقابلاً پدر مردم )را درآورده است. طوری که اگر بخواهیم بر اساس عملکرد و صورت های مالی سالانه بانک ها بطور واقعی بررسی کنیم،90 درصد بانک ها ( و بالتبع 90 درصد مردم) زیان ده و چه بسا ورشکسته خواهند بود . لذا به حساب و امید خزانه بانکها نیز نبایستی زیاد دل بست و به دیگران وعد وعید دارد.
دوستان حال اقتصاد خوب نیست و برای خوب کردن حال اقتصاد کشور حرکت در مسیر اصولی و علمی لازم است، نه دادن وعده های غیر کارشناسی که نبض اقتصاد را نامنظم می کند که احتمال دارد،منجر به ایست قلبی اقتصاد گردد که آنوقت قابل احیاء نخواهد بود.
" التماس تفکر، صداقت، احساس مسئولیت، و وفا به عهد"
انتخابات دستی تا کی!
دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری وپنجمین دوره انتخابات شورای شهر و روستا به پایان رسید.بازهم علیرغم حرف وحدیث های فراوان در خصوص برگزاری انتخابات الکترونیکی،مجددا به غیراز برخی از شعبات منتخب دراکثریت مناطق کشور هردو انتخابات به صورت دستی برگزار گردید.بنظر میآید با رشد وگسترش بی حد وحصر فناوری اطلاعات و ارتباطات و علوم کامپیوتر دیگر توجیهی برای عدم برگزاری انتخابات الکترونیکی وجود ندارد، مگر توجیه سیاسی که آنهم نمی تواند دلیل منطقی برای این امر باشد.چرا که مردم ثابت کرده اند در همه ی شرایط در صحنه هستند.درحال حاضر حداقل یکماه قبل از برگزاری انتخابات ویکماه بعد از آن،فرمانداری ها بواسطه این موضوع عملا از ایفای سایر وظایف قانونی خود بدور می باشند.به عبارت دیگر زمانی که باید صرف رشد،آبادانی وتوسعه شهر گردد،صرف شمارش آراء،جابجای صورتجلسه و عوامل اجرایی انتخابات میگردد و اگر اعتراضی مطرح گردد،شمارش مجدد صندوق های منتخب به میان میآید.موضوعی که در حال حاضر شهر اردبیل به نوعی درگیر این موضوع است ومعلوم نیست تا کی ادامه خواهد داشت. با برگزاری انتخابات به شکل الکترونیکی قطعا موارد این چنینی به حداقل خود خواهد رسید.از مزایای انتخابات الکترونیکی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1-هزینه برگزاری انتخابات کاهش می یابد.
2-اعتراضات به واسطه شمارش دستی کاهش واگر اعتراضی نیز باشد به سهولت قابل بازشماری خواهد بود.
3-ثبت ونگهداری سوابق انتخابات آسانتر و دیگر نیازی به فضای فیزیکی نخواهد بود.
4-در کوتاه ترین زمان ممکن نتایج مشخص خواهد شد.
5-مردم به راحتی خواهند توانست رای دهند ودیگر نیاز به صرف زمان بیشتر برای این امرنخواهد بود.
وهزاران مزیت دیگرکه ادامه آن از حوصله این یادداشت مختصر خارج می باشد. به امید برگزاری انتخابات الکترونیکی در ایران