26مرداد تداعی صحنه های عاشقانه
26مرداد ماه سالروز بازگشت اسرای هشت سال دفاع مقدس از چنگال و اردوگاه های رژیم بعثی عراق می باشد. روزی مبارک و میمون که در تاریخ این مرز و بوم به دور از مباحث سیاسی و حزبی ضبط و ثبت شده است. در چنین روزی که غالب مردم شهر ها،چه آنهایی که عزیزانشان در بند اسارت بودند و چه آنهایی که حتی عزیزی در اسارت نداشتند، متفقا پا به پای همدیگر، چندین کیلومتر را به پیشواز اتوبوس های حامل فرزندان با غیرت و غرورآفرین خود با پای پیاده می دویدند تا جزء اولین کسانی باشند که پدران، فرزندان، دوستان و یا همشهری از بند رسته خود را که چندین سال به خاطر حفظ کشور و مردم، اسیر و دور از وطن بودند را ملاقات کنند. در 26 مرداد ماه سال 1369، چه صحنه های ناب عارفانه و عاشقانه ای که آفریده نشد ، صحنه هائی که در هیچ زمان دیگری تکرار پذیر نخواهد بود.شاهد بودیم مادران و پدران سال خورده که عکس های فرزندان مفقود الاثر خود را در دست داشتند و کنار اتوبوس های حامل اسرا علیرغم کهولت سن می دویدند و عکس پاره تن خود را به آنها(اسرا) نشان میدادند تا شاید خبری از آنها بدست آورند و یا کودکانی که در جستجوی یافتن نشانی از پدران شان،،،. این کار و عمل را هر روز که قرار بود اسرای جدیدی وارد شهر شوند را با چشمان اشک آلود ولی امیدوار، تکرار و حتی به خانه های آزادگان نیز بمنظور یافتن نشانه ای از گمشده خود، مراجعه میکردند. برخی از این والدین یا کودکان خبر تازه ای از فرزند یا پدر مفقود الاثر خود یافتند ولی تعدادی متاسفانه خبری تازه بدست نیاوردند. ولی همچنان امیدوار به دنبال گمشده خود می گشتند و تا امروز نیز چشم به راه خبری از عزیزان خود هستند. نکته دیگری که روز 26 مرداد ماه را در ذهن و افکار عمومی ماندگار کرده است پیاده شدن اسرا آنهم با لباس های یک دست، قیافه ها و جسم های به نوعی شبیه به هم به جهت فشارهای روحی و جسمی و بجا آوردن سجده شکر و بوسیدن خاک وطن بود. نمادی که شاید در شرایط کنونی کمتر شاهد این صحنه ها و آرایش یک دست در افراد جامعه به دلایل مختلف باشیم. در پایان به بهانه این روز تاریخی یاد و نام دوست و رفیق دوران کودکی خودم شهید مفقود الاثر، محمد سنجری را گرامی میدارم. مادر این شهید بزرگوار نیز همانطور خانم نیکی کریمی در فیلم سینمایی "بوی پیراهن یوسف" در کنار اتوبوس های حامل اسراء به دنبال برادرش بود. مادر محمد نیز به دنبال فرزند شهیدش می گشت. ولی اثری از فرزند با غیرتش پیدا نکرد و با حسرت دیدار پیکر پاک فرزندش از دنیا رفت. 26 مرداد ماه سالروز آزادی اسراء از بند و دست یافتن به آزادی در وطن را خدمت همه آزادگان تبریک عرض می کنم. امیدوارم که همه ی ما و آزادگان عزیز وطن پرست باشیم و وطن پرست باقی بمانیم و تحت هیچ شرایطی به وطن پشت نکنیم و منافع وطن را بر منافع شخصی مقدم و ارجح بشمار آوریم. انشاء ا....
نگاه واقع بینانه مجموعه پایتخت 6 به آسیب های اجتماعی در جامعه
مجموعه سریال پایتخت 6 که در 19قسمت از سوی عوامل اجرایی آن برنامه ریزی شده بود، 15 قسمت آن در تعطیلات عید نوروز سال جدید پخش گردید و با توجه به شیوع بیماری کرونا، فیلمبرداری و پخش چهار قسمت دیگر آن نیمه تمام باقی ماند. بعد از پخش قسمت پانزدهم مجموعه سریال پایتخت 6 بود که حواشی و انتقادات زیادی چه در فضای مجازی و چه در سایر ابزارهای رسانه ای به این سریال پرطرفدار وارد گردید. مهمترین دلیلی که باعث ایجاد چنین حاشیه های برای این مجموعه ظنز گردید،تغییر نویسنده سریال و جایگزینی آقای آرش عظیمی به جای مرحوم آقای خشایار الوند بود. به واقع نوع نگاه افراد در کسوت نویسندگی کارهای هنری در قالب سریال و فیلم های بلند سینمایی به مسائل اطراف و پیرامون خود در جامعه در تمام حوزه ها، متفاوت از همدیگر می باشد(این نکته در دو انسان دو قلوی همسان نیز،امری ثابت شده است). وقتی به مجموعه های 1تا 5 مجموعه پایتخت که نویسندگی آنها را مرحوم خشایار الوند بر عهده داشتند، نگاه می کنیم می بینیم که هیچگونه مسائل حاشیه ای که به فضای مجازی و تلویزیون کشیده شده باشد در آن زمان اتفاق نیافتاد. البته این موضوع را نباید به ضعف نگارش فیلمنامه قبلی منتسب نمود. چرا که مرحوم خشایار الوند خود بهترین و موفق ترین نویسنده در عرصه هنری کشور بودند و در زمان حیات خود مسئولیت نگارش سریال ها و فیلم های بلند سینمایی برجسته ای را که جایزه های معروف هنری را به نیز خود اختصاص داد، عهده دار بودند. همانطور که عنوان شود این تفاوت به نوع نگاه نویسنده فیلمنامه ها به مسائل پیرامون خود و جامعه برمی گردد. ده سال است که هشتاد میلیون جمعیت ایران با این مجموعه مفرح و ارزشمند حتی با تماشای تکراری و چند باره آن زندگی کرده و می کنند. هرچند که برخی انتقادات به مجموعه پایتخت 6 بجا می باشد ولی این موضوع نباید دلیلی باشد که نکات مثبت آن را با عینک بدبینی به نکات منفی تبدیل کنیم. در ادامه به برخی از واقعیت هایی که درحال حاضر جزء آسیب های اجتماعی و اقتصادی جامعه ما می باشد و متاسفانه در سایه بی توجهی برخی از خانواده ها و مسئولین در حال گسترش می باشد و سریال پایتخت 6 ماهرانه و طنز گونه به آنها پرداخته است اشاره میگردد:
-)ظاهر بینی،چشم هم چشمی، و حسادت افراد جامعه نسبت به همدیگر.
-) پنهان کاری،تظاهر، و دروغ گفتن اعضای خانواده و افراد جامعه به یکدیگر.
-)رواج تمسخر و مسخره کردن در جامعه به منظور خنداندن دیگران.
-)افزایش جراحی غیر ضرور زیبائی توسط خانمها که این روزها بدون توجه به آثار و عوارض ناشی از آن بمنظور فخر فروشی بین برخی از زنان تبدیل شده است.
-) افزایش غافلگیر کننده و آنی قیمت ها و فقدان احساس امنیت اقتصادی و روانی، در نتیجه عدم ثبات اقتصادی.
-)روی آوردن به قاچاق مواد افیونی به دلیل نبود شغل در جامعه ویا عدم تکافوی درآمد ناشی از مشاغل شرافتمندانه.
-)عدم احترام به حریم خصوصی افراد در فضای مجازی و انتشار عکس های دیگران در گروه های مجازی.
-)وجود مافیا در حوزه ورزش به خصوص در بستن قراردادهای ورزشکاران و مربیان خارجی و وجود دلالان ورزشی و عدم نظارت لازم و کافی بر چنین مقوله هائی(قراردادها).
-)پنهان کاری فرزندان در استفاده از اپلیکیشن های موجود در فضای مجازی.
-)شفاف نبودن تبلیغات نمایندگان مجلس شورای اسلامی از حیث هزینه کرد.
مضافا پایتخت6 انتقال دهنده پیام ها و واقعیت های مثبتی در جامعه نیز بود که از جمله آن به اهداء اعضای فردی که دچار مرگ مغزی شده به افراد نیازمند دیگر برای بازگشت دوباره آنها به زندگی ،نگاه متفاوت به رفتار و تربیت کودکان متناسب با تغییرات بوجود آمده در سبک زندگی در جامعه و همچنین امکان زندگی خانواده ها در کنار هم مثل سالهای گذشته، میتوان اشاره کرد. در پایان می بایستی همواره این نکته مهم را بیاد داشته باشیم که نگاه آسیب شناسانه و درمانگرانه به آسیب های اجتماعی از وظایف ذاتی رسانه ملی می باشد.