سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته یک کودک 10 ساله به پدرش

 سلام، بابا خسته نباشی میدونم که شب و روز تلاش میکنی تا من،مامان و خواهرم در آرامش زندگی کنیم و محتاج کسی نباشیم. ولی این روزها می بینم که نمی خندی و زود عصبانی میشی. چند روزی هست قبل از اینکه به خانه برگردی مامان همش به من و خواهرم میگه که باباتون این روز ها زیاد کار می‌کنه وقتی اومد خونه ازش چیزی نپرسید بزارید زود شامش رو بخور و بخوابه. یک شب وقتی در حال شام خوردن بودی تلویزیون از آمدن عید نوروز خبر داد و بازار رو نشون داد که پدر و مادر ها با بچه هاشون از این مغازه به آن مغازه می‌رفتند. بابا شما با دیدن و شنیدن این خبر رنگ و رویت سرخ و عرق از سرو رویت جاری شد و بدون اینکه شامت را تمام کنی سریع بلند شدی و رفتی به اتاقت و چراغ ها را خاموش کردی و به ظاهر خوابیدی و من میدانم که تا صبح از شرمندگی و ناراحتی نخوابیدی. با دیدن این وضعیت من به مامان و خواهرم نگاه کردم و سرم را برای تعجب تکان دادم و مثل روزهای قبل سکوت معنادار مامان را در پاسخ دیدم و اگر من و خواهرم نبودیم حتما مامان با فریاد گریه میکرد. فردای آن روز از مامان پرسیدم مامان چرا بابا این روزها کم حرف شده و با ما مثل گذشته صحبت نمی کنه؟ چرا با من و خواهرم بعد از خوردن شام بازی نمی کنه؟ چرا از درس و مشق من نمی پرسه؟ چرا بابا این روز ها زود عصبانی میشه؟ راستی مامان چرا بابا مثل سال های گذشته برای عید، لباس و شیرینی و آجیل نمی خره؟ بابا، مامان چقدر شما رو دوست داره فقط گفت بچه ها باباتون مرد زحمت کشیه و همه ی ما رو دوست داره او مرد خانواده دوستیه ولی این روز ها همه چیز گرون شده و حقوق باباتون کمه، اون میخواد همه چیز برای شما و من بخره ولی هرچه قدر تلاش می‌کنه به خاطر گرونی و اجاره خونه نمی تونه تو سال جدید برای من و شما لباس و برای خونه شیرینی و آجیل بگیره. ولی بچه ها نگران نباشید خدا بزرگه و باباتون به فکر شما هست. بابای عزیزم من و خواهرم به تو افتخار می کنیم. بابای مهربانم عیبی نداره همین‌که شما سلامت هستید برای من و خواهرم عیدی بزرگی از طرف خداست. من و خواهرم لباس و آجیل و شیرینی از شما نمی خواهیم فقط قول بدین از فردا که از سر کار به خانه بر می گردی با ما حرف بزنی و خواهرم را نوازش کنی و مثل گذشته با ما رفتار کنی. من نمی دانم که چرا حقوق شما کم است و چه کسی حقوق شما را کم میدهد. امیدوارم هر کس که حقوق شما را تعیین میکند به فکر بچه های بابا های کارگر و زحمت کش باشد تا بابا ها نیز بتونن لباس و آجیل و شیرینی بخرند و دور هم بخورند و شرمنده خانواده ها نباشند. بابا جونم،مامان،من و خواهرم شما رو بدون پول نیز دوست داریم. بابا آمدی خونه لطفاً حرف بزن و بخند من و مامان تصمیم گرفتیم وقتی شما به خانه آمدی دیگر تلویزیون را روشن نکنیم و فقط صدای شما رو بشنویم. خدا را چه دیدی شاید دل کارفرما و از آنها بزرگتر به رحم آمد و حقوق شما و دیگر باباها رو زیاد کردند تا آنها نیز بتوانند برای خانواده هاشون وسایل بخرند‌. بابا جون من دیگه بزرگ شدم و مثل شما غیرتی، به مامان و آبجی نگفتم، کمی پول تو قللکم داشتم آن را برداشتم گذاشتم تو جا کفشی اومدین خونه بردار و به خواهرم و مامان عیدی بده تا آنها خوشحال باشند تا من و تو نیز با خوشحالی آنها حتی شده به ظاهر لبخند بزنیم، دیگر چاره ای نیست. بابا در هر صورت با جیب پر و جیب خالی دوستت دارم چراکه شما تلاش خود را کردین و مقصر نیستی.

 

 






تاریخ : جمعه 102/12/25 | 8:25 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

وطن فروشی نیز حدی دارد

 ترور به هر شکل، با هرهدفی و هرکجای دنیا اتفاق بیافتد و در آن انسانهای بیگناه به خاک و خون کشیده شوند محکوم است. در عجبم که چطور برخی از افراد بدون در نظر گرفتن جوانب انسانی و با زیرپا گذاشتن همه ی ارزش ها و معیارهای وطن پرستی برای کشته شدگان هم وطن خود شادی و خوشحالی میکنند و بی حیایی خود را نیز در فضای مجازی نشر و با دیگران به اشتراک می‌گذارند. این نوع عکس العمل ها آنقدر وقیح است که اثرات آن بر زخم خانواده های کشته شدگان، مجروحان و حتی افراد جامعه، بدتر و بیشتر از خود فعل و عمل ترور است. آقایان خوشحال از ترور هموطنان، ایکاش شما نیز مثل برخی از مخالفان نظام و حاکمیت در داخل کشور سکوت اختیار میکردید که نکردید. بدانید که وطن فروشی نیز حدی دارد و این رفتار و اندیشه شما هیچ وقت از اذهان و افکار عمومی مردم پاک نخواهد شد.






تاریخ : جمعه 102/10/15 | 6:59 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

کارداریم/کارگرنداریم

این روزها دراکثر جلسات و محافل اداری و حتی گاها در بیانات متخصصان امر در برخی از وزارتخانه ها شاهد این گفتمان و ادبیات مشترک هستیم که کار و فرصت شغلی در تعدادی از استانها هست ولی کارگر یا نیروی کار برای مشغول شدن درفرصت های شغلی درخواستی از سوی کارفرمایان وجود ندارد. این نوع نگاه به شرایط فعلی بازارکار بویژه دربرخی از استانها باعث شده در اذهان و افکار عمومی جامعه این موضوع تداعی گردد که دیگر بیکاری در بازارکار نداریم و به طبع آن نرخ بیکاری نیز در حال فروکش کردن در استانهای مورد بحث می باشد. ضمن احترام به نظرات آقایان که میفرمایند کارداریم ولی کارگر نداریم، مواردی چند در ارتباط با رد این فرضیه و گفتمان مطرح شده خدمت خوانندگان عزیز ارائه میگردد:

1_ کارگر و نیروی کار داریم ولی از نوع فارغ التحصیلان دانشگاهی که به دلایل مختلف از جمله مدل آموزشی رسمی و غیررسمی،تاکیدات خانواده ها و عدم شناخت متغیرهای بازارکار، طوری پرورش یافته اند که صرفا میخواهند به هرنحو ممکن متناسب با مدرک تحصیلی دانشگاهی در مشاغل دولتی استخدام شوند و هیچ تمایلی به استخدام در بخش خصوص ندارند.

2- کارگر و نیروی کار داریم ولی بدون مهارت عملی بویژه در رشته های فنی و مهندسی و علوم کاربردی دانشگاهی که به همین دلیل امکان جذب حتی در بخش خصوصی را نیز پیدا نمی کنند و کماکان در زمره جمعیت فعال بازارکار(بیکار) در جستجوی شغل هستند.

3_ کارگر و نیروی کارداریم ولی فارغ التحصیلان دانشگاهی که درحال حاضر اکثریت جویندگان بازارکار را تشکیل میدهند به دلیل یکسان بودن نوع نگاه به نیروی کار ساده بدون مهارت و نیروی کار فنی دانشگاهی در محیط های کاری واحدهای خصوصی حاضر به فعالیت در کارگاههای مشمول قانون کار نیستند.

4_ کارگرو نیروی کارداریم ولی به دلیل پائین بودن دستمزد و شرایط کاری گاها سخت در واحدهای بخش خصوصی و همچنین تورم موجود در اقتصاد، حاضر هستند بیکار بمانند و حتی در فرصت های شغلی غیررسمی از جمله اسنپ و دلالی فعالیت کنند ولی جذب و استخدام بخش خصوصی نشوند.

5_ کارگر و نیروی کارداریم ولی به دلیل بروز نبودن فرایندهای تولید ازحیث دانش و تکنولوژی جدید دربرخی از واحدهای بخش خصوصی،فرصت های شغلی متناسب با مهارت و دانش جویندگان کار بویژه فارغ التحصیلان دانشگاهی وجود ندارد فلذا کماکان به دنبال فرصت های شغلی هستند.

6- کارگر و نیروی کارداریم ولی به دلیل مردانه بودن اکثر فرصت های شغلی در بخش خصوصی و نوع بافت فرهنگی در برخی از استانها امکان جذب جویندگان کار زن در بخش خصوصی درحال حاضر مهیا نبوده و کماکان در زمره جمعیت فعال بازار کار(بیکار) قراردارند.

7_ کارگر و نیروی کار داریم ولی به دلیل عدم رعایت شاخص های منابع انسانی در واحدهای خصوصی و اعمال رفتارهای خارج از عرف با نیروی کار دلیل دیگری بر عدم تمایل فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار برای جذب در چنین فرصت های شغلی می باشد.

علی ایحال موارد عنوان شده فوق برخی از دلایلی اساسی و مهم در رد فرضیه و گفتمان امروزه برخی از آقایان که اعتقاد دارند در تعدادی از استانها کارداریم/کارگر نداریم طرح گردید. به نظر بنده گفتمان دوستان زمانی میتواند درست باشد که ما بدون توجه به مدرک،شان،جنس و جایگاه فارغ التحصیلان دانشگاهی جوینده کار، تلاش کنیم به هرنحوی پاسخی به تقاضای نیروی کار در بخش خصوصی و حتی دولتی بدهیم که این شرایط به معنی هدر رفت سرمایه گذاری های آموزشی دولتی و خانواده ها و مرگ بهره وری نیروی کاردر کشور و استانها می باشد.






تاریخ : جمعه 102/10/8 | 11:17 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

بازهم مردم ضررکردند

چند روزی است خبر فساد چند میلیاردی گردانندگان تشکیلات چای دبش درفضای دیداری و شنیداری افکار جامعه را تحت تاثیر خود قرارداده و هر کدام از افراد جامعه متناسب با جایگاه اجتماعی خود در حال تحلیل این موضوع خبری درمحافل خود هستند. آنچه در این بین به نوعی مورد غفلت قرارگرفته پاسخ قانع کننده به این سوال مهم است که چرا علیرغم اینهمه اقدامات،فعالیت ها و از همه مهمتر ایجاد سامانه های شفافیت در سطح اکثر وزارتخانه ها و سازمانها که اکثر آنها در سال های اخیر ایجاد شده، باز شاهد چنین اختلاس های کلان هستیم؟ جنابان عزیز،بجای اینکه فساد اتفاق افتاده را به این و آن نسبت دهیم که در مجموع هیچ توفیقی به حال کشور و مردم نداشته و در ادامه نیز نخواهد داشت چراکه آنچه نباید میشد، شده است . باید بدنبال جبران و ترمیم این باشیم که هر فساد و اختلاسی در سطح جامعه اتفاق می افتد کل حاکمیت رو زیرسوال می برد و این مسئله علاوه بر داشتن تاثیرات منفی در اقتصاد و سرمایه گذاری کلان کشور، مشارکت و افزایش سرمایه های اجتماعی رو نیز تحت تاثیر منفی خود قرار میدهد که جبران آن در شرایطی که کشور در مسیر توسعه همه جانبه خود بشدت به مقوله های اشاره شده(سرمایه گذاری،مشارکت و افزایش سرمایه های اجتماعی) نیازمند می باشد، سخت و گاها غیرممکن نیز می باشد. دلسوزان گرامی، این اتفاق نشان داد که کشور هنوز در مسیر مبارزه با فساد های سازمان یافته راه طولانی در پیش دارد چرا که با اقدامات و برنامه های گذشته صورت گرفته دیگر نمی توان از پیدایش چنین اختلاس های جلوگیری کرد.

علی ایحال، بنظر میرسد بدون همراهی واقعی قوای سه گانه با دید منافع ملی،مشارکت آحاد مردم،  جلب نظر جنبش های دانشجویی از طیف های مختلف و سازمان های مردم نهاد، مهندسی معکوس در ساختارهای اداری و حساب های متمرکز و انفرادی شرکت های دولتی و خصوصی بزرگ و از همه مهمتر ملموس نبودن مجازات های نهایی پرونده های اختلاس های ریز و درشت برای مردم در راستای حفظ مشارکت و سرمایه های اجتماعی، ره به جای نخواهیم برد و همچنان اختلاس های این چنینی در آینده نیز خبرساز خواهد شد که بازهم متضرر نهایی آن آحاد مردم خواهند بود.






تاریخ : شنبه 102/9/18 | 7:2 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

چیستی پدافند غیر عامل

در خصوص پدافند غیرعامل تاکنون مطالب،کتاب ها و مقالات متنوع و مختلفی منتشر شده و اشخاص حقیقی و حقوقی از ابعاد و زوایای متفاوتی به مفهوم و چیستی این موضوع یعنی پدافند غیرعامل پرداخته اند که همه‌ی آنها در جای خود ارزشمند و مفید است.بطور کلی دو مقوله پدافند غیرعامل و آینده پژوهی با دوراندیشی و شناخت تهدیدات درونی و بیرونی در اکثر حوزه های مختلف و با استفاده از ظرفیت موجود و حتی تولید دانش های جدید یک هدف خاص را که همانا بهروزی و سعادتمندی افراد جامعه است را دنبال میکنند. بعنوان مثال اگر با عینک ریز بین پدافند غیرعامل و آینده پژوهی بخواهیم به صنعت برق کشور و یا حتی منطقه محل سکونت خودمان در شرایط کنونی نگاه کنیم این سوال به ذهن متبادر میگردد که اگر صنعت برق کشور به دلایلی غیر جنگی و در زمان صلح دچار خرابکاری عمدی یا سهوی گردد به احتمال قوی برق رسانی به اماکن مسکونی،نظامی، تجاری و غیره برای چند ساعت و حتی چند روز مختل خواهد شد. آیا در چنین شرایط بحرانی برای پایدار نگهداشتن جریان برق در مدار ، تمهیدات و امکانات لازم از قبل پیش بینی و انجام شده است؟ اگر پاسخ به این سوال هرچند ساده ولی مهم و حیاتی مثبت باشد و از قبل برای این موضوع چاره اندیشی علمی و عملی صورت گرفته باشد که چطور رفتار کنیم تا در آینده در این خصوص کشور مورد تهدید قرار نگیرد می توان گفت اصول و قواعد پدافند غیر عامل رعایت شده و مقوله آینده پژوهی نیز همزمان مورد توجه متخصصان و مسئولین صنعت برق قرار گرفته است .با این اوصاف و مثال ساده فوق آیا عملا در راستای پدافند غیرعامل، دور اندیشی های لازم در حوزه های استراتژیک و حیاتی کشور اتفاق افتاده که در شرایط بحرانی، زندگی عادی مردم تهدید و مختل نگردد؟ پاسخ دادن به این سوال جرات خاصی را می طلبد ولی امیدواریم که دور اندیشی های لازم انجام شده باشد تا در بزنگاههای چالشی ناشی از تهدیدات بیرونی،دورنی و حتی بلایایی طبیعی حداقل ترین خسارات را کشور و مردم متحمل گردند.

هفته پدافند غیرعامل گرامی باد.






تاریخ : سه شنبه 102/8/9 | 6:9 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

خاطرات سامانه ای ملانصرالدین

طبق روال هرروز ملانصرالدین از جعبه جادویی (تلویزیون) برنامه کند حیاتی که از برنامه های مورد علاقه اش بود را نگاه میکردد. به ناگاه برنامه قطع و مجری میرزا حسنی در جعبه جادویی ظاهرشد و گفت: اهالی به فرمان کدخدای آق شهر از فردا صبح خرید ادویه جات "از راه دور" انجام خواهد شد(سامانه امروزی ما) و ساکنان میتوانند بدون مراجعه به دکان مشهدی سرخای ادویه مورد نیاز خود را از راه دور خرید و درب منزل تحویل بگیرند. نصرالدین با شنیدن این خبر سری تکان داد و گفت: زن، خدا بخیر کند. زن با تعجب گفت: ملا این که بقول جناب "حکمت کاتب" پیش بسوی "آق شهر آسمانی" است پس چرا نگران هستی؟ نصرالدین درجواب زنش گفت: زن جان نمیدانی در زمانیکه من شهرداربودم چه بلاهایی که "برنامه انجام کار از راه دور"(سامانه امروزی ما)برسرمن نیاورد. زن پرسید: چطور مگه؟ ملا گفت: حیات من بیابشین تا برایت تعریف کنم. ملانصرالدین ادامه داد: زمانی که من شهردار بودم کدخدا اصرار کرد که برای رسیدن به "برنامه آق شهرآسمانی"، صدور قباله خانه ها مثل همین برنامه خرید ادویه جات از راه دور انجام و اهالی به شهرداری مراجعه نکنند. به همین منظور کدخدا که آن زمان رئیس شورای شهر نیز بود از خزانه شهرداری پول زیادی را برداشت و به "حکمت کاتب" که میگفتند در بلاد دور درس خوانده داد تا این کار را به سرانجام برساند. تا زمان آغاز برنامه کدخدا چپ میرفت راست میرفت از صدور "از راه دور قباله خانه" سخن میگفت و تاکید میکرد که با اجرای این برنامه کارهای اجرایی سهل و آسان میشود. بلاخره روز موعد فرارسید و کدخدا در جعبه جادویی(تلویزیون) حاضر و شروع صدور قباله خانه های آق شهر از راه دور را اعلام کرد. زن چشمت روز بد نبیند. از فردای آن روز شوم، مراجعه اهالی به شهرداری نه تنها کم نشد بلکه نسبت به گذشته نیز زیاد شد. زن ملا گفت: نصرالدین مگه چه اتفاقی افتاد که کارها خوب پیش نرفت؟ ملا ادامه داد:یه روز یکی از اهالی آمد و پرسید: شهردار میخواستم در برنامه صدور قباله نام نویسی کنم که ناگهان "برنامه از راه دور" به من پیام داد که من در بلاد کفر نه در آق شهر ساکن هستم و مرا از برنامه بیرون انداخت. روز بعد یکی آمد و گفت: ملا من در برنامه شما عکس خودم رو گذاشتم ولی در قباله خانه، عکس زنم چاپ شده است. مشهدی قوتاز یک روز آمد و گفت: نصرالدین من با هزار مشقت و پرداخت پول زیاد نام نویسی کردم ولی قباله ام صادر نشده است.  من(ملا):هرچه گشتم پرونده مشهدی قوتاز رو پیدا نکردم. زن بخوبی بیاد دارم روزی کربلایی شاد باش به شهرداری آمد تا قباله خودش رو بگیرد که بجای قباله خانه اش، برگه فوتش صادر شده بود. زن سرت را درد نیاورم هر روز از بابت شاهکار کدخدا، فحش و ناسزا بود که نثار من و کارکنان شهرداری میشد و هرچه به او(کدخدا) می گفتم که "برنامه از راه دور صدور قباله" مشکل دارد چاره ای کنید. میگفت(کدخدا): صبوری کنید "حکمت کاتب" قول داده که امروز و فردا  مشکلات رفع میشود. زن پرسید: ملا درست شد. نصرالدین در جواب گفت: من که بازنشسته شدم چیزی ندیدم امیدوارم "برنامه ازراه دور خرید ادویه جات" همانند صدور قباله نباشد. در همین بین ملا متوجه شد که کسی در خانه را می کوبد. ملانصرالدین پرسید: کی هستی این وقت شب. ملا، منم مشهدی قوتاز در رو باز کنید. ملا در رو باز کرد و گفت: قوتاز خان این وقت شب چه خبر شده است. مشهدی قوتاز ادامه داد: نصرالدین بیادداری که پرونده من در "برنامه از راه دور" شهرداری گم شده بود و تو هرچه گشتی پیدا نکردی امروز تو "برنامه خرید از راه دور ادویه" نام نویسی کردم که بجای حواله ادویه، قباله خانه ام رو به من نشان داد. ملانصرالدین با تعجب رو به زنش کرد و گفت: زن امان از "برنامه های از راه دور"(سامانه های امروز) که بجای انجام کار مردم با آنها شعبده بازی میکنند و بجای قباله خانه، ادویه و بجای ادویه، قباله خانه تحویل میدهد.

سخن پایانی با متولیان " سامانه جامع روابط کار" که کارکرد سامانه مزبور با سه شاخص مورد تاکید مقام معظم رهبری یعنی "ایجاد رضایت،امید و اعتماد در بین مردم" درتضاد کامل است و با توجه به تلاش های کارکنان در تمامی استانها،  پاسخگویی قانونی بویژه شرعی استمرار ایرادات سامانه مزبوربا شماست حال خود دانید.






تاریخ : جمعه 102/7/28 | 1:45 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

دیگرکسی از درد رنج نمیبرد

 امشب در غزه کسی از درد زخمی بودن رنج نمیبرد. چرا که بیمارستان المعمدانی را اسراییل با خاک یکسان کرد. انگار جان انسان ها در مناطقی بغیر از اروپا چندان ارزشمند نیست‌. انسان های بی دفاع اعم از زن و کودک چند روزی است بطور آزار دهنده در غزه درحال قتل عام شدن هستند این در صورتی است که سه کشور اروپایی مدعی حقوق بشر یعنی فرانسه،انگلیس و آمریکا با وتو کردن آتش بس چراغ سبز و مجوز ادامه کشتار مردم غزه را تمدید کردند. با همین چراغ سبز سه کشور موصوف، سکوت دیگر کشورهای اروپایی و عدم اقدام عملی از سوی کشور های اسلامی بود که رژیم کودک کش با جسارت تمام بیمارستان المعمدانی را با تمام انسان های زخمی خود با خاک یکسان کرد. امشب کودکان دیگر از درد و رنج به خود نخواهند پیچید و والدین ناتوان از کمک به کودک در حال مرگ زیاد شرمنده نخواهند شد. پس مدعیان حقوق بشر کجایند. آیا در موضوع نسل کشی مردمان غزه هنوز زمان تغییر سیاست همدردی گفتاری و زبانی به رویکرد همدردی عملی فرا نرسیده است. اعضای شورای ملل متحد و اعضای شورای همکاری خلیج فارس تا شما بخود بیائید آن چند نفر را نیز رژیم خونخوار فردا و پس فردا خواهد کشت و جلسات فرمایش شما با عکس گرفتن و بغل کردن همدیگر بی نتیجه به پایان خواهد رسید. ولی همگان بخصوص سه کشور فرانسه،انگلیس و آمریکا بیاد داشته باشند که غزه با همه ی ویرانی هایش متعلق به فلسطین است و کسی جرات نزدیک شدن به آن را نخواهد داشت. بخاطر این که جبهه مقاومت اسلامی فراتر از مرزهای غزه و فلسطین ریشه دوانده و سران اسراییل و یارانش را در رسیدن به اهدافشان در خصوص فلسطین همانند گذشته ناکام خواهند گذاشت.

به امید پیروزی صاحبان و فرماندهان جبهه مقاومت اسلامی بر علیه رژیم کودک کش اسراییل      

 

 

 

 

 

 

 

 

 



 






تاریخ : چهارشنبه 102/7/26 | 4:30 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

آیا آژیرخطربه صدا درنیامده است؟؟؟؟؟ 

روزگاری با دیدن فیلم " مدرسه پیرمردها" که  زنده یاد مهدی فتحی در آن نقش آفرینی کرده بود،چقدر لذت می بردیم. هرچند که فیلم بود ولی از اینکه تعدادی افراد مسن در یک مکان با همراهی و همکاری همدیگر صحنه های اجتماعی با ارزشی را رقم می زدند باعث میشد که تماشاگران  به آینده امیدوار و دلگرم شوند. حال نمی دانم به یکدفعه چه اتفاقی در جامعه صورت گرفته که افراد مسن بین 60تا 65ساله،دست به اقدامات مجرمانه و تبهکارانه می زنندآنهم به صورت دسته جمعی تنها برای بدست آوردن پول به قصد تهیه مواد مخدر. براستی چه بر سر این جامعه در این سال های اخیر آمده که به ناگاه رفتار و کردار پیرمردها، 180درجه تغییر جهت داده است؟ پیرمردهایی که دیروز خالق ارزش های اجتماعی مثبت هم در صحنه تئاتر و سینما و هم در میدان های واقعی چون جنگ و کار و فعالیت برای کسب رزق و روزی حلال برای خانواده های خود در جامعه بودند و از طرفی این افراد دنیا دیده برای نوجوانان و جوانان جامعه نیز بعنوان الگو از طرف خانواده و نهاد های آموزشی و تربیتی معرفی می شدند به واقع ناگهان چه اتفاقی صورت گرفته که برخی از پیرمردهای امروز جامعه ما که باید سال های آخر عمر خود را در آرامش و رفاه سپری کنند و هدایت گر نوه های عزیز خود برای پیدا کردن مسیر درست زندگی باشند. خود به تبهکارانه حرفه ای تبدیل شده اند. آیا هنوز آژیر خطر برای مسئولین اقتصادی و اجتماعی جامعه به صدا درنیامده است؟






تاریخ : سه شنبه 100/1/17 | 7:59 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

قرارداد 25ساله با چین 

این روزها درخصوص قرارداد 25ساله با چین اظهار نظرهای متفاوتی از سوی موافقین و مخالفین این قرارداد به گوش میرسد و آنگونه که استنباط میشود تا درازنای تاریخِ این کشور همچنان مطرح بوده و تداوم خواهد یافت.فارغ از اینکه این قرارداد خوب است یا بد( که تاریخ در خصوص آن قضاوت کرده و مسئولان و منعقد کنندگان آن را به بدنامی و یا خوشنامی ملقب خواهد نمود)   از زاویه دیگری میخواهیم به این موضوع مهم بپردازیم. یا به عبارت دیگر از زاویه دیگری نیز به این قرارداد میشود نگاه کرد که چقدر کشور بدون داشتن برنامه مدون و بصورت آزمایش و خطا اداره شده است. اگر سیاستمداران و متولیان امر کشوری همچون چین یک برنامه ریزی بلند مدت با استفاده از ظرفیت های موجود کشورشان، مبتنی برآینده پژوهی با رویکرد ارتقاء منافع ملی برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت نوین درمنطقه و جهان اتخاذ میکردند دیگر امروز نیازی به بستن چنین قراردادی احساس نمی شد و این همه ابهام، حاشیه و دلنگرانی نیز برای کشور ایجاد نمی کرد. کشور چین با برنامه ریزی استراتژیک،بلند مدت و دقیق در تمامی حوزه ها اعم از سیاسی،نظامی،اقتصادی و حتی اجتماعی در حال حاضر به کشور قدرتمند نوین در شرق آسیا و جهان تبدیل شده است.طوریکه با اقتصاد قدرتمند کنونی خود با کشور آمریکا درخصوص اعمال تحریم ها مقابله مثل می کند. بستن قراردادها با کشورهای مختلف از جمله ایران جزء یکی از چشم اندازهای از پیش تعیین شده این کشور برای افزایش قدرت اقتصادی برای مقابله با دیگرکشورهای بزرگ اقتصادی منطقه شرق آسیا و جهان با هدف افزایش پایه پول ملی یعنی "یوان" در مقابل دلار آمریکا است. یکی از فاکتورهای مهم در قراردادهای دوجانبه چین با کشورهای طرف دوم، سرمایه گذاری با پول ملی خود یعنی "یوان" است.این کار باعث افزایش قدرت پول ملی چین خواهد شد. و از طرفی قراردادهای مورد بحث به نوعی ازحیث مالی،سیاسی و فناورانه کشورهای طرف دوم را به کشور چین، وابسته خواهند کرد. نهایتا بقول ضرب مثل ایرانی" هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمیگیره" راه کار اساسی برای پرهیز از تشدید وضعیت موجود، داشتن جهان بینی ، آگاهی و اشراف کامل به تاریخ و تجربیات پشت سر مانده،   درک و توان تحلیل اوضاع جهانی ، تدوین استراتژیِ همسو با منافع ملی، پویا و مناسب با آن، و داشتن تاکتیک های روزآمد متناسب با استراتژی نه فرار کردن از یک بهمنِ در حالِ ریزش و پناه بردن به سوی بهمنی دیگر است!!!!!!!






تاریخ : شنبه 100/1/14 | 7:53 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

سوالی سرشار از چرا! 

سوال نمایندگان مجلس شورای اسلامی ازهرکدام از وزرای کابینه دولت از احساس مسئولیت و وظایف قانونی آنها محسوب میشود.ولی بررسی کمی وکیفی سوالات برخی از نمایندگان از وزراء خود جای چندین سؤال دارد که ابهامات و سوال هائ جدیدی را در افکار عمومی ایجاد می کند. در ادامه به چند نمونه آن با مصادیق اشاره می گردد:

1- اخیرا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از وزیری در هشت محور سوال پرسیده است که به برخی از اهم سوال ها اشاره میشود. بیکاری،لزوم شفافیت درجذب نیروها، توجه به شایسته سالاری،پرهیزاز انتصابات تحمیلی،ساماندهی بیمه کارگران ساختمانی،ساماندهی مدیران برخی از ادارات کل و ... حال در اذهان و افکار عمومی این سوال ایجاد شده است که آیا این موارد وسوال ها صرفا جزء دغدغه یکی از نمایندگان حوزه انتخابیه بوده و دیگر نمایندگان آن حوزه انتخابیه یا حتی درمباحث کلان کشوری ازجمله بیکاری، سایر نمایندگان چنین نگرانی و دغدغه ای را از جمله مسئولیت های خویش به حساب نمی آورند؟ یا نماینده سوال کننده دایه ی مهربانتر ازمادرشده است؟

2- نکته دیگری که از سؤال برخی نمایندگان خطاب به برخی از وزیران در افکار عمومی بویژه متخصصین جامعه متبادر می‌شود این است که حل برخی از مشکلات کشور در حوزه اقتصاد ازجمله ایجاد فرصت های شغلی و رفع بیکاری ازسطح جامعه، نیازمند عزم ملی و همکاری همگانی اعضای کابینه وسایر نهاد های دولتی و غیر دولتی است. اینکه دراینگونه مسایل کلان که حل آن مشارکت ، خرد جمعی، همکاری و همگامی قوای مقننه،مجربه و قضائیه را می طلبد،سوال و بازخواست از یک وزیر منطقی بنظر نمی رسد و در عمل  برای حل مشکلات کلان کشوری  نتیجه بخش نخواهد بود.

3- دربین اکثریت صاحب نظران وخواص جامعه این ذهنیت وجود دارد که سوال نمایندگان از برخی وزراء بیشتر به منظور کسب امتیاز ( در اصطلاح امروزین سهم خواهی یا رانتخواری)و یا القاء خواسته های خود ( نه در راستای منافع ملی ، که منحصرا در سمت و سوی منافع شخصی) به آن وزیر می باشد. به عبارت دیگر نقره داغ کردن وزیراست. البته امیدواریم این فرضیه اشتباه بوده و در عمل واقعیت نداشته نباشد.

به منظور شفافیت در سوال نمایندگان مجلس از وزراء  که این مجلسِ از منظر مقام رهبری« مجلس انقلابی » به دنبال آن است. پیشنهاد میگردد: "برای اینکه سوال نماینده یک حوزه انتخابیه از اثربخشی و کارآئی مورد نظر نماینده برخوردارباشد و بتواند ذهن افکار عمومی جامعه اعم از عوام و خواص را قانع نماید. سوال ابتدا در مجمع نمایندگان آن استان مطرح و بعد از کارکارشناسی و تفکیک سوال های مربوط به حوزه انتخابیه و سوال های کلان کشوری، تحویل هیات رئیسه مجلس گردد و در زمان توضیح وزیرمربوطه درکمیسیون مربوطه همه ی نمایندگان آن استان در جلسه حضور داشته باشند".






تاریخ : سه شنبه 99/12/5 | 10:29 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()
   1   2      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • وب میوه ها
  • وب دختر تهرونی
  • وب دو دی ال
  • وب وب آنلاین