سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                                                         خوابم یا بیدار ..

 

روز یکشنبه مورخ26/11/93 جهت شرکت در همایشی درخصوص اشتغال بخش عمومی عازم تهران شدم ودر هتل هما که از قبل هماهنگ شده بود اسکان یافتم. بعد از کمی استراحت و خوردنه شام جهت پیاده روی و دیدن خیابانهای اطراف هتل که درمیدان ونک واقع شده بود از هتل خارج شدم. میشود گفت که هتل مذکوردر یکی از مناطق مرفه نشین تهران قرار گرفته است. وقتی وارد خیابان اصلی که به میدان ونک منتهی میشود شدم، احساس کردم که حال وهوای خیابان با حال و هوای خیابان شهر خودمان از زمین تا آسمان فرق می کند . گویی در سرزمین یا کشور دیگری در حال قدم زدن بودم ‌چرا که نوع گفتار ،پوشش و رفتار آدمهای آن خیلی باگفتار ،پوشش و رفتارهای آدمهای شهرم متفاوت و اصلا قابل مقایسه نبود . دخترها و زنها با لباسهای آنچنانی درخیابان رفت و آمد میکردند و خانمهای را دیدم که هنگام رانندگی اصلا روسری به سر نداشتند و با دیدن من و دیگر مردها هیچ عکس العملی از خودنشان نمی دادند.

دختری را دیدم که موهای سر خود را همانند موهای یک پسر نوجوان کاملا کوتاه کرده و روسری بسته بود که اگر نمی بست بهتر از آن بود.

پائین تر از هتل محل اسکانم کافی شاپ بود بنام چنزو که به نظر میرسد ایتالیایی باشد مشتریان آن ، آقا و خانمهایی بودن با پوششهای به قولی فرنگی یا به گفته دوستان بی حجاب که با ماشین های گران قیمت ه وارد کافی شاپ میشوند. از داخل کافی شاپ آهنگ های غیرمجاز با صدای بلند بگوش می رسید، انگار دیسکوی خارجی به راه افتاده است و من هنگام عبور از جلوی آن کافی شاپ شاهد این وقایع بودم.

وقتی این همه رفتارهای غیرمعقول و به نوعی بی حجابی و بی هویتی را در سطح شهر و آنهم در چند دقیقه دیدم، یک دفع به یاد جلسات کارگروه عفاف و حجاب وگشت های اخلاقی نیروی انتظامی شهرمان افتادم. گویی اینگونه از جلسات صرفا مختص شهرستانها می باشد و در پایتخت ایران اسلامی از اینگونه اقدامات خبری نیست و اگر هست تاثیرگذار نبوده است . بعد از چند ثانیه جواب خودم رو دادم که دلیل آن ممکن است این باشد که اگر گشت اخلاقی باشد،. باید اکثر رهگذران رو مورد ارشاد قرار بده که این موضوع عملا امکان پذیر نیست.

مشاهده این تضاد فرهنگی واجتماعی شدید بین شهرستان خودم با تهران بزرگ باعث گردید که ذهنم مشغول چرایی آن شود و چون نتوانستم برای آن دلیل منطقی و راههای برون رفتن را پیدا کنم که عملا امکان پذیر نیزنمی باشد. چاره کار را دراین دیدم که خودم را قانع کنم که همه این اتفاقات را درخواب دیده ام نه در بیداری ...........

 

     

                                                     

 






تاریخ : چهارشنبه 93/11/29 | 1:32 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • وب میوه ها
  • وب دختر تهرونی
  • وب دو دی ال
  • وب وب آنلاین