تعریف بیکاری:
بیکار به شخصی گفته می شود که حاضر است کار کند ولی شغلی پیدا نمی کند. بنابراین اگر فردی فارغ التحصیل شده است و می گوید می خواهد یک سال استراحت کند و به دنبال کار نمی رود بیکار تلقی نمی شود. شخص بیکار باید جویای کار باشد تا از نظر اقتصادی بیکار تلقی گردد. در بعضی از کشورها بیکار به کسی گفته می شود که در مرکز کاریابی ثبت نام کرده باشد و برای او شغل پیدا نشده باشد.
انواع بیکاری:
1- بیکاری اصطکاکی:
به بیکارانی گفته می شود که برای آنها شغل وجود دارد، ولی هنوز شغل خود را پیدا نکرده اند. هنگامی که افراد به دنبال شغل هستند مدت زمانی بیکار هستند که به این نوع بیکاری، بیکاری اصطکاکی می گویند. افراد شاغل نیز ممکن است برای یافتن شغل بهتر شغل خود را رها کند و مدتی به دنبال کار باشند که در این زمان دچار بیکاری اصطکاکی هستند.
2- بیکاری سیکلی(ادواری)
این بیکاری هنگام رکود بوجود می آید. در دوران رکود، تولید کاهش می یابد. بنابراین اشتغال کاهش می یابد و بیکاری به وجود می آید. به عبارتی به بیکاری که در دوران رکود بوجود می آید، بیکاری سیکلی یا ادواری گفته می شود. راه مبارزه با این نوع بیکاری، اتخاذ سیاست های مالی و پولی انبساطی است تا تقاضای کل افزایش یابد و به دنبال آن تولید ملی و اشتغال افزایش یابد.
3- بیکاری ساختاری:
این بیکاری به دلیل ساختار اقتصادی به وجود می آید. یک نوع از این بیکاری، بیکاری تکنولوژیکی است، با تغیر تکنولوژیکی، بعضی از شغل ها از بین می رود و شغل های جدید به وجود می آید.
اگر افرادی که شغل خود را از دست داده اند، نتوانند آموزش لازم را ببینند و شغل های جدید پیدا نمایند، بیکار می شوند که بیکاری ساختاری نام دارند.
4- بیکاری فصلی:
به بیکارانی گفته می شود که به دلیل فصلی بودن، شغل آنها در بعضی از فصول سال بیکار می شوند. مثلاً کارگران پیست های اسکی در تابستان بیکار هستند و یا کارگران ساختمانی در فصول سرد سال بیکار هستند که به بیکاری فصلی معروف می باشد.
5- بیکاری پنهان:
بیکاران پنهان به افرادی گفته می شود که شغل دارند ولی در تولید نقشی ندارد. مثلاً اگر در شرکتی 100 نفر کار کنند و با 80 نفر نیز همان تولید را بتوان انجام داد گفته می شود که 20 نفر از آنها بیکاری پنهان می باشد البته بیکاری پنهان در آمارگیری محاسبه نمی شود.