به بهانه روز پزشک،یادی کنیم از پزشکان قدیمی اردبیل
روز پزشک که فرا می رسد، ناخوداگاه نام هائی چون دکتر بابا حاذق، دکتر حسین ملکی و دکتر پورابولقاسم که همگی آنها حیات خود را عوض کرده اند، در ذهن ها زنده می شود و از یاد و خاطره نیکو، خصائل انسانی ونحوه طبابت و مردم داری آنها سخن به میان می آید. نقل شده است که مرحوم دکتر بابا ضمن احترام و خوش اخلاقی، بیمار را در مطب خود که در محله پیرعبدالملک واقع شده بود معاینه و دارو تجویز و از آنهایی که درآمد مناسبی نداشتند بدون اخذ حق ویزیت به درمان آنها می پرداخت. از دیگر ویژگیهای شخصیتی ایشان این بود که در جیب خود کاغذهای کوچکی داشته و در کوچه و بازار افرادی که به او بمنظور تشخیص یا درمان مراجعه می نمودند در خیابان معاینه و در همان کاغذهای کوچک دارو تجویز می کرده بدون این که پولی از آنها طلب کند.در ارتباط با مرحوم دکترحسین ملکی و مرحوم دکتر پورابولقاسم نیز عنوان شده که آنها نیز مثل دکتر بابا حاذق، انسان های با ایمان ، خوش اخلاق و خوش مشرب بودند. چیزی که مریض بیشتر از دارو به آن نیازمند می باشد. آن دو پزشک نیز همچون دکتر بابا حاذق در هنگام طبابت دست تنگی بیماران خود را نیز ملاحظه میکردند. طوری که در هنگام معاینه بیماران در منزل در صورتی که احساس میکردند بیمارشان از لحاظ مالی در وضعیت مناسبی قرار ندارد نه تنها پولی از آنها نمی گرفتند، بلکه در زیر بالش بیمار بستری نیز بدون آنکه اهل خانه متوجه شوند پول می گذاشتند. ضمنا این سه پزشک با برخی از داروخانه های شهر توافق کرده بودند که اگر نسخه ای از سوی آنها با علائم خاص به داروخانه ارجاع گردید، بدون اخذ پول دارو ها را به بیمار مورد نظر تحویل نمایند. و هزینه داروخانه را خود آنها ماهانه با داروخانه ها تسویه حساب میکردند. خداوند بر این سه انسان بزرگ جامعه پزشکی استان رحمت کند. انشاءا... شاید این افراد نمونه کوچکی از پزشکان متعهد در تاریخ طب شهر ما بوده اند که هیچ وقت این اصل مهم را فراموش نکرده اند که قبل از این که به حرفه پزشکی به عنوان یک شغل برای کسب درآمد و با نگاه اقتصادی بنگرند، می بایست از جایگاه و منزلت انسانی خویش ، با اخلاق ،آداب و انصاف بر بیمار خود نظر افکنند. موضوعی که این روزها در عرصه طبابت به دست فراموشی سپرده شده یا به قول کارشناسان حوزه اخلاق پزشکی که معتقدند اخلاق، جایگاه خود را در حرفه ی پزشکی دنیای امروز گم کرده است.اشتغال به حرفه پزشکی در هر کشوری برای خود سوگند نامه ای دارد که به روز شده سوگندنامه پزشکی بقراط است. پزشکان ایرانی نیز پس از اتمام دوره دانشگاهی با سوگند به آن ملزم و متعهد به رعایت مفاد این سوگند نامه میباشند. یکی از مهمترین تعهدات پزشکان در سوگند نامه پزشکی این است که آنها قسم می خورند هنگام درمان بیماران به تنگدستی اش توجه نکنند و در صورت مواجه شدن با بیمار نیازمند بدون در نظر گرفتن منافع مادی ، در مداوایش کوتاهی و قصور ننمایند. حال این سؤال مطرح میشود که چند درصد از پزشکان جامعه امروزی ما شرایط بیمار خود رارعایت می کنند؟ جواب این سؤال را به ذهن بیدار خوانندگان محترم واگذار می کنیم. به نظر میرسد دیگر از قداست سوگند نامه پزشکی در میان تعدادی از پزشکان خبری نیست. چرا که اگر توجهی به محتوای سوگند نامه پزشکی میشد، دیگر برای یک خدمت پزشکی ده یا 15 میلیون تومان از بیمار مطالبه نمی گردید و برخی از پزشکان به جای افزایش سطح اگاهی و علم خود به دنبال برج سازی و خرید ملک و زمین نمی رفتند و از پاسخ دادن کامل به مریض به بهانه تخصصی بودن موضوع طفره نمی رفتند و با مریض خوش اخلاقی میکردند حتی با لبخند صوری. دیگر در طبابت ملیت ، نژاد و جنس را لحاظ نمی کردند. هنگام معاینه در مطب چندین بیمار را همزمان ویزیت نمی کردند و سایر موارد که مغایر اخلاق حرفه ای پزشکی بوده و در چارچوب سوگند نامه پزشکان نمی گنجد.علت این بد اخلاقی های حرفه ای را در نبود وجدان کاری و حرفه ای، عدم توجه به سفارشات قران کریم و امامان معصوم(ع) در خصوص توجه و احترام به همنوع و فراموش کردن گذشته خودمان که قبلاً چه بودیم و حالا چه هستیم، میتوان جستجو کرد.امیدواریم در آینده نه چندان دور شاهد این باشیم که پزشکان دنیای امروز ما نیز همانند مرحوم دکتر بابا حاذق، دکتر حسین ملکی و مرحوم دکتر پورابولقاسم، به انسانها به خاطر انسان بودنشان توجه کنند نه به خاطر سایر عوامل اعم از پول، مقام و غیره، موضوعی که تحقق آن سخت ولی غیر ممکن نیست.
به امید آن روز