اسکارغرب برای بدبختی هایمان
فرصتی پیش آمد تا فیلم فروشنده اصغر فرهادی که جایز اسکاربهترین فیلم خارجی زبان 2017را ازآن خود کرده است را ببینم. فروشنده نیز همانند دیگر ساخته های فرهادی،مسایل وچالش های اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران را با نگاهی دیگر به تصویر کشیده است.با رسانه ای شدن دریافت اسکار فروشنده،موجی ازشادی وتبریک فضای مجازی وشبکه های اجتماعی را فراگرفت.طوری که ظریف وزیر امور خارجه کشورمان نیز ازتوییتر خود برای فرهادی ودیگر عوامل سازنده وبازیکران این فیلم تبریک گفت.با تمام اوصاف وحواشی موجود در این ارتباط،آیا به عنوان یک ایرانی از اسکار فرهادی که پیام های ذیل را به مخاطبین خود به ویژه مخاطبین غرب از وضعیت ناخوش اقتصادی،اجتماعی وفرهنگی جامعه القاء می کند باید خوشحال بود:
1-آیا باید خوشحال بود که هرزگی بخصوص هرزگی مردان جامعه را فراگرفته است؟
2-آیا باید خوشحال بود که زنان،اکثر مردان را به چشم هرزه می بینند؟
3-آیا باید خوشحال بود که نظام آموزشی،پوچ وبی هدف دنبال میشود؟
4-آیا باید خوشحال بود که افراد جامعه به تن فروشی و روسپی گری زنان بی تفاوت شده وبه راحتی ازکنار آن میگذرند؟
5-آیا باید خوشحال بود که مردم دیگر به نظام دیوانسالاری اداری ازجمله پلیس ودادگستری بی اعتماد شده اند؟
6-آیا باید خوشحال بود که مردان ایرانی علیرغم همه ی مشکلات اقتصادی به روابط نامشروع جنسی به خصوص افراد ی که سن وسالی از آنها گذشته است، علاقمند هستند؟
7-آیا باید خوشحال بود که ظاهر وباطن افراد جامعه با هم متفاوت است؟
8-آیا باید خوشحال بود که به روسپی گری به عنوان شغل نگریسته میشود؟
9-آیا باید خوشحال بود که جوان ها با سیلی افراد مسن تر از خود را نصیحت می کنند؟
ودیگر سوال های که به دلیل پرهیز ازطولانی شدن یادداشت ازآنها فاکتور گرفته میشود.علی ایحال به نظر میرسد هرچند فیلم فروشنده از لحاظ فنی و البته سیاسی توانست، نظرداوران را جلب ومجسمه اسکار را ازآن خود کند.ولی اسکاری که در مقابل نشان دادن بدبختی های درون جامعه من وشما اهداء گردیده نیازمند تبریک ،خوشحالی ومانور سیاسی ندارد وباید برای آن گریست.یادداشت را با نوشته زیبای زنده یاد دکتر شریعتی از کتاب(پدرومادر،مامتهمیم)به پایان میرسانم:"ملتی که افتخارش فقرباشه؟هرگز،به چیزی جزفقر،نخواهد رسید."