واقعیت های موجود در خصوص حجاب در کشور
مقدمه:
21 تیر ماه هر سال روز حجاب و عفاف نامگذاری شده است. اما به دلیل مشغله کاری فرصت لازم برای نوشتن مطالب در آن روز مهیا نگردیده ولی چون اراده بر نوشتن بود بعد از چند روز یادداشت ذیل را آماده کردم امید است توانسته باشم در این خصوص حق مطلب را ادا کنم.
تا کنون در خصوص موضوع حجاب و عفاف اقدامات مختلف و متنوعی از سوی نهادهای تخصصی و غیر تخصصی انجام گردیده و حتی در حال اجرایی شدن نیز می باشد که از جمله ان می توان به جلسات، همایش ها، نمایشگاه ها، و تشکیل ستاد حجاب و عفاف اشاره کرد ولی تا کنون علیرغم این فعالیت ها و همچنین تاکید در متون اسلامی، فرمایشات بزرگان دین، احادیث و روایت ها و وجود قانون گسترش راهکارهای اجرایی عفاف و حجاب که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1384 به تصویب رسیده، نتوانسته ایم در ترویج و گسترش فرهنگ حجاب در جامعه موفق عمل کنیم، حتی نسبت به دهه های اول انقلاب در ارتباط با موضوع مورد بحث، پس رفت نیز داشته ایم که وضعیت موجود جامعه گواه این امر می باشد.
لذا بر آن شدیم در خصوص عدم ترویج حجاب و علل گسترش بد حجابی در سطح جامعه به برخی از واقعیت های مهم اشاره کنیم اما قبل از ورود به بحث اصلی تعریف مختصری از مفهوم حجاب برای دوستان ارائه می گردد:
تعریف حجاب :
حجاب اسلامی اصطلاحی است به معنای مجموعه رفتارهای پرهیزکارانه که باید میان دو نامحرم برقرار شود، چه در خفا و چه در اجتماع و انظار عمومی، حقیقت حجاب پوشش صرف نیست، بلکه حجاب شامل سلسله رفتار و گفتار تقوایی است که مانع از بوجود آمدن هر نوع تمایل نامشروع یا غیر الهی میان دو نامحرم می باشد.
واقعیت های موجود در مورد عدم ترویج حجاب در جامعه:
1- باید قبول کنیم که با برگزاری جلسه، سمینار، همایش و تشکیل ستاد در استان ها و یا به نوعی ساختار سازی نخواهیم توانست در رشد و ترویج فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه موفق عمل کنیم. این دیدگاه جز اتلاف وقت، انرژی و منابع مالی فایده ای دیگر نداشته و درصورت ادامه این رویگرد در آینده نیز نخواهد داشت. چرا که در طول این سی سال و اندی با این روش موفقیتی عایده متولیان فرهنگی کشور نشده است.
2- با اعمال زور و اجبار در زمینه موضوع حجاب و ایجاد گشت های ارشاد با توجه به نوع دیدگاه و روحیه موجود در جوانان اعم از پسر و دختر، در خصوص ترویج حجاب موفق نبوده و نخواهیم بود. چرا که اکثر جامعه جوان هر گونه مداخله نیروی خارجی مبنی بر رعایت حجاب را دخالت در حریم خصوصی خود می دانند و با آن مقاومت می کنند. نگاه به عملکرد گشت های ارشاد گواه بر این مدعا است. حتی گاهاً این نوع شیوه عمل باز خورد منفی و عکس نیز داشته است.
3- متأسفانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دلایل مختلف حال از روی عمد یا غیر عمد آن طور که در شان یک حکومت، یا امت اسلامی است، نتوانسته ایم در خصوص موضوعات فرهنگی به صورت حساب شده، منطقی و با برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت با رعایت شرایط روحی روانی مخاطبین وارد عمل شویم. حال می خواهیم راه سی ساله رو در یک یا دو سال طی کنیم که مهال ممکن است آنهم در ارتباط با موضوعات اجتماعی و فرهنگی که معمولاً باز خوردهای آنها بلند مدت می باشد چرا که با ذهن و تفکر افراد در ارتباط است. حتی این غفلت در گذشته باعث شده بیشتر افرادی که به موضوع حجاب اهمیت میدادند نسبت به آن بی تفاوت گردند.
4- صدا و سیما به عنوان یکی از ابزارهای مهم فرهنگی در کشور در خصوص موضوع حجاب ومبارزه با بی حجابی در جامعه نتوانسته آن طور که باید و شاید حق مطلب را ادا کند. چرا که در حال حاضر شاهد هستیم در یک شبکه در خصوص یک موضوع فرهنگی مثلاً حجاب بحث کارشناسی روی آنتن است، همزمان در شبکه دیگر سریالی در حال پخش است که بازیگران آن هیچگونه اعتقاد فکری و عملی به موضوع حجاب ندارند که محتوای شبکه های مجازی و اجتماعی دلیل بر این ادعا می باشد. حال با این تضاد دوگانه شخصیتی موجود در بازیگران رسانه ملی وسینما، می توان دختران و پسران جوان را که این هنر پیشه ها را الگوی خود قرار داده اند را ترغیب به حجاب و پوشش اسلامی نمود.
5- می توان گفت در محیط خانواده و نظام آموزشی بویژه دوران ابتدایی تا متوسطه است که شالوده فکری کودکان تکمیل و کامل می گردد. حال اگر در این فرآیند تکمیل پازل فکری کودکان ونوجوانان در ارتباط با محرمات و واجبات دین اسلام غفلت و کوتاهی گردد که متأسفانه اینطورنیز است قطعاًاین خلاء تأثیرات منفی تربیتی در جامعه خواهد گذاشت. چرا که این کودکان ونوجوانان، پدران و مادران آینده جامعه هستند که در خصوص اسلام و احکام آن اطلاعات کامل و کافی ندارند در نتیجه منتقل کننده خوبی در زمینه مسایل فرهنگی ودینی نخواهند بود و اگراین فرایند اصلاح نگردد سلسله وار ادامه خواهد یافت. در این حالت دیگر باید فاتحه ی حجاب را خواند!
علی ایحال، یادداشت را با نوشته ی زیبا و معنا دار مرحوم دکتر علی شریعتی در ارتباط با حجاب که میتواند نقشه ی راهی برای این مقوله باشد به پایان میرسانیم.
دین اسلام بهترین راهکار برای ترویج حجاب و سایر واجبات است و خواهد بود.
آنچه در همه پدر و مادر ها مشترک است ، این است که مذهب را طوری تعریف می کنند که انگار شیپور را از طرف دیگرش باد می کنند! توصیه هایی که به نسل جوان می کنند اینطوری است:
درست مثل این است که طبیبی –یا به هر حال ادمی – دائم به کسی که لبش زخم شده یا صورتش جوش زده بگوید که «جوش نزن»و «زخم نشو». و بعد هم بگوید که به طور مثال «زخم شدن دهن فلان بدی را دارد ; جوش صورت فلان قدر بد است».
این اگر چه درست است – اصولاً چه تاثیری دارد؟ چه می خواهد بشنود و چه نتیجه ای می خواهد بگیرد؟ به جای این صحبت ها باید فهمید چه عواملی باعث شده که این جوش ها در زندگی روحی این بچه و این نسل به وجود آمده ; آن ریشه ها را باید یافت.
تجربه نشان می دهد که به عنوان اینکه دین فلان چیز را می گوید ، نمی شود حجاب را بر زن تحمیل کرد، و عبادت را بر پسر تحمیل کرد ، مگر اینکه یک اگاهی انسانی پیدا کند و اینها نماینده یک طرز فکر باشد.
آیا در عوام ما پوشش اسلامی به عنوان یک طرز تفکر خاص است؟
نه، طرز تفکر خاص نیست، بلکه به عنوان یک تیپ خاص است، که در ان مومن دارد، فاسق دارد، بداندیش دارد، خوش اندیش دارد، خلاصه همه جور ادمی دارد! البته حجاب غیر از چادر است. چادر فرم است.
اصل قضیه این دختری که الان می خواهد پوشش را انتخاب کند ، انگیزه اش چیست؟
معمولا انگیزه این است که «مادرم همینطور بوده ،خاله ام همین طور بوده ، محیطمان همین طور است». این یک لباس سنتی است; نشانه عقب مانده در حال مرگ است.جلویش را هم نمی توان گرفت; بخواهی ده سال دیگر ادامه بدهی، بعد از سال یازدهم تمام می شود.رشد و تکاملش به سمت ریختن این حجاب است، یعنی تکامل جامعه به سمت ترک ان سمبل های سنتی املی.
بنابراین شما طرز فکر بچه ها را عوض کنید، آنها خودشان پوشش را انتخاب خواهند کرد; شما نمی توانید مدلش را بدوزید و تنش کنید!او خودش انتخاب می کند.شما رابطه عاشقانه بین او و این عالم بر قرار کنید; او خودش به نماز می ایستد.هی به زور بیدارش نکنید!