مطالب حکمت آمیز و اخلاقی و پر محتوا از کشکول شیخ بهایی
1-من هدف بسیاری از تیرها و سنگ ها قرار گرفتم. ولی هیچ کدام از آن ها را سخت از سخن زشتی که از دهان طلبکار بر حق بیرون می آید، ندیدم.
2-شخصی پرهیزگار می گفت: روزی به یکی از قبرستان ها رفتم و بهلول را در آن جا دیدم. به او گفتم این جا چه می کنی؟ جواب داد: با گروهی همنشینی دارم که مرا اذیت نمی کنند و اگر از یاد آخرت غافل شوم آن ها به یادم می آورند. و اگر پنهان شوم آن ها از من پنهان نمی شوند.
3-یکی از پیروان مذهب صوفی می گفت: اگر کسی به من بگوید: چه چیزی برای شما تعجب آور است؟ من به او می گویم: دلی که خدا شناس باشد، ولی از او نافرمانی کند.
4-سه چیز است که هیچ ننگی در آن نیست: بیماری، فقر و مرگ
5-سه چیز است که بدون سه چیز دیگر، نابود می شود: دین بدون علم، قدرت بدون عملی کردن آن و ثروت بدون بخشش
6-امام علی(ع) فرمود: این که مردم از آموختن علم و دانش خودداری می کنند، به خاطر این است که می بینند کسی که علم آموخته است، هیچ سودی از آن نبرده است.
7-افلاطون می گوید: زمانی عقل انسان کامل می شود که هر وقت به او دیوانه گفتند خوشحال شود.
8-حکیمی گفته است: جایگاه شخص عاقل این است که وقتی وارد مجلسی شده از سه چیز دوری می کند: الف) شوخی کردن ب) سخن گفتن از زنان ج) حرف زدن درباره غذا
9-در مقابل انسان پست، متواضع مباش، زیرا از تو حرف شنوی نخواهد کرد.
10- یکی از پادشاهان به یکی از نزدیکان خود خشم گرفت. و زیر نام او را از دفتر بخشش ها پاک کرد. پادشاه گفت: نام او را همان طور که بود، باقی بگذار، زیرا عصبانی شدن، همتی که دارم را کم نمی کند.
11- به یکی از صوفیان گفتند: چرا به خداوند می گویند که بهترین روزی دهنده است؟ او در جواب گفت: زیرا اگر کسی نسبت به او کافر هم شود، روزی اش را قطع نمی کند.
12- سلمان فارسی را دیدند که به هنگام مرگ، حسرت می خورد. به او گفتند: ای ابا عبدالله : برای چه افسوس می خوری؟ در جواب گفت: من بر دنیا افسوس نمی خورم، اما رسول خدا از ما پیمان گرفت و فرمود: وسایل زندگی شما، مثل توشه یک مسافر است. الان از آن می ترسم که بیشتر از نیاز خود جمع کرده باشم. زمانی که به دارایی سلمان نگاه کردند، شمشیر، بالش و کاسه چوبی بود.