سفارش تبلیغ
صبا ویژن


مباد آنروز که مرگ انسان ها، برایمان عادی شود! 

بالغ بر نُه ماه است که هر روز شاهد جان باختن هموطنان عزیزمان به دلیل شیوع ویروس کرونا می‌باشیم و این رویداد تلخ و جانگذا ، اخیرا به دلیل شیوع موج سوم بیماری مزبور به حد بحرانی رسیده است. طوری که چند هفته ای است روزانه تعداد بیش از 400نفر به دلیل بیماری کووید 19جان خود را از دست میدهند و ما تنها چنین اخباری را از فضای مجازی و یا تلویزیون می بینیم و می شنویم. شاید در اوایل با شنیدن آمار فوتی ها عکس العمل های خاص ناشی از تأثر و تأسف از خود نشان میدادیم و از درون منقلب می شدیم ولی این روزها اینقدر چنین اخباری را شنیده ایم دیگر مثل روز های قبل واکنش های خاصی بجز سرتکان دادند نشان نمی دهیم. بنظر میرسد این وضعیت پیش آمده شرایط را طوری پیش می برد که کم کم به مرگ دیگران عادت کنیم! موقعیتی که به هیج وجه شایسته جایگاه انسانی نیست و میتواند ارزشها و شاخص های اجتماعی و انسانی را در درازمدت به صورت منفی تحت تاثیر خود قرار دهد. امیدواریم هرچه زودتر با خواست خدا از این وضعیت بحرانی خلاصی یابیم تا به مرگ دیگران عادت نکنیم، عادتی که میتواند دل های انسان ها را به سمت نامهربانی ها  سوق دهد. کین را جانشین مِهر کند و خارها را به جای گُل ها بنشاند.






تاریخ : شنبه 99/8/17 | 9:0 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

 "گرانی, دروغی بیش نیست"

 

-) چرا که به حراج گذاشتن انسان و اخلاق انسانی سهل تر از همه دوران هاست.

 -) چرا که دورویی ، تظاهر، و خباثت ها مُفت شده!

 -) چرا که ریختن آبروی دیگران راحت تر از خوردن آب شده!

 -) !چرا که عداوت ها و قساوت ها، و شقاوت ها ارزان شده

 -) چرا که دروغ به ارزان ترین کالا تبدیل شده است!

 -) چرا که ارزش معرفت، عزت، شرافت، انصاف و عدالت از چرک کفِ دست هم ارزان تر شده است!

 -) چرا که عدم توجه به همنوع،شکستن دل و تحقیرِ آدمی تخفیف بزرگی خورده است!

 -) چرا که ارزش های والای انسانی ارزانتر از همه ادوار شده است!

 -) چرا که قدر و منزلت انسانی ، شفقت و مهربانی، تقید و تعهد اخلاقی، مسئولیت اجتماعی، باورهای مثبت ایمانی، همه و همه انگِ رایگان خورده است!

و،،، و،،،،

آرزو، نه تنها بر جوانان، بلکه بر نا امیدان نیز عیب نیست، آرزو کنیم که : رفاقت ها و

دوستی ها، مهربانی ها، راستی ها، خلوص نیت ها،آبرو داری ها، راستگویی ها و فاشگوئی ها،عدالت اجتماعی، عزت، شرافت، صداقت،شایستگی، شفقت،

معرفت و تمامیِ منزلت های انسانی و،،،و،،، دوباره جایگاه شایسته و بایسته خود را باز یابند و گران بشوند،






تاریخ : دوشنبه 99/7/28 | 1:16 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

یکشنبه داغ 

گویا روز یکشنبه 27مهرماه 1399،تحریم های ده ساله تسلیحاتی رفع خواهد شد. یعنی اینکه از روز یکشنبه ظاهرا ایران می تواند بی هیچ قید و شرطی خرید ، فروش و تجارت اسلحه( به زبان ساده: آلات قتل و کشتار)را پیشه خود سازد و از منظر یک مسلمان و مدیر موفقِ ساحتِ دیپلماسی به پیشهْ خود بنازد. علیرغم اینکه وضعیت معیشتی مردم در شرایط بحرانی قرار دارد و به اندازه کافی نان ندارند که سد جوع کنند. بیکاری بیداد می کند. کرونا همچو اسب وحشی همچنان ترکتازی کرده و روزانه جان بیش از 200نفر از هم میهنان مان را می ستاند. ارزش پول ملی به سمت قعر دره ترمز بریده، قیمت ها با شتاب و سرعت نور قله رفیعِ تورم را در می نوردد. آقایان مژده روز یکشنبه داغ را به مردم حواله میدهند و تبریک می گویند و آن را دستاورد بزرگ و بی نظیر خود قلمداد می کنند. دراین ارتباط چند سوال اساسی مطرح است:

 1- وقتی که کسری بودجه، گلوی دولت را فشار میدهد و بیشتر بخش های اجرایی کشور به اعتبار نیاز دارند دولت از کدام محل می خواهد تجهیزات نظامی بخرد.

2زمانیکه ادعای صلح طلبی داریم و همچنین خواستار صلح جهانی هستیم و فروش اسلحه توسط شرکت های  اروپایی و آمریکایی به برخی از کشور را نکوهش می کنیم، چطور خود اقدام به فروش اسلحه به کشورها دیگر  را خواهیم کرد.

3ساخت یا خرید و فروش اسلحه چه سهمی از کارآفرینی و ایجاد اشتغال، تولید ناخالص ملی، کنترل تورم، ایجاد رفاه اجتماعی،

و،،، را میتواند بخود اختصاص دهد؟

4- آیا کشورهای پرقدرت و صاحبان تکنولوژی تولید اسلحه دست روی دست گذاشته اند که ما سهم بازار آنها را به آسانی به کف خود آوریم و بخود اختصاص دهیم؟

5- بسیاری از کشورها نه نفت دارند و نه به تولید و تجارت اسلحه و آلات کشتار فردی و جمعی اشتغال دارند،ازقبیل هلند، سویس، دانمارک و،،،، و رتبه اول درآمد سرانه و رفاه اجتماعی را نیز بخود اختصاص داده اند، آیا میدانید چرا؟

6- اشتغال یک مسلمان یا یک کشور اسلامی به خرید و فروش ابزار و آلات کشتار انسانها( و افتخار به آن) از نقطه نظر دینی و فقهی چگونه است؟

 التماس تفکر






تاریخ : شنبه 99/7/26 | 12:16 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

برخورد های غیر انسانی 

چند وقتی است شاهد برخوردهای غیر انسانی و غیرمتعارف عوامل اجرایی سد معبر شهرداری و سایر ارگان های دیگر با دستفروشان در فضای مجازی هستیم که بطور گسترده و سریع توسط کاربران، دست به دست میگردد و تاثیرگذاری منفی روی افکار عمومی و شاهدان عینی می گذارد. هرچند که دست فروشی و سد معبر به نوعی ظاهر شهر را ناخوشایند نشان می دهد و مانعی در عبور و مرور شهروندان می باشد ولی این شکل برخورد با دستفروشان که اکثریت آنها نوجوانان کم سن و سال و زنان سرپرست خانوارها هستند، غیر انسانی و غیر  قابل قبول است. چنانچه چشم بر عوامل ایجاد پدیده دستفروشی و بساط پهن کنی فرو بندیم و از موضع یک انسان به تماشای چنین صحنه هائی بنگریم، شاهد چه اپیزودی خواهیم بود؟ یک سوی صحنه، شهروندانی تکیده و ضعیف، فاقد سرمایه کافی با بضاعتی اندک بدنبال رزق و معاشی حلال، و در سوی دیگر صحنه اشخاصی تنومند که نشان از سیری شان دارد و برخوردار از پشتیبانیِ تمام عیار پلیس، که بر جان و مالِ آن طرفی ها بی محابا و بیرحمانه میکوبد. از منظر یک تماشاگر بیطرف، شغل و حرفه کدام یک مفید است ( اصلء بزن و بکوب شغل است؟), و کدامیک برحق است؟ و براستی چرا؟ مسئولین ذیربط در این خصوص  برای جلوگیری از چنین رفتارها و برخورد های خشن و نفرت زا می بایست با اتخاذ راهکارهای کارشناسی از جمله ایجاد بازار چه های خاص برای دستفروشان، از بروز نا سازگاریِ ظاهری در برابر دیدگان و همچنین به تماشا گذاشتن آداب غیر انسانی و رفتارهای ددمنشانه نفرت انگیز( آنهم در کسوت پلیس یا عوامل اجرایی دولتی، که هر شهروندی اصولاً با مشاهده آنان احساس امنیت و آرامش کند) جلوگیری کنند. برخورد های فیزیکی و خشن به هیچ عنوان در شان و منزلت کشور اسلامی نیست و تنها پاک کردن صورت مسئله است.بایستی ریشه گرایش افراد  به موضوع دست فروشی شناسایی و نسبت به رفع آن در جامعه چاره اندیشی کرد.  چنین برخورد های غیر انسانی به هیچ وجه قابل قبول نیست آنهم در کشوری که همواره اعمال چنین رفتارهایی را در جوامع دیگر بشدت نکوهش کرده و محکوم می کند.  رفتارهای اینچنینی  جز افزایش بدبینیِ برحقِ شهروندان به عملکرد دستگاههای اجرائی و نهایتا حاکمیت، ثمره ی دیگری ندارد.   چشم ها را باید شست و  به پدیده ها و آسیب های اجتماعی باید موشکافانه نگریست و علل و ریشه ها را میبایست جُست. التماس تفکر






تاریخ : سه شنبه 99/7/22 | 6:52 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

پائیز  حس عبرت آموزی گذشته را ندارد 

با شروع فصل پائیز باز شاهد ریزش برگ های زرد و خشک درختان در زیر گام های خودمان هستیم. با شتاب ره می سپاریم بی آنکه لختی بر برگ های پائیزی و آنچه را که در پشت سر میگذاریم تأمل کنیم، برگریزان این سال ها نسبت به دهه های گذشته ما متفاوت تر است و بی توجهی تقریبا مطلق رهگذران به این تغییر مهم و معنادار طبیعت بروشنی نشان از آن دارد، ما که در کودکی در کتاب فارسی دوم گرفته بودیم که فصل پائیز نشانگر تغییر طبیعت است و روزی دنیای انسان ها نیز همانند برگ های زرد درختان پائیزی دچار تحول خواهد بود و سپس نوبت به"حول حالنا الا احسن الحال" خواهد رسید، در شرایط کنونی وقتی از رهگذری سوال می شود که آقا و یا خانم محترم، چه حسی از صدای خش خش برگ های زیر پایتان به شما دست میدهد؟ در جواب می شنویم که دیگر نه حسی و نه امیدی، و نه مجالی برایمان باقی نمانده تا به این رخ داد بزرگ طبیعت که پیام آور دگردیسی آن و زمینه ساز بهار است دل ببندیم . اگر اندک مجالی نیز پیدا شود که به این برگ های زرد، نحیف، بی زبان، و خشک شده نظر کنیم جز به جدائی از دنیای پر محنت و خالی از اعتماد و امید کنونی چشم انداز دیگری قابل تصور نیست، به واقع به جهت مشکلات اقتصادی و عوارض روحی،جسمی، و سوء اخلاقی و فرهنگی ناشی از آن، افراد جامعه دیگر به این گونه تغییرات طبیعت و زیست محیطی واکنش نشان نمی دهند. و به دنبال رفع مشکلات و چالش های معیشتی خود چه از طریق ثواب و چه از راه ناثواب هستند و مجالی برای بیان احساسات خود و گرفتن پند از اینگونه موارد بمانند گذشته نیستند. بنظر فصل پائیز نیز این وضعیت را درک کرده و چراغ خاموش در حال آمدن است. امیدوارم روزی برسد که همه مردم به این نتیجه برسند که پائیز به معنی تغییر در رفتار و کردار انسان ها است برای دوری جستن از دورغ، نیرنگ و تظاهر به دینداری برای یک آزمون بزرگ در پیشگاه خدواند بلند مرتبه. به امید تحول عمیق انسانی و اجتماعی وچرخش پائیز اجتماعی و اخلاقی موجود بسوی بهار






تاریخ : پنج شنبه 99/7/3 | 11:31 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

افزایش ناگهانی قیمت " دورشکه" در آق شهر 

روزی کدخدا ملانصرالدین را صدا زد و به او گفت: ملا چند صباحی است قیمت "دورشکه" در آق شهر به شدت گران شده  و این افزایش مثل سرعت عقاب در آسمان در حال بالا رفتن است و من هرچه به افراد مسئول یعنی تولید کنندگان دورشکه،اداره حمایت از خریداران دورشکه، شورای دورشکه سواران و کمیته نرخ گذاری دورشکه، دستور میدم، قیمت ها همچنان بالا میرود. دیگر نمی دانم چکار کنم . با توجه به کیاستی که از شما سراغ دارم دست به دامن شما شدم. ملا گفت: کدخدا به من فرصت بدهید که موضوع را بررسی و ظرف یک هفته علت گرانی " دورشکه" را به شما گزارش بدهم. ملا نصرالدین روز بعد رفت پیش تک تک  مسئولین قیمت گذاری و با آنها صحبت کرد هرکدام از آنها دیگری را مقصر گرانی " دورشکه" معرفی کردند و ملا را مثل توپ فوتبال به این طرف و آنطرف پاس دادند. نصرالدین شبانگاه که داشت به خانه برمی گشت، دید که رئیس اداره حمایت از خریداران دورشکه،مسئول قیمت گذاری دورشکه و رئیس شورای دورشکه سوارن، دارند یواشکی وارد خانه مشهدی شمس اله یکی از بزرگترین  تولید کنندگان "دورشکه" در آق شهر، میشوند. ملا از این کار آنها تعجب کرد که چطور میشود این چهار نفر که روز روشن به خون  هم تشنه بودند و همدیگر را متهم به گرانی "دورشکه" می کردند. شب به این راحتی زیر یک سقف جمع میشوند. ملا فهمید که کاسه ای زیر نیم کاسه هست. فردا آفتاب نزده برای اینکه قیمت "دورشکه" با تصمیم شبانه مسئولان نالایق و خیانت کار بالا نرفته، رفت پیش کدخدا و گفت: قربان برای اینکه  گرانی "دورشکه" را بتوانید در آق شهر کنترل کنید و حتی آن را پائین بیاورید باید فل فور شورای دورشکه سواران، کمیته قیمت گذاری دورشکه و اداره حمایت از خریداران دورشکه را منحل کنید. چرا که افزایش قیمت در دست  این افراد است‌ و تا اینها روی کارند، گرانی "دورشکه"  در آق شهر ادامه خواهد داشت. چرا که آنها به قصد و با دسیسه و نیرنگ قیمت ها را افزایش می دهند. کدخدا فورا دستور منحل شدن آنها را داد و از فردا قیمت "دورشکه" به قیمت اولیه خود رسید و دلالی از بازار جمع شد به راحتی آب خوردن. حال در کشور ما این قصه تلخ افزایش قیمت خودرو همچنان تداوم دارد و معلوم نیست آخر این قصه چه خواهد شد چرا که فعلا همه سکوت کرده اند و قیمت خودرو به سرعت تند باد معروف "هاریکین " در حال افزایش است. ای کاش ملانصرالدین زنده بود ای کاش!!!!






تاریخ : یکشنبه 99/6/23 | 8:9 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

آه که این روز ها چقدر همه باید مراقب هم باشیم! 

این روزها خدا خدا می کنم که بورس کم نیاورد. ترامپ زردآلو بیش از این خیره سری نکند و دوباره رای نیاورد. تورم چهار نعل نتازد. کرونا از ما انسان ها خسته شده و رخت بربندد. جوانان به آینده امیدوار باشند و آینده نیز با آغوش باز پذیرای آنها باشد.

این روز ها خدا خدا می کنم بتوانیم دوباره همدیگر را با عشق و محبت و بدون ظاهر سازی و نیرنگ،بغل کنیم و دوباره دست های همدیگر را مثل سابق به نشانه دوستی،بفشاریم. دوستی هایمان بی ریا و یکدست باشد و هوای که نفس می کشیم مثل آب چشمه زلال و پاک باشد.

این روز ها خدا خدا می کنم جایگاه، پست و مقام، ما را هوای نکند، طوری که به یکدفعه سر از کانادا در بیاوریم. با مردم صادق و رو راست باشیم چرا که آنها از ما هستند و ما نیز از آنها، اعتماد بین افراد جامعه مثل سابق باشد و دوباره یک تار سبیل جای چک و سفته را بگیرد. کودک آزاری و دیگر آزاری از جامعه خداحافظی کند.

این روز ها خدا خدا می کنم معضل بیمه بیکاری بعد از گذشت 6ماه حل و فصل گردد تا دیگر شرمنده متقاضیان نشویم. شغل به وفور ایجاد گردد طوری که شغل بدنبال فرد بیکار به گردد.

این روز ها خدا خدا می کنم که بتوانیم همدیگر را تحمل کنیم و انصاف را نسبت به هم نوعان خودمان روا بداریم. دیگر شاهد اخبار ناخرسند از هنر هفتم (سینما) مبنی بر ازدواج چند روزه هنر پیشه های ایرانی و تغییر جنسیت آنها هرچند دورغ نباشیم. ودر آخر این روزها خدا خدا می کنم که خدواند در رحمتش را به روی ما نبندد.

آه که این روز ها چقدر همه باید مراقب هم باشیم!






تاریخ : سه شنبه 99/6/18 | 8:20 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

آیا آموزش در شرایط کرونایی به جبر است یا به اختیار؟ 

بعد از گذشت چند روز از بازگشایی مدارس در سراسر کشور با یک آشفته بازاری از کنش ها و واکنش های متناقض و متفاوت، هم از سوی مسئولان و هم از سوی خانواده ها در خصوص حضور دانش آموزان در مدارس، مواجه هستیم. در این ارتباط خانواده ها به دو طیف عمده تقسیم بندی می شوند. طیف اول از خانواده ها معتقد به حفظ سلامت فرزندانشان هستند و به همین دلیل مخالف حضور آنها در سر کلاس درس می باشند و از فرستادن فرزند خود به مدرسه ممانعت  می کنند. علت این تصمیم سرسختانه( که در شرایط معمول خلاف قانون محسوب می شود.),سخنان رئیس جمهور مبنی بر اجباری نبودن حضور دانش آموزان در سرکلاس های درس و همچنین شیوع پیک دوم بیماری، می باشد‌. بخش دیگری از والدین ضمن نگرانی از سلامت فرزندان خود اعتقاد دارند که آموزش حضوری نقش مهم و تاثیر گذاری در یادگیری دانش آموزان دارد و با نگرانی و استرس آنها را به اجبار راهی مدارس می کنند. دلیل این طیف از خانواده ها، عدم آشنایی به فوت وفن، نبود یا نازل بودن استاندارد ویا فرهنگ مناسب یادگیری در سیستم آنلاین، عدم دسترسی بخش مهمی از جامعه به ابزارها و تجهیزات الکترونیکی مورد نیاز، و مهمتر از همه آماده نبودن برنامه آموزشی شاد، علیرغم وعده و وعید های مسئولان آموزش و پرورش ، میتوان جستجو کرد. از سوئی عدم حضور برخی از دانش آموزان در سرکلاس باعث ایجاد نوعی بی میلی در دیگر دانش آموزان شده است طوری که این تعداد از دانش آموزان نیز به خانواده های خود برای عدم حضور در مدرسه، فشار می آورند. حال با توجه به مطالب عنوان شده سوالی که در این مقطع زمانی مطرح میشود این است که بالاخره با این شرایط کرونایی، آموزش در کشور به جبر است یا به اختیار؟  سوالی که تاکنون جواب شفاف و روشنی به آن داده نشده است. پاسخ هرچه باشد، چرائی آن می بایست به روشنی و بدون هرگونه ابهامی در معرض واکاوی متخصصان امر و قضاوت مردم قرار گیرد.






تاریخ : دوشنبه 99/6/17 | 2:1 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی 

این ضرب المثل معروف که در واقع مصراعی از قصیده شماره 77محتشم کاشانی است در اشاره به افرادی به کار می‌رود که قبل از انجام امری، جوانب گوناگون آن را در نظر نمی‌گیرند، نتایج آنرا نمی سنجند، و عمل و رفتار آنها چندان بر مبنای تفکر، تعقل و دوراندیشی نمی باشد و سرانجام دچار پشیمانی و حسرت می‌شوند. همانند کاری که  ماموران و اکیپ تخریب روز چهارشنبه 5مرداد ماه امسال در منطقه زردشت اهواز  برای تخریب سرپناه 300خانوار منطقه مزبور آنهم خانه های که صاحبانشان جزء اقشار آسیب پذیر جامعه هستند‌،  انجام دادند. اینکه  زمین های آن منطقه تصرف شده و متعلق به بنیاد مستضعفان است و یا غیر مجاز ساخته شده است حتی اگر صحت داشته باشد ( هرچند که موضوع نیاز به بررسی دقیق حقوقی، کارشناسی، و حتی واکاویِ چرائیِ آن دارد.)، آنچه  در این میان حائز اهمیت می باشد و جای تأسف دارد، اقدام ناسنجیده مسئولان منطقه  است که باعث برهم زدن  آرامش و امنیت منطقه شده و از همه بدتر این شیوه عمل غیر مسئولانه و بهانه ساز، دستاویزی شده برای شبکه های معاند برای تولید و نشر اخبار بر علیه نظام و کشور، طوری که تصاویر این ماجرا دست به دست در فضای مجازی در حال پخش شدن می باشد.  بویژه در ایام سوگواری سید و سالار شهیدان امام حسین(ع)، این اقدام و رفتار  به هیچ عنوان زیبنده  جامعه اسلامی نبود. نباید فراموش کرد که همین افراد باغیرت و خون گرم اهوازی بودند که در صف نخستِ مقابله با صدام و صدامیان ایستادند و از خاک این مرز و بوم دفاع کردند‌ که به هیچ عنوان لایق این نوع رفتار نبودند اگر چه اقدام به ساخت و ساز غیر مجاز نیز کرده باشند. هر چند که برابر اعلام روابط عمومی بنیاد مستضعفان  اجرای حکم تخریب ملغی گردیده و مقرر شده بعد از ساماندهی افراد منطقه زردشت  تصمیمات لازم اتخاذ گردد. حال سوال اینجاست بهتر نبود مسئولان منطقه قبل از  اقدام به تخریب و ایجاد اینهمه بلوا و حاشیه سازی و زمینه سازی بروز نارضایتی در بین مردم و جریحه دار کردن احساسات سایر هموطنان در مناطق دیگر، همان تصمیمی را که آخر ماجرا گرفتند را قبل از اقدام به تخریب  می گرفتند تا شاهد اینهمه مسائل حاشیه ای در منطقه و حتی کشور نبودیم.

« مرا عقلی اگر می بود، کِی اینکار میکردم

 چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی»






تاریخ : جمعه 99/6/7 | 12:5 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

آینده پژوهی 

در خصوص آینده پژوهی از زوایای مختلفی تعاریف و تمثیل هائی از سوی متخصصان این حوزه ارائه شده است‌. اگر بخواهیم بطور ساده و ملموس برای همه ی افراد جامعه آن را تعریف کنیم آینده پژوهی عبارت است از اینکه در ارتباط با یک موضوع خاص (هدف) در کجا و در چه مرحله‌ای قرار داریم و تأمل ( به معنائی مقایسه و مطابقت با برنامه ریزی انجام گرفته ، چک کردن و کنترل پیشرفت زمانی، فیزیکی، اقتصادی، و،،،) ودر نهایت این امر که بعد از چند سال در خصوص آن موضوع می خواهیم به کجا برسیم؟به عنوان مثال در بخش حمل ونقل درون شهری اگر بخواهیم از منظر علم آینده پژوهی به آن نگاه کنیم بعد از گذشت 30سال آیا بازهم حمل و نقل درون شهری ما به همین منوال خواهد بود؟ قطعا جواب منفی است چرا که در حال حاضر نیز به دلیل تحولات ایجاد شده در عرصه فناوری و تغییر سبک زندگی شهروندان، شاهد دگرگونی غیرقابل پیش‌بینی در این حوزه از جمله ورود تاکسی بیسیم،ماکسیم و اسنپ به عرصه حمل و نقل درون شهری هستیم و این تغییرات بتدریج از هر حیث متحول تر و متنوع تر نیز خواهد شد. دانش آینده پژوهی به دنبال پیش بینی و هدف مند کردن این گونه تحولات و تغییرات با استفاده از الگوهای علمی است تا اثرات آن در آینده جامعه مثبت و پایدار باشد. جان کلام اینکه توسعه در هر کشور در تمامی ابعاد اعم از اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و حتی سیاسی زمانی پایدار خواهد بود که مفاد و جزئیات برنامه های آن برگرفته از علم آینده پژوهی و رعایت الگوهای تحلیلی آن باشد در غیر اینصورت اگر توسعه ای نیز در کشور اتفاق بیافتد پایدار و همه جانبه نخواهد بود. آینده پژوهی به دنبال ساختن آینده به صورت علمی و حساب شده با استفاده از ظرفیت ها ،قابلیت ها و استعداد های حال حاضر در ارتباط با یک موضوع خاص می باشد.






تاریخ : سه شنبه 99/5/14 | 6:13 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()
<      1   2   3   4   5   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • وب میوه ها
  • وب دختر تهرونی
  • وب دو دی ال
  • وب وب آنلاین