نگاه واقع بینانه مجموعه پایتخت 6 به آسیب های اجتماعی در جامعه
مجموعه سریال پایتخت 6 که در 19قسمت از سوی عوامل اجرایی آن برنامه ریزی شده بود، 15 قسمت آن در تعطیلات عید نوروز سال جدید پخش گردید و با توجه به شیوع بیماری کرونا، فیلمبرداری و پخش چهار قسمت دیگر آن نیمه تمام باقی ماند. بعد از پخش قسمت پانزدهم مجموعه سریال پایتخت 6 بود که حواشی و انتقادات زیادی چه در فضای مجازی و چه در سایر ابزارهای رسانه ای به این سریال پرطرفدار وارد گردید. مهمترین دلیلی که باعث ایجاد چنین حاشیه های برای این مجموعه ظنز گردید،تغییر نویسنده سریال و جایگزینی آقای آرش عظیمی به جای مرحوم آقای خشایار الوند بود. به واقع نوع نگاه افراد در کسوت نویسندگی کارهای هنری در قالب سریال و فیلم های بلند سینمایی به مسائل اطراف و پیرامون خود در جامعه در تمام حوزه ها، متفاوت از همدیگر می باشد(این نکته در دو انسان دو قلوی همسان نیز،امری ثابت شده است). وقتی به مجموعه های 1تا 5 مجموعه پایتخت که نویسندگی آنها را مرحوم خشایار الوند بر عهده داشتند، نگاه می کنیم می بینیم که هیچگونه مسائل حاشیه ای که به فضای مجازی و تلویزیون کشیده شده باشد در آن زمان اتفاق نیافتاد. البته این موضوع را نباید به ضعف نگارش فیلمنامه قبلی منتسب نمود. چرا که مرحوم خشایار الوند خود بهترین و موفق ترین نویسنده در عرصه هنری کشور بودند و در زمان حیات خود مسئولیت نگارش سریال ها و فیلم های بلند سینمایی برجسته ای را که جایزه های معروف هنری را به نیز خود اختصاص داد، عهده دار بودند. همانطور که عنوان شود این تفاوت به نوع نگاه نویسنده فیلمنامه ها به مسائل پیرامون خود و جامعه برمی گردد. ده سال است که هشتاد میلیون جمعیت ایران با این مجموعه مفرح و ارزشمند حتی با تماشای تکراری و چند باره آن زندگی کرده و می کنند. هرچند که برخی انتقادات به مجموعه پایتخت 6 بجا می باشد ولی این موضوع نباید دلیلی باشد که نکات مثبت آن را با عینک بدبینی به نکات منفی تبدیل کنیم. در ادامه به برخی از واقعیت هایی که درحال حاضر جزء آسیب های اجتماعی و اقتصادی جامعه ما می باشد و متاسفانه در سایه بی توجهی برخی از خانواده ها و مسئولین در حال گسترش می باشد و سریال پایتخت 6 ماهرانه و طنز گونه به آنها پرداخته است اشاره میگردد:
-)ظاهر بینی،چشم هم چشمی، و حسادت افراد جامعه نسبت به همدیگر.
-) پنهان کاری،تظاهر، و دروغ گفتن اعضای خانواده و افراد جامعه به یکدیگر.
-)رواج تمسخر و مسخره کردن در جامعه به منظور خنداندن دیگران.
-)افزایش جراحی غیر ضرور زیبائی توسط خانمها که این روزها بدون توجه به آثار و عوارض ناشی از آن بمنظور فخر فروشی بین برخی از زنان تبدیل شده است.
-) افزایش غافلگیر کننده و آنی قیمت ها و فقدان احساس امنیت اقتصادی و روانی، در نتیجه عدم ثبات اقتصادی.
-)روی آوردن به قاچاق مواد افیونی به دلیل نبود شغل در جامعه ویا عدم تکافوی درآمد ناشی از مشاغل شرافتمندانه.
-)عدم احترام به حریم خصوصی افراد در فضای مجازی و انتشار عکس های دیگران در گروه های مجازی.
-)وجود مافیا در حوزه ورزش به خصوص در بستن قراردادهای ورزشکاران و مربیان خارجی و وجود دلالان ورزشی و عدم نظارت لازم و کافی بر چنین مقوله هائی(قراردادها).
-)پنهان کاری فرزندان در استفاده از اپلیکیشن های موجود در فضای مجازی.
-)شفاف نبودن تبلیغات نمایندگان مجلس شورای اسلامی از حیث هزینه کرد.
مضافا پایتخت6 انتقال دهنده پیام ها و واقعیت های مثبتی در جامعه نیز بود که از جمله آن به اهداء اعضای فردی که دچار مرگ مغزی شده به افراد نیازمند دیگر برای بازگشت دوباره آنها به زندگی ،نگاه متفاوت به رفتار و تربیت کودکان متناسب با تغییرات بوجود آمده در سبک زندگی در جامعه و همچنین امکان زندگی خانواده ها در کنار هم مثل سالهای گذشته، میتوان اشاره کرد. در پایان می بایستی همواره این نکته مهم را بیاد داشته باشیم که نگاه آسیب شناسانه و درمانگرانه به آسیب های اجتماعی از وظایف ذاتی رسانه ملی می باشد.
ملانصرالدین و ماجرای شیوع بیماری کوری
در دوران تصدی شهرداری آق شهر توسط ملانصرالدین از شانس بد او بیماری ناشناخته ای آق شهر را فرا گرفت.طوری که هر شهروندی که به این مریضی دچار می شد در صورت ارتباط با فرد دیگری بیماری به او نیز سرایت میکرد.در عرض چند روز تعداد زیادی از اهالی شهر دچار این بیماری مرموز شدند.کدخدای آق شهر بعد از هفته ها وقتی دید اوضاع شهر نه تنها به روال عادی خود برنگشته بلکه بدتر نیز شده است، فورا دستور داد جلسه شورای شهر درتالار بزرگ که نزدیک خانه خود او بود برگزار شود.کدخدا در آغاز جلسه به ملانصرالدین گفت: ملا در خصوص این بیماری ناشناخته و تعداد افرادی که دچار آن شده اند گزارشی بدهید. نصرالدین توضیح داد که این بیماری طوری است که اگر فرد مبتلا که بینایی یکی از چشم های خود را از دست داده با فرد دیگری دست بدهد، روبوسی و یا او رو بغل کند، دید یکی از چشمهای طرف مقابل ظرف دو روز از بین میرود.ملا نصرالدین گفت: جناب کدخدا و اعضای محترم جلسه نکته مهم در این بیماری این است که اگر فردی که چشم راستش بواسطه این بیماری کور شده با فرد دیگری ارتباط داشته باشد و مریضی به او منتقل شود، برعکس چشم چپ آن فرد کور میشود. تاکنون تعداد 100 نفر از یک میلیون جمعیت آق شهر دچار این بیماری شده اند. یعنی 50 نفر چشم راست شان و 50 نفر چشم چپ شان کور شده است و آمار بیماری در حال افزایش است ، خوشبختانه در این مورد عدالت رعایت شده است. کدخدا در ادامه جلسه گفت: جناب شهردار چه باید کرد؟ با این اوضاع و احوال که شما گفتید، ظرف یکماه آینده کل اهالی شهر یک چشم شان کور خواهد شد. ملا گفت: آقای رئیس دستور بدین که همه تو خونه ها بمانند و به هیچ عنوان از خونه های خود خارج نشوند. اگر این کار را انجام ندهیم همه ی جمعیت شهر حتی خود ما نیز یک چشم مان کور خواهد شد.کدخدا به ملا نصرالدین گفت: شما مسئول مدیریت این موضوع هستید و از فردا کل شهر را قرنطینه کنید. ملا به عوامل بلدیه دستور داد که همه ی دکان های شهر را ببندند و هر کس نافرمانی کرد به زور متوسل گردند. به رئیس شهربانی نیز گفت: از فردا اجازه ندهید احدی از اهالی شهر از خانه های خود خارج بشوند. نصرالدین که از توی خونه خود موضوع قرنطینه شهر را مدیریت میکرد. ناگهان صدایی از داخل خونه همسایه خود شنید که در آن زن قسمتعلی در حال دعوا با شوهرش بود. زن فریاد میزد، مرد چند روزی هست که تو خونه موندی و سر کار نمی ری تو خونه هیچی نداریم تا برای بچه ها غذا درست کنم. قسمتعلی گفت: زن من چیکار کنم مگر نمی بینی ژاندارما به دستور ملا نصرالدین تو کوچه هستند و اجازه نمی دهند کسی از خونه بیرون برود. زن قسمتعلی از دیوار به ملا گفت: ای بیرحم خودت همه چیز خریدی و تو خونه گذاشتی و به فکر ما بیچاره ها نیستی. چند ساعت بعد به یکدفعه سنگی که دور آن کاغذ نوشته ای پیچیده شده بود، شیشه خانه ملا نصرالدین را شکست و صدای آن کل خونه را فرا گرفت. توی نامه نوشته شده بود، ای شهردار اگر قرنطینه ادامه داشته باشد تو را خواهیم کشت. ملا که دید اوضاع در حال وخیم شدن هست، فورا موضوع را به کدخدا خبر داد. کدخدا مجددا دستور داد تا جلسه شورای شهر در خانه اش تشکیل گردد. در این جلسه شهردار گفت: اعضای محترم اگر شرایط قرنطینه به این شکل ادامه داشته باشد ظرف چند روز مردم قبل از اینکه بیماری یک چشم آنها را کور کند،همدیگر را خواهند کشت و آمار خشونت بالا خواهد رفت.کدخدا به شهردارگفت: پس چاره چیست؟ ملا توضیح داد که اگر شرایط قرنطینه را برداریم همه اهالی کور خواهند شد. برای اینکه مردم را تو خونه هاشون نگهداریم بایستی جیریه غذایی و همچنین پول به آنها بدهیم تا بتوانند دوران قرنطینه را تحمل نموده و اعتراض نکنند. همچنین چند پروتکل بهداشتی تهیه می کنیم تا بعد از برداشتن قرنطینه آنها را به مردم و کسبه تحویل می دهیم تا به کمک آنها بیماری شکست خواهد خورد . کدخدا گفت: ملا نصرالدین تو بعنوان شهردار آق شهر میدونی که شرایط مالی خزانه شهر خوب نیست و به قول معروف کفگیر به ته دیگ خورده است. لذا نمی توانیم به همه ی اهالی شهر جیره غذایی و پول نقد بدهیم. بنابر این از اول هفته آینده قرنطینه را بردارید و به تدریج پروتکل های بهداشتی را تهیه و تحویل مردم و صاحبان کسبه کنید. نصرالدین با خوشحالی گفت: کدخدا فکر خوبی کردین اگر مردم پروتکل های بهداشتی را رعایت کنند بیماری شکست خواهد خود در غیر این صورت جای شکرش باقی که فقط یک چشم خود را از دست خواهند داد و با چشم دیگر خود میتوانند همه چیز را ببینند. نهایتا از حکیم باشی شهر خواهش می کنیم تا تلاش کند، دارو یا آمپول این بیماری را کشف کند که در این صورت چشم های کور شده دوباره خواهند دید. کدخدا کفت: ملا اگر حکیم باشی داروی این بیماری را پیدا نکنه چطور؟ نصرالدین گفت: جناب رئیس نگران نباش مگر راوی نمی گوید که زندگی خالی نیست، مهربانی هست، ایمان هست. بیائید قدر داشته ها یمان را بدانیم. انشاءا..... همه چیز به روال عادی برمیگردد و اگر برنگشت با یک چشم هم میشه زندگی کرد، پس جای نگرانی نیست.
ابهام درتوزیع بسته های معیشتی
با توجه به شیوع ویروس کرونا و تصمیمات( توأم با تأنی،تدریجی،ونه همه جانبه نگرانه )اتخاذ شده از سوی ستاد ملی و محلی مبارزه با کرونا مبنی برتعطیلی صنوف پرخطر و اعمال طرح فاصله گذاری اجتماعی به منظور جلوگیری از انتشار بیش از پیش این ویروس، اکثر پاساژها، بازارهای سرپوشیده و دیگر صنوف نیز بالاجبار تعطیل شدند و به تبع این تعطیلات گسترده، کارگران ساختمانی، فصلی و روزمزد نیز به ناچار خانه نشین شدند. میشود گفت: این قشر که بخش وسیعی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند مدت مدیدی است که در شرایط بلاتکلیفی مطلق بوده و هیچ گونه منبع درآمدی ندارند و آینده این بلاتکلیفی و فقدان درآمد نیز در ابهام قرار دارد. در نتیجه دولت به منظور جبران بخشی از خسارت های وارده به این قشر از جامعه، تمهیداتی از جمله پرداخت بسته های معیشتی 200تا600 هزار تومانی و اعطای کارت اعتباری بلاعوض را در دستور کار خود قرار داده و تا کنون در دو نوبت بسته معیشتی را پرداخت کرده و آئین نامه اعطای کارت اعتباری بلاعوض را تصویب نموده و در حال تدوین دستورالعمل اجرایی آن می باشد. لیکن آنچه مبهم
بنظر میرسد،نحوی تعیین دامنه شمول افرادی که این تسهیلات و بسته های معیشتی به آنها تعلق میگیرد. برابر ضوابط اعلام شده تسهیلات و بسته های حمایتی صرفا به اقشار آسیب پذیر که هیچگونه درآمد ثابتی ندارند و تحت پوشش هیچ نهاد حمایتی و بیمه ای نیستند، تعلق می گیرد که در شرایط بحرانی کنونی شاخص درست و منطقی به نظر میرسد. برابر اعلام تشکلات صنفی کارگران ساختمانی، اتاق اصناف و بررسی های میدانی و گزارش های مردمی، حاکی از این است که برای کارگران ساختمانی و فصلی و همچنین صاحبان صنوف مختلف که بیشتر از یک ماه است به دلیل تصمیمات ستاد ملی مبارزه کرونا، ناچار به تعطیلی کسب وکار خود بودهاند و در طول این مدت هیچگونه منبع درآمدی نداشته اند و بافروش بخشی از دارائی های خود و یا قرض از دیگران، تاکنون زندگی روزمره خود را بهر بهائی مدیریت کرده اند،از این تسهیلات مصوب برخوردار نگردیده اند. و با توجه به شرایط و ضوابط ابلاغی در آینده نیز مشمول این طرح نخواهند شد. تنها با استناد به این که (صاحبان صنوف،کارگران ساختمانی و فصلی) یا صاحب خانه هستند یا بیمه پردازی تامین اجتماعی دارند و یا صاحب پروانه کسب هستند. با توجه به اینکه از یک طرف به آنها اجبار شده مغازه های خود را تعطیل کنند و در خانه بمانند و از طرفی هیچگونه حمایت مالی از آنها صورت نگرفته است، در عمل نمیتواند سیاست درست، عادلانه و منطقی باشد. بهترین راهکار برای تعیین شاخص ها برای پرداخت بسته های معیشتی و بلاعوض در قالب طرح کارت اعتباری استفاده از ظرفیت اتاق اصناف و تشکلات کارگری و سایر تشکلات دیگر بود تا بسته های حمایتی به افرادی که به واقع در راستای جلوگیری از انتشار ویروس کرونا با بستن محل درآمد خود دچار فشار مالی و بهم خوردن اقتصاد خانواده آنها شد،تعلق می گرفت تا حداقل بخشی از این فشارها اقتصادی ناخواسته به آنها جبران می شد که در عمل چنین اتفاقی تاکنون نیافتاده است. همواره باید بیاد داشت که ابهام در تعیین دامنه شمول در پرداخت تسهیلات حمایتی نه تنها باعث ایجاد اثرات مثبت در جامعه نمی گردد بلکه میتواند نارضایتی اجتماعی را نیز بدنبال داشته باشد.
همزیستی اجباری
همزیستی در لغت نامه دهخدا به معنی با هم زیستن،زندگی دو تن یا دو گروه با یک دیگر در حالی که شاید مناسب همدیگر نیز نباشند. با کلمه همزیستی بیشتر دانش آموزان و دیپلم های علوم تجربی و دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته زیست شناسی، آشنایی کاملی دارند.همزیستی هم میتواند اختیاری باشد که در آن دو جاندار متفاوت اختیار آن را دارند که با هم رابطه همزیستی برقرار کنند. و هم میتواند اجباری باشد که درآن یک جاندار برای اینکه زنده بماند با جاندار دیگری که معمولا جانداری مشخص است، رابطه همزیستی(در واقع همزیستی تحمیلی) برقرار می کند. با توجه به سخنان آقای روحانی رئیس جمهور که در خبر ساعت 14 روز پنجشنبه مورخ 1399/1/14پخش گردید، با تصریح بر اینکه زمان قطعی شکست ویروس کرونا مشخص نیست و شاید این بیماری یک ماه،دوماه و حتی تا پایان سال، ویروس کرونا میزبان ما(کشورما) باشد.بنظر میرسد با این اوصاف می بایستی خودمان را برای همزیستی آنهم از نوع همزیستی اجباری با ویروس کرونا آماده و مهیا نمائیم. چرا که کرونا برای زنده ماندن و تکثیر خود نیاز به همزیستی تعریف شده و مشخص،بنام انسان دارد.همزیستی که به سود میهمان و به زیان میزبان تمام میشود( همزیستی اجباری) .تعلل در تصمیم گیری، اقدامات قطره چکانی در اعمال قرنطینه(به شکل نسبی و نه مطلق)، سخت گیری(از نوع کجدار و مریز) در تردد ها درون شهری و برون شهری، تصمیمات تعارف آمیز و این هفته، آن هفته کردن بازگشایی مدارس و اماکن عمومی،دولتی و اصناف در قالب طرح فاصله گذاری اجتماعی، همه از نشانه های آماده کردن جامعه برای پذیرش همزیستی اجباری با ویروس کرونا و تسلیم در برابر این همزیستی تحمیلی حکایت دارد. موضوعی که آقای روحانی در جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا به وزیر بهداشت خود گفت: به مردم صادقانه و بدون تعارف اعلام کنید که چه ما بخواهیم و چه ما نخواهیم،70 درصد جامعه به ویروس کرونا مبتلا خواهند شد. یعنی از 80میلیون جمعیت، تعداد 56 میلیون نفر، مبتلا خواهند شد. همه ی اقدامات صورت گرفته با هر عنوان و طرحی اعم از طرح فاصله گذاری اجتماعی تا بیستم فروردین ماه و به احتمال قوی تمدید آن با عنوان طرح جدید فاصله گذاری هوشمند، همه ی اینها بیشتر با این هدف انجام گرفته و میگردد که به دلیل کمبود امکانات و تجهیزات پزشکی در کشور و به تبع آن در استانها، ابتلا افراد جامعه به ویروس کرونا به صورت تدریجی صورت پذیرد تا در این بین دولت بتواند با تقویت کادر درمانی و تجهیزات پزشکی، خود را برای مقابله و مهار بیماری با فرض ابتلاء هفتاد درصدی، آماده کند.فلذا تا زمانی که همزیستی اجباری با کرونا داریم با رعایت موازین بهداشتی که بکرات اطلاع رسانی شده،طوری زندگی خودمان را مدیریت کنیم که در این همزیستی،سود آن به نفع انسان و ضرر آن به سمت و سوی ویروس کرونا سوق داده شود. در این صورت به اینهمه هیاهو و ژست گرفتن خود برتربینانه و خود ستایانه مدیریت بحران در مقایسه با کشورهای اروپایی، نیاز نخواهد بود. و مردم با غیرت به مثابه جنگ تحمیلی خودشان در همزیستی اجباری، کرونا را شکست خواهند داد. انشاءا.......
یکی بود یکی نبود......
الف}ما بودیم ولی خبری از کرونا نبود:
-) همه چیز به ظاهر آروم بنظر میرسید.
-)هرموقع دوستان خودمان را می دیدیم،همدیگر را بغل می کردیم و دستهای هم را با عشق فشار میدادیم.
-)همه کنار هم این طرف و آن طرف می رفتیم.
-)تو ماشین کنار هم می نشستیم و شوخی کنان آواز می خواندیم.
-)برای آرامش روحی و قلبی خودمان پنجشنبه هر هفته سرخاک والدین خودمان می رفتیم.
-)روزهای جمعه و تعطیل بساط کباب و چایی منقلی تو پارک ها و فضای سبز به راه می انداختیم.
-)در در بی فوتبال های همچون استقلال و پیروزی، رئال مادرید و بارسلونا شرط بندی میکردیم و به شوخی چه جدل ها و دغلبازی هائی که راه نمی انداختیم.
-)دوست داشتیم ادارات و مدارس بهر بهانه ای تعطیل شوند تا بریم سفر یا دیر از خواب بیدار بشیم.
-)همه ی کشورها و رهبران سیاسی بر این باور بودند که قدرت فقط در انحصار آنهاست و دیگران از قدرت بی مثال شأن بی بهره اند.
-)اکثریت به فکر پول درآوردن زیاد به هر طریق ممکن بودند برای رسیدن به آرزوهای لامحال و محال شأن.
ب}کرونا که اومد، فهمیدیم:
-)همه چیز در یک چشم بهم زدن می تونه زیرو رو بشه.
-) دست دادن دوستان واقعی و بغل کردن آنها چقدر به ما انرژی مثبت میداده.
-)دیگر تعطیلی طولانی نه تنها ما را خوشحال نمی کنه حتی میتونه باعث بوجود آمدن مشکلات اجتماعی و غیر قابل پیش بینی نیز بشه.
-) بگونه ای بی سابقه بسیاری از خط قرمزها را میشه نادیده گرفت.
-) گوشه ای از رنج و صبوری جانبازان قطع نخاعی جنگ تحمیلی را که سال های بس درازی ست به پشت و شکم تو خونه خوابیدن و آنچه را که ما کوتاه زمانی بر نمی تابیم و آنها صد چندان آن را عاشقانه تحمل می کنند،فهمیدیم
-)بروشنی پی بردیم که انسان ها چقدر موجودات ضعیف،تنها و ترسویی هستند.
-)در یافتیم که همه ی انسانها در اقصی نقاط جهان برای نجات از بلا با اشکال و شیوه های مختلف به دنبال کسی هستند که به چشم دیده نمی شود تا به آنها برای رهائی از این بحران کمک کند.
-)میشه میهمان را از دروازه شهر نیز بیرون کرد حتی قبل از رسیدن به دم خونه.
-)میشه آدم عزیزترین کس خودشو نتونه به خونش دعوت کنه.
-)میشه خونه آدما بشه زندان آنها، بدون شکایت و صدور رای دادگاه .
-)همه ی آرزوها رو میشه فراموش کرد، جزء آرزوی سلامتی.
-)میشه جور دیگری زندگی کرد که با روزها و ماههای گذشته فرق داشته باشه.
-) میتونیم جور دیگری با دوستان و آشنایان خودمان ارتباط برقرار کنیم .
-)خاطرات جاده های شمال را بعد از چهل سال و اندی،میشه فراموش کرد.
-)میشه استادیوم های فوتبال را که بیش از نصف جمعیت جهان به آن علاقه مندند علیرغم میل باطنی، تعطیل کرد.
-)انسانها با میل و خواسته خودشون کسب وکار و محل درآمد خودشان را تعطیل می کنند.
-)سلامت افراد جامعه در شرایطی خاص به همدیگر وابسته است.
-)جایگاه،پست و مقام دیگر معنای سابق خود را نداره.
-)مدیریت بحران چقدر در عمل سخته و بعضی از بحران ها به این زودی ها به روال عادی بر نمی گرده.
-)میشه طور دیگری کارکرد و تجربه آموخت.
-)از این به بعد جنگ، جنگ بیولوژیکه، نه جنگ توپ و تانک، بمب اتمی و هسته ای.
-) حتی روز های بدتری هم میتونه تو زندگی ما آدما اتفاق بیافته که اصلا به ذهنمون،نمی رسه و قابل تصور نیست.
-)خانه دیگر صرفا جای خوردن و استراحت کردن نیست! میشه تو خونه کار کرد،درس خواند و بی ریا و با خلوص عبادت نمود و حتی ورزش و سایر کارهای دیگه که قبلا به آنها فکر نمی کردیم،در آن انجام داد.
-)دیگه خونه ها و ماشین های لوکس آدما رو خوشحال نمی کنه.
-)دیگر قدرت نظامی افتخار محسوب نمی شه و کشورهای پیشرفته و توسعه نیافته، معنای سابق خود را از دست داده اند.
کرونا تو با عمرکوتاهت و جثه ریزت که دیده نمیشی، به ما یاد دادی که همه باید سلامت باشیم تا بتوانیم خوشبخت زندگی کنیم. این مهم جزء با قدرت و اراده خداوند بزرگ،امکان پذیر نخواهد بود. بیائید برای رسیدن به همان شرایطی که ما بودیم ولی خبری از کرونا نبود، به او(خداوند) متوسل بشویم. تا با عنایت حق تعالی و مدیریت اصولی و بهنگام مسئولین، ضمن خروج از بحران فعلی(ویروس کرونا) همواره خودمان را برای بحران های مشابه و خدای ناکرده بدتر از کرونا، آماده نگه داریم.
ضرورت پشتیبانی و یاری رسانی به مدافعان سلامت استان در روز طبیعت
بیش از یک ماه است از شیوع گسترده ویروس کرونا در کشور و به تبع آن در استان اردبیل هرچند با شدت و حدت کمتر نسبت به سایر استانهای دیگر میگذرد.ولی علیرغم همه ی هشدارهای بهداشتی و تاکید بر خانه ماندن متاسفانه شاهد بوده و هستیم که شماری از همشهریان،موضوع را جدی نگرفته وبه بهانه های مختلف و غیر قابل توجیه پذیر ، بویژه در ایام پایانی سال گذشته از خانه خارج شدند و حتی این روزها نیز با توجه به اپیدمی و جدی شدن بیماری، هنوز هم که هنوز است موضوع حیاتی «درخانه ماندن» را رعایت نمی کنند.این بی توجهی به توصیه ها و اطلاعیه های ستاد مبارزه با کرونای استان چه قبل از سال جدید و چه بعد از آن، پیآمد های خود در این استان را با افزایش تعداد میتلایان به ویروس کووید 19 نشان داد و تردیدی وجود ندارد که در صورت تداوم همچنان حتی با شدت و حدت بیشتر استمرار خواهد داشت. گواه این امر اعلام افزایش آمار مبتلایان به این بیماری از سوی قائم مقام دانشگاه علوم پزشکی استان نسبت به ماههای پایانی سال گذشته،می باشد.شکست قرنطینه خانگی یعنی هدر دادن زحمات کادر درمانی استان که این روزها عاشقانه،بی منت و فداکارانه در خط مقدم مبارزه با ویروس کرونا در مراکز درمانی استان در حال فعالیت هستند.بهتر است بدانیم شیفت کاری یک پزشک و پرستار مشغول در بخش کرونای استان آنهم با لباس ها و تجهیزات مخصوص که گاها امرتنفس و رعایت بهداشت شخصی را برای خود این عزیزان سخت و غیر قابل تحمل می کند،بطور میانگین برای جلوگیری از انتقال ویروس به دیگران بویژه اعضای خانواده خود،بیست روز بطول می انجامد. و متاسفانه تعدای از کادر درمانی به خاطر خدمت رسانی مستقیم به همشهریان خود، درگیر بیماری(ویروس کرونا)شده و در همان بیمارستان محل کار خودشان تحت درمان می باشند.اگر نبود تلاش ها و فداکاری های این عزیزان چه بسا شاهد پیامد های غیر قابل تصور بودیم. بی دلیل نیست که واژه زیبای "مدافعان سلامت"بیش از پیش برقامت کادر درمانی متعهد و فداکار که در خط مقدم مبارزه با بیماری کرونا خدمت می کنند،اندازه شده است.آنچه که خستگی پزشکان و پرستاران و سایر عوامل اجرایی در این خصوص بویژه در این روزهای بحرانی دوچندان می کند، خدمت رسانی به بیماران در شرایط سخت کاری نیست، بلکه بی توجهی برخی از همشهریان به هشدار های بهداشتی و جدی نگرفتن مهمترین راه مبارزه با ویروس کرونا،یعنی در خانه بمانیم است!چرا که این بی توجهی ها باعث افزایش بار روانی مضاعف کادر درمانی علیرغم همه ی مشکلات کاری و خانوادگی آنها شده است.چند روزی به سیزده فروردین یا همان سیزده به در که روز طبیعت نامگذاری شده، باقی نمانده است.برخی براین باورند که در روز سیزده به در، باید برای راندن نحسی از خانه بیرون بروند و نحسی را در طبیعت به در کنند. این یادداشت به این مقوله که تا چه حد درست و دارای پشتوانه علمی و منطقی هست، نپرداخته است.ولی با توجه به اینکه برای مبارزه با شیوع گسترده کرونا در استان همانند سایر استانها طرح "فاصله گذاری اجتماعی"در حال اجرا می باشد و به نظر میرسد یکی از مهمترین دلایل اتخاذ تدابیر شدید منع رفت و آمد در مراکز پرتجمع در طرح مزبور، به خاطرهمین روز سیزده به در، بوده است.چرا که در این روز اکثر مردم همانطور که اشاره شد برای راندن نحسی سال با تمام اعضای خانواده و گاها بطور فامیلی از همان ساعت اولیه روز سیزدهم فروردین ماه در پارک ها و تفرچگاه ها ی استان تا پاسی از شب به منظور جشن و شادی حاضر میشوند.بطوریکه در برگشت شاهد بار ترافیکی سنگین در مسیرها و جاده های استان می باشیم. اگر سیزده فروردین ماه امسال از حیث مبارزه با ویروس کرونا به خوبی مدیریت نگردد و هم استانی های اردبیلی بخواهند با همان حال و هوای سالهای گذشته روز سیزده فروردین ماه را در طبیعت،جشن بگیرند. قطع به یقین تمامی تلاش های کادر درمانی و مسئولین استانی به هدر خواهد رفت.انتظار میرود تمامی هم استانی ها روز طبیعت امسال را در پاس داشت و ارج نهادن به زحمات تمامی مدافعان سلامت که انصافا این روزها به مثابه رزمندگان هشت سال دفاع مقدس در حال جان فشانی می باشند،شعار در خانه بمانیم را حداقل در این روز(سیزده به در)رعایت کنند و به هیچ عنوان از خانه های خود خارج نشوند.در غیر اینصورت میزبان خوبی برای ویروس کرونا خواهیم بود و به احتمال زیاد روزهای خوش طبیعت که در هفته ها و روزهای آینده با قدرت و خواسته خداوند،زیبای های آن رخ نمایان خواهد کرد را به دلیل تشدید بیماری کرونا و همچنین تمدید بالاجبار طرح فاصله گذاری اجتماعی، می بایست با حسرت تمام از کادر جعبه جادویی(تلویزیون)نظاره گر، باشیم. بیائید به عنوان یک شهروند آگاه و مسئول،کوله بار کادر درمانی را بیش از پیش سنگین تر نکنیم .انشاء ا.....
قرنطینه درسایه طرح فاصله گذاری اجتماعی
باتوجه به عدم اتخاذ تدابیر سخت گیرانه رفت وآمد از سوی متولیان امر در راس آن قوه مجریه از همان روزهای آغازین شیوع ویروس کرونا در استانهای قم و گیلان،تعلل و این دست آن دست کردن در مدیریت بحران،که باعث اپیدمی و فراگیر شدن بیماری کرونا در کشور و گسترش آن به اکثر استانها گردید.استمرا سیاست این دست، آن دست کردن، بویژه در ایام پایانی سال گذشته و همچنین هفته اول تعطیلات سال جدید(1399)به یکباره این بیماری سیر صعودی به خود گرفت. بطوریکه برابر گزارش روزانه ارائه شده از سوی سخنگوی ستاد ملی مبارزه با ویروس کرونا،تعداد مبتلایان به ویروس کرونا بعد از شروع سال جدید به بالای 2000نفر رسید که این آمار قبل از آغاز سال 1399 بین 1000و 1100 نفر در نوسان بود.حال که آژیره خطر کرونا به صدا درآمده و امور علیرغم گذشت هفته ها انتظار به روال عادی خود بازنگشته،عدم تحقق پیش بینی های خوش بینانه، بالاجبار دولتمردان را به واکنش و تصمیم گیری جدی در مبارزه با این بیماری وادار کرد. در این راستا روز پنجشنبه مورخ 1399/1/7 از طرح "فاصله گذاری اجتماعی"رونمایی گردید.طرحی که با توجه به محورهای اصلی آن از جمله تشدید محدودیت ها برای سفرهای بین شهری،حمل و نقل ریلی،هوایی و دریایی،اتوبوس های بین شهری،جلوگیری از تجمع افراد در تفرجگاه ها،لغو مراسمات رسمی و غیر رسمی،تعطیلی اماکن عمومی و اصناف غیر ضرور وکاهش فعالیت ادارات به یک سوم نیرو،می بایست از همان لحظات اولیه کشف این ویروس در کشور یا مقطع اعلام رسمی نتایج مثبت مبتلایان به بیماری کرونا در استانهای قم و گیلان، یا لااقل از اول اسفند ماه سال 1398 یا از اول فروردین ماه سال جاری، حال با هر عنوانی اعم از قرنطینه،فاصله گذاری اجتماعی، دوری جستن اجتماعی و غیره، بدون تعلل بیش از پیش، برنامه ریزی و با قاطعیت هرچه تمام اجرایی میشد. در این صورت نه تنها شاهد تشدید وخامت اوضاع و افزایش ابتلا و تلفات انسانی تا این حد نبودیم! شهروندان نیز از همان ابتدای سال جدید تکلیف خود را در خصوص لغو سفرهای نوروزی می دانستند و اسیر و سرگردان در پشت دروازه های ورودی شهرها نمی ماندند و نارضایتی اجتماعی که خود زمینه ساز ایجاد بی اعتمادی بین مردم ومسئولان می باشد نیز بوجود نمی آمد.در هرصورت به قول ضرب المثل معروف ماهی را هر موقع از آب بگیری تازه هست. امیدوار هستیم در طول دو هفته اجرای قرنطینه در سایه طرح فاصله گذاری اجتماعی با توجه به آغاز هفته دوم تعطیلات و از همه مهمتر نزدیک شده به روز سیزده بدر،شاهد نتایج اثر بخش این طرح در راستای کاهش شیوع بیماری کرونا و قطع زنجیره انتقال ویروس باشیم، مشروط بر اینکه طرح مزبور همانگونه که روی کاغذ نوشته و تصویب شده بدون هیچ اغماض و کم وکاستی با همت و جدیت هر چه تمام و بدون ملاحظات سیاسی،اجتماعی و فرهنگی اجرایی گردد. چرا که در این مقطع زمانی که سلامت و جان شهروندان مورد تهدید قرار گرفته به هیچ عنوان تعلل و خوش بینی جایز نیست و نخواهد بود. اگر این فرصت کنترل ویروس کرونا که در طرح فاصله گذاری اجتماعی پیش بینی گردیده به هردلیلی اعم از سهل انگاری، عقب نشینی مسئولین کشوری و استانی به بهانه نگرانی از اعتراضات مردمی، بطور کامل اجرایی نگردد و به نوعی به اهداف از قبل تعیین شده خود نرسد، به قطع یقین با توجه به قریب الوقوع بودن پایان تعطیلات نوروزی و بازگشایی احتمالی مدارس و دانشگاه ها و همچنین اماکن عمومی و دولتی اوضاع از کنترل ستاد ملی مبارزه با ویروس کرونا، خارج و مدیریت بحران مشکل تر خواهد شد و قطع زنجیره انتقال این بیماری مجددا برای چندمین بار(چه بسا با پیامدهایی غیر قابل تصور) به تعویق خواهد افتاد.این وضعیت به معنی افزایش صعودی تعداد مبتلایان جدید به ویروس کرونا و عدم جوابگوی سیستم پزشکی کشور به تقاضاهای جدید بیماران و خدای ناکرده ایجاد بیمارستانهای صحرایی در سالن های ورزشی و پادگان های نظامی استانها که خود این موضوع بحران آفرین بوده و بار روانی جامعه را نیز فزونی بخشیده و متلاطم خواهد کرد. انتظار میرود دولت با جدیت و قاطعیت و با تمام ظرفیت خود پای اجرای طرح "فاصله گذاری اجتماعی" هرچند که با تاخیر اقدام گردید به هرقیمتی، بایستد تا شاهد غلبه بر ویروس منحوس کرونا در آینده نزدیک باشیم. یاداشت را با سخن پرمغز امیر کبیر به میرزا آقا خان در اجرای طرح آبله کوبی(واکسیناسیون کودکان) و مقاومت برخی از والدین به پایان میرسانم : امیر کبیر به میرزا آقا خان کفت :تا زمانی که ما سرپرستی این ملت را بر عهده داریم مسئول جهل و مرگشان هستیم. به امید روزهای بدون بیماری کرونا با اولویت همت دولت و همراهی مردم. انشاءا....
داستان مارادونا و غضنفر
روزی تیم ملی آرژانتین دعوت تیم محلی ایرانی برای بازی فوتبال را قبول و وارد کشور شد.مربی فوتبال محلی قبل از بازی یکی از بازیکنان خود بنام غضنفر را با توجه به تکنیک بالای مارادونا، مامور مهار او کرد. قبل از بازی به غضنفر گفت: به هیچ قیمتی اجازه نمی دهی مارادونا تکان بخوره.چند دقیقه بعد از شروع بازی،غضنفر یک گل به دروازه خودی زد.نزدیک پایان نیمه اول،غضنفر گل دوم را به تیم خودشون زد.مربی که از این کار او کلافه شده بود از کنار زمین فریاد زد بچه ها مارادونا را ول کنید،غضنفر را بچسبید! داستان مارادونا و غضنفرشده وضعیت فعلی جامعه ما. پس از مدتها سهل انگاری، مستمرا به مردم تاکید می شود که در خانه بمانند. مسافرت نروند و از حضور در مکان های عمومی، شلوغ و پرتردد پرهیز کنند تا لااقل بتوان با قطع زنجیره انتقال ویروس، توسعه این بیماری را مهار نمود.علیرغم شرایط بحرانی و وخامت اوضاع کشور از حیث شیوع ویروس کرونا اعلام میگردد ادارات از روز سه شنبه 5 فروردین ماه با حضور 10 درصد کارمندان دایر می باشد. این یعنی خارج شدن و حضور مردم در خیابان ها و شکسته شدن شعار در خانه بمانیم.با این شرایط برای رهایی از شر کرونا باید مردم را رها کنیم و مسئولان را بچسبیم!با توجه به تعطیلی پاساژها و بازارها تا 15 فروردین ماه چه اشکالی داشت که تمامی ادارات نیز تا 15 فروردین ماه از سوی هیات دولت تعطیل اعلام میشد. شروع به کار ادارات تا 15 فروردین با توجه به شرح وظایف و اختیارات تعریف شده در تشکیلات و چارت سازمانی ادارات بگونه ای است که حتی با حضور پنجاه درصد از پرسنل نیز هیچ امری قابل رتق و فتق نبوده و هیچ خواسته ارباب رجوع عملا قابل تحقق نخواهد بود ولی بهانه ای خواهد شد برای جدی نگرفتن موضوع از سوی مردم چرا که آنها می گویند اگر کرونا اینقدر جدی بود دولت ادارات خود را تعطیل میکرد.اگر تعطیلی ادارات صورت نگیرد با دست خودمان کرونا را دست به دست خواهیم کرد.چه تضمینی است که کارمند یا ارباب رجوع کرونا نداشته باشد و به دیگران منتقل نکند.بویژه در کلان شهرها که کارمندان مجبور هستند برای رسیدن به محل کار خود از وسیله نقلیه عمومی و مترو استفاده کنند که خود این وسایل از حیث انتقال ویروس کرونا خطر آفرین می باشند.این یعنی به تعویق انداختن قطع زنجیره کرونا و تحمیل فرسودگی مضاعف به سیستم پزشکی و کادر درمانی کشور.تعطیلی ادارات یک تصمیم درست و منطقی در چنین وضعیت بحرانی کرونا است. با مردم همراه باشیم تا شر این ویروس منحوس از سرکشور خلاص شود.
چرایی انتخاب شعار جهش تولید برای سال1399
سال 1399ازسوی مقام معظم رهبری همانند سالهای گذشته که رنگ بوی اقتصادی داشت،سال جهش تولید نامگذاری گردید. سالهاست که مستمرا مباحث اقتصادی به عنوان شعار سال از سوی ایشان انتخاب میشود و از این نامگذاری ها که به صورت هوشمندانه و با پشتوانه کارشناسی صورت می پذیرد،اهداف خاصی دنبال میگردد که در راس آنها به نجات اقتصاد ایران با توسل به تولیدات داخلی که نیروی انسانی،مواد اولیه و دانش فنی آن در داخل کشور پرورش، تهیه و تولید شده باشد، میتوان اشاره کرد.انتخاب شعار سال جدید از این باب هوشمندانه است که اقتصاد ایران در شرایط کنونی تحت تاثیر شیوع گسترده ویروس کرونا قرار گرفته و بواسطه این بحران قطعا اکثر کسب وکارها خسارت دیده و یا خواهند دید. درآمدهای مالیاتی به تبع کسادی بازار کسب و کار، کاهش خواهد یافت و رکود تورمی در صورت تداوم این روند،عمیق تر و پیچیده ترخواهد شد.لذا بعد از ریشه کنی این بیماری(ویروس کرونا)، اقتصاد کشور و استانها نیازمند یک کار جهادی و جهشی در تولید برای جبران و ترمیم موارد اشاره شده فوق نسبت به سالهای گذشته خواهند بود. تا هم از تعطیلی واحدهای تولیدی بویژه کسب وکارهای کوچک و خرد جلوگیری بعمل آید. هم درآمدهای مالیاتی که در بودجه سال 1399 پیش بینی شده محقق شود و همچنین از رشد رکود تورمی جلوگیری گردد تا سطح رفاه، درآمد و معیشت مردم به نوعی نسبت به سالهای گذشته بهبود و یا در نهایت در همان سطح قبلی، باقی بماند. بنابر این با توجه به شرایط بحرانی اقتصاد ملی و بازتاب آن در اقتصاد استانها به جهت تحریم های ظالمانه،سوء مدیریت در سطح کلان و خرد و هم چنین شیوع ویروس کرونا،نجات اقتصاد ایران بیش از پیش مستلزم یک جهش و گام بلند در تولید ملی و منطقه ای متکی به عوامل داخلی می باشد. در این راستا همه ی قوای سه گانه(دولت،مجلس و قوه قضائیه) و تمام بخش های خصوصی و تشکلات فعال در زمینه اقتصاد بویژه کرسی های آزاد اندیش در دانشگاهها با مشارکت و همکاری هم در تحقق شعار سال با رفع چالش های پیش روی تولید که به اهم آن به شرح ذیل اشاره میگردد، می بایست در کنار هم تلاش و همت نمایند. به واقع کاری است دشوار و انرژی بر ولی امکان پذیر و شدنی است اگر اراده قوی چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی در این زمینه وجود داشت باشد.
-)بهبود فضای کسب وکار.
-)مبارزه بی امان با فساد بویژه فساد موجود در سیستم بانکی واداری.
-)ایجاد امنیت برای سرمایه گذاران.
-)ایجاد فضای رقابتی و غیر رانتی.
-)رفع موانع پیش روی صادرات.
-)رفع واقعی موانع تولید.
-)توجه جدی به واحدهای دانش بنیان.
-)رفع مشکلات واحدهای نیمه فعال به منظور افزایش ظرفیت تولید.
-)افزایش نظارت بر اجرای قوانین به منظور مقابله با فساد در سیستم های اجرایی.
-)واقعی کردن نرخ سود بانکی برای تولید رقابت پذیر وصادرات محور.
چرا با وجود کرونا، سفرهای نوروزی در حال انجام است؟
از چند روز مانده به آغاز سال جدید(سال1399) و حتی بعد آغاز سال نو علیرغم همه ی هشدارهای جدی مسئولین وزارت بهداشت،ستاد ملی مبارزه با ویروس کرونای کشور،پزشکان، متخصصان عفونی و همچنین خواهش و تمنای و ریش گرو گذاشتن تعدادی از مسئولان رده بالای نظام و حتی راه اندازی پویش ها و کمپین های مختلف در فضای مجازی از سوی سازمانهای مردم نهاد، پخش کلیپ های مختلف در شبکه های صدا و سیما و سایر اقدامات فرهنگی دیگر، متاسفانه برخی از شهروندان با نادیده گرفتن تمام این هشدارها و جدی نگرفتن عمق فاجعه و وخامت اوضای کشور،بار سفر بسته و دل به جاده های کشور زدند.گواه این امر گزارش های پخش شده از بخش های خبری مختلف صدا وسیما در روزهای پایانی سال در این ارتباط می باشد. نکته جالب در گزارش های تهیه شده از سوی خبرنگاران مرکز خبری سیما،بیان علت و دلیل مسافرت رفتن از سوی شهروندان بود که هر کدام به نوعی تلاش میکردند کار خود(سفر رفتن) را توجیه کنند، حتی با دروغ گفتن! همچون مادرم مریضه،مجلس ختم داریم،حوصله مون توخونه سر رفته و میریم ویلای شخصی خودمون و از اونجا بیرون نمی آئیم و جواب های غیرمنطقی دیگر. با چنین اوصافی میشود گفت:قطعا این وضعیت در هفته دوم تعطیلات نیز تکرار خواهد شد. حال سوال اینجاست چرا تعدادی از خانواده ها با وجود جدی بودن موضوع کرونا و سرعت انتقال و شیوع آن و علیرغم همه ی اطلاع رسانی ها،خواهش ها و تمنا ها، دست به چنین اقدامی زدند و انگار نه انگار که نزدیک یک ماه است که بر خانه ماندن و به سفر نرفتن مردم برای غلبه بر ویروس کرونا از سوی مسئولان تاکید میگردد.برای پاسخ به این سوال به سه دلیل عمده و اساسی که زمینه ساز سفرهای نوروزی شده اشاره می شود:
1- تناقض گویی و عدم قاطعیت در اجرای تصمیمات اتخاذ شده از سوی متولیان امر.وقتی مردم شاهد این همه تناقض در تصمیم گیری ها هستند لابد این گونه تصور می کنند که شرایط عادی است و موضوع آنطور که از سوی مسئولین عنوان میشود، وخیم نیست.چطور ممکن است شبی جاده ای بسته و فردای آن روز همان جاده دوباره بازگشایی میشود ویا سخت گیری اولیه خود را ندارد.یک روز ستاد مبارزه با کرونای کشور دستور به کاهش ساعات ادارات میدهد و روزی دیگری از جای دیگری زمزمه بازگشت ساعات به حالت عادی به گوش میرسد.یک روز از قرنطینه و تعطیلی بازار سخن به میان می آید و روز دیگر این موضوع به شدت تکذیب میگردد. اخیرا نیز تصمیم گیری شده همه ی پاساژها و بازارها تا 15 فروردین ماه به منظور جلوگیری از شیوع کرونا تعطیل گردد که اگر به قوت خود باقی بمانند به قول معروف نوش دارو بعد مرگ سهراب،خواهد بود.چرا که چه بخواهیم و چه نه خواهیم اکثریت کسبه و اصناف تا 15 فروردین ماه یا تعطیل هستند یا به صورت نیمه تعطیل درمی آیند و مراجعاتی از سوی مردم با آنها به دلیل خرید های کلی قبل عید به حداقل خود میرسد.این مهم می بایستی 15 روز آن طرف سال 1398تصمیم گیری و با قاطعیت اجرایی می شد تا تاثیرگذار در مبارزه با این بیماری می بود.هر چند که چنین تصمیمی هزینه اقتصادی و اجتماعی بدنبال داشت که با اتخاذ تدابیری قابل مدیریت شدن بود.
2- بین مردم و مسئولین اجرایی کشور(نه نظام)شاهد یک شکاف و دیوار بلند بی اعتمادی هستیم و این موضوعی است که کتمان آن بنظر خود خیانت بزرگی محسوب میشود.باید این موضوع را پذیرفت و برای رفع این شکاف ایجاد شده چاره اندیشی کرد درغیر اینصورت این دیوار بلند بی اعتمادی روز به روز به اوج خود،خواهد رسید. با این شرایط دیگر دست مردم و دولتمردان به همدیگر برای ایجاد وحدت و همدلی برای انجام کارهای مشترک در راستای رفع مشکلات پیش روی جامعه از جمله همین چالش ویروس کرونا به هم نخواهد،رسید. برای جذب وجلب مشارکت همه جانبه مردم به عنوان یک نیروی پشتیبان قوی برای دولت در همه ی عرصه ها، داشتن صداقت،عمل به شعارها و وعده های داده شده،توزیع عادلانه ثروت بعبارت دیگر داشتن نگاه توسعه محور یکسان به همه استانها و از همه مهمتر پاکدستی و مبارزه با فساد و بی عدالتی اجتماعی، جزء الزاماتی هستند که جهت ترمیم شکاف بی اعتمادی بین مردم و مسئولین از سوی دولتمردان می بایست در سرلوحه کاری آنها قرار بگیرد.
3- سومین دلیل به مسائل فرهنگی تک تک شهروندان جامعه برمیگردد. به واقع من نوعی به عنوان یک شهروند جامعه هنوز آشنایی کاملی از مسئولیت مدنی خود نسبت به جامعه و تک تک شهروندان ندارم و به حقوق شهروندی خود علیرغم شعارهای داده شده، واقف نیستم. با این توصیف در بروز حوادث و چالش ها از جمله زلزله، سیل و منجمله بیماری اخیر که کل افراد جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده و یا در آینده قرار خواهد داد، من شهروند به دلیل آشنا نبودن به مسئولیت مدنی و حقوق شهروندی، فقط به فکر خود و افراد خانواده خود، خواهم بود و هر اتفاقی به سایر افراد جامعه بیافتد در حال من هیچ تفاوتی نخواهد کرد. برعکس اگر فرد و یا افراد جامعه به حقوق و مسئولیت مدنی خود اشرافیت کامل داشته باشند، تلاش خواهند کرد که به اندازه سهم خود در رفع بحران و چالش های بوجود آمده و یا پیش رو احساس مسئولیت کنند و ضمن مراقبت از خود و اعضای خانواده، کمک حال دیگران نیز باشند. اگر افراد جامعه قبلا به درک و آکاهی مدنی رسیده بودند، میتوانستند به راحتی شعار نه به سفرهای نوروزی را در عمل تجلی کنند. چرا که این سفرها را هم برای خود و هم برای دیگران خطرناک میدانستند. رسیدن به این شرایط ایده آل مستلزم آموزش های عمومی و همگانی مستمر از سوی دستگاههای فرهنگی هست که متاسفانه تاکنون در حد شعار باقی مانده است. پس نباید انتظار داشته باشیم همه در خانه بمانند و سفرهای نوروزی را به صفر برسانند. چرا که هنوز برای سه دلیل عنوان شده اقدامات و برنامه های عملیاتی طراحی و تعریف نشده است، چه رسد به اجرای آنها.