آینده را زودتر ببینیم
"آینده را زودتر ببینیم"، جمله ای است که سردر همه نهاد های دولتی، خصوصی و صفحات همه ی کتاب های درسی و آموزشی تمام مقاطع تحصیلی باید نوشته شود طوریکه جلب توجه نماید. چرا که " آینده را زودتر ببینیم" معجونی است که اگر مورد توجه جدی و عملیاتی قرار گیرد تمام بخش های جامعه اعم از بخش اجتماعی و اقتصادی، متناسب با یافته های جدید علوم و فنون رشد خواهند کرد. " آینده را زودتر ببینیم" یعنی با نگاه و تفکر در آینده، حال را بسازیم. بعنوان مثال در 30 سال آینده وضعیت کلاس های درس چگونه خواهد بود؟ تفکر توسط افراد متخصص و ماهر در خصوص این سوال باعث ایجاد ایده ها و طرح های نو خواهد شد که اگر آنها تجاری و پیاده سازی گردد، وضعیت کلاس های درس در 30 سال آینده را زودتر و در زمان حال خواهیم دید. حال اگر نمونه سوال عنوان شده را به حوزه های دیگر اعم از حمل و نقل، تولید تجهیزات پزشکی،دارو،لوازم الکترونیکی، واحد های تولیدی، واحد های مسکونی، فروشگاههای تهیه مواد غذایی، مراکز دانشگاهی، لوازم التحریر، فروش و بازاریابی، مسافرت ها، عینک ها، مبارزه با بیماری های خاص، مبارزه با حوادث طبیعی و ..... تعمیم دهیم و ایده های اولویت دار بدست آمده توسط صاحب نظران و متخصصان امر اجرایی گردد قطعا در کوتاه ترین زمان شاهد کشور متفاوت با کشور قبلی که در آن زندگی می کردیم خواهیم بود. کشورهای همچون سنگاپور،مالزی،اندونزی، تایوان،چین،ژاپن و دیگر کشورهای پیشرفته توانسته اند با استفاده از این شیوه در کمترین زمان به پیشرفت های گسترده کنونی خود دست یابند. هرچند که پیاده سازی این سبک در کشور دیر شده است ولی ای کاش عقلی باشد برای روزهای آتی چرا که بقول معرف ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است. به امید روزهای متفاوت نسبت به گذشته
حکایت آموزنده
روزی مرد جوانی که از دروازه شهر میخواست وارد شهر شود، دید حکیمی به شدت گریه می کند. مرد جوان پرسید: ای حکیم برای چه گریه می کنی؟ او جواب داد: از کجا دانستی که من حکیم هستم. مرد جوان گفت: از آنجایی که هیچ کس جزء شما که مرد دنیا دیده ای هستید و سرد و گرم روزگار را چشیده اید و حرص و ولع مال دنیا را نیز ندارید، برای احوال شهر و دیارش گریه نمی کند. ای مرد جوان، شاه دیروز وزیر جوانی را به دربار خود گمارده و امروز از صبح کاروانی از افراد جوان و ناشناس که مال این دیار نیستند وارد دربار شده اند و چند ساعتی است وزیر جدید شروع کرده برای آنها احکام صادر کردن. در عجبم که برای هر شخص سه تا چهار حکم مختلف تاکنون صادر کرده است. طوری که دیگر در شهر کاغذ تمام شده و دستور داده تا از شهرهای نزدیک کاغذ بیاورند. مرد جوان به حکیم گفت: ای حکیم ناراحت نباش این کار را نکند چه کند. به فکر او صدور این همه احکام جزء عملکرد اوست. اگر ناراحتی بگویم برای شما نیز حکمی باب میل صادر کنند. چرا که من مشاور آن وزیر جوان دربار هستم. حکیم گفت: بهتر بود شما وزیر میشدید و بدون واسطه کارهای بی حساب و کتابتان را انجام میدادید. بدان و آگاه باش که آیندگان بیشتر درباره شما و کارهایتان سخن خواهند گفت.
پیشرفت چیست؟
در خصوص مقوله پیشرفت مطالب گوناگون با افکار و تفکرات اقتصادی،اجتماعی و سیاسی در قالب کتاب،مقاله و یادداشت نگارش شده است. همه ی این موارد در جای خود ارزشمند و قابل استفاده می باشند. در این یادداشت کوتاه سعی شده با مفاهیم ساده و کوتاه به یک گفتمان و ادبیات مشترک در ارتباط با مفهوم پیشرفت برسیم. قطع به یقین همه ی ما روی گزینه های زیر توافق داریم که:
-) آموزش با کیفیت و اثربخش برای همه افراد جامعه بهتر ازتبعیض در آموزش است.
-) تندرستی و سلامت فراگیر در جامعه بهتر از بیماری و فقر بهداشتی است.
-) دانایی و عقلانیت بهتر از جهل و نادانی است.
-) تغذیه سالم بهتر از گرسنگی است.
-) دارایی بهتر از فقر است.
-) دسترسی آسان به فرصت های شغلی بهتر از بیکاری بلند مدت است.
-) صلح و دوستی بهتر از جنگ است.
-) اعتماد بین مردم جامعه و اعتماد بین مردم و دولت بهتر از بی اعتمادی گسترده است.
-) جامعه آرام و شاد بهتر از جامعه ناآرام و غمگین است.
-) امید به آینده بهتر از ناامیدی است.
-) رعایت حقوق همدیگر بهتر از تعرض به حقوق دیگران است.
-) تشکیل زندگی مشترک بهتر از جدایی و طلاق زودرس در جامعه است.
-) نوعی دوستی بهتر از بی تفاوتی مزمن به همنوعان است.
-) جامعه عاری از فساد سیستمی بهتر از فساد و دزدی سازمان یافته است.
-) توزیع عادلانه امکانات در کشور بهتر از ناعدالتی و رشد نامتوازن است.
-) نبود و کاهش جرم و جنایت بهتر از افزایش جنایات است.
-) بالا بودن ضریب بهداشت روانی افراد جامعه بهتر از جامعه پراز تنش و مضطرب است.
-) داشتن روحیه خلاق و فعال بهتر از روزمره گی است.
-) داشتن پس انداز بهتر از بی پولی است
-) حکمرانی خوب بهتر از بی برنامگی در کشور است.
تمام بندهای عنوان شده در فوق قابل اندازه گیری در طول زمان است. اگر در طول یکسال گذشته به نوعی شاخص ها و موارد عنوان شده حالت افزایشی داشته باشد و این حالت از روند پایداری نیز برخوردار باشد میشود با اطمینان خاطر گفت که کشور در ریل پیشرفت رو به جلو قرار گرفته است. باید پذیرفت که پیشرفت با داد و فریاد و اتخاذ قوانین و تصمیمات خلق الساعه و مدیریت غیرمتخصصین بر جامعه حادث نخواهد شد. رسیدن به پیشرفت نیازمند انتخاب یک شیوه حکمرانی مناسب و البته پایدار با نیروهای متخصص و توانمند در تمامی حوزه ها است.با این حال باز امیدواریم به روزهای بالندگی و پیشرفت وطن
معنای پدر
-) پدر یعنی_ محافظ و تکیه گاه خانواده
-) پدر یعنی_ شکوه و عظمت خانواده
-) پدر یعنی_ نشان و برند خانواده
-) پدر یعنی_ چرخ دوران خانواده
-) پدر یعنی_ خون در جریان رگ های خانواده
-) پدر یعنی_ امید خانواده
-) پدر یعنی_ سدی در برابر سیل خروشان خطرات پیش روی خانواده
-) پدر یعنی_ جعبه سیاه خانواده
-) پدر یعنی_ آهنگ غیرت و شرافت خانواده
-) پدر یعنی_ شناسنامه و هویت خانواده
-) پدر یعنی_ مدرسه و دانشگاه خانواده
-) پدر یعنی_ دروازه محکم و سترک خانواده
-) پدر یعنی_ تربیت کننده پدر
-) پدر یعنی_ خود دنیا
راحت نوشتیم پدر نان داد بی آنکه بدانیم که او برای بدست آوردن نان، همه ی جوانی اش را داد. ایکاش میشد که برای همه ی پدرها این روز را تبریک گفت: افسوس و صد افسوس که نمی شود. چرا که برخی از آن آسمانی شده اند و دیگر در بین ما نیستند و برخی دیگر ادای پدر بودن را در می آورند.
روز پدر بر پدران واقعی که نقش پدرانه خود را بخوبی ایفا کرده و می کنند، مبارک باد.
سناریو قطره چکانی
با توجه به سناریوهای عنوان شده در خصوص عیدی سال 1400 کارکنان دولت،امید میرود عیدی امسال با توجه به تاخیر در اعلان میزان آن و چانه زنی های مدیریتی،سناریویی روبه رشد متناسب یا کمی نزدیک به تورم باشد. مبادا بعد از این همه سناریو بازی و جولان رسانه ای در این ارتباط، دوباره برگردیم به همان سناریو قطره چکانی سالهای گذشته.
"فرمان گمایش"
جناب ملانصرالدین
سلام علیکم،
نظر به رویت و خواندن عریضه شما و داشتن سوابق کاری که در متن نامه مرقوم کرده بودید از جمله:
-)فروشندگی در دکان کربلایی قاسم
-) شاگردی در دکان خیاطی حشمت اله
-) رفت و آمد شبانه به قهوه خانه قربانعلی خدا بیامرز
-) راه اندازی پنجشنبه بازار در قبرستان مرکزی آق شهر برای فروش مرغ و تخم مرغ
-) کمک به مردم در پارو کردن برف محله های آق شهر
-)دادن نان خشگ و دانه به کفترها در هوای سرد آنهم به دفعات مکرر
-) داشتن حسن شهرت و خنداندن اهالی کوچه و خیابان ها
-) رضایت شهربانی و آژان های شهر از شما
-) نداشتن جرم در عدلیه آق شهر
از همه مهمتر شفارش آقایان 1- حسینعلی کفاش 2- کریم خان برنج فروش3- هاشم علی نعلچی 4- میرزا خان فرش فروش 5- صیاد زاده طبیب 6- مراد علیزاده آموزگار 7- شیخ روح ا... بارفروش 8- آژان تیمور عالی 9- پهلوان نایب 10- رامبو آرتیست آق شهر و همچنین توصیه نامه های رسیده از:
-) اتحادیه میوه فروشان آق شهر
-) صنف برنج فروشان دهستان آرام
-) انجمن حیوانات خانگی و اهلی بدون مرز
-) انجمن طنز نویسان مطبخ
-) صنف زنان دوستدار آشپزی بخش قره بلاغ
-) اتحادیه کارگران بلدیه آق شهر
-) تعاونی شوفرهای بین شهری آق شهر
-) اتحادیه قهوه خانه داران آق شهر
به وسیله این فرمان شما را تا زمانیکه افراد و اصنافی که در متن دستور به آنها اشاره شده از شما راضی باشند به سمت " مدیر اداره آسایش،آرامش و فرسایش آق شهر"می گمارم. امید وارم بتوانی آنها را از خود راضی نگه داری
زینعلی عینعلی زاده
کدخدای آق شهر
همه مقصریم
در سال ها و ماههای اخیر بخش قابل توجهی از فضای مجازی به اخبار و تصاویر ارتکاب افراد به جرم و جنایت اختصاص یافته است. جنایاتی که گاها وحشیانه و غیر قابل تصور هستند. از نمونه های اخیر آن میتوان به شهید شدن مامور نیروی انتظامی در شیراز و جنایت و چرخاندن سر دختر 17 ساله توسط همسرش در اهواز،اشاره کرد. شاید زمانی بود که همه ی ما به نوعی انتظار چنین اخبار جنایی را از کشورهای خارجی از جمله آمریکا و اروپا داشتیم و فکر نمی کردیم روزی در کشور خودمان به جهت نوع فرهنگ، مذهب و عواطف خاص انسانی موجود در ایرانی ها ،شاهد چنین وقایع و اتفاقات تلخ آنهم با فراوانی بالا باشیم. متاسفانه در حال حاضر شاهد جنایت های ریز، درشت، دلهره آور و راز آلود در اقصی نقاط کشورمان هستیم و این موضوع با توجه به افزایش آن رفته رفته در حال تبدیل شدن به یک رویداد عادی در بین افراد جامعه است. طوریکه با باز کردن صفحات اینستاگرام،واتساپ و تلگرام کاربران یا به صورت شرطی شده به دنبال اخبار و حوادث میگردند یا اینکه چنین اخباری ناخواسته در صفحات گوشی آنها ظاهر میشودکه خود این موضوع امری خطرناک است. چرا که با افزایش آمار جرم و جنایت در یک جامعه، عواطف انسانی درآن به تدریج تضعیف شده و این خود زمینه ساز، ازدیاد ارتکاب به جرم و جنایت در جامعه و از همه مهمتر عادی انگاری چنین اقداماتی میگردد که اگر چاره اندیشی نگردد میتواند برای رشد و توسعه پایدار مانع بزرگی باشد. در خصوص افزایش جرم و جنایت و به نوعی کارهای غیر قانونی در جامعه، عوامل زیادی از سوی متخصصین امر بیان شده است که بیکاری یکی از دلایل عمده بروز چنین رفتارهای ناهنجاردربین افراد جوامع است که یافته های همه ی تحقیقات صورت گرفته در این زمینه نیز بنوعی به آن(بیکاری) ختم شده است. چرا که بیکاری می تواند موجب فقر، فقر می تواند موجب عدم آموزش های لازم جهت رشد فکری و فرهنگی در خانواده ها شود. برای کاهش آسیب های اجتماعی نیازمند توجه جدی به آموزش های رسمی و غیررسمی کاربردی و همچنین بهبود شرایط اقتصادی و از سویی ایجاد فرصت های شغلی برای بیکاران هستیم. بدون نگاه ویژه و مستمر به افزایش سطح آگاهی افراد جامعه بخصوص خانواده ها در تربیت کودکان و همچنین رشد اقتصادی پایدار که زمینه ساز رشد و توسعه رفاه اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه میگردد ،نمیتوان منتظر معجزه در امر کاهش آسیب های اجتماعی بود. به قول معروف با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود. نباید فراموش کنیم که آدمها مجرم به دنیا نمیآیند بلکه این محیط، نیازها و طرز تربیت، آنها را به مجرم تبدیل میکند. با توجه دخیل بودن عوامل مختلف ایجاد جرم و جنایت در جامعه، می طلبد برای رفع ریشه های بروز آنها نیز افراد متعدی در جامعه از جمله پدر ، مادر، برادر،خواهر معلم،دوستان،آشنایان و حاکمیت در تمام سطوح آن، متناسب با نقشی که در جامعه برای آنها تعریف شده،کارکرد و وظایف خود را بخوبی و بطور سیستمی در راستای کاهش آسیب های اجتماعی انجام دهند. خلل و عدم هماهنگی اجزای سیستم، باعث ایجاد مشکلاتی برای جامعه در ابعاد مختلف از جمله بروز چالش های منفی اجتماعی خواهد شد. به عبارتی وقتی جرم و جنایتی در جامعه به وقوع می پیوندد همه ما اعم از خانواده،نظام آموزشی و حاکمیت، متناسب با نقش خودمان در محیط پیرامون ،مقصر هستیم و باید خودمان را ملامت کنیم. به امید نگاه سیستمی و اجزاء گونه به مبارزه و کاهش آسیب های اجتماعی در کشور.
مدیریت همیشگی نیست،باهم مهربان باشیم
چقدر این روزها دو کلمه " شنیده میشود" و " گفته میشود" را بیشتر در فضای مجازی می بینیم یا می شنویم. کارکرد این دو کلمه همانند آژیر حمله هوایی است که بعد از دیدن یا خواندن هر کدام از آن دو کلمه متوجه میشویم که قراره اتفاق خاصی بیافته و عزیزی صندلی خدمت را به عزیز دیگری تحویل خواهد داد. به عنوان مثال گفته میشود ملانصرالدین بزودی شهردار آق شهر خواهد شد. یا شنیده میشود ملانصرالدین در روزهای آتی سکان دار منطقه نیمه آزاد آق شهر خواهد شد. چقدر این دو واژه برای بعضی ها خوش یوم و برای برخی ها بد یوم است. به عبارتی آژیر انتصابات همانند شتری است که در خونه هر مدیری میخوابد!!!!
پس مدیریت همیشگی نیست، باهم مهربان باشیم
همسان سازی نه یکسان سازی حقوق ها
اعتراضات و تجمعات کارگران و کارمندان برخی از سازمان ها و وزارتخانه ها در مقابل مجلس شورای اسلامی و سایر نهاد های تصمیم گیر و کشیده شدن این تحرکات اعتراضی و صنفی به بستر فضای مجازی در خصوص پائین بودن سطح حقوق ها و دستمزد ها در مقابل تورم موجود و همچنین تبعیض و ناعدالتی مشهود در این خصوص که برای همه ی مسئولین نیز مبرهن می باشد، این روزها افزایش یافته است. تا راهکار منطقی و کارشناسی برای این معضل اقتصادی- اجتماعی پیدا نگردد این گونه اعتراضات، فراگیر شده و تبدیل به سونامی خواهد شد که در شرایط موجود مدیریت چنین اتفاقاتی دشوار و از همه مهمتر ابزاری برای سوء استفاده رسانه ها و جریان های مخالف داخل و خارج کشورخواهد بود. همسان سازی حقوق ها چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی نیازمند توجه جدی شخص رئیس جمهور برای سروسامان دادن به این وضعیت بغرنج و حذف ناعدالتی های موجود در این زمینه است. هرچند که ایشان(رئیس جمهور) به وجود ناعدالتی در پرداخت حقوق ها در نظام اداری، اذعان و بر همسان سازی و رفع تبعیض در سطح دستمزد ها در کشور تاکید کرده اند واقعیت این است که موضوع می بایست هرچه زودتر با ورود و مدیریت شخص ایشان حل و فصل گردد. اگر ساماندهی و برطرف کردن چالش ها در این خصوص به وزراء تخصصی،سازمان برنامه بودجه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی بود، تاکنون می بایست حل میشد که نشده است. حتی شرایط با توجه به اقدامات و به قول معروف تحرکات از سوی برخی از وزارتخانه ها و سازمان ها و با استفاده از سیاست "روابط به جای ضوابط" باعث تشدید شکاف پرداختی در بین حقوق بگیران درسطح کشور نیز شده است. طوری که برخی فوق العاده ویژه میگیرند و به دنبال فوق العاده خاص هستند و گروهی دیگر هنوز به دنبال فوق العاده ویژه خود می باشند. معیشت مردم بخصوص آنهایی که حقوق بگیر ثابت هستند از اولویت های مهم کشور و نظام باید تلقی گردد. بعبارتی خط قرمزی هست که باید جدی گرفته شود که گذشتن از آن تبعات مختلفی برای نظام اداری میتواند داشته باشد. هرچند که تاکنون این شیوه و نظام پرداخت اثرات مخرب خود را به صورت پنهان بر پیکره سیستم اداری گذاشته است ولی ادامه دار بودن آن با توجه به شرایط اقتصادی موجود میتواند آبستن حوادث مختلف در جامعه باشد که به واقع هیچ دلسوز و دوست دار وطن به دنبال آن نیست.قابل قبول نیست که با وجود قانون مدیریت خدمات کشوری تعدادی از وزارتخانه ها و سازمان ها به دلایلی همچون حساسیت کاری و اقناع مالی کارمندان خود و بخصوص با استفاده از روابط سیاسی از شورای حقوق و دستمزد مجوزهای لازم برای افزایش حقوق کارمندان خود در قالب فوق العاده ویژه، خاص و یا سایر مزایای افزایشی را بگیرند و در مقابل دیگر وزارتخانه ها از امتیاز های مورد اشاره به دلایلی غیر منطقی محروم شوند. علی ایحال امیدواریم جناب آقای رئیسی که در مصاحبه های مختلف به رفع تبعیض در حقوق ها اشاره کرده اند بتوانند گفته های خود را بشکلی که در کل جامعه حقوق بگیران کشور همسان سازی نه یکسان سازی حقوق ها اتفاق بیافتد، عملی نمایند. انشاءا...
بیاد مادری که ....
-) بیاد مادری که به دلیل بیماری آلزایمر همه را فراموش کرده و متاسفانه نمی دانم چرا همه نیز او را از یاد برده اند.
-) بیاد مادری که درکنج خانه سالمندان هنوز منتظر معجزه است.
-) بیاد مادری که با عکس مفقود الاثر فرزندش از خواب بیدار میشود و با گفتن قصه به عکس او بخواب میرود.
-) بیاد مادری که جز خدا امیدی در این کره خاکی ندارد.
-) بیاد مادری که رنج دنیا را تحمل می کند برای حفظ فرزندانش.
-) بیاد مادری که همانند مردان کار می کند برای کسب روزی حلال.
-) بیاد مادری که گرسنه سر به بالین می گذارد تا سهم بیشتری از غذا به فرزندش برسد.
-)بیاد مادری که علیرغم گذشت چندین سال از جنگ هنوز با امید منتظر خبری از فرزندش می باشد.
-) بیاد مادری که تا پاسی از شب از داغ فرزند جوانش گریه می کند.
-) بیادر مادری که خود و فرزندانش را به دلایل نامعلوم در آب غرق می کند.
-) بیاد مادر روستایی که با دستان پینه بسته و کمر خم شده هنوز مشغول کار و فعالیت است.
بیاد مادری که ..........
با این همه درد، ای مادران رنج کشیده از زندگی، روزتان مبارک.