از کار خدا در عجب ام
چند روزی از زلزله 7/3ریشتری استان کرمانشاه می گذرد.ضمن تاسف از این فاجعه بزرگ وغم انگیز برای همه ی کشته شدگان آرزوی رحمت ومغفرت از درگاه خداوند منان مسئلت دارم.واقعا تحمل این موضوع سخت است که در عرض چند دقیقه زحمات چندین ساله یک فرد با خاک یکسان شود. زندگی که با هزاران زحمت وبا وام های بانکی و حتی فروش طلا و جواهرات اعضائ خانواده شکل گرفته بود،اینطور از بین برود. هرچند که مسئولین پای کار هستند و اخیرا نیز هیات دولت مصوبه ای برای کمک به خانه دار کردن مردم کرمانشاه و سایر مناطق زلزله زده تصویب کرد که در جای خود قابل بررسی است. در این خصوص همین نکته بس که با 35میلیون تومان وام و 5میلیون تومان کمک بلا عوض با شرایط اقتصادی موجود در جامعه و فضای حاکم بر بانک ها، نمیتوان زندگی از دسته رفته را همانند گذشته بازسازی کرد.آلام و درد بی سرپناهی واز همه ی مهمتر از دست دادن اعضائ خانواده سالیان سال با اعضائ باقی مانده از این حادثه ی تلخ، خواهد بود.اگر یک لحظه خودمان را جای آنها بگذاریم قطعا خواهیم دید که تحمل آن برای یک لحظه نیز غیر ممکن است.پس بیائید هرچه در توان داریم در طبق اخلاص تقدیم کنیم هر چند که ناچیز باشد. در این بین از کار خداوند در عجب ام که به این شکل افراد را امتحان می کند وقدرت خود را به بندگان خود نشان میدهد تا عبرت بگیرند. امیدوارم خداوند بزرگ به بزرگی خود جان هیچ انسانی اعم از مسلمان وغیر مسلمان را به این شکل مطالبه نکند که واقعا سخت و غیر قابل تحمل است. اگر این بزرگی را از او شاهد باشیم بازهم در کار او در عجب ام.