سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

زنده ایم، ولی زندگی نمی کنیم!

زنده بودن، لازم است؛ اما کافی نیست. باید زندگی کرد. خیلی از آدم ها فقط زنده اند و نفس می کشند؛ ولی این کافی نیست. حیوانات هم زنده اند و نفس می کشند. زندگی، یعنی حرکت به جلو. کسانی زندگی می کنند که در طول زندگی خودشان دائم در حال سیر و حرکت تکاملی هستند و هر روزشان با روز قبل فرق می کند و هر روزی که می گذرد، عالم تر، تواناتر، با فضیلت تر و با اراده تر می شوند و همیشه در حال رشد و شکوفایی استعدادهای خودشان هستند. زنده بودن با سکون شخصیت هم سازگار است؛ ولی کسی که واقعاً زندگی می کند، سکون و درجا زدن، برایش معنا ندارد. او از هر دقیقه و ثانیه عمرش، برای یاد گرفتن، رشد کردن و بزرگ شدن، استفاده می کند و برای عمرش، ارزش قائل است .

زنده بودن با زندگی کردن، فرق دارد. زنده بودن، مقدمه زندگی کردن است. انسان با زنده بودن، عمرش را مصرف می کند، ولی به مقصد نمی رسد، آن چه هدف زندگی را محقق می کند، زندگی کردن است.

ما اغلب زندگی خود را به فراهم ساختن اسباب زنده بودن و حیات، می گذرانیم و متوجه نیستیم که تمام تلاشی که می کنیم، مقدمه سروسامان بخشیدن به زندگی است؛ نه خود زندگی.

زنده بودن و زندگی کردن، هر دو جنبش هایی حیاتی اند؛ اما اگر این جنبش، همراه با رشد و کمال معنوی باشد، زندگی کردن تحقق می یابد وگرنه، تنها جنبشی برای زنده ماندن است و بس.متأسفانه باید اعتراف کنیم که ما از زندگی دور شده ایم و تمام همتمان این است که فقط زنده بمانیم. ما پیشرفت و تکاملی نداشته ایم. مفهوم توسعه و پیشرفت، این نیست که ما تنها در جنبه های مادی و طبیعی زندگی پیشرفت کنیم؛ بلکه پیشرفت آن گاه محقق می شود که روح انسان در مسیر انسانیت و خدایی شدن پیش برود.

 نویسنده: سید مصطفی علم خواه

 

 

 






تاریخ : چهارشنبه 100/3/5 | 12:29 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • وب میوه ها
  • وب دختر تهرونی
  • وب دو دی ال
  • وب وب آنلاین