سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

صندلی عشق

تنها صندلی که برای نشستن یا بقول معروف تصاحب آن:

-) نیاز به رزومه دادن به این و آن نیست.

-)نیاز به لابی گری های شبانه نیست.

-)نیاز به جلب رضایت نماینده نیست.

-)نیاز به دروغ گفتن و فیلم بازی کردن نیست.

-)نیاز به ظاهر سازی نیست.

 -)نیاز به تملق و چاپلوسی نیست.

-)نیاز به اثبات اینکه متعلق به این حزب و آن حزب هستی،نیست.

-) نیاز به رفتن به پایتخت برای مصاحبه های سرکاری،نیست.

-) نیاز به ته ریش و بستن بقول معروف یقه ملائی،نیست.

-) نیاز به تخریب و تهمت زدن به دیگران نیست.

تنها چیزی که برای نشستن روی این صندلی نیاز هست:

-) عشق به وطن و خاک

-) عشق به مردم

-) عشق و ایمان به خدا

-) عشق به شناخت سره از ناسره با نیروی بنام بصیرت و عقل.

درود بر مردان بی ادعا که بخاطر وطن و مردم،مجبورند تا پایان عمر در صندلی عشق خود،بنشینند. 






تاریخ : یکشنبه 100/8/30 | 5:33 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

 

مسیر شایسته سالاری در ایران

1-وابسته بودن به یکی از جناح های سیاسی

2- فعالیت جانانه در ستادهای انتخاباتی اعم از مجلس و ریاست جمهوری

3- ارتباط با نمایندگان مجلس شورای اسلامی

4- اخذ تائیدیه از نصف بعلاوه یک نمایندگان مجلس شورای اسلامی استان

5- دادن وعده ها ......... به چهار گزینه بالا

واقعیت غالب این است که برای رسیدن به پست های مدیرکلی و بالاتر ازآن و متاسفانه این روزها حتی کسب و حفظ جایگاه فعلی اداری اعم ازمعاون، رئیس اداره و حتی کارشناس مسئول، نیازمند طی طریق کردن پنج مسیر مورد اشاره با درجات متفاوت، می باشد. جای بسی تعجب و تاسف است که برخی از آقایان که صاحب مسند و قدرت هستند و صد البته خودشان نیز از مسیرهای پنج گانه به مناصبی دست یافته اند حال، حضور افراد در ستاد های انتخاباتی را مورد نکوهش قرار میدهند. بنظرم این دلسوزان بهتر است بجای مذمت و سرزنش افراد،مسیر شایسته سالاری در نظام اداری کشور را اگر میتوانند با حذف پنج راند(مرحله،دور) عنوان شده اصلاح نمایند. میشود گفت: بالای 90درصد افرادی که در ستاد های انتخاباتی فعالیت میکنند بیشتر بدنبال اهداف شخصی و رفع رجوع کردن مشکلات خود هستند تا پیروزی نامزد مربوطه و نکته جالب اینکه تا حدود قابل قبولی به اهداف خود نیز دست می یابند و این حقیقتی هست غیرقابل کتمان. اگر مسیر شایسته سالاری و ارتقاء منابع انسانی به رده های بالا در کشور اصلاح و ساماندهی گردد البته نه روی کاغذ، بطور قطع شاهد کاهش محسوس حضور افراد در ستاد های انتخاباتی خواهیم بود. در غیر اینصورت همین آش است و همین کاسه. آیا این امر قابل تحقق است؟ ا... اعلم 






تاریخ : پنج شنبه 100/3/20 | 11:52 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

ایده سوت زنی ملانصرالدین

باتوجه به گسترش فساد بویژه فساد مالی درآق شهر زادگاه ملانصرالدین کدخدا و رییس عدلیه شهر تلاش میکردند با این پدیده شوم مبارزه کنند. ولی هر فکری کردند راهکار موثر و تاثیرگذاری پیدا نکردند.روزی کدخدا ملانصرالدین را به دفتر کارخود احضار و به اوگفت:ملا درجریان هستی که فساد در شهربیداد می کند و کار بجای رسیده که اهالی شهر فکرمی کنند من هم  از خزانه پول برداشته و خریدهای خانه خود را با آن انجام میدهم.بنظر تو چه کارکنیم که در شهر فساد ریشه کن شود.ملا نصرالدین گفت: جناب کدخدا باید قدری به این موضوع فکر کنم.نصرالدین شب همان روز موضوع را با زنش در میان گذاشت وهرچه فکرکرد،راهی به ذهنش نرسید.ملا به عیال گفت:عیال امشب را بی خیال این موضوع شدم. تلویزیون را روشن کن امروز قرار فیلم پلیسی از بلاد خارجی پخش بشه.زن ملا تلویزیون را روشن کرد.فیلم مربوط به بلاد بریتانیا بود.در قسمتی از فیلم، پلیس محله ناگهان دزدی را دید که مشغول بالا رفتن از دیوار بود. پلیس محله وقتی که متوجه شد تعداد دزدها چهارنفر می باشد برای اطلاع وکمک خواستن از پلیس های محله دیگر،شروع به سوت زدن کرد. با شنیدن سوت، پلیس های دیگر نیز به او ملحق شدند و هر چهار دزد را دستگیر کردند.ملا یهویی به زنش گفت:عیال یافتم.راهکار مبارزه با فساد را یافتم.فردا نصرالدین رفت پیش کدخدا و به اوگفت:جناب راهکار مبارزه با فساد در آق شهر،سوت زدن هست.وقتی کسی رشوه میگیرد از خزانه پول غیرقانونی برداشت می کند و دیگر کارهای خلاف مالی انجام میدهد در این حین هرکس او را ببیند باید شروع به سوت زدن بکند تا مردم جمع شوند و آن فرد را دستگیر کنند.اگر چند نفر را همین طور زندانی کنید،دیگر کسی به فکر فساد مالی نمی افتد. کدخدا گفت: ملا آبروریزی نشه ملاگفت:نه کدخدا شما دستور بدین به همه ی مردم شهر یک سوت پلاستیکی بدهند تا مردم با دیدن فرد فاسد شروع به سوت زدن بکنند.کدخدا به اداره عدلیه دستور داد به همه ی مردم سوت پلاستیکی بدهند.روزی ملا نصرالدین برای گرفتن طلب کهنه ی خود، پیش یکی از بازاریان رفت.ملا زمانی که خواست کیسه پول را از دست مرد بازاری بگیرد همسایه های مرد بازاری با دیدن این صحنه شروع به سوت زدن کردند. طوری که صدای سوت تا فرسخ ها به گوش میرسید.مامورین بازار ملا نصرالدین را دستگیر و پیش کدخدا بردند.کدخدا به ملا گفت: نصرالدین برای چه از این مرد بازاری پول گرفتی. ملا گفت: کدخدا این مرد به من بدهکار بود رفته بودم طلبم را از او بگیرم. مرد بازاری وقتی دید فرصت خوبی پیش آمده تا از دست بدهکاری خود به ملا خلاصی پیدا کند، به دروغ گفت: کدخدا ملا نصرالدین این پول را  گرفت تا معرف من باشه به شما  برای اخذ مجوز صادرات فرش به بلاد همسایه.ملا هرچه گفت و تلاش کرد نتوانست حرفش رو ثابت کنه و نهایتا او روانه زندان شد.در زندان ملا گفت:خود کرده را تدبیر نیست.

امیدوارم موضوع سوت زنی که این روزها در راستای مبارزه با فساد در جامعه بویژه در فضای مجازی به شدت مطرح میشود و بنظر میرسد در آینده نه چندان دور در قالب طرح و لایحه از سوی دولت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز مطرح گردد. انتظار میرود موضوع مزبور با دقت،وسواس و نگاه کارشناسی بیشتر رصد و تصمیم گیری گردد تا سوت زنی، ابزاری برای تسویه حساب های سیاسی و فردی در جامعه تبدیل نگردد.

 






تاریخ : یکشنبه 98/6/10 | 7:2 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

ملانصرالدین و ماجرای واگذاری

اگر مخاطبین عزیز به یاد داشته باشند جناب ملا نصرالدین درمقطعی شهردار روستای آق شهربود.درآن زمان ملا با توجه به مطالعه و ابلاغیه کدخدا،تلاش کرد دو مجموعه متعلق به شهرداری که یکی مزرعه کاشت سبزی و دیگری زمین فوتبال خاکی بود را به افراد دیگر به قول امروزی ها به بخش خصوصی واگذار کند.ملانصرالدین بعد ازطرح کردن موضوع چند نفر برای خرید دو مجموعه اعلام آمادگی کردند.نصرالدین برای اخذ مجوز واگذاری،پرونده متقاضیان را در جلسه شورای شهرآق شهرمطرح کرد.هریک از اعضای شورا نظرات خاصی برای این موضوع داشتند.یکی گفت:ملا چه لزومی به واگذاری موضوع هست.دیگری گفت:نصرالدین تو توان مدیریت دو مجموعه را نداری و به همین خاطر میخواهی آن را واگذارکنی.یکی از اعضا با حمله به ملانصرالدین او را متهم به همدستی با خریداران کرد.عضو با سابقه شورا نظر جالبی داشت اوگفت:نصرالدین چرا این همه پرونده سازی وکار اداری آن دو مجموعه را به تو واگذار کنیم وخودت آنجا را مدیریت کن و هزینه را به حساب شهرداری واریزکنید.ملانصرالدین که از رفتار وگفتار اعضای شورای شهر شگفت زده شده بود گفت:دوستان بنظر میرسد شماها هیچ اطلاعی از کم وکیف امورات واگذاری ندارید و بهتر است مطالعه خودتان را در این خصوص بالا ببرید.ضمنا با توجه به تصمیم کدخدای آق شهر قرار شده اکثر باغات،مدارس غیردولتی و دیگر مواردی که در ابلاغیه صادره کدخدا آمده، واگذارگردد.ولی ما هنوز در واگذاری دو مورد کوچک این همه اختلاف نظر و دعوا داریم و همدیگر را متهم می کنیم و انتظار داریم خدمات کیفی به شهروندان بدهیم.بنظرم بهتر است مزرعه سبزی را که مدتهاست به جای رشد سبزی تازه،علف به جای آن رشد می کند وکربلایی قادر علف های آن را جمع آوری و به گوسفندان خود میدهد به همین روال و شکل قبلی باقی بماند.و زمین خاکی فوتبال که بچه ها درآن ورزش می کنند و به جای هوای سالم، گردو غبار تنفس می کنند به همین وضعیت گذشته بماند. رییس شورا به ملا گفت:براساس مصوبه امروز شورا منبعد از کربلایی قادر عوارض زمین سبزی را با حساب سالهای گذشته دریافت کنید. و از بچه ها که در زمین خاکی فوتبال بازی می کنند نفری 5تومان پول بگیرید. رییس شورا در ادامه گفت: ملا این روش نیز به نوعی شکلی از واگذاری است و دیگر نیازی نیست خودتان را به زحمت بیاندازید.






تاریخ : شنبه 98/6/2 | 7:46 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()
<      1   2      
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • وب میوه ها
  • وب دختر تهرونی
  • وب دو دی ال
  • وب وب آنلاین