سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

حجاب و عفاف به کجا میرود !

بیست و یکم تیر ماه، سالروز قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب به عنوان شروع هفته عفاف و حجاب در کشور نامگذاری شده است. هفته ای که با برگزاری مراسمات در آن تلاش میشود نقش و شان توجه به حجاب وعفاف در پایداری و استحکام اخلاقیات در خانواده ها و جلوگیری از رشد و گسترش بی بندوباری درجامعه را نشان دهد. حال این سوال پیش می آید که چرا بعد از گذشت اینهمه سال و گرامیداشت هفته های حجاب و عفاف در آن سالها ، روز بروز بی حجابی و مهمتر از آن بد حجابی در جامعه اسلامی رو به افزایش میرود، طوریکه حتی زنان با حجاب سالهای گذشته نیز به نوعی به ترک چادر که یکی از فرمهای معروف و مهم حجاب در کشور تلقی میشود ، روی آورده اند.

در باره افزایش بی حجابی و بد حجابی در کشور تاکنون مقالات و پژوهشهای دانشگاهی مختلفی انجام شده و نتایج آن نیز بارها و بارها در محافل علمی و غیر علمی مطرح شده است. آنچه در این بین مهم است درک این نکته است که دیگر با توجه به رشد و گسترش فضای مجازی ، ارتباطات غیر مستقیم افراد و تغییرات بوجود آمده فرهنگی و اجتماعی شدید در سبک زندگی خانواده ها دیگر نمیتوان با برنامه های کلیشه ای سالانه هفته حجاب و عفاف که ازجمله آن میتوان به برگزاری مراسمات ورزشی، برگزاری سمینارهای سطح پائین، سخنرانیهای غیر کارشناسی در مدارس و همچنین ساختار و نهادسازی دولتی و غیر دولتی (شورای فرهنگ عمومی ، شورای انقلاب فرهنگی و ... )، با بی حجابی مقابله و موضوع حجاب را در جامعه ترویج و گسترش داد. چراکه همه ساله با توجه به برگزاری چنین مراسمات و برنامه های، شاهد گسترش مدلهای عجیب و غریب در پوشش زنان و مردان در جامعه که نمونه بارز آن در ماههای اخیر، مانتوها با پشت نوشته هایی به زبان انگلیسی که استفاده کنندگان از آن حتی معنای آن را نیز نمی داند، هستیم. واقعیت این است وضعیت حجاب و عفاف در کشور با توجه به موضوع ولنگاری عمیق که در حوزه فرهنگی کشور بوجود آمده و هر کس خود را متولی و تصمیم گیر در این حوزه میداند و برای آن نسخه ای می پیچد، به کجا میرود معلوم نیست. باید با شجاعت پذیرفت که تحمیل کردن حجاب نتیجه اش میشود این که یک دختر چادری که فقط از خانه درآمدنی چادر داره ، سر کوچه چادر میره تو کیفش و وسط خیابان یا توی ماشین غریبه آرایش  میکنه، چیزی که امروز در جامعه خیلی دیده میشود. عل ایحال بنظر می آید راهکار این معضل فرهنگی اجتماعی را در سخن زیبا و معنا دار مرحوم دکترعلی شریعتی باید جستجو کرد ولاغیر:

" نمیخواهد لباس بدوزید و بر تن زن امروز نمائید، فکر زن را اصلاح کنید او خود تصمیم میگیرد که چه لباسی برازنده اوست" یعنی همان آگاهی دادن ، مشاوره دادن و بصیرت افزایی در بین مردان و زنان جامعه ، نه راه انداختن گشت ارشاد و غیره که متولیان آن نه فنون مذاکره و مجادله را میدانند و نه شناختی از روحیه و نگرش جوانان دارند، در نهایت وضعیت میشود همین. به قول مرحوم سپهری؛ چشمها را باید شست ، جور دیگر باید دید. به امید آن روز

 

 






تاریخ : دوشنبه 95/4/28 | 6:1 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

واقعیت های موجود در خصوص حجاب در کشور

مقدمه:

    21 تیر ماه هر سال روز حجاب و عفاف نامگذاری شده است. اما به دلیل مشغله کاری فرصت لازم برای نوشتن مطالب در آن روز مهیا نگردیده ولی چون اراده بر نوشتن بود بعد از چند روز یادداشت ذیل را آماده کردم امید است توانسته باشم در این خصوص حق مطلب را ادا کنم.

   تا کنون در خصوص موضوع حجاب و عفاف اقدامات مختلف و متنوعی از سوی نهادهای تخصصی و غیر تخصصی انجام گردیده و حتی در حال اجرایی شدن نیز می باشد که از جمله ان می توان به جلسات، همایش ها، نمایشگاه ها، و تشکیل ستاد حجاب و عفاف اشاره کرد ولی تا کنون علیرغم این فعالیت ها و همچنین تاکید در متون اسلامی، فرمایشات بزرگان دین، احادیث و روایت ها و وجود قانون گسترش راهکارهای اجرایی عفاف و حجاب که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1384 به تصویب رسیده، نتوانسته ایم در ترویج و گسترش فرهنگ حجاب در جامعه موفق عمل کنیم، حتی نسبت به دهه های اول انقلاب در ارتباط با موضوع مورد بحث، پس رفت نیز داشته ایم که وضعیت موجود جامعه گواه این امر می باشد.

لذا بر آن شدیم در خصوص عدم ترویج حجاب و علل گسترش بد حجابی در سطح جامعه به برخی از واقعیت های مهم اشاره کنیم اما قبل از ورود به بحث اصلی تعریف مختصری از مفهوم حجاب برای دوستان ارائه می گردد:

    تعریف حجاب :

حجاب اسلامی اصطلاحی است به معنای مجموعه رفتارهای پرهیزکارانه که باید میان دو نامحرم برقرار شود، چه در خفا و چه در اجتماع و انظار عمومی، حقیقت حجاب پوشش صرف نیست، بلکه حجاب شامل سلسله رفتار و گفتار تقوایی است که مانع از بوجود آمدن هر نوع تمایل نامشروع یا غیر الهی میان دو نامحرم می باشد.

    واقعیت های موجود در مورد عدم ترویج حجاب در جامعه:

1- باید قبول کنیم که با برگزاری جلسه، سمینار، همایش و تشکیل ستاد در استان ها و یا به نوعی ساختار سازی نخواهیم توانست در رشد و ترویج فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه موفق عمل کنیم. این دیدگاه جز اتلاف وقت، انرژی و منابع مالی فایده ای دیگر نداشته و درصورت ادامه این رویگرد در آینده نیز نخواهد داشت. چرا که در طول این سی سال و اندی با این روش موفقیتی عایده متولیان فرهنگی کشور نشده است.

2- با اعمال زور و اجبار در زمینه موضوع حجاب و ایجاد گشت های ارشاد با توجه به نوع دیدگاه و روحیه موجود در جوانان اعم از پسر و دختر، در خصوص ترویج حجاب موفق نبوده و نخواهیم بود. چرا که اکثر جامعه جوان هر گونه مداخله نیروی خارجی مبنی بر رعایت حجاب را دخالت در حریم خصوصی خود می دانند و با آن مقاومت می کنند. نگاه به عملکرد گشت های ارشاد گواه بر این مدعا است. حتی گاهاً این نوع شیوه عمل باز خورد منفی و عکس نیز داشته است.

3- متأسفانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دلایل مختلف حال از روی عمد یا غیر عمد آن طور که در شان یک حکومت، یا امت اسلامی است، نتوانسته ایم در خصوص موضوعات فرهنگی به صورت حساب شده، منطقی و با برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت با رعایت شرایط روحی روانی مخاطبین وارد عمل شویم. حال می خواهیم راه سی ساله رو در یک یا دو سال طی کنیم که مهال ممکن است آنهم در ارتباط با موضوعات اجتماعی و فرهنگی که معمولاً باز خوردهای آنها بلند مدت می باشد چرا که با ذهن و تفکر افراد در ارتباط است. حتی این غفلت در گذشته باعث شده بیشتر افرادی که به موضوع حجاب اهمیت میدادند نسبت به آن بی تفاوت گردند.

4- صدا و سیما به عنوان یکی از ابزارهای مهم فرهنگی در کشور در خصوص موضوع حجاب ومبارزه با بی حجابی در جامعه نتوانسته آن طور که باید و شاید حق مطلب را ادا کند. چرا که در حال حاضر شاهد هستیم در یک شبکه در خصوص یک موضوع فرهنگی مثلاً حجاب بحث کارشناسی روی آنتن است، همزمان در شبکه دیگر سریالی در حال پخش است که بازیگران آن هیچگونه اعتقاد فکری و عملی به موضوع حجاب ندارند که محتوای شبکه های مجازی و اجتماعی دلیل بر این ادعا می باشد. حال با این تضاد دوگانه شخصیتی موجود در بازیگران رسانه ملی وسینما، می توان دختران و پسران جوان را که این هنر پیشه ها را الگوی خود قرار داده اند را ترغیب به حجاب و پوشش اسلامی نمود.

5- می توان گفت در محیط خانواده و نظام آموزشی بویژه دوران ابتدایی تا متوسطه است که شالوده فکری کودکان تکمیل و کامل می گردد. حال اگر در این فرآیند تکمیل پازل فکری کودکان ونوجوانان در ارتباط با محرمات و واجبات دین اسلام غفلت و کوتاهی گردد که متأسفانه اینطورنیز است قطعاًاین خلاء تأثیرات منفی تربیتی در جامعه خواهد گذاشت. چرا که این کودکان ونوجوانان، پدران و مادران آینده جامعه هستند که در خصوص اسلام و احکام آن اطلاعات کامل و کافی ندارند در نتیجه منتقل کننده خوبی در زمینه مسایل فرهنگی ودینی نخواهند بود و اگراین فرایند اصلاح نگردد سلسله وار ادامه خواهد یافت. در این حالت دیگر باید فاتحه ی حجاب را خواند!

    علی ایحال، یادداشت را با نوشته ی زیبا و معنا دار مرحوم دکتر علی شریعتی در ارتباط با حجاب که میتواند نقشه ی راهی برای این مقوله باشد به پایان میرسانیم.

دین اسلام بهترین راهکار برای ترویج حجاب و سایر واجبات است و خواهد بود.

آنچه در همه پدر و مادر ها مشترک است ، این است که مذهب را طوری تعریف می کنند که انگار شیپور را از طرف دیگرش باد می کنند!  توصیه هایی که به نسل جوان می کنند اینطوری است:

درست مثل این است که طبیبی –یا به هر حال ادمی دائم به کسی که لبش زخم شده یا صورتش جوش زده بگوید که «جوش نزن»و «زخم نشو». و بعد هم بگوید که به طور مثال «زخم شدن دهن فلان بدی را دارد ; جوش صورت فلان قدر بد است».

این اگر چه درست است اصولاً چه تاثیری دارد؟ چه می خواهد بشنود و چه نتیجه ای می خواهد بگیرد؟ به جای این صحبت ها باید فهمید چه عواملی باعث شده که این جوش ها در زندگی روحی این بچه و این نسل به وجود آمده ; آن ریشه ها را باید یافت.

تجربه نشان می دهد که به عنوان اینکه دین فلان چیز را می گوید ، نمی شود حجاب را بر زن تحمیل کرد، و عبادت را بر پسر تحمیل کرد ، مگر اینکه یک اگاهی انسانی پیدا کند و اینها نماینده یک طرز فکر باشد.

آیا در عوام ما پوشش اسلامی به عنوان یک طرز تفکر خاص است؟

 نه، طرز تفکر خاص نیست، بلکه به عنوان یک تیپ خاص است، که در ان مومن دارد، فاسق دارد، بداندیش دارد، خوش اندیش دارد، خلاصه همه جور ادمی دارد! البته حجاب غیر از چادر است. چادر فرم است.

اصل قضیه این دختری که الان می خواهد پوشش را انتخاب کند ، انگیزه اش چیست؟

معمولا انگیزه این است که «مادرم همینطور بوده ،خاله ام همین طور بوده ، محیطمان همین طور است». این یک لباس سنتی است; نشانه عقب مانده در حال مرگ است.جلویش را هم نمی توان گرفت; بخواهی ده سال دیگر ادامه بدهی، بعد از سال یازدهم تمام می شود.رشد و تکاملش به سمت ریختن این حجاب است، یعنی تکامل جامعه به سمت ترک ان سمبل های سنتی املی.

    بنابراین شما طرز فکر بچه ها را عوض کنید، آنها خودشان پوشش را انتخاب خواهند کرد;  شما نمی توانید مدلش را بدوزید و تنش کنید!او خودش انتخاب می کند.شما رابطه عاشقانه بین او و این عالم بر قرار کنید; او خودش به نماز می ایستد.هی به زور بیدارش نکنید!

 

 






تاریخ : دوشنبه 94/5/5 | 12:25 صبح | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()

                                                         خوابم یا بیدار ..

 

روز یکشنبه مورخ26/11/93 جهت شرکت در همایشی درخصوص اشتغال بخش عمومی عازم تهران شدم ودر هتل هما که از قبل هماهنگ شده بود اسکان یافتم. بعد از کمی استراحت و خوردنه شام جهت پیاده روی و دیدن خیابانهای اطراف هتل که درمیدان ونک واقع شده بود از هتل خارج شدم. میشود گفت که هتل مذکوردر یکی از مناطق مرفه نشین تهران قرار گرفته است. وقتی وارد خیابان اصلی که به میدان ونک منتهی میشود شدم، احساس کردم که حال وهوای خیابان با حال و هوای خیابان شهر خودمان از زمین تا آسمان فرق می کند . گویی در سرزمین یا کشور دیگری در حال قدم زدن بودم ‌چرا که نوع گفتار ،پوشش و رفتار آدمهای آن خیلی باگفتار ،پوشش و رفتارهای آدمهای شهرم متفاوت و اصلا قابل مقایسه نبود . دخترها و زنها با لباسهای آنچنانی درخیابان رفت و آمد میکردند و خانمهای را دیدم که هنگام رانندگی اصلا روسری به سر نداشتند و با دیدن من و دیگر مردها هیچ عکس العملی از خودنشان نمی دادند.

دختری را دیدم که موهای سر خود را همانند موهای یک پسر نوجوان کاملا کوتاه کرده و روسری بسته بود که اگر نمی بست بهتر از آن بود.

پائین تر از هتل محل اسکانم کافی شاپ بود بنام چنزو که به نظر میرسد ایتالیایی باشد مشتریان آن ، آقا و خانمهایی بودن با پوششهای به قولی فرنگی یا به گفته دوستان بی حجاب که با ماشین های گران قیمت ه وارد کافی شاپ میشوند. از داخل کافی شاپ آهنگ های غیرمجاز با صدای بلند بگوش می رسید، انگار دیسکوی خارجی به راه افتاده است و من هنگام عبور از جلوی آن کافی شاپ شاهد این وقایع بودم.

وقتی این همه رفتارهای غیرمعقول و به نوعی بی حجابی و بی هویتی را در سطح شهر و آنهم در چند دقیقه دیدم، یک دفع به یاد جلسات کارگروه عفاف و حجاب وگشت های اخلاقی نیروی انتظامی شهرمان افتادم. گویی اینگونه از جلسات صرفا مختص شهرستانها می باشد و در پایتخت ایران اسلامی از اینگونه اقدامات خبری نیست و اگر هست تاثیرگذار نبوده است . بعد از چند ثانیه جواب خودم رو دادم که دلیل آن ممکن است این باشد که اگر گشت اخلاقی باشد،. باید اکثر رهگذران رو مورد ارشاد قرار بده که این موضوع عملا امکان پذیر نیست.

مشاهده این تضاد فرهنگی واجتماعی شدید بین شهرستان خودم با تهران بزرگ باعث گردید که ذهنم مشغول چرایی آن شود و چون نتوانستم برای آن دلیل منطقی و راههای برون رفتن را پیدا کنم که عملا امکان پذیر نیزنمی باشد. چاره کار را دراین دیدم که خودم را قانع کنم که همه این اتفاقات را درخواب دیده ام نه در بیداری ...........

 

     

                                                     

 






تاریخ : چهارشنبه 93/11/29 | 1:32 عصر | نویسنده : اصغر مناف زاده | نظرات ()
<      1   2      
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • وب میوه ها
  • وب دختر تهرونی
  • وب دو دی ال
  • وب وب آنلاین